به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران توانا، حنظله نام شخصیت کاریکاتوری است که در سال ۱۹۶۹ توسط ناجی العلی مهاجر فلسطینی خلق شد. این شخصیت کاریکاتوری نماد کودکی است که در سنین پایین فلسطین را ترک کرده. ناجی العلی در زمان حیاتش میگفت حنظله تنها زمانی بزرگ می شود که به میهن خود یعنی فلسطین بازگردد. آرزویی که این روزها با خبر آغاز «طوفان الاقصی» در حال محقق شدن است و قرار است حنظله توقف زمان را در کشورش بشکند و بزرگ شود.حنظله آرزو داشت که یک بار دیگر به سرزمین مادریش بازگردد امیدی که بعد 35 سال نه تنها شعله های آن خاموش نشد بلکه این روزها با طوفان الاقصی شدت و حرارت بیشتری پیدا کرده است. این هنرمند شجاع با خلق آثار جاودانه اش روحیه شجاعت و مبارزه را تا امروز در دل فلسطینیان زنده نگه داشت. امروز اگر رسانهها را ورق بزنید، حنظله ناجی العلی بزرگ شده است. مثل همین حنظلهای که صابر شیخ رضایی با عنوان «طرح بازگشت حنظله» طراحی کرده است، حنظلهای که شیخ رضایی طراحی کرده ، نظاره گر درحاشیه نیست؛ دست از پشت برداشته و بازو کلفت کرده و مشت گره کرده، سربند جهاد بسته و مسلح شده است و در بدنش هم نشانه هایی از کاراکترهای خالق خود ناجی العلی دارد تا فراموش نکند چه کسانی برای بزرگ شدنش تا امروز مبارزه کردهاند.
مبارزی با سلاح کاریکاتور
اردوگاه «عین الحلوه» برای فلسطینیان نام آشنایی است، جایی که اغلب آوارگان فلسطینی طعم غربت را در آنجا تجربه کردهاند. مهاجرانی که از سرزمین مادریشان رانده شدند تا کسانی دیگر زیر درخت زیتون باغ پدریشان روزگار خوش کنند. در سال ۱۹۴۸ کودکی آواره فلسطینی به نام ناجی العلی توسط اسرائیل به همراه خانواده به این اردوگاه مهاجرت کرد تا کودکی خود را در بیابانهای جنوب لبنان سپری کند.
ناجی العی بعد از مرگ پدرش به عربستان و سپس به بیروت مهاجرت کرد اما هجرت هم نتوانست روح نا آرام او را تسکین دهد. غم آوارگی و درد و رنج مردم فلسطین او را به سمت مطبوعات کشاند تا بلندگوی مظلومیت مردم سرزمینش باشد اما بی تفاوتی جامعه جهانی نسبت به مردم فلسطین سبب شد تا شخصیت حنظله را خلق کند. حنظله به معنای سیب تلخ است نام پسر شخصیتی کاریکاتوری که سرنوشت تلخ و اندوهبار آوارگان فلسطینی را به تصویر میکشید. این شخصیت پسربچۀ پابرهنۀ ۱۰ ساله فلسطینی است که ایستاده و دستهای خود را از پشت بر روی هم گذاشته و نظاره گر تمام جنایات صهیونیست ها و مظلومیت مردم فلسطین است و به صورت نمادین مقاومت فلسطینیها را نشان می دهد. از سال ۱۹۷۳ حنظله همیشه پشت به بیننده و با دستان قلاب شده در پشت ترسیم شده است. شاید این تلمیحی باشد از دیده نشدن سیمای واقعی فلسطینیان در رسانهها. تصویرحنظله ای که دشمن را با سنگ نشانه میرفت خیلی زود در ابعاد بینالملل مورد توجه قرار گرفت.
طرحهای ناجی العلی در دهها نمایشگاه در جهان عرب و کشورهای جهان به نمایش درآمده است. سه کتاب از گزیده طرحهایش طی سالهای ۱۹۷۶، ۱۹۸۳ و ۱۹۸۵ منتشر شد. ناجی آماده انتشار چاپ کتاب چهارم بود که مهلت نیافت. وی در زندگیاش بیش از ۴۰ هزار کاریکاتور منتشر کرد و دو سال پیاپی (۱۹۷۹ و ۱۹۸۰) برندهٔ جایزه نخست نمایشگاه هنرمندان عرب شد. روزنامه «آساهی» ژاپن، وی را از میان ۱۰ کاریکاتوریست برجسته جهان به عنوان نفر اول برگزید. محور آثار ناجی بر پایداری فلسطین بنا شد و سعی بر آن داشت تا با شخصیت پردازی و روایت بیرنگ مظلومیت فلسطین را به تصویر بکشد.
قلم ناجی العلی رنگ نداشت
ترکیب لباسهای پاره و کهنه حنظله با تم سیاه و سفید ظلم و مظلومیت کودکان فلسطینی را به تصویر می کشد. تم سیاه و سفید از این رو که این دو رنگ متضاد به شمار میآیند و به دلیل بار معنایی آنها فضای روایتی غمآلود و یا شاد و روشن خلق میکند. رنگ سیاه در طرح هایش بر رنگ سفید می چربد و این اندوه دائمی همیشه با او هست حنظله آرزو داشت که یک بار دیگر به سرزمین مادریش بازگردد امیدی که بعد 35 سال نه تنها شعله های آن خاموش نشد بلکه این روزها با طوفان الاقصی شدت و حرارت بیشتری پیدا کرده است این هنرمند شجاع با خلق آثار جاودانه اش روحیه شجاعت و مبارزه را تا امروز در دل فلسطینیان زنده نگه داشته است جایی که ناجی العلی نیست ولی حنظله ای هست که پروژههای یهودیسازی و عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر قدس را به سخره میگیرد و امروز فربه تر از دیروز قد بلند کرده است. حنظله در داستان کاریکاتورهای ناجی العلی شخصیت محوری است و مرکزیت موضوعی دارد. او با بکارگیری خیابان و گورستان به عنوان مکانهایی روایی و دلالت بر مکان خالی، داستان خود را روایت میکند. فضای روایی کاریکاتورهای ناجی العلی با غلبه یکی از دو رنگ سیاه و سفید پر میشود و درکنار آن عناصر نوشتاری و تکنیکهای نقاب، بینامتنیت به او در خلق روایتش در ساختار بصری کمک میکند تا روایتی در ساختار کاریکاتور بیافریند.
حنظله همیشه ده ساله ماند، همانطور که این کاریکاتوریست گفته بود من ده سال بیشتر ندارم چرا که هیچ کسی جز در سرزمین مادریش نمیتواند رشد کند.
شهید مرتضی آوینی درباره ناجی العلی و خلق شخصیت حنظله این گونه نوشت: «حنظله مظهر یک حضور سمبلیک است، شاهد همه مصائبی که بر ملت او میرود. حنظله شاید خود ناجی العلی باشد، پسری یک دنده و لجوج و پابرهنه، با شانههایی آویزان و دستهایی گره خورده از پشت.»
ناجی العلی تمام عمر در میان شهرهای عربی آواره بود تا اینکه در سال ۱۹۸۵ به انگلستان تبعیدش کردند جایی که قرار بود محل شهادتش باشد. دو سال بعد از تبعید، این هنرمند در تبعیدگاهش لندن با شلیک گلوله ترور شد و به شهادت رسید.
خاموشی ترور کاریکاتوریست فلسطینی در قلب لندن
ناجی العلی خاری بود در چشم کسانی که او همواره ذلتشان را در برابر امریکا یادآوری میکرد. او سازش کاریهای رهبران عرب و رهبران سازمان آزادی بخش فلسطین با اسرائیل را بر نمیتابید و با تیغ تیز و گزندهای به باد انتقاد میگرفت. تا آنجا که کشورهای عربی او را برنتابیدند و به انگلستان تبعید شد اما حتی تبعید هم نتوانست او را خاموش کند. قلم تند و تیز ناجی العلی سلاح برندهای بود که صهیونیستها را نشان گرفته بود. مبارزهای که در بستر کاغذ و قلم مظلومیت مردم فلسطین را نشان میداد.
ناجی العلی در حالی در انگلیس آرام گرفت که هیچ یک از رهبران جهان به ترورش در قلب لندن واکنش نشان ندادند، زیرا تنها جرمش این بود که یک فلسطینی مسلمان بود. ناج العلی با مظلومیت از سرزمینش رانده شد و درحالی که سالها کاریکاتورهایش صدای درد و غم مردم کشورش بود در آوارگی و تبعید شهید شد.
حنظله ناجی العلی همانند روز شهادت او، نمونه کاملی از کودکان فلسطینی است که در بی تفاوتی و بی مهری رسانه های غربی هر روز پر میکشند و امروز در فلسطین حنظله ناجی العلی در حال قد کشیدن است.
نوشتاری از شهید «ناجی العلی»
من همواره به علت ناتوانی خودم در حمایت از مردم، رنجیده بودم. چه گونه کاریکاتورهایم از آنها دفاع میکردند؟ من آرزو داشتم که بتوانم زندگی حتی یک کودک را نجات دهم.
او در مصاحبهای گفته بود: «اگر انگشتان دستانم را قطع کنند، با انگشتان پاهایم طراحی خواهم کرد. در این زمان احساس کردم کاریکاتور بهترین وسیله برای بیان نظراتم است. کاریکاتور تنها یک اعلامیه نیست، بلکه وظیفه دارد تشویق کند و بشارت بدهد. بشارت بدهد از آینده و آرزوها را بیان کند. تنها خط قرمز در برابر طراحی من، تسلیم در برابر اسراییل بوده و «حنظله» نماد تلخیهای آغاز راه است.»
ناجی در توصیف شخصیت حنظله گفته است: من او را به شکل کودک نازیبایی رسم کردم، موهایش شبیه جوجه تیغی است. حنظله چاق نیست، شاد نیست، آرام نیست و هرگز شبیه کودکان ناز پرورده هم نیست. او پابرهنه است، مانند تمامی کودکان مهاجر به اردوگاهها. او برای من یک نشانه است که مرا از ارتکاب هر اشتباهی باز میدارد. دستان او در پشت سرش به هم جفت شدهاند که شاید نشانی از عدم پذیرش باشد، در زمانی که راه حلها به شیوه آمریکایی آماده و در اختیار ما هستند.»
ناجی العلی، حنظله را کودکی خودش تعبیر کرده و گفته بود: ««من در کاراکتر حنظله بچگیهای خودم را نشان دادهام. او همان سنی را دارد که من وقتی فلسطین را ترک کردم داشتم و همان حسی را که من داشتم. با اینکه ۳۵ سال از آن تاریخ میگذرد، من همهٔ جزئیات آن روز را دقیقاً به خاطر دارم. کاراکتر حنظله شکل و شمایل مقدسی دارد که از روح من، وقتی کسل میشوم یا وظیفهام را از یاد میبرم، محافظت میکند. این بچه به من یادآوری میکند که از کجا آمدهام و نمیگذارد اشتباه کنم».
پایان پیام/