چکیده مقاله:
یکی از عمده ترین مسائل شغلی که معمولا به شکل واکنش در برابر فشارهای شغلی و سازمانی در میان کارکنان خدمات انسانی دیده میشود، پدیده فرسودگی شغلی است. فرسودگی شغلی کاهش قدرت سازگاری فرد با عوامل فشار زاست و سندرمی است مرکب از خستگی جسمی و عاطفی، نگرش منفی نسبت به شغل و فقدان احساس ارتباط با مراجعان. تداوم فرسودگی شغلی در کارکنان یک سازمان برای هر نظم اجتماعی و عملکرد سازمانی نامطلوب است، و گسترش آن باعث کمرنگ شدن مسئولیت پذیری و وجدان کاری و بسیاری نابهنجاریهای دیگر است. تحقیق حاضر با هدف شناخت و بررسی میزان فرسودگی شغلی مددکاران اجتماعی ناجا و عوامل موثر برآن انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کمی و با روش پیمایش انجام شده، همچنین جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مددکاران اجتماعی ناجا بوده، که از روش تمام شماری استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد ماسلاخ و جکسون (MBI) بوده که با ضریب الفای کرونباخ 0/84 برای نمونه ایرانی مورد تایید واقع گردیده، و پایایی پرسشنامه خود ساخته محقق جهت سنجش عوامل موثر بر فرسودگی شغلی با ضریب آلفای کرونباخ 0/81 تایید گردیده است. نتایج پزوهش نشان می دهد که مابین سن، جنس، وضعیت تاهل، ارتباطات درون سازمانی، حجم کاری زیاد، ویژگیهای نقش، امنیت شغلی، مشارکت در تصمیم گیری با فرسودگی شغلی رابطه ی معنادار وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای مستقل این پژوهش 0/28 تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی می کنند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از استراتژی-های بسیار موثر در برابر فرسودگی شغلی حمایت اجتماعی در سازمان و ایجاد امنیت شغلی و شکل گیری روابط بین فردی قوی و گروه های غیر رسمی در بین کارکنان یک سازمان (فرضیه ی تأیید شده) می باشد، که موجب تسهیل رفتارهای انطباقی مددکاران اجتماعی و دیگر کارمندان می شود. به عبارتی، زمانی که این موارد بوجود می آید، از میزان استرس و اضطراب کارکنان کاسته می شود که موجب کاهش تنش شغلی شده و در نتیجه، از میزان فرسودگی شغلی کاسته می شود.
کلیدواژگان: فرسودگی شغلی، خستگی عاطفی، مسخ شخصیت، مددکاران اجتماعی
نویسندگان:
اکبر رضازاده ,بهزاد خدری ,محمد راجعیان
فصلنامه مطالعات امنیت اجتماعی - شماره 42, دوره دوم، تابستان 1394.