اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت  /  حکمت و فلسفه

نقش فطرت در معناداری زندگی از دیدگاه صدرای شیرازی - بخش دوم و پایانی

نقش فطرت در معناداری زندگی

در این پژوهش، ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی، فطرت اولیه و ثانویه از دیدگاه صدرا تبیین شده است.

نقش فطرت در معناداری زندگی

 

نیل به حکمت

صدرا قولی از حکمای پیشین نقل می کند که یافتن حکمت نشانه ولادت ثانویه در انسان است. او می گوید: «هر کس خواهان حکمت است برای خود فطرت دیگری پدید آورد» (همو، 1366، ص400). حکمت از نظر صدرا به دو معنا است: 1. علم نیکو و پسندیده؛ و آن به علم عملی یا تهذیب نفس اختصاص بیشتری دارد تا به علم نظری. حکمت به این معنا در خصوص خداوند تعالی آفرینش و خلقی است که در آن منفعت بندگان و مراقبت آنچه مایه سود و صلاح آنان در حال و آینده است، باشد؛ 2. شناخت حقایق اشیا که پایان آن اقتدا و پیروی از آفریننده تبارک و تعالی است در اداره کردن امور آفریدگان به اندازه توان بشری. گفته شده است که حکمت عبارت است از تشبه و همانندی به خداوند به اندازه توان بشری. یعنی اینکه انسان بکوشد علم خود را از بی خردی منزه و بی آلایش کند (همو، 1386، ج1، ص33 و 50-46).

صدرا حکمت به  معنای نخست را در گرو شناخت هر کس از نفس خویش می داند و شناخت نفس را سبب آگاهی به چند چیز معرفی می کند که عبارت اند از: 1. شناخت تمام موجودات و مجموعه عالم؛ 2. شناخت عالم روحانی و بقای آن؛ 3. شناخت دشمنان پنهان در نفس؛ 5. شناخت بدی ها و نقص های نفس؛ 6. شناخت راه های تدبیر نفس؛ 7. شناخت شهودی حضرت حق (همو، 1363، ص244).

وی بهترین و برترین درجات حکمت را شناخت حضرت حق و علم به عالم آخرت می داند که در گرو ترک دنیا و شهرت، گمنامی همراه با ادراک شدید، فطرتی صاف، و دانایی کامل به  دست می آید. بنابراین، ترک مقام و ثروت و دیگر امور فریبنده دنیا عاملی برای معناداری زندگی است. او معتقد است کسی  که خود را از پرداختن به حکمت دور سازد و به دیگر علوم سرگرم کند، در واقع از امری عالی صرف  نظر کرده و خود را به امری پست قانع و راضی کرده است (همو، 1366، ص17 و 21). علاوه  بر این، صدرا حکیمان را در معرض خطری جدی می داند و آنها را به غفلت نکردن از آن فرا می خواند. این خطر وسوسه های شیطان است. شیطان دشمن حکیم است و نقشه های پنهانی دارد که حکیم را به  سوی گمراهی دعوت می کند و به  سوی گناه می کشاند و از آن گناه به گناهی دیگر.

در قرون گذشته، انسان ها گمان می کردند اگر معیشت و امکانات مادی زندگی خویش را بهبود ببخشند، برای همیشه بر احساس یأس و پوچی خود غلبه خواهند کرد. اما چندی است بشر مدرن با وجود پیشرفتی که در تمام ابعاد مادی زندگی حاصل کرده و توسعه ای که در ثروت و شهرت خود داده است، دست به گریبان مشکلات روانی بسیاری است که حتی وضعیت معنا را در زندگی او بدتر از گذشته کرده است و به قولی پوچی او را نه تنها از بین نبرده بلکه دوچندان کرده است. صدرا رمز رسیدن به معنایی پایدار و ماندگار در زندگی را در ترک دنیا و اهتمام نداشتن صرف به آن و سعی در نداشتن خودبرتربینی و تجربه کردن گونه ای انزوای عارفانه از دنیا همراه با بیدارکردن نفس از خواب غفلت و تولدی دوباره دانسته است. راه درمان وسوسه های شیطان رسیدن به  مقام حکمت الهی است که سرمنشأ تمام نیک بختی ها است و کسی که با آن ستیز کند به بزرگ ترین بلاها و وحشتناک ترین مصائب گرفتار شده است. برپابودن و قوام عالم و حیات انسان در گرو علم و معرفت است (همو، 1363، ص320). انسان حکیم و بامعرفت همواره در زندگی در جست وجوی معنا است. او دائماً می کوشد از تضادها و تناقضات فکری بین افراد جامعه بکاهد و اثرات مخرب آن را از بین ببرد تا جامعه به سمت سلامتی حرکت کند، هرچند حل این تضادهای فکری برای او آسان نیست و حتی ممکن است او به بازبینی برخی از مبانی فکری خود نیز دست بزند ولی حل این تضادها به واسطه اصول معرفت و حکمت به او کمک می کند به ساختن جامعه ای که رو به  سوی هدفی الهی است، بپردازد. از دیگر آثار مثبت حکمت و معرفت در زندگی، اجتناب از مقابله با مشکلات زندگی با پیش زمینه های منفی ذهنی است. حکمت و معرفت زمینه تمیز بین افکار مثبت و منفی را فراهم می کند. مثبت اندیشی رمز موفقیت انسان در فعالیت های مختلف زندگی و رهاشدن از شکست است. معناداری زندگی تا حدود زیادی در گرو نوع تفسیر و تلقی شخص از زندگی و فعالیت های آن است. اغلب کسانی  که گرفتار فرافکنی و اختلالات روانی هستند تصویر روشنی از اهداف زندگی و فعالیت های خود ندارند. لذا نمی توان زندگی آنها را معنادار تلقی کرد. صدرا می گوید: «امام صادق (ع) فرمود: هر که از دنیا دوری کند خداوند حکمت را در دلش نقش می گرداند و زبانش را بدان گویا می نماید و او را به بدی های دنیا و درد و داروی آن بینا می کند و به  سرای سعادت سالم باز می گرداند» (همو، 1366، ص279).

ایمان

صدرا در تعریف ایمان و نقطه مقابل آن، یعنی کفر،  چنین می نویسد:

ایمان نوری از انوار الهی است که از جانب او بر قلب هر کس از بندگانش که بخواهد، افاضه و تابش می نماید و بدان اشیا را آن گونه که هستند مشاهده می کند. کفر عبارت است از ملکه ظلمانی که در نفس، از بسیاریِ اشتباهات و انبوهی شبهات و فزونی وهمیات و محکم شدن آنها، حاصل می شود (همان، ص399 و 400).

او ایمان را بر دو نوع می داند: ایمان حقیقی و ایمان تقلیدی؛ و در تعریف ایمان حقیقی می گوید: «ایمانی است کشفی و قلبی که از شرح صدر و نورانیت دل به نور الهی حاصل می شود» (همو، 1363، ص63)؛ و در تعریف ایمان تقلیدی می گوید: «ایمان عوام است که آنچه می شنوند، تصدیق و قبول می نمایند و بر این مرام، دائم و باقی اند، و به این تصدیق از حیوانات جدا و ممتاز می شوند» (همان). صدرا با اذعان به فطری بودن گرایش به ایمان و تبلور آن در باطن وجود انسان در صورت نبودن تاریکی و ظلمت و همچنین نبودن مانع و حجاب، ولادت ثانویه در گرو ایمان را این گونه ترسیم می کند:

چون نفس انسانی از خواسته های بدنی چشم پوشد، و از سرگرمی های آنچه که در تحت آن پیروی شهوت، خشم، حس و تخیل است، روی گرداند، و روی دل را به  سوی صفحه عالم ملکوت اعلی نماید، به نیک بختی و سعادتی بزرگ راه خواهد یافت، و شگفتی های جهان ملکوت و آیات باعظمت الهی را مشاهده خواهد نمود (همو، 1386، ج1، ص13).

وی همچنین تصریح می کند که: «اصرار و مداومت بر گناه سبب نابودی ایمان و در نتیجه بدی عاقبت می گردد، مخصوصاً اگر ایمان تقلیدی باشد» (همو، 1363، ص64). به  نظر نویسنده، صدرا حکمت و ایمان را رمز داشتن حیاتی معنادار و متفاوت با حیات جسمانی معرفی می کند[1]. به  طور کلی می توان گفت ایمان زندگی ساز است و کفر، تباهی و ناامیدی را به  همراه دارد. به عبارت دیگر، از نتایج فکر و اندیشه سالم، امیدواری است به آنچه نزد خدا است و از نتایج جهل، که نقطه مقابل فکر و اندیشه است، ناامیدی به رحمت و نعمت الهی است. انسانی  که عالِم و باایمان است، لذت ها و خوشی های ناپایدار این دنیا را در برابر دردها و رنج های جاویدان جهان آخرت ناچیز و اندک می بیند و بدون اینکه خود را اسیر آنها کند، به سلوک خویش برای تحقق بخشیدن به هدف آفرینش ادامه می دهد.

مقایسه و تحلیل

دیدگاه های معناداری طبیعت گرا مخالف پذیرش هر گونه فطرت الهی و خدایی برای انسان ها است. زیرا همان طور که گفتیم محور این دیدگاه ها حس و تجربه است. در حالی  که صدرا برای انسان فطرت اولیه ای قائل است که گرایشی ذاتی به خداوند دارد. به عبارت دیگر، با وجود فطرت اولیه، زندگی انسان از ابتدا بامعنا است. از نظر صدرا، انسان از ابتدا به واسطه تربیت اسلامی و آموزش درست همت خویش را صرف محقق کردن کمال وجودی و جانشین الهی شدن می کند تا به هدف اصیل زندگی و آفرینش خویش دست یابد. با توجه به دو غایت عبادت و معرفت و مجتمع بودن این دو در انسان کامل، صدرا غایت آفرینش انسان را این گونه بیان می کند:

حکیم الهی و عارف ربانی سرور عالم است و به ذات کامل خود که منور به نور حق است و فروغ گیرنده از پرتوهای الهی است، سزاوار است تا نخستین مقصود خلقت و فرمانروا بر همگی خلایق باشد، و مخلوقات دیگر به طفیل وجود او موجود باشند (همو، 1371، ص73).

در مقابل، با روگردانی انسان از فطرت الهی خویش، زمینه پوچی و ناامیدی او فراهم خواهد شد. انسان گرفتار پوچی، با ولادت ثانویه و بیداری فطرت ثانویه خویش راه صحیح زندگی کردن را می یابد و از غفلت و انحراف فطری دور می شود. تولد دوباره فطرت، توجه انسان را به هدف و مقصد الهی یادآوری می کند، به  گونه ای که انسان منفعت ها و ضررهای حقیقی زندگی خویش را از یکدیگر تشخیص می دهد و به رفع نیازهای زندگی خویش می پردازد که او را به سمت برطرف کردن نواقص وجودی و تعالی روحانی سوق می دهد. اگر انسان به سمت زندگی دنیا و برآورده کردن خواسته های آن حرکت کند، نه تنها خود را از وصال به غایت هستی خویش، یعنی خداوند، محروم کرده، قلب خود را نیز محل پرورش پلیدی ها و وسوسه های شیطانی کرده و فطرت اولیه اش را بر اثر عوامل بیرونی از جمله گمراهی، تضعیف کرده است. صدرا یکی از علت های شقاوت حقیقی را این گونه معرفی می کند: «شقاوت حقیقی به علت نقصان و قصور غریزه و فطرت شخص از ادراک مراتب عالی وجود است» (همو، 1389، ص367 و 368).

نزد صدرا، ملاک ارزیابی ارزش هر چیزی  وجود و حقیقت هستی است که اساس فلسفه او را نیز تشکیل می دهد. او بر زدودن ماهیت از دامن حقیقت هستی برای رسیدن به آنچه از حاق وجود برمی خیزد تأکید دارد. علاوه  بر این، همان طور که گفتیم، ظاهری نبودن و برخورداری از اصالت وجودی از ویژگی های انفکاک ناپذیر ولادت ثانویه است که حاکی از برجستگی دیدگاه صدرا درباره معناداری زندگی است که با دیدگاه طبیعت گراها در باب معناداری زندگی متفاوت است؛ دیدگاهی که اصالت را به امکانات مادی و ظاهر زندگی می دهند و آن را رمز معناداری زندگی می دانند. او می گوید: «خداوند اصل و حقیقت وجودات است و اصل وجودات را جز به او تحصل و موجودیت حاصل نبوده، ... یعنی قیام و برپایی اشیا به حق تعالی است» (همو، 1362، ص37 و 39). صدرا در این بیان خود رمز معناداری زندگی را در گذر از ظاهر و رسیدن به اصل و حقیقت وجود، یعنی خداوند متعال، می داند.

با استنباط از نظریات صدرا در باب معناداری زندگی درمی یابیم که هرچند انسان در امکانات مادی و ظاهر زندگی پیشرفت کند و جلو رود، در حوزه معناداری زندگی همچنان دست به گریبان مشکلات بسیاری است. زیرا انسان ها بسیاری از چیزهایی را که حقیقتاً معنای زندگی نیستند معنای زندگی محسوب می کنند و به  دنبال تحقق آنها می روند.

در مقایسه دیدگاه صدرا با دیدگاه معناداری شخص گرا درمی یابیم که وی مانند دیدگاه شخص گرا، غایت را عاملی می داند که زندگی را معنادار می کند. وی می گوید: «وَ العِله الغائیَه ما هِیَ مُتِمَثِلَه عِندَ الفاعِلِ لا الواقِعَه عِیناً، فَکَذلِکَ الغایَه فِی العِینِ هِیَ مایَرجِعُ الا الفاعِلَ» (همو، 1382، ص90). بنا بر مطلب فوق و مبانی فلسفه صدرا، یعنی تشکیک وجود و مراتب داربودن وجود، می توان چنین استنباط کرد که هر کس بسته به مرتبه وجودی خویش، غایتی را به عنوان معنابخش به زندگی خویش برمی گزیند که متناسب با مرتبه وجودی او است. هر انسانی می تواند مقام، شهرت، ثروت و ... را به عنوان غایت خویش برگزیند و به همان نیز قانع باشد؛ چنین شخصی درست است که به اوج کمال و شکل آرمانی معناداری در زندگی نرسیده ولی مرتبه ای از معناداری را در زندگی خویش محقق کرده است که او را راضی و قانع می کند و تا پایان عمر، به خود سرگرم می دارد، هرچند مرتبه ضعیف از معناداری در او محقق شده است. اساساً برای چنین شخصی پرسش از اینکه مرتبه آرمانی معناداری زندگی چیست، مطرح نمی شود. صدرا به این مطلب در ضمن این عبارت اشاره می کند که:

برای هر یک از اشیا، رفتار و سلوک طبیعی و خاص به  سوی خیر برتر و مقصد بالاتر است، پس هر پایین تری را سلوک و رفتاری به  سوی بالاتر و هر بالاتری را توجه به پایین تر است، همانند مبدأ برتر، در افاضه و بخشش خیرات و نیکویی ها به تمام موجودات (همو، 1362، ص61).

دیدگاه صدرا درباره معناداری زندگی تا حدی با دیدگاه معناداری عین گرا متفاوت است. وی واقعیاتی را که منشأ آنها فطرت است، از قبیل اعتقاد به جاودانگی و توجیه صحیح از شروری که آمیخته با زندگی دنیوی است، از عوامل معناداری زندگی دانسته است. نکته مهم اینکه صدرا مانند عین گراها این واقعیات را در عرض امکانات مادی و ظاهری زندگی مد نظر قرار نمی دهد تا عاملی برای معناداری زندگی قلمداد شود، بلکه آنها را در طول یکدیگر لحاظ می کند به  گونه ای که توجه به امکانات مادی پله ای برای رسیدن به زندگی پایدار در آخرت باشد یا دست کم اعتقاد به جاودانه زیستن را در ظرف زندگی دنیا به  همراه داشته باشد یا انسان را به مرحله ای برساند که انواع شرور را موجب اختلال در امکانات مادی و ظاهری زندگی نداند.

برای مثال صدرا اعتقاد فطری به جاودانگی را در گرو دوست داشتن مرگ می داند. او می گوید:

از نشانه های دوستداران حقیقی خداوند، دوست داشتن مرگ است، چراکه راه وصول به لقای حبیب می باشد و وقتی محب بداند که مشاهده و لقاء جز با رفتن به منزلگاه دائمی امکان ندارد و آن هم تنها از راه مرگ میسر است، به ناچار شوق مرگ در او پیدا می شود و سفر از این منزلگاه به سرای محبوب بر او سنگین نخواهد شد (همو، 1371، ص96).

از نظر صدرا، از دیگر نشانه های مرگ دوستی در انسان دوری گزیدن از انس گرفتن با مردمان و نفرت از شهوت ها و پرهیز از کسانی است  که دل هاشان کِشتگاه دنیادوستی و لذت جویی است؛ چراکه همراه شدن با چنین افرادی سبب می شود ماندگاری دنیا نزد انسان شیرین شود و در خصوص مرگ ایجاد کینه کند (همان، ص97).

به نظر وی، احساس پوچی ناشی از شرور پیش آمده در زندگی نتیجه خدمت دائمی به بدن و دواعی شهوت نفس و هوا و آرزوهای آن، بی اعتقادی به معاد، غفلت از یاد خدا و عبادت او، و صورت پرستی است[2] که همه این شرور با اختیار و اراده آدمی ایجاد می شوند و در انسان شناسی خاص صدرا راه حل هایی برای آن ذکر شده است. وی درباره شرور می گوید این نقصان و کاستی به حسب نفس انسان نیست، بلکه به حسب غایت او است و جبران این نقصان با مبدأ وجود انسان است که بر سرشت و فطرت نخستین او آفریده شده است. به همین سبب است که صدرا وجود شر را در عالم برای رسانیدن اشیا به غایت و مقصودشان ضروری دانسته است (همو، 1386، ج1، ص470 و 471).

از نظر صدرا، موجودات مادی در حرکت جوهری (تکاملی) به  سوی نقطه ای که خیر باشد و آنها را از شرور ناشی از همراهی با جسم و ویژگی های آن برهاند، به سر می برند. چگونگی رسیدن انسان از نقطه آغازین آمیختگی با شرور به نقطه پایانی خیرات به  وسیله تکامل علمی و عملی میسر می شود، به گونه ای که با این تکامل به مرتبه ای بالاتر از وجود اشتداد پیدا می کند که نقصان های وجودی او را (که در حکم شر برای او است) کنار می زند و به  جای آن کمالات وجودی را می نشاند (که خیر و سعادت است) (همان، ج2، ص324 و 832).

نتیجه

با توجه به آنچه گذشت، از نظر صدرا، فطرت اولیه عبارت است از فطرتی که همه انسان ها از هنگام تولد و قدم گذاشتن به عرصه حیات دنیوی از آن برخوردارند و در همه آنها مشترک است. انسان بر اساس فطرت اولیه پاک و سالم آفریده شده است. صدرا معتقد است انسان می تواند در مسیری حرکت کند که ذره ای از پاکی فطرت اولیه در او باقی نماند. انسان با فراموش کردن فطرت اولیه خویش، ممکن است شیطانی بالفعل شود. در این میان عده ای هستند که با وجود آماده بودن زمینه و نیز وسوسه های شیطانی از گناه صرف  نظر می کنند و همین موضع سرآغاز تولد مجدد در آنها می شود. لذا ارزش های متعالی بالقوه وجودش را بالفعل می کند و به سازندگی وجود خویش می پردازد. ولادت ثانویه سبب می شود تمام افعال و سکنات انسان هدفدار و معنادار شود. حرکت در مسیر شیطان و وسوسه های او نه تنها انسان را به بی هدفی و بی برنامگی سوق می دهد، بلکه او را در داشتن معنا در زندگی و تحقق هدف وجودی با شکست مواجه می کند.

به عقیده صدرا، ولادت ثانویه در حوزه افکار و اعمال انسان باید رخ دهد تا ولادتی جامع و کامل باشد. اختیار ویژگی اساسی ولادت ثانویه در حوزه افکار و اعمال انسان است. فرد خود انتخاب می کند، آن هم انتخابی مختارانه که راه سعادت ابدی را در حوزه فکر و عمل بپیماید. علاوه بر این، فکر و عمل باید دارای اصالت وجودی باشد و در ظاهر محدود نشود. به  عبارت دیگر، فکر و عمل فرد باید دارای آثار عمیق تربیتی باشد و سبب رشد باطنی انسان شود و صرفاً در رشد ظاهری و قشر رویی وجود او، که در مناسبات رفتاری با دیگران کارساز است و هدف وجودی او را محقق نمی کند، منحصر نشود.

بالاترین درجه از ولادت ثانویه در حوزه فکر و اندیشه، رسیدن به  مقام حکمت و معرفت است. زمانی  که فکر و اندیشه انسان پالایش شود و از هر چه قیود مادی است رها گردد، انسان به مقامی می رسد که می تواند از موجودات هستی معرفت باطنی و حقیقی پیدا کند. اینجا است که انسان از نعمت دیگری چون ایمان بهره مند می شود. به دست آوردن دو هدیه الهی، یعنی حکمت و ایمان، رمز موفقیت انسان در حیات دنیوی و اخروی است و معناداری زندگی در سایه به دست آوردن این  دو هدیه الهی برای انسان رقم می خورد. در حضور ایمان، انسان در زندگی از بسیاری اعمال پست برخاسته از قوای غضبی و شهوانی که ناشی از بعد حیوانی او است، صرف  نظر می کند. این اعمال پست و سخیف اغلب آثار منفی بر سلامت روانی می گذارد. وقتی سلامت روان در کار نباشد، افکار منفی و نقشه های ذهنی مخرب و در نهایت پوچ گرایی سراسر وجود انسان را در بر می گیرد. به  دنبال فقدان سلامت روان، روحیه تلاش و سازندگی از زندگی انسان رخت بر می بندد و جای آن را خستگی، بی حوصلگی، کسلی و در نهایت انجام دادن فعالیت های بیهوده می گیرد که فایده ای برای معنادارکردن زندگی انسان ندارد.

پی نوشت:

[1]. مطهری ایمان را شرط وصول انسان به کمالات بالقوه او می داند. او انسان حقیقی را که خلیفهالله و مسجود ملائکه و دارنده همه کمالات انسانی است، انسان به  علاوه ایمان می داند نه انسان منهای ایمان. از منظر او، انسان منهای ایمان کاستی می گیرد و صفاتی همچون حرص، خون ریزی و بخل در او رخنه می کند و مرتبه اش پست تر از حیوان است. استیس در مقاله ای با عنوان «در بی معنایی معنا هست»، ذات دین را عبارت می داند از ایمان به  وجود طرح و هدف در عالم، ایمان به اینکه جهان، نظامی اخلاقی است، و ایمان به اینکه همه چیز در نهایت به خیر و خوشی تمام می شود (ذاکر، 1384، ص98 و 113).

[2]. چنان به عالم صورت دلش برآشفته است            که گر به عالم معنا رسد صور یابد

منابع

قرآن کریم.
ابن اثیر، مبارک ابن محمد، النهایه فی غریب الحدیث والأثر، ج3، بیروت: مکتبه الاسلامیه، 1367.
اعوانی، غلامرضا، «اقتراح»، در: نقد و نظر، س8، ش30-29، ص27-5، 1382.
جعفری، محمدتقی، فلسفه و هدف زندگی، بی جا: مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، 1390.
خامنه ای، محمد، مجموعه مقالات حکمت متعالیه و تدبیر خانواده، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1388.
ذاکر، صدیقه، «آرای فرانکل و هایدگر و مطهری در حقیقت توصیف انسان»، در: حکمت سینوی، س9، ش30 و 31، ص100-78، 1384.
الراغب الاصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج5، بی جا: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، بی تا.
زرشناس، شهریار، نیهیلیسم، چ2، بی جا: کانون اندیشه جوان، 1385.
الشیرازی، صدرالدین محمد ابن ابراهیم، اسرار الآیات، ترجمه: محمد خواجوی، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1363.
ــــــــــ ، ایقاظ النائمین، تصحیح: محسن مؤیدی، بی جا: بی نا، بی تا.
ــــــــــ ، تفسیر آیه مبارکه نور، تصحیح و تعلیق: محمد خواجوی، تهران: مولی، 1362.
ــــــــــ ، شرح اصول کافی، ترجمه: محمد خواجوی، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366.
ــــــــــ ، شواهد الربوبیه، ترجمه: جواد مصلح، چ5، تهران: سروش، 1389.
ــــــــــ ، شواهد الربوبیه، ج1، قم: مؤسسه مطبوعات دینی، 1382.
ــــــــــ ، کسر اصنام الجاهلیه، ترجمه: محسن بیدارفر، چ3، بی جا: الزهراء، 1371.
ــــــــــ ، مبدأ و معاد، تصحیح: محمد ذبیحی و ...، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1381.
ــــــــــ ، مفاتیح الغیب، تصحیح: نجفقلی حبیبی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1386.
ــــــــــ ، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، ج4، تصحیح: مقصود محمدی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1383.
ــــــــــ ، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، ج9، تصحیح: رضا اکبریان، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، بی تا.
صدری افشار، غلام حسین، فرهنگ نامه فارسی، ج2 و 3، تدوین: واحدپرورش، بی جا: بی نا، بی تا.
علی زمانی، عباس، «معنای معنای زندگی»، در: نامه حکمت، س5، ش9، ص90-59، 1386.
گلشنی، مهدی، علم و دین و معنویت در آستانه قرن بیست ویکم، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1379.
مسعودی، جهانگیر؛ هاشمی، خدیجه، «بازخوانی نظریه فطرت دینی در رویکرد معناگرایی فرانکل»، در: قبسات، س17، ش63، ص156-135، 1391.
مشکات، محمد، «اهمیت التفات به وجود در معناداری زندگی»، در: اندیشه نوین دینی، س5، ش16، ص183-161، 1388.
مطهری، مرتضی، هدف زندگی، بی جا: حزب جمهوری اسلامی، 1360.
ـــــــــــــــ ، فطرت، چ8، تهران: صدرا، 1375.

نویسندگان:

هاجر شارجبیان گرگابی: کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان

علی ارشد ریاحی: دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان

فصلنامه انسان پژوهی دینی شماره 35

انتهای متن/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول