اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت  /  تاریخ نگار

۳۳ سال پیش در چنین روزی

هاشمی رفسنجانی: مردم با وجود ولی‌فقیه در زندگی حجت دارند

مردم خودشان را از طریق ولیّ‏ فقیه و امام، مربوط به ائمّه(ع) و پیغمبر(ص) و خدا می‌‏دانند و در زندگی‏ حجت دارند. این است که هر کس هر اقدامی بین خودش و خدا می‏‌کند با خیال‏ راحت می‏‌گوید حجّت بر ما تمام است.

هاشمی رفسنجانی: مردم با وجود ولی‌فقیه در زندگی حجت دارند

رخدادهای 5 و 6 آذر 1361

  • هاشمی رفسنجانی: جمهوری اسلامی اگر می‏خواست مظاهر و اصول اسلامی را ندیده بگیرد و جنبه‏ های به اصطلاح روشنفکری را تقویت کند بدترین اشتباه را کرده بود.

 

  • ناخدا افضلی فرمانده نیروی دریایی ارتش در مورد ادعای اخیر صدام که گفته است 5 کشتی را در خلیج فارس زده است گفت : رژیم عراق تاکنون ادعاهای بسیاری کرده است .

 

  • آیت الله منتظری در دیدار فرمانده سپاه مورد سید مهدی هاشمی توصیه کرد که مسئولیت نهضت های سپاه به ایشان سپرده شود.

 

  • هاشمی رفسنجانی : آن روزی که ما در هند بودیم پرونده جمعی از دانشجویان که مظلومانه در زندان بودند مطرح بود که هنوز آن مسئله حل نشده ، دوباره پرونده جدیدی مطرح شد.

 

  • آیت الله مهدوی کنی از فقهای شورای نگهبان در نوشته ای دلایل این شورا برای رد لایحه بازرگانی خارجی را تشریح کرد .

 

  • نشریه میدل ایست اکونومیک دایجست: صدام رسما بحرانی بودن اوضاع اقتصادی ومالی عراق را تائید کرده است .

 

  • شورای مرکزی سازمان آزادیبخش فلسطین دیروز طرح صلح خاورمیانه ای رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا را رد کرد .

5 آذر 1361

هاشمی: حتی ثروت های مشروع نیز بازخواست می شود

نماز جمعه امروز تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در محل دانشگاه تهران برگزار شد .

هاشمی رفسنجانی در خطبه اول و در ادامه مباحث مربوط به اقتصاد اسلامی اظهار داشت :  خطوط اجرایی اسلام در پس گرفتن ثروت است ؛حتّی ثروت های مشروع از کسانی که موفّق می‏شوند در سایه حرکت ها و تلاش های‏ شرعی و قانونی خود ثروتی را جمع کنند.

کسانی که اموال نامشروع ندارند وحشت نکنند

وی در نتیجه گیری این بخش از سخنان خود گفت « پس کسانی که اموال نامشروع ندارند ، اصلاً وحشت نکنند ؛ چرا که جمهوری ‏اسلامی موظّف است اموال مردم را حفظ کند. کسانی هم که در اموالشان ‏تردیدی هست ، که حتّی خودشان تردید دارند ، نترسند ؛ برای اینکه «اصالت‏الصّحة» این ها را حفظ می‏کند و «قاعده ید» به نفع این هاست. امّا کسانی که‏ می‏دانند از اموال مردم اختلاس کرده‏ اند ، کسانی که می‏دانند دزدی کرده‏ اند ، رشوه گرفته ‏اند ، چه رشوه‏ هایی که کلان بوده و چه رشوه‏ های جزیی که قابل‏ رسیدگی هم نیست خودشان را مهیّا کنند برای اینکه حساب پس بدهند و توقّع هم نداشته باشندکه اموالی از مردم در جیب آنها بماند .

هاشمی در ادامه گفت « در مورد آینده هم باز همین مطلب برقرار است. هر کس ازاین طرقی که عرض کردم اموالی به دست بیاورد ، دو حال دارد : یا حکومت‏ نمی ‏فهمد ، که حسابش با خداست و خداوند در قیامت یا در دنیا ازاو پس‏ خواهد گرفت و جریمه ‏اش را هم می‏ چشد؛ یا حکومت می‏فهمد که باز رفتارحکومت از طریقی است که گفتم ، یعنی با دادگاه است ، شکایت و رسیدگی واحقاق حق است که نظام اسلامی متکفّل آن است.»

 

خوابی که لیبرال ها برای جمهوری اسلامی دیده بودند

هاشمی در بخش دیگری از خطبه دوم نماز جمعه گفت : وقتی که جمهوری اسلامی به پیروزی رسید اگر می‏خواست مظاهر و اصول اسلامی را ندیده بگیرد و آن طور که لیبرال ها برای ما خواب دیده ‏بودند جنبه ‏های به اصطلاح روشنفکری را تقویت کند و مردم را از رابطه اصیلی‏که به خاطر آن انقلاب کردند و زنده ‏اند جدا کند ، بدترین اشتباه را کرده بود ؛ یعنی رابطه‏اش را با عوامل انقلاب بریده بود. امّا برعکس این شد و دشمنان هم ‏بیدار بودند و می‏خواستند نگذارند بر عکس شود.

وجود شورای نگهبان و اسلامی بودن جمهوری اسلامی حجت را بر مردم تمام کرده است

هاشمی شورای نگهبان را در این راستا مورد ارزیابی قرار داد و گفت :  این که در قانون اساسی بر اسلام تکیه شد و اصول مربوط به اسلام بر همه ‏اصول قانون اساسی حاکم شد ، اینکه در قانون اساسی پیش بینی کردند چیزی‏ به نام شورای نگهبان ، آن هم با این رویّه که از طرف رهبر که همیشه فقیه ومرجع و عادل و سیّاس و شجاع است و سایر شرایط را دارد تعیین بشود ، چقدر به مردم اطمینان می‏دهد که 6 نفر فقیه مواظب باشند که چیزی به نام‏قانون برخلاف اسلام از تفنینّیه کشور عبور نکند. این که مجلس شورای‏ اسلامی از روز اوّل گفت ما اسم «ملّی »  رابر می‏داریم و « اسلامی » می‏گذاریم که بعضی از ساده ‏دل ها مخالفت می‏کردند و نمی‏فهمیدند قضیه به کجا برمی‏خورد - اینکه مردم در این کشور با بی حجابی و مظاهر فساد و ضدّ دین‏ مبارزه کردند ؛ اینکه مکتب بر تخصص چربید ؛ اینکه معیارها به طرف اسلام ‏رفت  و از همه مهمتر اینکه مردم خودشان را از طریق ولیّ‏ فقیه و امام ، مربوط به ائمّه(ع) و پیغمبر(ص) و خدا می‏دانند و در زندگی‏ حجت دارند. این است که هر کس هر اقدامی بین خودش و خدا می‏کند با خیال ‏راحت می‏گوید حجّت بر ما تمام است ؛ اگر گلوله می‏زند با حجّت می‏زند ؛ اگرگلوله می‏خورد با حجّت می‏خورد ؛ اگر کار می‏کند با حجّت است و اگر بی‏کارهم بشود با حجّت است.

وی ادامه داد : غربی ها این را نمی‏توانند بفهمند. تحلیلگران مادّی مارکسیست ‏نمی ‏توانند بفهمند و برایشان قابل درک نیست ؛ چون تربیت و فکر و فرهنگ ‏آنها اصلاً اجازه نمی‏دهد این را بفهمند. شما اگر بخواهید به بچه سه ساله‏ ریزه‏کاری های حالات جنسی یک جوان بیست ساله را حالی کنید اونمی‏فهمد ؛ اصلاً در آن وادی نیست ، این بُعد وجودش رشد نکرده و مانده‏است. این مطلب را نمی‏فهمند، در تحلیلش عاجزند و این استحکام را درک‏ن می‏کنند.

چرا غربی ها با مجلس خبرگان مخالفت می کنند ؟!

هاشمی در ادامه به موضوع مجلس خبرگان پرداخت و گفت : عاملی که باعث سر و صدای این ها در این روزها شد این است که می‏بینند ماداریم خبرگان را مطرح می‏کنیم. همیشه در تحلیل هایشان می‏گفتند امام یک‏ پیرمرد هشتاد و چند ساله است و بالاخره عمر انسان هم محدود است. همه ‏امیدها و نیروهای خودشان را ذخیره کرده ‏اند که یک روز که خدای نکرده امام‏ در این مملکت نباشند ، فکری برای آن روز کنند و وقتی می‏بینند اینجا دارندخبرگان درست می‏کنند  و الان83 نفر شخصیت روحانی مورد اعتماد مردم با آرای آنها یک جا جمع می‏شوندو اگر هم مردم تشخیص ندهند، هر کس را آنها اسم ببرند مردم می‏پذیرند ؛ مردم‏ به اینها رأی داده‏اند و اینها را می‏شناسند. اگر مردم باز رهبرشان را تشخیص‏ بدهند این 83 نفر که کاری ندارند. غربی ها دیدند که آن دریچه بسیار باریکی که‏ بی‏ جهت به آن امید بسته بودند که خیال می‏کردند ثبات ما به امام بند است، همین را هم از دستشان گرفیتم! شروع به هیاهو کردند.

وی ادامه داد : خجالت هم می‏کشند بگویند خبرگان نه ؛ چون بالاخره ملّت می‏خواهند رأی بدهند، پس چه‏ بگویند؟ هر چیزی برای خودشان درست می‏کنند: «حکومت ملّاها» ، «تحکیم‏ موقعیت ملّاها»  و از این حرفهایی که سر و صدا و جریان راه انداختند. ملّت ماهم این حرفها را فهمیده و اصلاً به خاطر این حرفها پشت انقلاب ایستاده است. آنها خیال می‏کنند با این حرفها می‏توانند ملّت را از انقلاب دور کنند. عدم ‏درک، نداشتن بینش درست و تحلیل کردن با معیارهای مادّی خودشان ، اینها رابه اینجا انداخته است!

از اول گفتیم با اسرائیل در جنگ هستیم

هاشمی در بخش دیگری از خطبه ها به موضوع لبنان پرداخت و گفت :  می‏دانید در غرب هر جریانی را که می‏خواستند سرکوب کنند، تا به حال اسمش را کمونیست می‏گذاشتند و هر جا که ‏می‏خواستند زور بگویند می‏گفتند کمونیستها آمدند و می‏آمدند سرکوب‏ می‏کردند و حالا این طوری کرده ‏اند. می‏خواهند در لبنان تضییق و فشارایجاد کنند می‏گویند: جمهوری اسلامی ایران! ما حرفی نداریم ، افتخار می‏کنیم ‏اگر بچه‏ های ما این قدر شهامت داشته باشند که مرز نشناسند و از مردم لبنان درآنجا حمایت کنند. ما اصلاً حرفی نداریم و از اول گفتیم با اسرائیل در جنگ ‏هستیم ؛ از این ابایی نداریم ولی واقعیت این نیست.

وی گفت : واقعیت این است که ‏بچه‏ های ما به آنجا رفته ‏اند که اگر روزی جنگ واقعی پیش آمد در جنگ شرکت ‏کنند. آنها با این اتّهام می‏خواهند بهانه بگیرند و فشار دیگری به مردم لبنان وارد کنند. نه، آنها مردم خود لبنان‏ اند؛ چند روز صبر کردند متشکّل شدند ، گروههای‏ زیرزمینی تشکیل شد و ما هم کمکشان می‏کنیم.

هر چیزی که مبارزین علیه اسرائیل در لبنان بخواهند در اختیارشان قرار می دهیم

خطیب جمعه تهران اظهار داشت : من همین جا اعلام می‏کنم که‏ اگر اسلحه بخواهند می‏دهیم ، اگر تبلیغ بخواهند می‏کنیم ، رادیومان هم درخدمتشان است ، هیچ ابایی هم نداریم ؛ ولی این دروغ است که بگویند سربازهای ایرانی رفتند پادگان ارتش لبنان را محاصره کردند ؛ نخیر! آن روز بنا بود ارتش لبنان در بعلبک رژه برود و می‏خواستند حضور ارتش را در بعلبک ‏نشان بدهند ؛ مبارزان لبنانی گفتند ما می‏خواهیم جلوی این کار را بگیریم که درخیابان ها بیایند و به مردم نشان بدهند ارتش و فالانژها حاکم‏ اند. خودشان رفتند و محاصره کردند ، جلویش را گرفتند و آنها خواستند به اسم ما تمام کنند.

تفاوت نیروهای مزدور سودانی با بسیجی های ایرانی در جنگ به روایت هاشمی

هاشمی همچنین  در ادامه و با اشاره به حضور نیروهای مزدور سودانی در جنگ با ایران و مقایسه آن با حضور از سر تکلیف مردم ایران در جنگ گفت : همین هفته قبل رئیس سیاسی - ایدئولوژی ارتش پاکتی به من داد و گفت ‏این مربوط به همسر یک درجه‏ دار ارتش است که در هر عملیّات قسمتی از دارایی خود را به عنوان شکرانه پیروزی اسلام بخشیده و این آخرین بخش ‏طلاها و جواهراتش است که به خاطر عملیّات محرّم فرستاده است. خوب ، سرباز ما این طور می‏جنگد و زنش هم در کنار او هستی و اندوخته تمام دوران‏ زندگی خود را می‏دهد. این ، با آوردن سودانی هایی که تازه نمی‏ جنگند و وقتی ‏صدای «اللَّه اکبر» رزمندگان ما را می‏شنوند روی زمین می‏نشینند ، در سنگرمخفی می‏شوند یک «اللَّه دخیل!» می‏گویند و عکس حضرت امیر را هم پیداکرده ‏اند که بلند کنند ، فرق می‏کند.

هاشمی همچنین در ادامه به یک شبهه دیگر غربی ها پرداخت و گفت : چیز دیگری که این ها به رخ ما می‏کشند این است که می‏گویند ایرانی ها نفرندارند ، بچه‏ های کم سن و سال را می‏فرستند. به خدا مسئله این نیست. شما بی‏ شعورهایی که این طور حرف می‏زنید ، بابا یک ذرّه انصاف بدهید. این‏ بچّه ‏ها با هزار خون دل پدر و مادرشان را وادار می‏کنند دستشان را بگیرند ببرند بسیج تقاضا کنند این را ببرید ، و به این صورت این بچه‏ ها می‏روند. امروز برای جبهه رفتن پارتی‏ بازی می‏شود. بچه‏ های 11 و 12ساله خود من امانم را بریده‏ اند ؛ می‏گویند از مدرسه ما فلان کس رفته ، مامی‏خواهیم برویم. این حالت عمومی بچه‏ های ماست. (1)

6 آذر 1361

فرمانده نیروی دریایی ادعای تازه رژیم صدام را تکذیب کرد

ناخدا افضلی فرمانده نیروی دریایی: خاورمیانه گنج بزرگی است و بر روی این گنج بزرگ یک اژدهای خونخواری خوابیده است . این اژدها آمریکا و هم پیمانانش هستند برای این که این اژدها را از روی این گنج بردارند و حق مردمی را که در این خطه زرخیز زندگی می کنند به آنان بدهند تنها یک راه ممکن در دورانی که ما زندگی می کنیم وجود دارد و آن مبارزه عقیدتی – مذهبی و بسیج همه توده ها برای قلع و قمع این اژدها است .

فرمانده نیروی دریایی در مورد ادعای اخیر صدام که گفته است 5 کشتی را در خلیج فارس زده است گفت : رژیم عراق تاکنون ادعاهای بسیاری کرده است زدن 5 کشتی و آن هم کشتی نفتکش مسئله ای نیست که کسی بتواند آن را کتمان کند . به محض این که کوچک ترین اتفاقی برای یک ناو تجارتی و یا نفتکش در دریا اتفاق می افتد مراکز بزرگ نظارت بر امور دریانوردی در جریان امر قرار می گیرد برای رد ادعای کذب همین کافی است که گفته شود لویدز مرکز بزرگ نظارت بر امور دریانوردی رسما این خبر را تکذیب کرده است . (2)

آیت الله منتظری : تصمیم گیری نسبت به امور نهضت ها باید توسط نهادی مستقل باشد

فرمانده کل سپاه و وزیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اتفاق سید مهدی هاشمی سرپرست واحد نهضت های سپاه پاسداران صبح دیروز در قم با آیت الله منتظری دیدار و گفت و گو کردند .

در این دیدار پس از ارائه گزارش عملکرد این واحد آیت الله منتظری گفت : پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ملت های محروم و مظلوم جهان و حرکت های آزادی بخش توجه و گرایش فوق العاده ای به انقلاب اسلامی و رمز پیروزی آن که در خط امام متبلور است نشان دادند از این رو احساس شد که باید برای شناسایی و حمایت فکری و مادی از آنان نهادی به وجود آید که تاکنون متاسفانه به علت گرفتاری های زیاد مسئولین انقلاب این خواسته عملی نشد و در عمل سپاه پاسداران در محدوده توانایی خود کارهای زیادی انجام داد که قابل تقدیر است.

وی افزود : از طرفی با توجه به مشکلات و گرفتاری های دولت و محدودیت ضوابط اداری انجام این مسئولیت بزرگ از توان دولت خارج است لذا باید تصمیم گیری نسبت به امور نهضت توسط نهادی مستقل با اشراف و نظارت روحانیت متعهد و همکاری سپاه و هماهنگی با وزارت امور خارجه انجام گیرد .

آیت الله منتظری در ادامه تاکید کرد : از آن جا که حجت الاسلام سید مهدی هاشمی بیش از دو سال در این مورد شناخت و تجربه دارد و فردی فاضل و متدین و مومن به انقلاب اسلامی و حدود آن می باشد با همفکری نمایندگان وزارت خارجه و سپاه طرح و اساسنامه ای تصویب و به این جانب اطلاع دهد و ضمن مراعات ضوابط اسلامی مسئولیت امور فکری و فرهنگی را بر عهده گرفته و تا تعیین تکلیف نهایی از طرف مجلس شورای اسلامی بر حسن جریان امور اجرایی این نهاد نظارت و اشراف نماید . (3)

 هاشمی از رفتار دولت هند با دانشجویان مسلمان ایرانی به شدت انتقاد کرد

جمعی از اعضای انجمن فارغ التحصیلان شبه قاره هند پیش از ظهر پنجشنبه در محل مجلس با هاشمی رفسنجانی دیدار کردند .

در این دیدار پس از تشریح برخوردهای خشن پلیس هند با دانشجویان ایرانی هاشمی گفت : هند که دارای گذشته ای انقلابی است و افتخار انقلاب علیه استکبار ، استعمار و استثمار را دارد چرا خودش را آلوده می کند و این ظلم فاحش را مرتکب می شود و به تذکرات دوستانه ما توجه نمی کند ؟

هاشمی گفت : آن روزی که ما در هند بودیم پرونده جمعی از دانشجویان که مظلومانه در زندان بودند مطرح بود که هنوز آن مسئله حل نشده ، دوباره پرونده جدیدی مطرح شد و جمع زیادی از دانشجویان را گرفته و در زندان انداخته اند و درست آن کاری که ما از آمریکا و اسرائیل و کشورهای دیگری مثل این ها انتظار داشتیم به دست کسانی که به نام مردم هند دارند حرف می زنند انجام می شود .

وی افزود : ما حرف هایمان را از طریق وزارت خارجه و جاهای دیگر به آن ها زده ایم و باز هم می زنیم و امیدواریم که مسئولان هند مراقب باشند و گول شیاطینی که دارند آن ها را فریب می دهند و می خواهند رابطه ملت ایران را با آن ها مخدوش کنند نخورند . (4)

شورای نگهبان لایحه بازرگانی خارجی را رد کرد

آیت الله مهدوی کنی از فقهای شورای نگهبان در نوشته ای دلایل این شورا برای رد لایحه بازرگانی خارجی را تشریح کرد .

آیت الله مهدوی کنی در ابتدای نوشتار خود تاکید کرده است : این روزها در رابطه با شورای نگهبان بحث هایی مطرح است . راجع به این که شورای نگهبان درباره بعضی از لوایح در اطلاق یا عموم آن ها اشکال کرده و محدودیت هایی هم برای آن مصوبات قائل شده است گاهی هم شنیده می شود ایرادها ، اشکال ها و بلکه تمهت هایی به شورای نگهبان وارد می شود که شورای نگهبان طرفدار گروه خاصی سرمایه دار و فئودال است یا گفته می شود که شورای نگهبان متمایل به خط سرمایه داری است و با این بینش لوایح انقلابی را رد می کند .

آیت الله مهدوی کنی اضافه کرده است : یکی از مسائلی که این روزها مطرح است لایحه بازرگانی خارجی است بر اساس این لایحه باید تمام بازرگانی خارجی یعنی کل صادرات و واردات و تمام کالاهایی که از خارج وارد می شود ، چه آن ها که جنبه اصولی دارد و چه اقلامی که جنبه فرعی و مصرفی دارد و به طور کلی همه باید دولتی شود ولی طبق اصل 4 و اصل 72 قانون اساسی که می گوید « مجلس حق ندارد قانونی را برخلاف شرع و یا برخلاف قانون اساسی وضع کند» شورای نگهبان اطلاق و کلیت لایحه را بر خلاف موازین اسلامی تشخیص داد . این لایحه می گوید هر کس هر چه بخواهد صادر کند باید به دولت بفروشد و قیمتش را هم دولت معین کند و حق ندارد خودش صادر کند . این کار بر خلاف موازین اسلام است و مالکیت مردم را که از راه مشروع به دست آمده محدود می شود . (5)

صدام توانایی پرداخت قروض خارجی خود را ندارد

نشریه میدل ایست اکونومیک دایجست نوشت : صدام رسما بحرانی بودن اوضاع اقتصادی ومالی عراق را تائید کرده است . بر اساس این گزارش « اعلام عدم توانایی رژیم صدام به ادامه قرار داد ساختمان 39 میلیون دلاری طرح آب رسانی کرکوک طرفین قرار داد در آلمان غربی را تکان داده است . »

این گزارش می افزاید « عدم توانایی رژیم بعث به پرداخت تعهدات مالی خود کمپانی ها و شرکت های غربی را با مشکلات شدید مالی و خطر ورشکستگی روبرو ساخته و دینار عراق نیز که از پشتوانه ارزی محکمی برخوردار نیست در بازارهای ارزی حداقل 5 درصد سقوط کرده و همچنان متزلزل است»(6)

طرح صلح ریگان توسط فلسطین رد شد

شورای مرکزی سازمان آزادیبخش فلسطین دیروز طرح صلح خاورمیانه ای رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا را رد کرد . در بیانیه ای که در پایان اجلاس هشت ساعته شورای 66 عضوی مرکزی سازمان آزادیبخش فلسطین منتشر شده آمده است : پیشنهادات آمریکا برآورنده حقوق ملی انکار ناپذیر فلسطین تحت رهبری سازمان آزادیبخش فلسطین نیست .

در بیانیه این شورا خواسته سازمان آزادیبخش فلسطین برای تعیین سرنوشت و ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی بار دیگر تکرار شده است . (7)

پی نوشت:

1-جمهوری اسلامی ، 6 آذر 1361 ، صفحه 8

2- اطلاعات ، 6 آذر 1361 ، صفحه 2

3-  جمهوری اسلامی ، 6 آذر 1361 ، صفحه 12 ؛  درباره اظهارات آیت الله منتظری در رابطه با سید مهدی هاشمی که بعدها به دلیل جنایات گسترده دستگیر و اعدام شد گفتنی هایی است که به بخشی از آن در این مختصر اشاره می کنیم .

آیت الله منتظری از مبارزان برجسته دوران مبارزات ضد رژیم شاه بود. او از شاگردان خاص امام خمینی(ره) محسوب می گردید . او در دوران زندگی متحمل شکنجه ها و تبعید های فراوانی شد و در میان مبارزین از جایگاه والایی برخوردار شد. اما عصر طلایی زندگی منتظری با پیروزی انقلاب اسلامی آغاز می شود. ایشان بر مسند رئیس مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی تکیه می زند. با فوت آیت الله طالقانی و حکم امام خمینی به عنوان امام جمعه تهران برگزیده می شود و سالها نیز ریاست هیئت امنای دانشگاه امام صادق علیه السلام را بر عهده می گیرد.

اوج قدرت نمایی منتظری، اعلام قائم مقام رهبری او توسط مجلس خبرگان رهبری است. با این انتخاب وی شخص دوم کشور بعد از امام می شود. بخش زیادی از اختیارات حکومتی و اداره کشور از سوی امام خمینی(ره) به ایشان تفویض می شود:

-  عزل و نصب قضات سراسر کشور

- ارجاع بسیاری از احتیاطات فقهی از سوی امام خمینی به منتظری

- بسیاری از عزل و نصب های نمایندگان رهبری در نهادهای انقلابی و وزارتخانه ها

نظریه پرداز "ولایت فقیه" در آزمون "ولایت" و مدارای شگرف امام

ایام گذشت تا اینکه شواهد خطرناکی از وجود یک باند تروریستی آن هم در بیت آیت الله منتظری به‌دست آمد و آن چیزی نبود جز باند مهدی هاشمی که مورد حمایت و اعتماد بی حد و حصر منتظری قرار داشت.

شواهد نشان از این امر داشت که قبل از انقلاب، آیت الله شمس آبادی از روحانیون سرشناس اصفهان به همراه تنی چند از مردم این شهر به دست باند مهدی هاشمی به قتل رسیده اند. همچنین مدارکی دال بر همکاری مهدی هاشمی با ساواک به‌دست آمد که تمامی اینها ضرورت رسیدگی هرچه سریع تر به اعمال وی را نشان می داد. اما منتظری از آن جایی که اعتماد صد در صد به مهدی هاشمی داشت، از دستگیری او ممانعت به عمل می آورد و وی را زیر چتر حمایت خود قرار داده بود. امام از منتظری می خواهند تا به حمایت از مهدی هاشمی و منافقین پایان دهد و در نامه خود به صراحت در خصوص باند مهدی هاشمی و منافقین به وی هشدار می دهند: « پس از اهداى سلام و تحیت، علاقه اینجانب به جنابعالى بر خود شما روشن‌تر از دیگران است... با این مقدمه باید عرض کنم این حیثیت واجب المراعاة به احتمال قوى، بلکه ظن نزدیک به قطع، در معرض خطر است؛ خصوصاً با داشتن مخالفین مؤثر در حوزه قم، که ممکن است دنبال بهانه‏اى باشند. این خطر بسیار مهم از ناحیه انتساب آقاى سید مهدى هاشمى است به شما. من نمى‏خواهم بگویم که ایشان حقیقتاً مرتکب چیزهایى شدند؛ بلکه مى‏خواهم عرض کنم ایشان متهم به جنایات بسیار، از قبیل قتل، مباشرت یا تسبیباً، و امثال آن مى‏باشند. و چنین شخصى، ولو مبرا باشد، ارتباطش موجب شکستن قداست مقام جنابعالی است که بر همه حفظش واجب موکد است... آنچه از شما مى‏خواهم در رتبه اول پیشنهاد مستقیم شما به دخالت وزارت اطلاعات و رسیدگى به این امور است. و اگر براى شما محذور دارد، به طورى که تکلیف شرعى از شما ساقط است، سکوت است. حتى در محافل خصوصى دفاع از یک همچو شخصى که خطر براى حیثیت شما است و احتمال فساد و خونریزى بیگناهان است، سَم قاتل است. باید تمام فعالیت ها که به اسم کمک به سازمان هاى به اصطلاح آزادیبخش است، قطع شود، و تمام کسانى که در این امور دخالت داشته‏اند، محاکمه شوند. و آنچه مسلّم است و مایه تأسف، حسن ظن جنابعالى به اعمال و افعال و گفته‏ها و نوشته‏هاست که به مجرد وصول به شما ترتیب اثر مى‏دهید و در مجمع عمومى صحبت مى‏کنید و به قوه قضاییه و غیره سفارش مى‏دهید. و من از شما، که دوست صمیمى سابق و حال من هستید و مورد علاقه ملت، تقاضا مى‏کنم که با اشخاص صالح آشنا به امور کشور مشورت نمایید، پس از آن ترتیب اثر بدهید، تا خداى نخواسته لطمه به حیثیت شما، که‏ برگشت به حیثیت جمهورى است، نخورد. آزادى بى‏رویّه چند صد نفر منافق، به دستور هیأتى که با رقت قلب و حسن ظن‌شان واقع شد، آمار انفجارها و ترورها و دزدی ها را بالا برده است. ترحم بر پلنگ تیز دندان، ستمکارى بود بر گوسفندان. من تأکید مى‏کنم که شما دامن خود را از ارتباط با سید مهدى پاک کنید که این راه بهتر است؛ و الّا هیچ عکس العملى در رسیدگى به امر او از خود نشان ندهید که رسیدگى به امر جنایاتِ مورد اتهام حتمى است. سلامت و توفیق جنابعالى را خواهانم. 12 مهر ماه 65. روح اللَّه الموسوى الخمینى»

اما آیت الله منتظری هیچ توجهی به سخنان امام و استاد خود نکرد و بر حمایت بی حد و حصرش از مهدی هاشمی افزود. وی معتقد بود: « سید مهدی آدم درستی است و او را فردی سودمند و مفید می شناسم.»

امام در پیام دیگری بازهم به وی تذکراتی را گوشزد کردند: «باید بدانید که تبهکاران و جنایت پیشگان بیش از هر کس چشم طمع به شما دوخته اند و با اشخاص منحرف نفوذی در بیوت شما به چهره های صد در صد اسلامی و انقلابی ممکن است خدای نکرده، فاجعه به بار آورند. با یک عمل انحرافی نظام را به انحراف کشانند و با دست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی بزنند. الله الله در انتخاب اصحاب خود. الله الله در تعجیل در تصمیم گیری خصوصا در امور مهمه، و باید بدانید و می دانید که انسان از اشتباه و خطا مامون نیست، به مجرد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید و اقرار به خطا کنید که آن کمال انسانی است و توجیه و پافشاری در امر خطا، نقص و از شیطان است. در امور مهمه با کارشناسان مشورت کنید و جانب احتیاط را مراعات نمایید.»

ولی این تذکر نیز مانند تذکرهای قبلی ، آیت الله منتظری را متقاعد نکرد تا از دستورات ولی فقیه که خود یکی از نظریه‌پردازان مکتب آن بود، پیروی کند.

امام باز هم مدارا کرد. چون از یک سو می دانستند  کنار گذاشتن فردی چون منتظری چه آسیب هایی را برای انقلاب دارد و از سوی دیگر، بنای بر جذب حداکثری داشت. اما هر چه گذشت نفوذ منافقین و باند مهدی هاشمی بیشتر و بیشتر شد.

سید احمد خمینی در رنجنامه تاریخی خود خطاب به آیت الله منتظری می نویسد: «حضرت آیت الله: نامه های اخیر شما در دفاع از منافقین خیال می کنید کار خودتان بوده است بعداً سخنان آقای مهدی هاشمی را می آورم که چگونه این طیف در طول چند سال کار روی شما موضع شما را به طرف دفاع از منافقین سوق دادند و جنابعالی را به سقوط کامل پیش حزب الله کشیدند. یادتان هست در ملاقات آخر خود با امام، شما نیم ساعت حرف زدید و امام سکوت کردند. وقتی بلند شدید بروید امام فرمودند: « بیشتر حرف های شما درست نبود، خدا انشاءالله مرا ببخشاید و مرگم را برساند.»  امام تنها همین دو جمله را فرمودند آیا از خود پرسیده اید که چه کردید که امام مرگ خود را از خدا خواسته است و آن را به اطلاع شما رسانده است؟»

پاسخ گستاخانه منتظری به امام خمینی(ره)

مهدی هاشمی در بازجویی های خود می گوید: روز آخری که قصد داشتم خود را به وزارت اطلاعات معرفی کنم، آقا (منتظری) مرا احضار کردند و گفتند حضرت امام، نامه ای برای من نوشته اند و قسمتی از آن را که درباره من بود خواندند. بعد اضافه کردند که من هم یک نامه ای برای امام نوشتم و آن قسمتی را که درباره من بود، برایم خواندند. بعد گفتند:« امام با نامه خودشان خواب را از چشم من گرفته اند. من هم نامه ای نوشتم که خواب را از امام بگیرد.» (پرونده بازجویی مهدی هاشمی ص 23)

اوج مدارای امام با منتظری

آیت الله منتظری در کتاب خاطرات سیاسی خود می نویسد: «به دعوت آقای حاج سید احمد خمینی، در تاریخ 27 مهر 1367 آقای سید هادی هاشمی (داماد و مسئول بیت ایشان) با مرحوم امام ملاقات می کند... امام می فرمایند: «ایشان (منتظری) -ان شاء الله- از مراجع بزرگ می شوند و از آنجا که امروز، قدرت تدریس هم دارند، مفید فایده هستند. روی این جهت، آقای منتظری برای مرجعیت باید حفظ شوند و صدمه ای به ایشان وارد نشود. من احساس می کنم دست هایی در غیر معممین، نظیر نهضت آزادی و بیشتر در معممین هست که می خواهند مرجعیت آقای منتظری صدمه بخورد و ایشان ملکوک شوند و باید نگذاشت اینها چنین کاری کنند. در بین معممین افرادی هستند که حسادت می ورزند و روی آقای منتظری و مرجعیت ایشان حساسیت دارند. شما در بیت آقای منتظری هستید. باید نگذارید اینگونه افراد به مرجعیت ایشان صدمه ای بزنند و موجب ناراحتی بشوند. چراکه شکی نیست اینگونه افراد به آینده ایشان ضربه می زنند.» (خاطرات آیت الله منتظری ص 619)

این سخنان که حدودا شش ماه قبل از برکناری آیت الله منتظری بیان شده است نشان دهنده اوج مدارای امام نسبت به شاگردشان است. شاگردی که بعدها طوری عمل کرد که امام(ره) از خداوند تقاضای مرگ خود را کردند تا خیانت دوستان را نبینند.

ادامه تلاش های امام و یاران انقلاب برای حفظ منتظری هشدار رئیس مجلس خبرگان رهبری به منتظری

 پس از انتخاب آیت الله منتظری به عنوان قائم مقام رهبری توسط مجلس خبرگان در تاریخ 26 تیر 1364 ،  آیت‌الله مشکینی رئیس وقت مجلس خبرگان ضمن نامه ای به وی در تاریخ 1 مهر 1364 درباره نگرانی نمایندگان مجلس خبرگان از اطرافیان او چنین می نویسد: «... نظر اغلب دوستان برای روز مبادا شمایید. لکن با یک نگرانی خاص از ناحیه بیت و بعضی حواشی آن جناب. پیوسته از دوستان صمیمی‌تان اظهار ناراحتی می شنوم ، حتی در مجلس نیز مطرح شد و بی سروصدا گذشت و قبلا هم پس از سمینار ائمه جمعه ، برخی به حقیر می گفتند به حضورتان گفته شود و اینان از دوستان مخلص آن جناب‌اند و شما را برای اسلام می دانند و راضی نیستند شخصی که از آن عموم است ، در قبضه خصوص باشد...» آیت الله ری‌شهری وزیر وقت اطلاعات نیز  در کتاب سنجه انصاف می نویسد: «نخستین بار که موضوع مهدی هاشمی را با آقای منتظری مطرح کردم ، روزهای پایانی سال 1364 بود. در ملاقاتی که در اتاق مطالعه ایشان برگزار شد ، تلاش کردم ماجرای مهدی هاشمی را به میان کشیده و با ایشان در این باره گفتگو کنم. خلاصه کلام این بود: ارتباط مهدی هاشمی و همکاران او با بیت شما در شرایطی که همه مسئولان و دوستان و خطوط سیاسی وفادار به انقلاب با آنان مخالفت می کنند ، ممکن است چندان به مصلحت شما نباشد. جناح های سیاسی موجود ، دفتر تبلیغات ، جامعه مدرسین و... حتی آقای هاشمی رفسنجانی نیز به این رابطه خوش بین نیستند... منتظری پرسید: «آقای هاشمی هم؟» پاسخ دادم: «آری» ایشان بسیار محکم گفت: « همه آنها بی خود می گویند. من به او اطمینان دارم. من او را از کودکی می شناسم. با ما هم پیاله بود و با محمد ما بود و از شما چه پنهان که من، به این‌ها کمک می کنم تا سلاح بخرند.» ادامه بحث را مصلحت ندانستم. حتی در موقع خداحافظی گفتند: «شما هم شک نکن و به او اعتماد داشته باش!»  واقعاً عجیب بود. حضرت امام هیچ کس را به طور مطلق تایید نمی کند. چگونه آقای منتظری چنین بی حد و مرز و به نحو مطلق، مهدی هاشمی را تایید می نماید؟ آن هم در مقابل مخالفت تقریبا تمامی یاران اصیل انقلاب؟! حضرت امام از سپاه می خواهند که مهدی هاشمی را به عنوان مظنون تحت نظر قرار دهند و آقای منتظری از من می خواهند به او اعتماد کنم!» ری‌شهری در ادامه می نویسد: «در اوایل سال 65 اوراقی بر ضد یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی پخش شد. تحقیقات انجام شده نشان می داد که مهدی هاشمی، پیش از پیروزی انقلاب، گزارش هایی بر ضد وی به ساواک داده است. برای روشن شدن موضوع پرونده مهدی هاشمی را از اداره کل اطلاعات اصفهان خواستم. با ملاحظه پرونده مهدی هاشمی به مطلب مهم تری رسیدم و آن اینکه نقش وی در قتل مرحوم آقای شمس آبادی قطعی است. علاوه بر این، او با ساواک رژیم شاه همکاری داشته است... مطمئن بودم اگر آقای منتظری بفهمد که مهدی هاشمی در قتل مرحوم شمس آبادی نقش و با ساواک همکاری داشته، متأثر می شود و لااقل دست از حمایت وی بر خواهد داشت. با این تصور خام، به ملاقات آقای منتظری رفتم و رونوشت بخشی از اسناد موجود در پرونده مهدی هاشمی را در اختیار ایشان گذاشتم. اما با کمال تعجب، نه تنها تأثیری در ایشان مشاهده نکردم، بلکه دیدم ایشان همکاری وی را با ساواک به دلیل اینکه تحت فشار بوده، توجیه می کند... ایشان اسناد یاد شده را نزد خود نگه داشت. نکته قابل توجه اینکه من از ایشان تقاضا کردم اسناد مذکور را در اختیار مهدی هاشمی قرار ندهد، ولی بعدها معلوم شد که در اختیار وی قرار گرفته است.»

 هشدار امام(ره) به منتظری توسط امام جمعه اصفهان

 آیت الله  طاهری امام جمعه وقت اصفهان در این باره می گوید: «حدود چهار ماه قبل از دستگیری مهدی هاشمی، به خدمت حضرت امام رسیدم و با تأکید ایشان ، روی نیمکتی که خودشان می نشستند ، در کنار ایشان نشستم و مطالب خود را گفتم. خواستم دست ایشان را ببوسم و خداحافظی کنم که ایشان بدون مقدمه فرمودند: « آقای طاهری! دریابید آقای منتظری را ؛ این وظیفه شماست». احساس سنگینی از شنیدن کلمه «وظیفه» مرا به نشستن واداشت. عرض کردم: «وظیفه ما چیست؟» امام فرمودند: «بروید و با ایشان صحبت کنید و بگویید من روی شما سرمایه گذاری کرده ام. اگر می بینید که روحانیون در مقابل شما نمی ایستند، به این دلیل است که من هستم و اگر روزی من نباشم، آنها در مقابل شما خواهند ایستاد. لذا شما نباید ضعفی داشته باشید و این مهدی هاشمی بهانه ای است دست آنها. اینکه شما بگویید من چهار ماه است او را ندیده ام و یا فرستاده ام از قول من دعوایش کرده اند ، کفایت نمی کند. شما باید اعلامیه بدهید که مهدی هاشمی با من هیچ ارتباطی ندارد و کارهایش مورد تأیید من نیست و رفت و آمد او را به بیت خودتان ممنوع کنید.» به ملاقات آقای منتظری رفتم. هادی هاشمی هم حضور داشت. قدری صحبت کردیم تا او برود. او کماکان نشسته بود. به آقای منتظری گفتم: «پیغامی برای شما دارم». گفت: «بگو» گفتم: «محرمانه است» هادی هاشمی خارج شد و من مطلب را مطرح کردم. آقای منتظری گفت: «خب، حالا تا ببینم». گفتم: « آقا! این امر ولی فقیه است. مگر شما خودتان ولایت فقیه را قبول ندارید و مگر آن را تدریس نکرده اید؟! و...» نکته ای که وجود دارد ، این است که این سخنان امام ، قبل از کشف خانه تیمی متعلق به مهدی هاشمی و پیش از مشخص شدن قطعی نقش وی در قتل مرحوم آیت‌الله شمس آبادی و دیگران بوده است.

کشف خانه تیمی متعلق به مهدی هاشمی

در تاریخ 20 شهریور 1365 خانه تیمی متعلق به مهدی هاشمی کشف می‌شود. برخی از اقلام غیرقانونی این خانه تیمی عبارت بودند از: 1- مواد T.N.T جاسازی شده در گز اصفهان، یک کیلوگرم 2- مواد منفجره خرج مین 280 گرم 3- مواد اولیه برای ساخت مواد منفجره، یک کیلوگرم 4- ترکیبات اسیدی برای ساخت مواد منفجره، چند شیشه و بسته 5- چاشنی انفجاری الکتریکی، یک کارتن حاوی پنجاه عدد 6- انواع تله های انفجاری، در یک کارتن کوچک 7- پودر اکلیلی سرطانزا، یک بسته در حدود یک کیلو گرم 8- سیانور کشنده، یک قوطی بزرگ 9- اسلحه و انواع خشاب اسلحه به همراه فشنگ آنها به تعداد زیاد 10-خودنویس که در آن مواد منفجره جاسازی شده است، سه عدد 11-کفش مردانه که جهت جاسازی مواد منفجره آماده شده است 12-بولتن های سری، خیلی محرمانه و محرمانه ادارات و نهادهای انقلابی به تعداد زیاد 13- سند سری مربوط به وضع مالی دولت 14-امکانات برای جعل گذرنامه و اسناد 15- و...

مسئول این خانه تیمی بعد از بازداشت دردفاع از خود می گوید: «وسایل موجود در منزل، متعلق به نهضت های آزادی بخش است که زیر نظر مهدی هاشمی با حکم آیت‌الله منتظری فعالیت می کند. بعضی از این اموال از بودجه ای که آیت‌الله منتظری به همین منظور اختصاص داده اند، تهیه شده و بعضی دیگر از واحد نهضت های سپاه پاسداران به این مکان منتقل شده است.»

واکنش منتظری به کشف خانه تیمی

آیت الله ری‌شهری در این باره می نویسد: «انتظار می رفت که منتظری با شنیدن این خبر که گروهی با پول ایشان و با سوء استفاده از نامشان، پودر سرطانزا، مواد منفجره، تریاک و... تهیه می کنند تا انقلاب اسلامی را صادر نمایند! اندکی تکان بخورد، از وزارت اطلاعات تشکر نماید و لااقل به احترام امام که دستور برخورد با این جریان را صادر کرده، سد راه تحقیقات در این زمینه نشود. اما واکنش ایشان چنین بود: « چرا بدون حضور صاحب‌خانه، خانه یاد شده را تخلیه کرده اید؟! ساواک هم اینطوری نمی کرد... چرا ضعیف کشی می کنید؟! چرا خط بازی می کنید؟! و بعد افزودند برای صدور انقلاب، سلاح و مواد منفجره و جعلیات ضروری است... » بدین ترتیب این مدارک هم نتوانست کمکی به ایشان در تشخیص واقعیت بکند.

اما واکنش امام(ره) در خصوص این پرونده چه بود . امام خمینی در واکنشی قاطع تاکید کردند « او مجرم است. باید مجازات شود. بلکه همه کسانی که در این مورد مرتکب خلاف شده اند، مثل مهدی هاشمی، باید دستگیر شوند.»

نامه توهین آمیز منتظری به امام خمینی(ره)

 منتظری بعد از این جریان ، نامه ای خطاب به امام خمینی(ره)می نویسد که به بخش های از آن اشاره می کنیم ، نامه ای که منتظری می خواست با نوشتن آن خواب را از چشمان امام برباید ؛ «... من به حسب متن واقع از دو حال خارج نیستم: یا فردی هستم -مطابق ذهنیاتی که تدریجاً برای شما پیدا شده- ساده اندیش، بازی خور، و مثلاً امثال سید مهدی هاشمی به من خط و فکر می دهند، و بر حسب مرقومه حضرتعالی، حسن ظن من به اعمال و افعال و گفته ها و نوشته ها اساس تصمیمات من است و یا اینکه... خود من که تا اندازه ای سرد و گرم دنیا را لمس کرده ام و با خوب و بد مردم محشور بوده ام، چه بسا از خود هم فکر و تأملی و اراده ای داشته باشم... اگر فرض اول در حق من صحیح است پس تأیید و ترویج حضرتعالی و مسئولین و علماء و فضلاء از من و امید داشتن به من کذایی برای آینده اسلام و کشور و حتی تعریف حضرتعالی از من در همین نامه اخیر  صحیح نیست، و واقعاً لازم است برای آینده کشور و انقلاب فکر اساسی بکنید و مسامحه به هیچ وجه روا نیست، و آن هم در درجه اول به عهده حضرتعالی است که مؤسس انقلاب بوده اید و ملاحظه مرا هم نکنید، من یک جو طالب مقام نیستم. و اگر فرض دوم صحیح است، پس احتمال بدهید عرائضی را که در این نامه می نویسم، کلاً او بعضاً صحیح باشد... نهضت‌ها و پول نهضت‌ها مربوط به من و مرحوم محمد منتظری است و سید مهدی هاشمی پس از مرحوم محمد در این جهت از من حکم دارد، حالا که نظر حضرتعالی بر مجرمیت و تعقیب مجرم است و مرقوم فرموده اید: «تمام کسانی که در این امور دخالت داشته اند محاکمه شوند» محاکمه اولا باید متوجه من و مرحوم محمد در عالم برزخ بشود نه آقای حسنی و سید مهدی هاشمی که مأموریتی را انجام داده اند... آقایانی که مدت‌هاست در پشت این صحنه هستند و متأسفانه آخر الامر از عنوان حضرتعالی خرج کرده اند، بدانند که اگر سید مهدی هاشمی را پیش من تکه تکه کنند، من خودم را به کسی نمی فروشم و استقلال فکری و ارادی خود را حفظ می کنم و خانه من فعلاً که منشأ اثری نیستم قیم لازم ندارد. سید مهدی هاشمی در زمان شاه در دادگاه اصفهان به زور ساواک به سه مرتبه اعدام محکوم شد. ولی دیوانعالی کشور زمان شاه این استقلال و عرضه را داشت که حکم دادگاه اصفهان را لغو کند ولی همین سید مهدی در زمان جمهوری اسلامی اصرار کرد اگر بناست محاکمه شوم، مرا محاکمه کنید تا گره باز شود و در اصفهان مقدمات محاکمه فراهم شد ولی شورای عالی قضایی نظر نداد و جلوی آن را گرفت. حالا آقای وزیر اطلاعات می فرمایند او متهم به بیست و چند فقره قتل است و حضرتعالی هم می فرمایید «متهم به جنایات بسیار از قبیل قتل مباشرتاً و تسبیباً و امثال آن می باشد» اگر کشور هرج و مرج است، عرضی ندارم و اگر قانون دارد، اتهام قتل احتیاج به شاکی دارد و مرجع رسیدگی هم دادگستری است و اطلاعات حق دخالت ندارد... من سید مهدی را از وقتی که بچه بود و با مرحوم محمد هم بحث و به درس مکاسب من می آمد، می شناختم و پدرش استاد من بود و برادرش داماد من است. من تمام خصوصیات او را می‌دانم. او مردی است مخلص اسلام و انقلاب و حتی شخص حضرتعالی، هم خوش استعداد و خوش درک است و هم خوب صحبت می کند و خوب می نویسد و در عقل و تدبیر و مدیریت به مراتب از رئیس سپاه و وزیر اطلاعات با همه کمالات‌شان بهتر است و در تعهد و تقوا هم از آنان کمتر نیست، فقط بز اخفش نیست و حاضر نیست کورکورانه مهره کسی شود... آیا می‌دانید که مردم در اتوبوس‌ها و تاکسی ها و صفوف مرغ و تخم مرغ و بنزین و روغن نباتی و گوشت و امثال اینها، علناً به مسئولین جمهوری اسلامی و حتی متأسفانه به شخص حضرتعالی فحش می دهند؟... تذکراً عرض می کنم، لازم است حضرتعالی در امور جاریه کشور و جبهه ها، فقط به گزارش های مسئولین و بیت معظم قناعت نکنید. مسئولین همیشه هم به لحاظ خودشان و هم به لحاظ رعایت حال حضرتعالی خوبی ها را می گویند و بدی ها را نمی گویند. لازم است افرادی عادی مورد وثوق که در میان ملت هستند، گاه و گاهی بیایند و محرمانه بدون حضور احدی و بدون ترس و واهمه اوضاع کشور را صریحاً گزارش کنند و من خوشبختانه از این شیوه استفاده می کنم...»

آیت الله منتظری که در اثر القائات اطرافیان جایگاه خود را مستحکم می دید، در این نامه جسارت آمیز به انتقاد از مدیریت کشور می پردازد و امام را متهم به بی اطلاعی از مسائل کشور می کند و باز هم بر حمایت بی قید و شرط خود از مهدی هاشمی می افزاید. نکته جالب اینجاست که آیت الله ری‌شهری می نویسد: «مدتی پس از ارسال این نامه به امام ، من خدمت ایشان رسیدم. امام ضمن صحبت با اشاره به نامه آقای منتظری فرمودند: « نامه ایشان به من، کپی نامه مهدی هاشمی به اوست.» منظور ایشان نامه ای است که مهدی هاشمی در انتقاد به امام به آقای منتظری نوشته بود.»

بازداشت مهدی هاشمی و اعتصاب منتظری

 بعد از ارسال نامه مورخ 12 مهر 1365 امام خمینی به منتظری ، به وزارت اطلاعات قم دستور داده شد که به مهدی هاشمی دستور دهند تا خود را به ستاد وزارت اطلاعات در تهران معرفی کند. پیش بینی منتظری این بود که با توجه به اینکه وی تمامی اتهامات مهدی هاشمی را به گردن گرفته است ، وزارت اطلاعات مهدی هاشمی را بازداشت نکند. اما در تاریخ 20 مهر 1365 مهدی هاشمی خود را معرفی کرد و بازداشت شد.

 اعتصاب منتظری و جنجال خبری رسانه های غرب

آیت الله ری‌شهری در کتاب سنجه انصاف می نویسد: «پس از بازداشت مهدی هاشمی، فشارها برای ممانعت از تحقیق و پیگیری اتهاماتش افزایش یافت. منتظری پیش از این تهدید کرده بود که «اگر امام مرا تحت فشار قرار دهد، حساب خود را از نظام جدا خواهم کرد». به رغم اینکه امام از منتظری خواسته بودند که اگر به واسطه عذر شرعی مهدی هاشمی را به وزارت اطلاعات معرفی نمی کند ، لااقل سکوت کند و عکس العملی از خود بروز ندهد ، اما پس از بازداشت مهدی هاشمی ، منتظری تمام ملاقات های خود را قطع کرد و برای مدتی حتی مسئولان رده اول کشور نیز امکان ملاقات با وی را نداشتند. این اقدام باعث فضاسازی رسانه های بیگانه بر ضد جمهوری اسلامی شد.»

تعدادی از مردم تحت تأثیر این شرایط دچار تردید شده بودند و رادیوهای بیگانه نیز به این فضا دامن می زدند. این افراد که از مواضع امام و حقایق موجود در خصوص منتظری اطلاع و تحلیل درستی نداشتند، بر سر یک دو راهی بزرگ قرار گرفته بودند؛ آنان از یک طرف قائم مقام رهبری را می دیدند و اعلامیه هایی که با لحنی حق به جانب مطالبی تند و افترا آمیز به وزارت اطلاعات نسبت می داد و از طرف دیگر اقدامات وزارت اطلاعات را شاهد بودند. به اعتقاد بسیاری، این واقعه شدیدترین بحرانی بود که تا آن زمان در کشور اتفاق افتاده بود.

تلاش دوستان برای شکستن اعتصاب منتظری

 آیت الله طاهری امام جمعه وقت اصفهان درباره ملاقات خود با منتظری چنین می گوید: «از اصفهان به قم رفتم. دو ساعت به غروب مانده بود که با ایشان ملاقات کردم. آن‌قدر حرف زدم که منتظری گفت: «وقت نماز گذشت.» گفتم: «باشد. می روم؛ ولی فردا پیش از ظهر می آیم». گفت: «بس است دیگر. حرف هایمان را زدیم». گفتم: «من هنوز حرف دارم». در این ملاقات بود که آقای منتظری گفت: «امام کار بی ربطی کرده و من، مهدی هاشمی را می شناسم و او را تأیید می کنم.»  وقتی بیرون آمدم، اطرافیان دور مرا گرفتند و گفتند: «ما هم حرف داریم»... به خدمت آقای مشکینی رفتم و اصرار کردم که: «آقا! بروید با ایشان صحبت کنید». آقای مشکینی گفت: «فایده ندارد.» گفتم: «حداقل برای اینکه حجت را تمام کنید.» ایشان پذیرفتند و رفتند...»

در خواست امام(ره) از منتظری برای شکستن اعتصاب

 بعد از اینکه تلاش مسئولان برای شکسته شدن اعتصاب به جایی نرسید، حضرت امام خود اقدام کردند. ملاقاتی ترتیب یافت که در آن مسئولان رده اول کشور حضور داشتند. حاج سید احمد خمینی، این دیدار را بعدها در نامه ای خطاب به آیت الله منتظری چنین شرح می دهد: «امام با کمال بزرگواری شما را خواستند و شما در جلسه ای در منزل این جانب -که سران قوا و نخست وزیر بودند- شرکت کردید. از ابتدا معلوم بود که به شما گفته بودند زیر بار هیچ پیشنهادی نروید تا آقا مهدی را آزاد کنند. چرا که با همه با خشونت برخورد کردید. امام در این جلسه، با تواضع بسیار از شما خواستند که اعتصاب خود علیه نظام را بشکنید. به شما گفتند: «آیا شما ماها را دشمن خود می دانید؟ یقیناً این را نمی توانید بگویید.» بعد با حالت بسیار صمیمی و گرم فرمودند: «من از شما خواهش می کنم که این کارها را کنار بگذارید و مشغول کار خود شوید». قبول نکردید. فرمودند: «من ارادت به شما دارم. من مخلص شما هستم. از این مرید و مخلص خود قبول بفرمایید و به کار خود مشغول شوید». با کمال خشونت گفتید: «لا یکلف الله نفسا الا وسعها». در این هنگام من به دوستان نگاه کردم. دیدم همگان از شرم و حیا، سرهایشان را پایین انداخته اند و آقای خامنه‌ای، اشک در چشمانشان بود. آقای رفسنجانی و من، در جلوی امام به شما گفتیم که شما قائل به ولایت فقیه هستید و به قول خودتان هفتصد صفحه پیرامون آن مطلب نوشته‌اید (البته تا آن موقع)، چرا گوش به حرف امام نمی دهید؟ باز همان جمله «لا یکلف الله نفسا الا وسعها» را بر زبان آوردید و امام با خونسردی به شما نگاه می کردند.» (مجموعه آثار یادگار امام ص 199)

 بعد از این دیدار با کمال تأسف آیت الله منتظری تا چند روز دیگر به اعتصاب خود ادامه داد. به‌راستی امام تا کی می خواست با منتظری مدارا کند؟ چرا با تمام این گستاخی های منتظری، همچنان دل به هدایت او سپرده بود و امید خود را از اصلاح او قطع نمی کرد؟

 مشکلات بازجویی از مهدی هاشمی

مهدی هاشمی در آغاز احساس می کرد که با حمایت های منتظری به زودی آزاد می شود ، بنابراین، احتمال پیگیری جدی اتهامات خود را منتفی می دانست. از این رو تلاش می کرد چیزی نگوید که سند قضایی علیه او شود. از سوی دیگر، کمتر بازجویی جرأت می کرد که در این اوضاع، به بازپرسی از فردی مجرب، کارکشته، پیچیده و ظاهر الصلاح -که از جهت روانی نیز در موضع قدرت و امید بود- اقدام کند. آیت الله ری‌شهری وزیر وقت اطلاعات در این باره می گوید: «افزون بر مشکل بازجویی مهدی هاشمی، مسئله مهم سردرگمی بسیاری از نیروهای مخلص بود که به علت نبود اطلاعات لازم و ناآگاهی از نظر امام، در وضع ناراحت کننده ای به‌سر می بردند. اگر نظر ایشان در این باره به صورت روشن به اطلاع عموم می رسید، هم ما راه خویش را بهتر می رفتیم و هم مردم از سردرگمی بیرون می آمدند.» وزیر وقت اطلاعات برای حل این مشکل نامه ای به امام می نویسند و با اشاره به مشکلات بازجویی مهدی هاشمی و موضع گیری های سرسختانه منتظری از امام می خواهد نظرشان را کتباً اعلام کنند. امام در جواب برای ایشان پیغام می فرستند: «تکلیف شماست که به طور جدی این جریان را پیگیری کنید. پاسخ کتبی شما را هم بعداً خواهم داد.» با این وجود، پیگیری پرونده مهدی هاشمی همچنان متوقف ماند، زیرا رسیدگی به این پرونده، قطعاً به موقعیت اجتماعی منتظری لطمه جدی وارد می کرد. به همین خاطر ری‌شهری از امام می پرسد: «اگر حفظ موقعیت ایشان –به‌عنوان قائم مقام رهبری- ضروری است، آیا نباید پیگیری این ماجرا هرچه زودتر رها شود؟» امام در پاسخ می فرمایند: «این، تکلیف شرعی توست که باید انجام دهی. به هر جا که می خواهد برسد. مسئله، مسئله اسلام است.» ری‌شهری دوباره می گوید: «برخی از باب خیر خواهی مرا به مدارا و ملاحظه آینده دعوت می کنند». امام در پاسخ می فرمایند: «آن (عمل به تکلیف) ترسی ندارد! این (جریان مهدی هاشمی) ترس دارد. فردا از این باید ترسید».

یکی دیگر از مشکلاتی که بر سر راه بازجویی مهدی هاشمی بود، مخالفت یکی از مسئولان عالی رتبه قضایی بود که در یکی از جلسات سران سه قوه مطرح شد. وی گفت: «شما حق ندارید از مهدی هاشمی، در مورد قتل های قبل از انقلاب تحقیق کنید، چون آن قتل ها سیاسی نیست لذا به وزارت اطلاعات مربوط نیست ».

امام در پاسخ به نامه آقای ری‌شهری وزیر وقت اطلاعات چنین می نویسند: «بسم الله الرحمن الرحیم جناب حجت الاسلام آقای ری‌شهری، وزیر اطلاعات با توجه به مسائلی که تاکنون کشف و یا مورد سوء ظن شده است و با توجه به جوسازی‌ها و اعلامیه هایی که با اسامی مختلف، توسط افراد ضد انقلاب و منحرف و وابسته مهدی هاشمی، پخش گردیده است، که نه تنها سوء ظن را بیشتر می کند، که خود، دلیل مستقلی است بر خط انحراف از انقلاب و اسلام، جنابعالی موظف هستید به جمیع جوانب این امر، با کمال دقت و انصاف، رسیدگی نمایید و تمام افراد متهمی را که از سران این گروه محسوب می شوند و نیز افراد دیگری را که در انتشار مسائل کذب و قضایای دیگر، دست داشته اند، تعقیب نمایید و بدیهی است که این امر، چون مربوط به اسلام و امنیت کشور است، تحقیق آن منحصراً در اختیار وزارت اطلاعات کشور می باشد. باید تاکید کنم که همه در پیشگاه قضاوت اسلام، مساوی بوده و نیز به همان اندازه که اغماض از مجرمین گناه بزرگی است، تعرض نسبت به بیگناهان، از گناهان نابخشودنی است. خداوند تعالی را حاضر و ناظر بدانید که این امر، عبادتی است که دامان بزرگانی را از اتهامات، پاک و توطئه منحرفان را خنثی می کند. والسلام. روح الله الموسوی الخمینی 5/8/65» رک سیر تاریخی مواضع سیاسی منتظری ، قسمت های 1 و 2 و 3 ، خبرگزاری فارس ، 16 ، 17 و 18 آذر 1388

بی شک درباره پرونده سید مهدی هاشمی که علیرغم تلاش های آیت الله منتظری به دستگیری ، محاکمه و سرانجام اعدام او منتهی شد گفتنی های فراوان دیگری نیز هست که به فرصت مناسب خود وا می گذاریم و می گذریم .

4- کیهان ، 6 آذر 1361 ، صفحه 10

5- اطلاعات ، 6 آذر 1361 ، صفحه 15

6- کیهان ، 6 آذر 1361 ، صفحه 20

7- کیهان ، 6 آذر 1361 ، صفحه 2

پژوهشگر: سید روح الله امین آبادی

انتهای متن/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول