گروه خبرخوب: دنیا را اینطور نبین عزیز من. این‌قدر تلخ و ناگوار! کافی نیست خواندن اخبار منفی و دیکته کردن حال بد به خودتان و دیگران؟! همین‌دنیا آدم‌های زلالی دارد که نقش اول اتفاقاتِ خوب روزگارند. اتفاقاتی که شاید کوچک باشند اما پشت آنها دل‌های بزرگی است. روایت این قلب‌های بزرگ روایت امروز بسته خبرخوب است. خبرخوبی که قرار است حال خوب را تزریق کند به زندگی‌تان! شیرینی و قندِ کنار چای‌تان باشد و خستگی این روزها را از تن‌تان بشوید و ببرد.
این زیارت فرق دارد!
قرار بود اربعین کربلا باشند. از خیلی قبل‌تر برنامه‌شان را چیده بودند و حتی کوله‌هایشان را هم بسته بودند. سه دوست تبریزی که می‌خواستند هم قدم و هم مسیر هم در مشایه باشند. یک قران یک قران پس‌انداز کرده بودند تا خودشان را برسانند به زائران اباعبدالله، به حرم. نزدیکی‌های اربعین بود که به گوششان رسید صاحب‌خانه‌ای بخاطر عقب‌افتادن پول اجاره، اثاث خانواده آبروداری را پهن خیابان کرده. هرچه با خودشان کلنجار رفتند معرفت‌شان قبول نکرد غافل از حال آن خانواده راهی سفر شوند. از همین دور سلامی به اباعبدالله دادند و هزینه سفرشان را گذاشتند روی هم برای رهن خانه! خانه را که رهن کردند خودشان آستین بالا زدند و اثاث را از کوچه و خیابان جمع کردند و تا منزل جدید آوردند. هرچند راهی مشایه نشدند اما این بار زیارت برایشان طعم دیگری داشت. طعمی که لبخندهای دختربچه آقای مستاجر شیرین ترش کرده بود. راستش را بخواهید این‌بار انگار طور دیگری به چشم آقا آمده بودند!
پل نجات‌بخش!
آن شعر معروف بنی‌آدم اعضای یکدیگرند را شنیده‌اید؟! آنجایش را چطور آنجا که جناب سعدی می‌گوید «چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نباشد قرار» حالا روزگار عضوی از جامعه را به درآورده و از قضا روی تخت اورژانس خوابیده و باید زود به بیمارستان منتقل شود. اینجاست که مصرع دوم جناب سعدی و بی‌قراری مردم تازه معنی می‌شود. شهروندان تبریزی وقتی متوجه شدند حال یکی از هم‌وطنان‌شان خوب نیست. خودروهایشان را از سر راه آمبولانس کنار بردند و مسیر آمبولانس را باز کردند. اما کمی جلوتر دوباره ماشین آمبولانس با ترافیک شدید مواجه می‌شود و این بار همدلی سهم کارگران شهرداری است. کارگران شهرداری تبریز که مشغول مراحل پایانی ساخت پل روگذر ارتش بودند با دیدن آمبولانس مسیر عبور از پل را باز می‌کنند تا نجات‌بخش جان یک بیمار باشند!
خیرببینی جوان!
شاید نیم‌ساعتی می‌شد که سر چهارراه ایستاده بود. دست‌هایش می‌لرزید و تکیه داده بود به عصای قهوه‌ای رنگش! پاهایش بیشتر از این تاب ایستادن نداشت. گهگاهی دستش را بالا می‌آورد و به سمت تاکسی‌ها تکان می‌داد اما صدایش آنقدر ضعیف بود و حرکت دستش آنقد آرام و آهسته بود که هیچ راننده تاکسی‌ای متوجه نمی‌شد این پیرمرد زیر تیغ آفتاب منتظر یک تاکسی است برای سوار شدن! تا چشم مامور راهنمایی رانندگی به پیرمرد افتاد خودش را از آن طرف چهارراه به او رساند! پرسید می‌خواهد از چهارراه رد شود یا منتظر کسی است. جواب پیرمرد را که شنید دستش را گرفت و چند دقیقه بعد ماشینی برای مقصد او پیدا کرد. وقتی کمکش می‌کرد سوار تاکسی شود پیرمرد تند تند می‌گفت خیرببینی جوان!
دست‌فروش با معرفت!
نشسته بود روی صندلی‌های ایستگاه امام خمینی و منتظر قطار بود. زیاد رفت و آمد داشت به این ایستگاه، دست‌فروش بود و این خط پاتوق همیشگی‌اش بود. قطار که رسید از صندلی بلند شد. شال و روسری‌های رنگ و وارنگش را روی دستش مرتب کرد و منتظر شد تا در ورودی قطار باز شود. قبل از اینکه پا در قطار بگذارد و مثل همیشه داد بزند شال فقط 50 هزارتومان خانمی با عجله از قطار پیاده‌شد و بطری شیشه‌ای که همراهش بود افتاد و شکست. خیال کرد حالا خانم برمی‌گردد و خرده‌های شیشه را از محل عبور مردم جمع می‌کند. اما خانم آنقدر عجله داشت که حتی سربرنگرداند ببیند چه شده؟! دلش نیامد آن خرده های شیشه را روی زمین رها کند. آن هم در آن ساعت شلوغ ایستگاه امام خمینی! نشست و با دست خرده شیشه‌ها را از زمین جمع کرد! مهم نبود از کار و کاسبی‌اش عقب می‌ماند یا نه؟! دلش بزرگتر از آن بود که راضی شود خار به پای کسی برود!
خبرهای خوبتان را در قالب دلخواه خود (عکس، متن، فیلم، صوت و...) تولید کنید و آن را با هشتگ #خبر_خوب در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنید تا هم دیگران را در حال خوش خودتان شریک کنید و هم ما بتوانیم اخبار شما را بازنشر کنیم. اگر هم تمایل داشتید در هریک از شبکه‌های اجتماعی که فعال هستید، خبرتان را از طریق اکانت khabar_khoub_iran@ یا شماره تلفن ۰۹۳۳۰۸۲۶۳۱۲ برای ما بفرستید. در این جشنواره فرقی نمی‌کند در ایتا و بله و روبیکا و گپ باشید یا در تلگرام و اینستاگرام و توئیتر و واتساپ؛ مهم این است که سهمی در حال خوش اطرافیان‌تان داشته باشید.
منتظر خبرهای خوب شما هستیم. خوش‌خبر باشید.
پایان پیام/ ت 11
افشای کامل
روایتگری موثر
زیستگاه رسانه
قصه های کرونا
کد اقناع
کیفیت حکومت
