اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

توانا  /  جامعه

پرتوهایی از محبت پیامبر بر زنان اطرافش

در سیره پیامبر اسلام (ص) محبت علی الخصوص به زن‌های اطزافش بسیار مهم بود و به این موضوع بسیار اهمیت می‌دادند و همیشه از همان دوران کودکی تا پایان عمر مبارکشان به مادر، دایه‌هایشان، همسرانشان و دختر بزرگوارشان بسیار محبت می‌کردند و همیشه به همه افراد هم توصیه می‌کردند که به زنان اطرافتان محبت کنید.

پرتوهایی از محبت پیامبر بر زنان اطرافش

به گزارش خبرنگار توانا: ۲۷ رجب سالروز بعثت پیامبر اسلام (ص) است، پیامبری که در بین کفار هم به محبت معروف بوده است و وقتی که متوجه شدند یهودی که بر سر مبارکشان خاکستر و شکنبه گوسفند می‌ریخت، بیمار شده است به ملاقات او رفتند. محبت پیامبر نسبت به بانوان خاص و از سنت‌هایشان بود. ایشان توجه خاص و ویژه‌ای به بانوان داشتن و امام صادق علیه السلام فرمودند: «مِنْ اَخْلاقِ الاْنْبیاءِ حُبُّ النِّساء»؛محبت به بانوان از اخلاق انبیاست. همیشه در همه دوران زندگیشان توجه و محبت خاص به مادر، دایه‌هایشان، همسرانشان و دختر بزرگوارشان داشتند.

محبت خاص به مادرشان

محبتی که نیز پیامبر به مادرشان داشت هم فراتر از محبت عادی و نشان ‌دهنده این است که چقدر مقام مادر در نزد ایشان بالا و برتر بوده است. وقتی که حضرت آمنه باردار بود عبدالله پدر بزرگوار پیامبر از دنیا رفت و در ۶ سالگی هم مادرشان را از دست داد. پیامبر بیش از سه روز از شیر مادر ننوشید و پس از آن طبق سنت عرب به دایه سپرده شد به همین دلیل زمان خیلی زیادی از وجو مادر بهره‌مند نبود.

علاقه و محبت پیامبر اسلام به مادش وصف ناشدنى است. آن قدر به مادر بزرگوارش حضرت آمنه (س) علاقه مند بود و عواطفش نسبت به آن بانو مى‌جوشید که در اواخر عمر، پس از گذشت نزدیک به شصت سال از ارتحال مادرش، کنار قبر آن مادر ارجمند مى نشست و به یاد محبت هاى او مى گریست.

علاقه و محبت پیامبر اسلام به مادش وصف ناشدنى است. آن قدر به مادر بزرگوارش حضرت آمنه (س) علاقه مند بود و عواطفش نسبت به آن بانو مى‌جوشید که در اواخر عمر، پس از گذشت نزدیک به شصت سال از ارتحال مادرش، کنار قبر آن مادر ارجمند مى نشست و به یاد محبت هاى او مى گریست.

همچنین پس از وفات مادر همواره به یاد او بود و به زیارت مزارش می‌رفت. روزی بر سر مزار مادر آمد، دو رکعت نماز خواند، سپس ندا داد مادر! قبر شکافته شد، آمنه در میان قبر نشسته بود و می گفت: «اشهد أن لا اله الا الله و انک رسول اللّه». حضرت از مادر سؤال کرد: امامت کیست؟ گفت: فرزندم! امام تو کیست؟ پیامبر فرمود: اینک امام تو علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. آمنه به ولایت علی (علیه السلام) شهادت داد و به جایگاهش برگشت.

پیامبر همیشه به احترام حلیمه از جا بلند می‌شد

از ۳ ماهگی به رسم عرب پیامبر در دامن دایه هایی چون ثوبیه (کنیز ابوجهل) و حلیمه سعدیه پرورش یافت. نخستین دایه پیامبر کنیزی بود بنام «ثویبه» که چهار ماه آن حضرت را شیر داد.  حضرت در طول زندگی همیشه به یاد مادران رضاعی خود بود و از هر جهت به آنان کمک می کرد. پس از بعثت پیامبر کسی را فرستاد تا ثوبیه را از ابوجهل بخرد، ولی او حاضر به فروش وی نشد. اما او تا آخر عمر از کمک های حضرت بهره مند بود. زمانی که پیامبر خبر مرگ ثوبیه را شنید، آثار تألم و اندوه در چهره مبارکش نمایان شد.

بعد از ثویبه، به مدت ۵ سال در دامان حلیمه پرورش یافت. افتخار دایگی رسول­ خدا(ص) کم فضیلتی نبود و هر زنی را شایسته نیست که افتخار دایگی پیامبر(ص) را بر عهده گیرد؛ خداوند متعال، حلیمه سعدیه را به رضاع او شرف داد و به تربیتش تخصیص داد. او دارای عقل و فضل بود و خداوند در دنیا و آخرت از برکتش برخوردار کرد.

رسول­ خدا(ص) پیوسته تا پایان عمر او روابط عاطفی خود را با حلیمه سعدیه حفظ کرد و پیوسته برایش صله و لباس می­فرستاد. زمانی که پیامبراکرم(ص) با خدیجه(س) ازدواج کردند، حلیمه به مکه به حضور آن حضرت آمد و از قحطی و خشکسالی و هلاکت گوسفندان و چهارپایان شکایت کرد. پیامبر(ص) در این مورد با خدیجه(س) صحبت کردند که به او کمک کند؛ خدیجه چهل گوسفند و شتری راهوار که برای سواری زنها در کوچیدن تربیت شده بود به حلیمه بخشید و او به بادیه برگشت.
 بعد از رسالت پیامبراکرم(ص) نیز، حلیمه نزد پیامبر(ص) می­‌آمد و مورد احترام و تکریم رسول­ خدا(ص) قرار می­گرفت حضرت(ص) ردای خود را به احترام او پهن می‌­کردند و او را بر آن می‌نشاند و حاجتش را بر آورده می‌کرد.

زنی از رسول خدا(ص) اجازه ورود گرفت این زن پیامبر(ص) را شیر داده بود همین­ که او را آوردند رسول­ خدا(ص) برخاست و مادر مادر گویان ردای خویش را برای او گسترد که روی آن بنشیند.»

ابن­ سعد با اسنادش از محمد بن­ منکدر روایت می­‌کند که «زنی از رسول خدا(ص) اجازه ورود گرفت این زن پیامبر(ص) را شیر داده بود همین­ که او را آوردند رسول­ خدا(ص) برخاست و مادر مادر گویان ردای خویش را برای او گسترد که روی آن بنشیند.»

ابی ­طفیل نیز روایتی را نقل کرده که «رسول­ خدا(ص) در جعرانه بودند و بین مردم گوشت تقسیم می­‌کردند من در آن زمان کودک بودم و گوشت شتر حمل می­‌کردم پس دیدم زنی به سویش آمد پس چون نزدیک شد پیامبر(ص) ردایش را برای او پهن کرد و آن زن بر آن نشست گفتم: او کیست؟ گفتند: مادر رضاعی­ اش است.»
   از عطاء بن­ یسار و عمر بن ­سعد نیز روایات مشابهی نقل شده است که حاکی از احترام زائدالوصف رسول­ خدا(ص) نسبت به حلیمه سعدیه است. رسول­ خدا(ص) برای حلیمه سعدیه احترام زیادی قائل بودند ایشان حتی بعد از آگاهی از وفات حلیمه، و به احترام او، در سایه علاقه و محبت و قدرشناسی از آن کار نیک، کلیه اسیران متعلق به هوازن که بالغ بر ۶ هزار نفر را شامل می‌شدند، آزاد کردند.

در سال‌های آغاز بعثت، روزی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرش یا روپوش خود را در زمین پهن کرد، روی آن نشسته بود. ناگهان دید شوهر حلیمه سعدیه (مادر رضاعی حضرت) حارث بن عبدالعزی، به حضور آن حضرت می‌آید. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به یاد مهربانی‌های او، از جا برخاست و به او احترام شایانی کرد و گوشه‌ای از روپوش خود را گسترده، او را روی آن نشاند. طولی نکشید که مادرش، حلیمه وارد شد. حضرت گوشه دیگر روپوش خود را برای او پهن کرد و او را نیز روی آن نشاند و محبت فراوانی به او نمود (حلبی، سیره حلبیه، ج۱، ص۱۵۳.)

محبت سرشار به همسرانش

در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده است: زمانی که در خانه به سر می برد، همواره در خدمت خانواده خود بود و با آن همه مسئولیت و مشغله ای که داشت، زمان های خویش را به سه بخش تقسیم می کرد. جدا از وقت های معین برای عبادت خدا و کارهای شخصی، بخشی را هم به خانواده اختصاص می داد.

نمونه زیبا و درست این رفتار را در خانه و زندگی خانوادگی پیامبر مهر و رحمت، حضرت محمد (ص) می‌توان دید.«پیامبر خدا در خانه که بود، از هر نوع غذایی که فراهم می کردند، می خورد و از هیچ غذایی بدگویی نمی کرد. سرِ سفره با خانواده می نشست و غذا می خورد، مگر آن که مهمانی وارد می شد که در آن صورت، با مهمان خود بر سر سفره می نشست»

از موارد دیگری که بر محبت و همدلی میان اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر می افزاید و کانون خانواده را گرم تر و پیوندشان را محکم تر می کند، مشارکت و همکاری در امور است. پیامبر همواره چنین بود و در ساعت هایی که در خانه به سر می برد، به دوختن و وصله زدن لباس هایش می پرداخت، گوسفند می دوشید، زانوی شتر می بست، به خادم خانه در آسیاب کردن گندم کمک می کرد، وسایل خانه را بر پشت خود از بازار به خانه می برد. و همیشه می فرمود: کمک به همسر و انجام کارهای خانه، صدقه و احسان در راه خداست.

محبتی که به حضرت خدیجه داشت به هیچ یک از همسرانشان نداشت

روز دهم ربیع الاول در تقویم قمری از ایام مبارکی است که اولین پیوند آسمانی در آخرین رسالت نبوی بسته شد. حضرت خدیجه(س) از جمله بانوان مسلمانی است که، تمام ثروت خود را در عشق به حضرت محمد رسول الله (ص) خلاصه کرد. پیامبر در سن ۲۵ سالگی با حضرت خدیجه (س)  که از خاندان قریش بود ازدواج کردند.

هنگامی حضرت خدیجه با پیامبر (ص) ازدواج کرد ثروت بسیار زیادی داشت که این ثروت را در راه اسلام و بخاطر پیامبر خرج کرد. خدیجه (س) به پیامبر مهر و محبت زیادی داشت و این محبت دوطرفه از جانب پیامبر (ص) هم بود. ابوطالب عموی پیامبر هنگامی که خطبه عقد آن دو را می‌خواند در خطبه عقد چنین بیان کرد: « و له فی الخدیجة رغبة ولها فیه رغبة»(۱۳) خدیجه و محمد هر دو علاقه مند به یکدیگر هستند (فروع کافی، کتاب النکاح، باب خطب النکاح، ح۹)

تا زمانی که حضرت خدیجه زنده بود پیامبر همسر دیگری نداشت و هیچگاه با سخن خدیجه مخالفتی نمی‌کرد در روایتی آمده است: «رسول خدا(ص) نیز از خدیجه به نحو شایسته‌ای قدردانی می‌نماید، (سیره ابن هشام، ج ۲، ص۳۰۶)

این قدردانی رسول خدا(ص) نسبت به خدیجه تنها به زمان حیات او خلاصه نمی شد، بلکه پس از مرگ وی نیز همواره او را یاد می کرد و از وی تجلیل به عمل می آورد. با آنکه همسران دیگری داشت هر وقت به یاد خدیجه می افتاد از وی به خوبی یاد می کرد و گریه می نمود و همیشه می‌فرمودند: «خدیجه و این مثل خدیجه.»

روزی عایشه گفت: ای رسول خدا، چقدر از خدیجه یاد می کنید! خدیجه پیرزنی بود از دست شما رفت، خدا بهتر از خدیجه را به شما عنایت کرده است! رسول خدا(ص) برآشفته گشت و فرمود: «او زمانی نبوت مرا تصدیق کرد که شما مرا تکذیب می نمودید. به من ایمان آورد، شما کافر بودید. وی مادر فرزندان من است، در حالی که شما چنین نیستید.» عایشه می گوید: من بعد از این با ذکر خیر خدیجه خود را نزد پیامبر(ص) عزیز می کردم!

«او زمانی نبوت مرا تصدیق کرد که شما مرا تکذیب می نمودید. به من ایمان آورد، شما کافر بودید. وی مادر فرزندان من است، در حالی که شما چنین نیستید.» عایشه می گوید: من بعد از این با ذکر خیر خدیجه خود را نزد پیامبر(ص) عزیز می کردم! 

عشق و عاطفه رسول خدا(ص) به همسر باکمالش به حدّی رسیده بود که دوستان خدیجه نیز از آن بهره‌مند بودند. عایشه می گوید: پیرزنی وارد بر رسول خدا(ص) شد، و از سوی حضرت مورد احترام خاصی واقع شد. پیرزن که از محضر رسول خدا(ص) خارج شد، پرسیدم: این زن چه کسی بود که این گونه مورد الطاف شما واقع شد؟ رسول خدا(ص) فرمود: این زن از دوستان خدیجه است. وقتی خدیجه زنده بود، زیاد نزد ما می آمد.

 

 

همیشه برای خوشحال کردند همسرانش برایشان هدیه می‌گرفت

رفتار مهرآمیز پیامبر با زنان خود تا بدان حد است که در منابع اهل سنت آمده است: وقتی انجشه؛ ساربان، هنگام بازگشت کاروان به مدینه، شترهای حامل زنان را با شتاب به جلو میراند، آن حضرت خود را به ساربان رساند و فرمود: «ای انجشه! در حرکتدادن این شیشههای شکننده احتیاط را رعایت کن!» (طبقات الکبرى، ج۸، ص ۴۲۰.)

پیامبر اسلام از هر فرصتی استفاده کرده  و به پیروانش دستور داده است که در هر روز عید، شیرینی و هدایایی بخرند و به خانه آورند تا بدین‌وسیله همسر و فرزندانش را خوشحال کنند و روحشان را شاد و دلشان را آکنده از مهر و محبت سازند.

  پیامبر اسلام از هر فرصتی استفاده کرده و به پیروانش دستور  داده است که در هر روز عید، شیرینی و هدایایی بخرند و  به خانه آورند تا بدین‌وسیله همسر و فرزندانش را خوشحال کنند و روحشان را شاد و دلشان را آکنده از مهر و محبت سازند؛ چرا که این، شیوه‌ رهبران دینی به‌ویژه پیامبر (ص) است.

یکی از ویژگی‌های رسول خدا (ص) این بود که برای همسران و خانواده‌اش هدیه‌ می‌خرید؛ از این رو در روایتی آورده‌اند که خاتم انبیا (ص)هدایایی از بازار‌ می‌خرید و به منزل می‌برد.( فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء، ج۶، ص۲۴۸.) 

امام صادق‌ (علیه‌السّلام) فرمود: ‌«رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هر گاه در روز عید عطری به‌دست می‌آورد، ابتدا آن را به همسرانش می‌داد. (نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۷، ص۴۴۶.)

اوج محبتش به حضرت زهرا(س) بود

اما اوج محبت پیامبر در برابر دخترشان بوده است که نشان از جایگاه ملکوتی حضرت زهرا (س) و محبت سرشار بین آن‌ها بوده است. در روایتی از عایشه نقل شده است: «هر گاه رسول خدا از مسافرت بر می‌گشت، گلوی فاطمه را م‌یبوسید و می‌فرمود: بوی بهشت را از او استشمام می‌کنم.» 

در روایات دیگر آمده است، ابوثعلبه خشنی گفت: هر گاه رسول خدا از مسافرت بر می‌گشت، به منزل فاطمه(س) وارد می‌شد و فاطمه به استقبال او می‌رفت، حضرت او را در آغوش می‌گرفت و بین دیدگانش را می بوسید و امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند:رسول خدا (ص) نمی‌خوابید، مگر بعد از آنکه صورت فاطمه را می‌بوسید و صورت خود را روی سینه فاطمه می‌گذاشت و برای او دعا می‌کرد.(بحارالانوار، ج۴۳، ص۶)

در سیره پیامبر محبت‌های زیادی به اهل خانواده و زنان محارم اطرافشان بوده است، این نشان از اهمیت محبت به زنان و خانواده در اسلام و سیره نبوی (ص) است.

پایان پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول