به گزارش فارس، متن كامل اين گزارش بدين شرح است:
اجراي پادمانهاي پيمان منع گسترش تسليحات هستهاي در جمهوري اسلامي ايران
گزارش مدير كل
1. نشست شوراي حكام از دوم تا چهارم فوريه 2006 به منظور بحث درباره اجراي توافق بين جمهوري اسلامي ايران و آژانس براي اجراي پادمانها در ارتباط با پيمان منع گسترش تسليحات هتسهاي برگزار شد. اين نشست در پاسخ به اظهارات ايران مبني بر تصميمش براي ازسرگيري فعاليتهاي تحقيق و توسعه درباره برنامه انرژي صلحآميز هستهاي از نهم ژانويه 2006 برگزار شد كه به عنوان بخشي از تعليق داوطلبانه و غيرالزامآور حقوقي اين كشور به حال تعليق درآمده بود.
2. در چهارم فوريه 2006، شوراي حكام قطعنامهاي را تصويب كرد (GOV/2006/14) كه در بند اول آن تاكيد شده مسائل باقيمانده در صورتي ميتواند به بهترين وجه حل شده و اعتماد به ماهيت كاملا صلحآميز برنامه ايران ايجاد شود كه ايران به درخواستها براي اقدامات اعتمادساز كه شوراي حكام آن را از ايران درخواست كرده است، پاسخ مثبت دهد و در اين زمينه براي ايران ضروري است كه:
0 تعليق مداوم و كامل همه فعاليتهاي مربوط به غنيسازي و بازفرآوري شامل تحقيق و توسعه را به حال تعليق درآورد و اين مسئله مورد تاييد آژانس قرار گيرد؛
0 در ساخت رآكتور تحقيقاتي كه با آب سنگين تعديل شده تجديد نظر كند؛
0 پروتكل الحاقي را تصويب و به طور كامل اجرا كند؛
0 در حالي كه روند تصويب انجام ميشود، به عمل به مفاد پروتكل الحاقي ادامه دهد كه ايران 18 دسامبر 2003 آن را امضا كرد؛
0 اقدامات شفافسازي مورد درخواست مدير كل كه در GOV/2006/67 به آن اشاره شده و فراتر از درخواستهاي رسمي توافق پادماني و پروتكل الحاقي است انجام دهد كه شامل دسترسي به افراد، اسناد مربوط به تهيه، تجهيزات با مصرف دوگانه، كارگاههاي ويژه نظامي و تحقيق و توسعه ميشود و آژانس ممكن است براي تحقيقات مداوم خود به آن نياز داشته باشد.
3. همانطور كه در بند دوم آن قطعنامه از سوي شوراي حكام در چهارم فوريه 2006 درخواست شده، مدير كل به شوراي امنيت سازمان ملل گزارش كرده است كه گامهاي تعيين شده در بند يك قطعنامه از سوي شوراي حكام براي ايران ضروري شناخته شده و همه گزارشهاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي و قطعنامههاي مورد تصويب مربوط به اين مسئله را به شوراي امنيت گزارش كرده است.
4. در بند هشتم GOV/2006/14، شوراي حكام همچنين از مدير كل خواست اجراي آن قطعنامه و قطعنامههاي پيشين را به نشست عادي بعدي شوراي حكام براي بررسي گزارش كند و پس از آن به سرعت آن را به همراه هر قطعنامهاي از نشست ماه مارس به شوراي امنيت گزارش كند.
5. اين گزارش در پاسخ به درخواست بند هشتم GOV/2006/14 به شوراي حكام ارائه ميشود. اين گزارش، به روز شده تحولاتي است كه از نوامبر 2005 تاكنون رخ داده و به روز شده ارزيابي كلي سپتامبر 2005 آژانس در ارتباط با اجراي توافق پادماني انپيتي در ايران و راستيآزمايي آژانس از تعليق داوطلبانه فعاليتهاي مربوط به غنيسازي و بازفرآوري ايران است.
A. تحولات از نوامبر 2005
A.1. برنامه غنيسازي
6. همانطور كه در گزارش 18 نوامبر 2005 (GOV/2005/87) مدير كل آمده، در نشستهايي كه در اكتبر و نوامبر 2005 صورت گرفت آژانس از ايران خواست اطلاعات بيشتري را درباره جنبههاي خاص برنامه غنيسازيش ارائه دهد. پاسخ به برخي از اين درخواستها در بحثهايي كه در تهران از 25 تا 29 ژانويه 2006 بين مقامات ايراني و يك گروه آژانس به رياست معاون مدير كل در امور پادمانها صورت گرفت، ارائه شد. يك گروه ديگر آژانس نيز از 12 تا 14 فوريه 2006 به منظور بحث بيشتر علاوه بر مسائل باقيمانده مربوط به غنيسازي اورانيوم و آزمايشهاي پلوتونيم به اين سفر اقدام كردند. روز 26 فوريه 2006، معاون مدير كل بار ديگر به ايران سفر كرد تا درباره مسائل مربوط به مركز تحقيقات فيزيك و پروژه موسوم به نمك سبز بحث كند.
A.1.1. آلودگي
7. آژانس به عنوان بخشي از ارزيابيش از صحت و كامل بودن اظهارات ايران درباره فعاليتهاي غنيسازيش، در حال تحقيق از منابع ذرات اورانيوم غنيشده با درجه پايين و برخي ذرات اورانيوم غنيشده با درجه بالا است كه در مكانهايي در ايران يافت شده و اين كشور اعلام كرده كه قطعات سانتريفوژ در آن توليد شده، استفاده شده يا انبار شده است.
8. همانطور كه در نوامبر 2005 توسط مدير كل گزارش شده، تحليل نمونههاي محيطي جمعآوري شده در يكي از كشورهاي عضو آژانس كه به گفته ايران قطعات سانتريفوژ در آن توسط شبكه تهيه در اواسط دهه 1990 پيش از انتقال به ايران انبار شده بود، هيچ اثري از مواد هستهاي نشان نداد. به طور مثال اين مسئله را ميتوان با اين حقيقت توضيح داد كه صاحبان اين مكانهاي انبار تغيير كرده و در دهه گذشته نوسازي شده است و بيشتر قطعات در بستهبندي اصلي خود انبار شده است.
9. براي درك بيشتر منبع برخي از آلودگيهايي كه در ايران كشف شده، آژانس در دسامبر 2005 يك دستگاه سانتريفوژ را گرفت كه توسط يكي از اعضاي آژانس از شبكه تهيه، دريافت شده بود. نتايج تحليل اين نمونهها به همراه ديگر يافتهها از اظهارات ايران درباره منشاء خارجي بيشتر آلودگيهاي ذرات اورانيوم با غناي بالا حمايت ميكند. اگرچه منبع برخي از ذرات اورانيوم با غناي بالا و پايين هنوز بايد بررسي شود. آژانس در انتظار اطلاعات بيشتر از سوي يكي ديگر از كشورهاي عضو است كه اين قطعات آلوده از آن وارد شده است.
10.با توجه به اين حقيقت كه نتيجهگيري قطعي با توجه به منبع همه آلودگيها دشوار است، پيشرفت درباره ميزان و گاهشمار وقايع مربوط به آزمايشهاي ايران با UF6 در برنامه غنيسازي سانتريفوژش ضروري است.
A.1.2. دستيابي به فناوري سانتريفوژ P-1
11. همانطور كه در گذشته به شوراي حكام آژانس گزارش شده، ايران در ژانويه 2005 نسخهاي از يك سند يك صفحهاي دست نويس را به آژانس نشان داد كه در آن پيشنهادي به ايران در سال 1987 توسط يك دلال خارجي مطرح شده بود. اين سند درباره توليد احتمالي يك سانتريفوژ مونتاژ نشده (شامل طرح، توضيحات و خصوصيات توليد سانتريفوژ)بود. طرحها، خصوصيات و ارزيابيها از يك «مركز كامل»؛ و مواد مورد نياز براي دو هزار دستگاه سانتريفوژ. اين سند همچنين به اين مسائل اشاره كرده بود: تجهيزات الكتريكي و تخليه هواي يدكي؛ گروهي كامل از تجهيزات كارگاهي براي حمايت الكترونيكي، الكتريكي و مكانيكي؛ و تبديل دوباره اورانيوم و تواناييهاي مربوط به ريختهگري. ايران درخواست آژانس براي دريافت نسخهاي از اين سند يك صفحهاي را رد كرد.
12. روز 25 ژانويه 2006، ايران تاكيد كرد اين سند تنها دليل مستند باقيمانده مربوط به محتوا و ميزان پيشنهاد 1987 است كه اين مسئله به ماهيت سري برنامه و روش مديريت سازمان انرژي اتمي ايران در آن زمان افزود. ايران اعلام كرد هيچ سند مكتوب ديگري مانند زمانهاي انجام ديدار، اسناد دولتي، گزارشها، كتابچههاي شخصي يا موارد مشابه براي اثبات گفتههايش درباره اين پيشنهاد وجود ندارد.
13. ايران اعلام كرد تنها برخي تجهيزات يك يا دو سانتريفوژ مونتاژ نشده و طرحها و توضيحات آن توسط اين شبكه منتقل شده اما تعدادي از ديگر اقلام اين تجهيزات كه در اين سند به آن اشاره شده به طور مستقيم از ديگر تهيهكنندگان خريداري شده است.
14- در طول ديدار آژانس از ايران از 12 الي 14 فوريه 2006 ايران برخي توضيحات را براي حمايت از اسناد و مدارك ارايه شده قبلي به آژانس در اختيار آژانس قرار داد كه مربوط به موادي ميشد كه در اختيار اين كشور قرار گرفته بود. تهران همچنين اسناد مربوط به تحويل اكثر موادي را كه دريافت كرده بود و گفته ميشود بطور مستقيم توسط ايران از ديگر تامين كنندگان خريداري شده است، قرار داد تا اظهارات تهران را مبني بر نحوه دستيابي به اين مواد را تاييد كند.
15- همانگونه كه به شوراي حكام گزارش شده است بنا بر اظهارات ايران تماسي ميان اين كشور با شبكه هستهاي بين سالهاي 1987 و اواسط 1993 وجود نداشته است. بيانيهاي كه از سوي ايران و ديگر اعضاي مهم شبكه درباره تحولات منتهي به اواسط 1990 همچنان در تضاد با يكديگر است. در اين رابطه از ايران خواسته شده است كه توضيحات بيشتري درباره زمانبندي و هدف سفري كه توسط اعضاي سازمان انرژي اتمي ايران در اواسط دهه 1990 انجام شده است، ارايه كند.
16- ايران اعلام كرده كه نميتواند مستندات و اطلاعات مربوط به نشستي كه در آن 500 دستگاه سانتريفوژ از نوع P1 در اواسط 1990 خريداري شد ارايه كند و آژانس همچنان منتظر است كه توضيحات و زمان انتقال قطعات به آن ارايه شود.
17- در طول ديدار 12 الي 14 فوريه آژانس از ايران اطلاعات بيشتري مربوط به اين سفر اواسط 1990 و زمانبندي انتقال اين مواد در اختيار آژانس قرار نگرفت. اما ايران موافقت كرد كه كتباً توضيحات بيشتري درباره موضوعات اخير به آژانس ارايه كند.
A-13- اكتساب فنآوريهاي سانتريفيوژهاي P2
18- ايران همچنان اصرار دارد كه در نتيجه مذاكراتي كه در اواسط 1990 با واسطهها انجام داده است اين واسطهها تنها طرحهايي از سانتريفوژهاي P2 در اختيار اين كشور قرار دادند و حمايت خاص ديگري ارايه نكردند و هيچ دستگاه سانتريفوژي از سوي واسطههاي به همراه طرحها ارايه نشده است. ايران همچنان اصرار دارد كه هيچ فعاليتي در بين سالهاي 1995 الي 2002 روي سانتريفوژهاي P2 انجام نداده است و حتي در طول اين دوره زماني به هيچ عنوان درباره اين سانتريفوژها با واسطهها صحبت هم نكرده است و حرفي از در اختيار قرار گرفتن اين سانتريفوژها به ميان نيامده است.
با توجه به اطلاعاتي كه در اختيار آژانس قرار گرفته است امكان ارايه اين سانتريفوژها به ايران در طول اين مدت زماني وجود دارد و اين اطلاعات در اختيار تهران نيز قرار گرفته است و ايران در نوامبر 2005 بار ديگر از آژانس خواست به آن فرصت دهد تا درباره امكان تحويل سانتريفوژهاي P1و P2 پس از سال 1995 بار ديگر تحقيق كند. ايران در ديدار 12 الي 14 فوريه آژانس از اين كشور تاكيد كرد چنين دستگاههايي به هيچ عنوان به آن تحويل داده نشدهاند.
19- در ارتباط با فعاليتهاي مربوط به تحقيق و توسعه روي طرح سانتريفيوژ P2 كه ايران اعلام كرده توسط يك پيمانكار از اوايل سال 2002 و ژوئيه 2003 انجام شده، ايران تاييد كرده اين پيمانكار قطعاتي را چون مگنتهايي دريافت و خريداري كرده كه براي P2 مناسب بودند. ايران در ديدار اواسط فوريه 2006 آژانس از اين كشور برخي از توضيحات اضافهاي درباره مگنتهاي P2 در اختيار آژانس قرار داد و تصريح كرد كه تنها تعداد اندكي از مگنتها به اين كشور ارايه شده است. ايران در پاسخ به درخواست آژانس درباره
تحقيقات اين كشور درباره امكان تحويل تعداد 900 قطعه مگنت از يك شركت خارجي در اواسط 2003 تاكيد كرد كه هرگز اين مگنتها را سفارش نداده و يا دريافت نكرده است.
A-2- فلز اورانيوم
20- همانگونه كه در گزارش ماه نوامبر 2005 مدير آژانس به شوراي حكام آمده است در ميان اسنادي كه توسط ايران به آژانس درباره طرحها، مشخصات و مستنداتي از سوي واسطهها در ارتباط با سانتريفوژهاي غنيسازي ارايه شده است، سندي 15 صفحهاي قرار دارد كه روند احياي گاز UF6 به فلز اورانيوم در ابعاد اندك و ريختهگري اورانيوم غنيشده و تهي شده و تبديل آن به نيمكره را نشان ميدهد و از بخشهاي توليد سلاح هستهاي است.
به هر حال در اين اسناد ابعاد و ديگر مشخصات قطعات مربوط به اين بخش وجود ندارد. بنا بر اعلام ايران اين اسناد از سوي شبكه تهيه كننده در اختيار اين كشور قرار گرفته و به درخواست سازمان انرژي اتمي ايران نبوده است اما اين سازمان قادر نبوده كه زمان دريافت اين اسناد را اعلام دارد.
ايران به درخواست آژانس براي ارايه نسخهاي از اين اسناد عمل نكرده است اما به آژانس اجازه داد در ديدار ژانويه 2006 خود از تهران بار ديگر اين اسناد را بررسي كرده و تحت مهر و موم آژانس قرار گيرد. آژانس در ديداري كه در اواسط فوريه 2006 از ايران داشته است نسخهاي از اين اسناد را به منظور تكميل ارزيابيها درخواست كرد كه ايران بار ديگر از ارايه آن خودداري كرد.
21- همانگونه كه در گزارش مدير كل در نوامبر 2004 ارايه شده است ايران در طول دوره زماني ميان 1995 الي 2000 يك سري از آزمايشها را براي توليد فلز اورانيوم از گاز UF4 انجام داد. بنا بر نتايج بازرسيهاي آژانس، معلوم شد كه انگيزه ايران براي انجام آزمايشها مربوط به احيا يا همان فشردهسازي اورانيوم در ابتدا توليد فلز اورانيوم لازم براي برنامه ليزر آن و پس از آن توسعه روند جايگزين براي تاسيسات تبديل اورانيوم UCF بود. با وجود آن كه ايران تلاشي اندكي براي ريختهگري و تراشكاري انجام داده است اما به نظر ميرسد در آزمايشهاي مربوط به احياء و يا ريختهگري و تراشكاري از الگويي كه در اين اسناد 15 صفحهاي ارايه شده است، پيروي نشده است.
22- اگر چه هيچ نشانهاي درباره استفاده عملي ايران از اين اسناد وجود ندارد اما وجود آن در ايران جاي نگراني دارد. آن مربوط به تبديل مجدد اورانيوم و ريختهگري است كه بخشي از پيشنهادي است كه در ابتدا توسط واسطهها در سال 1987 به ايران پيشنهاد شده بود اما به گفته ايران هيچكدام از اين پيشنهادها دنبال نشد. به هر حال آژانس از اين امر آگاهي دارد كه واسطهها، اين اسناد بعلاوه ديگر اسناد را در اختيار دارند كه آژانس در يكي ديگر از كشورهاي عضو خود مشاهده كرده است. بنابراين، ضروري است كه ابعاد كامل پيشنهادي كه در سال 1987 به ايران ارايه شده، مشخص شود.
A-3- آزمايشهاي پلوتونيوم
23- همانطور كه پيش از اين نيز اعلام شد، آژانس مشغول پيگيري اطلاعاتي بوده كه از سوي ايران درباره آزمايشهاي مربوط به جداسازي پلوتونيوم ارايه شده بود.
24- به منظور روشن كردن اختلافات ميان يافتههاي آژانس و اظهارات اعلام شده از سوي ايران تعدادي از ديسكهاي پلوتونيوم به مقر آژانس در وين آورده شد تا تجزيه و تجليل بيشتري بر آن انجام گيرد و تركيب دقيق ايزوتوپ پلوتونيوم آن مشخص شود. تحليلهاي آژانس نشان داد كه ميزان ايزوتوپ Pu-240 اندازهگيري شده در هشت ديسك بسياري پايينتر از ميزان ايزوتوپ Pu-240 محلول پلوتونيومي است كه اين ديسكها به آن آغشته بوده است.
25- در اوت 2005 آژانس راستيآزماييهاي مفصلي از نمونههاي UO2 تحت تابش انجام داد كه در مخزنهاي ايران انبار شده بود. نتايج اين تحليلها بر اندازهها نشان داد كه روند تابش طولانيتر از زماني است كه ايران اعلام كرده است.
26- در 6 فوريه 2006 نيز آژانس خلاصه گزارشي درباره نتايج تحليل آژانس از همه دادههاي و اطلاعات جمعآوري شده به ايران ارايه كرد كه مشابه دادههايي بود كه در آن خواستار توضيحات بيشتر درباره تناقضها شده بود. آژانس در ديدار 12 الي 14 فوريه سال 2006 از ايران با مقامات اين كشور ديدار كرد و درباره يافتههاي خود مباحثه كرد. درطول اين مذاكرات ايران موافقت كرد كه اين توضيحات را ارايه كند و در نامهاي به تاريخ 15 فوريه 2006، ايران توضيحاتي درباره موضوعاتي كه در پاراگراف 25 به آن اشاره شده ارايه كرد و آژانس اكنون مشغول ارزيابي اين توضيحات است.
A-4- ديگر موضوعات مربوط به اجرا
27- هيچ تحول جديدي در گزارش مربوط به فعاليتهاي استخراج اورانيوم ايران و يا فعاليتهاي مربوط به پلوتونيوم و برليوم ايجاد نشده است و آژانس همچنان مشغول بررسي اين امر است.
28- در 19 فوريه 2006 آژانس از راكتور تحقيقات هسته اي اين كشور در اراك ديدار كرد و راستيآزمايي درباره اطلاعات مربوط به طراحي را انجام داد و تاييد كرد كه كارهاي عمراني مربوط به اين مركز همچنان ادامه دارد. به هر حال بنا به گفته ايران زمان آماده به كار اين راكتور احتمالا تا سال 2011 به تعويق افتاده است.
29- در 9 اكتبر 2005 آژانس همچنين راستيآزمايي مربوط به طراحي را در ديدار از كارخانه توليد مركز هستهاي در اصفهان انجام داد. كارهاي عمراني در اين مركز نيز همچنان در جريان است. آژانس زمان آماده به كار را همانگونه كه در اطلاعات ايران آمده است 2007 اعلام كرده است و احتمال تعويق آن وجود دارد.
A-5- اجراي داوطلبانه پروتكل الحاقي
30- ايران بنا بر توافق پادمان امكان دسترسي آژانس را بنا بر درخواست آژانس تسهيل كرده است و تا 6 فوريه 2006 پروتكل الحاقي را به مرحله اجرا گذاشت. كه از جمله آن ميتوان به دستيابي به اماكن و موارد درخواستي به ترتيب زماني مشخص اشاره كرد. از نوامبر 2005 آژانس امكان دسترسي تكميلي به سه مكان را انجام داد.
31- در 6 فوريه 2006 ايران به اطلاع آژانس رساند كه
1- همانگونه كه در پاراگراف 7 از گزارش اجراي پادمان معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي (INFCIRC-666) از سوي ايران ذكر شده است، از زمان اين نامه تعهد ما به اجراي قوانين پادمان تنها بر اساس توافق پادمان ميان جمهوري اسلامي ايران و آژانس خواهد بود.(INFCIRC-214)
2- از زمان اين نامه، همه فعاليتهاي داوطلبانه غيرالزامآور از جمل رعايت پروتكل الحاقي و حتي فراتر از آن نيز به حال تعليق در ميآيد.
بنابراين، بنا بر مطالب فوق اجراي تدابير زير از سوي آژانس درخواست ميشود:
الف) حضور بازرسان آژانس در جمهوري اسلامي ايران به منظور راستيآزمايي فعاليتها، تنها بايد بر اساس توافق پادمان برنامهريزي شوند.
ب) همه محدوديتها و اقدامات نظارتي آژانس كه فراتر از تدابير پادمان آژانس به مرحله اجرا درآمده بايد تا اواسط فوريه 2006 برداشته شود.
ج) از هم اكنون كانالهاي عادي تماس (كد 1.1 از موارد تابعه) بايد تنها از طريق نمايندگي دايم جمهوري اسلامي ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي در وين انجام شود.
A.6. ديدارها و بحثهاي مربوط به شفافسازي
32. روز اول نوامبر 2005، آژانس اجازه دسترسي به يك سايت نظامي در پارچين را يافت كه در آن چندين نمونه محيطي گرفته شد. آژانس هيچ فعاليت غيرمتعارف را در ساختمانهاي مورد بازديد مشاهده نكرد و نتايج تحقيق از نمونههاي محيطي وجود مواد هستهاي را در اين مكانها نشان نداد.
33. از سال 2004، آژانس در انتظار اطلاعات بيشتر و شفافسازي مربوط به تلاشهاي انجام شده توسط مركز تحقيقات فيزيك براي دستيابي به مواد و تجهيزات با مصرف دوگانه بود كه ميتواند در غنيسازي اورانيوم و فعاليتهاي تبديل اورانيوم استفاده شود، اين مركز در لويزان-شيان تاسيس شده است. آژانس همچنين خواستار مصاحبه با اشخاص مربوطه در دستيابي به اين اقلام شامل رئيس سابق مركز تحقيقات فيزيك شد.
34. در آن ارتباط، روز 26 ژانويه 2006، ايران مستنداتي را درباره تلاشهاي ايران به آژانس ارائه و اعلام كرد اين تلاش ناكام بوده است؛ اين تلاشها به منظور دستيابي به تعدادي از اقلام خاص با مصرف دوگانه (تجهيزات الكتريكي، تجهيزات توليد برق و تجهيزات ليزري شامل يك ليزر خشك) بوده است. ايران اعلام كرد اگرچه در اين مستندات مشاركت مركز تحقيقات فيزيك پيشنهاد شده، اين تجهيزات در واقع به منظور استفاده براي يك آزمايشگاه در يك دانشگاه فني بوده كه رئيس مركز تحقيقات فيزيك در آن به عنوان استاد دانشگاه مشغول بكار بوده است. ايران از دسترسي آژانس به وي براي مصاحبه خودداري كرد. دبيرخانه آژانس درخواست خود براي مصاحبه با اين دانشمند را مطرح كرد و توضيح داد اين اقدام براي درك بهتر استفاده واقعي از تجهيزات مورد سوال مانند ديگر تجهيزاتي كه ميتواند با غنيسازي اورانيوم مرتبط باشد (دستگاههاي ايجاد تعادل، اسپكتومترهاي جمعي، مگنت و تجهيزات كار با فلورين) لازم است.
35. همانطور كه توسط معاون مدير كل آژانس در گزارش فوريه 2006 وي در ژانويه 2006 به شوراي حكام اعلام شده، آژانس فهرستي از تجهيزات تخليه هوا كه توسط مركز تحقيقات فيزيك خريداري شده را به ايران ارائه كرد و خواستار مشاهده اين تجهيزات در محل و اجازه به آن براي نمونهگيري محيطي شد. برخي از اين تجهيزات مورد نظر در فهرست آژانس در يك دانشگاه فني به آژانس ارائه شد و نمونههاي محيطي از آن گرفته شد كه نتايج آن هنوز مشخص نشده است. آژانس متعاقبا به صورت مكتوب از ايران خواستار روشنشدن بيشتر مسائل درباره تلاشهاي مربوط به تهيه تجهيزات از سوي مركز تحقيقات فيزيك و تماسهاي بين مركز تحقيقات فيزيك و دانشگاه فني شد. در جريان ديدار آژانس در اواسط فوريه 2006، ايران از بحث بيشتر درباره اين مسئله سر باز زد.
36. روز 26 فوريه 2006، آژانس در ايران با رئيس سابق مركز تحقيقات فيزيك كه در بالا اشاره شد، ديدار كرد. وي گفت كه تجهيزات الكترونيكي، تجهيزات توليد برق، تجهيزات ليزري و تجهيزات تخليه هوا براي فعاليتهاي تحقيق و توسعه در بخشهاي مختلف دانشگاه استفاده شده است. اين استاد توضيح داد كه تخصص و ارتباطات وي علاوه بر منابع مورد دسترس در دفتر كار وي در مركز تحقيقات فيزيك به منظور تهيه تجهيزات براي دانشگاه فني بوده است. اگرچه وي از نوع تحقيقاتي كه ديگر اساتيد دانشگاه انجام ميدادند، آگاه نبود. بر اساس اطلاعات وي، تجهيزات تخليه هوا كه در بالا به آن اشاره شده، براي بخش فيزيك دانشگاه سفارش داده شد. در اين ارتباط، ايران اعلام كرد اين تجهيزات براي ايجاد پوشش خلاء استفاده ميشده و اكنون براي استفادها در فناوري نانو بكار گرفته شده است. آژانس در حال بررسي اين اطلاعات است. ايران همچنين با فراهم كردن اطلاعات مورد درخواست مربوط به دستگاههاي ايجاد تعادل، اسپكترومهاي جمعي، مگنت و تجهيزات كار با فلورين موافقت كرد.
37. همچنين همانطور كه در گزارش معاون مدير كل در فوريه 2006 ارائه شده به شوراي حكام در ژانويه 2006 آمده، ايران اطلاعات بيشتري را درباره تلاشهاي سال 2000 خود براي دستيابي به برخي ديگر از مواد با استفاده دوگانه (آلومينيوم فشرده، فولاد خاص، تيتانيوم و روغنهاي خاص) همانطور كه در ژانويه 2005 مورد بحث قرار گرفت، فراهم كرد. آلومينيوم فشرده به آژانس ارائه شد و نمونههاي محيطي پس از آن گرفته شد. ايران اعلام كرد اين مواد براي توليد هواپيما خريداري شده اما به دليل پيچيدگيهايش استفاده نشده است. ايران با فراهم كردن اطلاعات بيشتر درباره خريد فولادهاي خاص، تيتانيوم و روغنهاي خاص موافقت كرد. ايران همچنين اطلاعاتي را درباره دستيابي ايران به فولاد مقاوم در برابر سايش، لامپ خلاء و فيلتر در 31 ژانويه 2006 براي نمونهگيريهاي محيطي در اختيار آژانس قرار داد. نتايج نمونههاي محيطي هنوز مشخص نشده است.
38. روز 5 دسامبر 2005، دبير خانه آژانس درخواست خود براي ديدار به منظور بحث درباره اطلاعات فراهم شده براي دبيرخانه در خصوص مطالعات معروف به پروژه نمك سبز را تكرار كرد كه شامل تبديل دياكسيد اورانيوم به UF4 (اغلب معروف به نمك سبز) و آزمايشهاي مربوط به مواد منفجره قوي و طرح وسيله پرتاب موشك ميشود و همه آنها شامل مواد هستهاي هستند و به نظر ميرسد ارتباطات اجرايي داشته باشند. روز 16 دسامبر 2005، ايران پاسخ داد كه اين مسائل مربوطه، اتهاماتي بياساس است. ايران در 23 ژانويه 2006 با ديدار با معاون مدير كل آژانس براي شفافسازي پروژه نمك سبز موافقت كرد اما از پاسخ به ديگر موضوعات در اين ديدار خودداري كرد. در اين ديدار كه در 27 ژانويه 2006 انجام شد، آژانس براي ملاحظه ايران، نسخهاي از نمودار روند كارگاهي تبديل اورانيوم و تعدادي تماسهاي مربوط به اين پروژه را ارائه كرد. ايران اعلام كرد همه پروژههاي هستهاي ملي توسط سازمان انرژي اتمي ايران انجام شده و اين اتهامات بياساس است و اطلاعات بيشتر براي روشن شدن اين مسئله را بعدا ارائه ميكند.
39. روز 26 فوريه 2006، معاون مدير كل با مقامات ايراني به منظور بحث درباره پروژه نمك سبز ديدار كرد. ايران تكرار كرد كه اين اتهامات بر اساس اسناد اشتباه و ساختگي ارائه شده و آنها بياساس هستند. و اينكه نه اين پروژه و نه چنين مطالعاتي وجود دارد و نه وجود داشته است. ايران اعلام كرد همه تلاشهاي ملي به پروژه UCF اختصاص دارد و براي دستيابي به توان توليد UF4 ارتباطي ندارد در حالي كه چنين فناوري پيش از اين از خارج تهيه شده است. بر اساس اطلاعاتي كه پيش از اين توسط ايران فراهم شده، شركتي كه با پروژه موسوم به نمك سبز مرتبط بوده است، با تهيه تجهيزات براي UCF و در طرح و ساخت كارخانه فرآوري كانه گچين نيز ارتباط داشته است.
40. آژانس در حال ارزيابي اين مسئله و ديگر اطلاعات فراهمشده است و در انتظار ايران براي پاسخگويي به موضوعات ديگري است كه همانطور كه در بالا اشاره شد، ميتواند ابعاد هستهاي نظامي داشته باشد.
A.7. تعليق
41. در نامهاي به تاريخ 3 ژانويه 2006، ايران به آژانس اطلاع داد كه تصميم دارد از نهم ژانويه 2006 مسئله تحقيق و توسعه در برنامه انرژي صلحآميز هستهايش را كه پيش از اين به عنوان بخشي از تعليق داوطلبانه و غيرالزامآور حقوقي اجرا شده بود، از سر بگيرد. روز هفتم ژانويه آژانس نامهاي را از ايران دريافت كرد كه در آن درخواست شده بود كه آژانس مهر و مومهاي تاسيسات نطنز، فرآيند تكنيك و پارس تراش را كه براي نظارت بر تعليق نصب شده بود، بردارد. اين مهر و مومها روز دهم و يازدهم ژانويه 2006 در حضور بازرسان آژانس برداشته شد.
42. از زمان برداشتن مهر و مومها، ايران بازسازي اساسي سيستم كنترل گاز در مركز غنيسازي اوليه سوخت در نطنز را آغاز كرد. ايران همچنين به اطلاع آژانس رساند كه كيفيت كنترل اين تجهيزات و برخي آزمايشها پرهها در تكنيك فرآيند و در نطنز انجام ميشد. با توجه به اين حقيقت كه هيچ تجهيزات و مواد خام مربوط به سانتريفوژ تحت مهر و موم آژانس قرار ندارد، آژانس قادر به نظارت موثر بر فعاليتهاي تحقيق و توسعه انجام شده توسط ايران غير از PFEP كه در آن تدابير نظارتي و محدودكننده بر روند غنيسازي اعمال شده است، نيست. در 29 ژانويه 2006، دو مخزن در PFEP شامل UF4 كه مهر و مومهاي آن در دهم ژانويه 2006 برداشته شده بار ديگر تحت نظارت آژانس قرار گرفت.
43. روز هشتم فوريه 2006، اطلاعات به روزشده طرح PFEP و مركز غنيسازي اورانيوم توسط آژانس دريافت شد. تجهيزاتي مانند مخزنهاي فرآوري و اوتوكلاو در حال انتقال به مركز غنيسازي سوخت است؛ آغاز به كار نصب اولين دستگاههاي سههزار تايي P-1 در مركز غنيسازي سوخت براي سه ماهه چهارم 2006 برنامهريزي شده است.
44. روز 11 فوريه 2006، ايران آزمايشهاي غنيسازي را با تزريق گاز UF4 به يك دستگاه P-1 آغاز كرد. در آن زمان، يك دستگاه ديگر P-1 نيز براي عملكرد آماده بود و يك آبشار متشكل از 10 دستگاه در حال آزمايشهاي تخليه هوا بود. تزريق به آبشار متشكل از 10 دستگاه روز 15 فوريه 2006 آغاز شد و روز 22 فوريه يك آبشار متشكل از 20 دستگاه براي آزمايش تخليه هوا ارائه شد. روند غنيسازي در PFEP بر اساس اقدامات نظارتي پادمانهاي آژانس انجام ميشود.
45. در نامهاي كه روز ششم فوريه 2006 از سوي ايران دريافت شد و در بند 31 به آن اشاره شد، ايران علاوه بر مسائل ديگر اعلام كرد اجراي توافقات پادماني تنها بر اساس توافق پادماني انپيتي انجام ميشود و درخواست كرد همه اقدامات نظارتي آژانس كه فراتر از توافقات پادماني عادي آژانس در حال اجرا بود تا اواسط فوريه 2006 لغو شود. بر همين اساس، روز 12 فوريه 2006، آژانس تدابير نظارتي خود را در UCF تعديل كرد. اگرچه مخازن گاز UF4 و همه مخزنهاي پرشده از UF6 توليد شده در UCF تحت تدابير نظارتي پادماني آژانس قرار دارد. مسئله تبديل اورانيوم كه در نوامبر 2005 در UCF آغاز شده بود در حال انجام است و اكنون انتظار ميرود در آوريل 2006 به پايان برسد. از سپتامبر 2005، حدود 85 تن UF6 در UCF توليد شده است.
B- ارزيابي كلي جاري
46- ارزيابي كلي مفصلي درباره برنامه هستهاي ايران و تلاشهاي آژانس براي راستيآزمايي در گزارش مربوط به اين برنامه در نوامبر سال 2004 و پس از آن در سپتامبر 2005 توسط مدير كل آژانس ارايه شده است. همانگونه كه در اين گزارش آمده است ايران تلاشهاي قابل توجهي در طول دو دهه گذشته براي در اختيار قرار گرفتن چرخه مستقلي از سوخت هستهاي انجام داد و براي رسيدن به اين هدف آزمايشهايي براي دسترسي به دانش آن و ديگر جنبههاي اين چرخه انجام داد. بسياري از جنبههاي فعاليتهاي مربوط به چرخه سوخت هستهاي و آزمايشهاي مربوط به آن بخصوص در زمينه غنيسازي اورانيوم، تبديل اورانيوم و تحقيقات پلوتونيوم از سوي ايران مطابق با تعهدات مربوط به توافق پادمان در اختيار آژانس قرار نگرفته بود. سياست پنهانكاري هستهاي ايران تا اكتبر 2003 ادامه داشت و به نقض بسياري از تعهدات آن در تمكين به توافقات منجر شد كه در گزارش مدير كل در سپتامبر 2005 آمده است.
47- از اكتبر 2003 ايران اقداماتي در جهت تصحيح نقضهاي گذشته در پيش گرفته است. به اين ترتيب آژانس قادر بوده كه برخي از جنبههاي خاص گزارشهاي كنوني ايران را بخصوص در ارتباط با فعاليتهاي تبديل اورانيوم، غنيسازي ليزري و توليد سوخت و برنامه راكتور تحقيقاتي آب سنگين مورد تاييد قرار دهد و آژانس مطابق با توافق پادمان ايران به پيگيري مرتب اجراي اين موارد پرداخت و اين كار تا 6 فوريه 2006 بر اساس پروتكل الحاقي نيز انجام شد.
48- دو موضوع مهم در گزارش نوامبر 2004 مدير كل وجود دارد كه به تلاشهاي آژانس براي ارايه تضمين درباره اين كه فعاليت اعلام نشدهاي در ايران وجود ندارد، مرتبط ميشود. بخصوص درباره آلودگيهاي مربوط به اورانيوم با غناي بالا و اورانيوم با غناي پايين در مناطق مختلف ايران و دامنه تلاشهاي ايران براي واردات، ساخت و استفاده از سانتريفيوژهاي طرح p1 و p2.
49- در ارتباط با موضوع اول يا همان آلودگيها، همانگونه كه در بالا بر اساس اطلاعاتي كه هماكنون در اختيار آژانس است، قرار گرفته و با توجه به نتايج نمونهبرداري زيست محيطي و حمايت از اعلاميه ايران درباره منبع خارجي اين آلودگيهاي اورانيوم با غناي بالا، آژانس هنوز در شرايطي نيست كه به نتيجه مشخصي درباره همه اين آلودگيها بخصوص در ارتباط با اورانيوم با غناي پايين دست پيدا كند. اين امر تاكيدي است بر اهميت اطلاعات اضافي درباره دامنه برنامه سانتريفيوژهاي p2 كه ميتواند راهحلي براي مسايل باقيمانده باشد.
50- در ارتباط با موضوع دوم يعني برنامه سانتريفيوژهاي p1 و p2 اگر چه پيشرفتهايي از نوامبر 2004 براي راستيآزمايي اظهارات ايران درباره شرح وقايع مربوط به برنامه غنيسازي با استفاده از سانتريفوژ حاصل شده است اما آژانس هنوز در موقعيتي نيست كه بتواند صحت و درستي اظهارات ايران در ارتباط با اين برنامه را تاييد كند.
از آنجايي كه تهران اطلاعات بيشتري ارايه كرده و مستندات بيشتري در ارتباط با پيشنهاد 1987 و همچنين اواسط دهه 1990 درباره سانتريفوژ p1 در اختيار قرار داده است، بازرسيهاي آژانس از شبكه تهيه اين مواد نشان ميدهند كه ايران بايد اطلاعات بيشتر و مفيدتري در اين ارتباط ارايه كند. از ايران همچنين خواسته شده كه جزئيات بيشتري درباره روندي ارايه دهد كه چرا در سال 1985 تصميم به آغاز روند غنيسازي گرفته است و يا مراحلي كه به دستيابي سانتريفوژها در سال 1987 انجاميد را مشخص كند. ايران تاكيد دارد كه اطلاعات ديگري جز اطلاعاتي در اختيار ندارد كه در اختيار آژانس قرار داده است.
51- هيچ اطلاعات اضافي و مستنداتي درباره اظهارات ايران مبني بر اين امر ارايه نشده است كه اين كشور فعاليتي را بين سالهاي 1995 الي 2002 درباره طرح p2 انجام نداده است. همانگونه كه در بالا اشاره شده ايران در اين رابطه خواستار تحقيقات بيشتر شده است. ايران درباره هر مستنداتي كه از اين امر حمايت كند و مرتبط با برنامه سانتريفوژ p2 بخصوص در ارتباط با دامنه پيشنهاد اصلي درباره طرح سانتريفوژ p2 و دستيابي ايران به موارد مرتبط با اين برنامه باشد، همچنان اصرار دارد كه اطلاعاتي در اين باره در اختيار ندارد.
52- آژانس همچنان به پيگيري همه اطلاعات مربوط به فعاليتهاي برنامه هستهاي ايران ادامه ميدهد. اگر چه فقدان برخي از مواد هستهاي مرتبط، از توان آژانس براي راستيآزمايي برنامه احتمالي تسليحاتي ايران كاسته است اما آژانس به پيگيري همكاري ايران به عنوان مسئلهاي در راستاي شفافسازي ادامه ميدهد و گزارشهاي مربوط به تجهيزات، مواد و فعاليتهايي كه ميتواند هم در زمينه نظامي و غيرنظامي مورد استفاده قرار گيرد، بعلاوه مراكز نظامي را دنبال ميكند.
در اين رابطه ايران به آژانس اجازه داد كه از مراكز نظامي "كلاهدوز"، لويزان و پارچين ديدار كند. آژانس هيچ فعاليت غيرعادي در مراكز كلاهدوز و پارچين مشاهده نكرده است و نتايج نمونهبرداري زيست محيطي نشان از وجود مواد هستهاي در اين اماكن حكايت ندارد. آژانس همچنان مشغول ارزيابي اطلاعات است و منتظر ديگر اطلاعات در ارتباط با سايت لويزان و مركز تحقيقات فيزيك است.
53- همانگونه كه در نوامبر 2004 و سپتامبر 2005 به شوراي حكام ارايه شد همه مواد هستهاي اعلام شده در ايران مورد بررسي قرار گرفته است. اگر چه آژانس هيچ انحرافي در مواد هستهاي به سمت تسليحات هستهاي و يا ديگر وسايل منفجره مشاهده نكرده است با اين حال اين آژانس در موقعيتي نيست كه بتواند نتيجهگيري كند مواد و فعاليت هستهاي اعلام نشدهاي در ايران وجود ندارد. روند دستيابي به اين نتيجه حتي اگر پروتكل الحاقي نيز لازمالاجرا باشد در شرايط عادي روندي زمانبر است. در مورد ايران با توجه به اين كه ماهيت گذشته برنامه هستهاي ايران اعلام نشده و به دليل وجود اطلاعات ناكافي درباره برنامه غنيسازي با استفاده از سانتريفوژ، وجود اسناد عمومي مربوط به توليد اجزاي سلاح هستهاي و نبود شفافيت درباره نقش نظاميان در برنامه هستهاي اين كشور از جمله مراكزي كه در بالا به آنها اشاره شد و با توجه به در اختيار قرارگرفتن اطلاعاتي به آژانس درباره مطالعات تسليحاتي مربوط به مواد هستهاي از سوي ايران دستيابي به اين نتيجه حتي به زمان بيشتري نياز دارد.
54- جاي تاسف و نگراني است كه بياعتماديهاي مربوط به دامنه ماهيت برنامه هستهاي ايران هنوز با توجه به گذشت سه سال از فعاليتهاي شديد راستيآزمايي از سوي آژانس در اين كشور، روشن نشده است. به منظور روشن كردن اين تناقضات، هنوز شفافيت كامل از سوي ايران ضروري است. بدون شفافيت كامل كه از حد موارد خواسته شده در توافقات پادمان و پروتكل الحاقي فراتر باشد و شفافيتي كه تنها ميتواند از سوي همكاري فعالانه ايران حاصل شود، توانايي آژانس براي تعيين تاريخچه گذشته برنامه هستهاي ايران و راستيآزمايي صحت و صلاحيت اظهارات ايران بخصوص درباره برنامه غنيسازي با استفاده از سانتريفوژ محدود خواهد بود و ترديدها درباره مسير گذشته و كنوني برنامه هستهاي ايران همچنان باقي خواهد بود.
چنين شفافيتي بايد در درجه اول شامل دسترسي به و همكاري با اشخاص خاص باشد.
دسترسي به مستندات مربوط به تهيه مواد و تجهيزات دو منظوره و دسترسي به كارگاههاي تحت مالكيت نظاميان و مراكز تحقيق و توسعه كه آژانس ممكن است براي ديدارهاي آتي خود به عنوان بخشي از تحقيقات به آن احتياج داشته باشد از جمله ديگر موارد اين شفافيت بشمار ميرود.
55- آژانس به تحقيقات خود درباره ديگر موارد باقيمانده مربوط به برنامه هستهاي ايران ادامه خواهد داد و مدير كل به ارايه گزارش به شوراي حكام در زمان مقتضي ادامه ميدهد.
انتهاي پيام/.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
تازه های کتاب