گروه خبر خوب: همیشه حرفهایی که بزرگترها گفتهاند و ما گوش نکردهایم، درست از آب درمیآید؛ نمونهاش همین که میگویند:«قدر چیزهایی که دارید را بدانید.» مثلا همین استکان چایی که صبح برای خودمان میریزیم. فراینده سادهای دارد؛ بلند میشویم، کمی از قوری، چای را که تا لب پر است در استکان میریزیم، بعد کتری آب در حال قُل زدن را برمیداریم و میریزیم روی چای در استکان. بعد هم با استکان چایمان میآییم و لم میدهیم روی یک صندلی، مبلی، تشکی، چیزی.
ببینید چه چیزهایی داریم؛ توانایی بلند شدن، راه رفتن، توانایی با دست چیزی را برداشتن، گازی که آتش تولید میکند، کتری، قوری، فنجان، آب، چای خشک و صندلی و تشکی که رویش لم دهیم. میبینید یک فرآیند به ظاهر ساده چای خوردن در واقع چقدر دارایی میخواهد و ما همه اینها را داریم. متاسفانه خیلیها همینها را هم ندارند! خیلیها توانایی بلند شدن را ندارند. خیلیها دست ندارند، پا ندارند، گاز و آب و چای ندارند. حالا با همین نگاه به هر کدام از کارهایی که روزانه انجام میدهیم فکر کنید، ببینید کارهای ریز و درشتمان محصول چه میزان انرژی و داشتههاست. زندگی چیزی شبیه معجزه است مراقب باشید که لابه لای تکرارها گم نشود.
ماموران گاز بی سر و صدا در حال تعویض کنتور گاز در تهران
*حل معضل گاز تنها در چند دقیقه!
«چند روزی بود که فشار گاز خانهشان خیلی پایین آمده بود. تصور میکرد چون زمستان است، اُفت فشار گاز طبیعی است. اما با وجود یک بچه کوچک، دیگر شرایط غیر قابل تحمل شده بود؛ نه آب گرم داشتند و نه فشار اجاق گاز برای پختن غذا کافی بود. خانه هم سردتر از همیشه شده بود. همسرش هم از صبح زود تا پاسی از شب سرکار بود. پس بار و بندیل را جمع کرد تا به خانه یکی از اقوام بروند تا در اسرع وقت فکری به حال گاز کنند. دمِ رفتن تصمیم گرفت با شرکت گاز تماس بگیرد تا برای یک هفته و حتی شاید یک ماه آینده گاز خانهشان روبهراه شود. با بوق دوم تلفن را برداشتند و او مشکل و صدا دادن کنتور گاز را به کارمند شرکت گاز گزارش داد و آنها آدرس گرفتند و گفتند بازرسان را برای بررسی مشکل میفرستند.
چند دقیقهای نگذشته بود که آیفون خانه به صدا در آمد. باورش نمیشد، از شرکت گاز برای تعویض کنتور آمده بودند! تا او پلهها را پایین برود آنها تند و تیز کنتور قبلی را در آورده بودند و در حال جا زدن کنتور جدید بودند! به همین راحتی مشکل گاز خانه بدون هیچ هزینهای حل شد.» این خبر را یکی از مخاطبین خوش خبر برایمان ارسال کرده است و از بَر و بچههای شرکت گاز تشکر کرده است. شما هم اگر مشکلی در این زمینه داشتید شماره ۱۹۴ را به خاطر داشته باشید.
«سعدالله مرادی» ورزشکار تازه متولد شده، یک کمپ ترک اعتیاد به راه انداخت.
*تولد دوباره یک ورزشکار
ورزشکار زورخانه بود. تواضع، افتادگی و فروتنی را در ورزشکاران میدید، اما غرور بیجا کار دستش داد و او را پای مصرف مواد نشاند. او حتی ثابت کرد، کسانی که ورزشکار هستند هم از دام خانمانسوز اعتیاد در امان نیستند. «سعدالله مرادی» همان ورزشکاری است که روزگاری فکر میکرد آرامش را میتوان در مصرف مواد مخدر داشت، راه پرخطرش را رفت، ته خطش را دید و پشیمان شد. او که حیدر هم صدایش میکنند، آرام آرام خودش را جدا کرد و در نهایت به زندگی بازگشت، بعد هم تصمیم گرفت مرکزی را احداث و معتادان را از دام سخت و کشنده اعتیاد نجات دهد.
حالا زندگی قشنگی دارد و دنیای امروزش پر از شکرگذاری است. او میگوید: «از لحظه لحظه پاکی، زندگی و اعتبار بازگشتهام لذت میبرم. حالا هم ترک کرده، هم به ورزش برگشته و هم در پی آن هستم که در رشته روانشناسی تحصیل کنم و البته هم دردهای خودم را هم فراموش نمیکنم و سعی دارم کمک حالشان باشم.» خداوند پشت و پناهتان.
* حال دریاچه ارومیه، فعلا خوب است
در هفتههای اخیر بارش رحمت خداوند بر تک تک استانهای ایران عزیزمان نه تنها حال مردم را خوب کرده، بلکه باعث پرآب شدن دریاچه ارومیه هم شده است و حالِ این دریاچه هم خوب است، البته فعلا. رستگاری مدیرعامل آب منطقهای آذربایجان غربی در این باره گفته است: « طی سال آبی جاری ۱۳۷.۲ میلیمتر بارش در استان ثبت شده که این میزان در مدت مشابه سال گذشته ۸۹.۷۹ میلیمتر بوده؛ یعنی رشد ۵۲.۸ درصدی بارشها نسبت به دوره مشابه سال آبی قبل و رشد ۳ درصدی نسبت به دراز مدت». در این میان زنده شدن امیدها برای احیای کامل این نگین فیروزهای آذربایجان حسابی حال مردم را کوک کرده است. انشاءلله با مدیریت صحیح آب در بخش کشاورزی و اصلاح الگوی کشت در حوزه آبریز دریاچه ارومیه این پهنه آبی بار دیگر به روزهای خوبش برگردد.
اعضای «عماد الیاسی بختیاری دشتکی» اهدا شد.
* این پسر شهرکردی، جانِ ۳ نفر را خرید
تنها ۱۸ سال داشت که بر اثر تصادف دچار مرگ مغزی شد. خانوادهاش حال و روز خوبی نداشتند، هرچه نباشد پسر عزیز دُردانهشان را در اولِ جوانی از دست داده بودند. اما با این حال تصمیم گرفتند با اهدای اعضای پسرشان به ۳ نفر دیگر جان ببخشند. نامش «عماد الیاسی بختیاری دشتکی» است. نامی که بعد از مرگ هم زنده است. کبد جداسازی شده این جوان ۱۸ساله شهرکردی پس از انجام امور مراقبتی در استان به یک بیمار نیازمند پیوند عضو، اهدا شد. کلیههای این بیمار مرگ مغزی نیز جهت پیوند به بیماران نیازمند به نقاط دیگر کشور ارسال شد.
*رنج دنیا گنج است
در پایان بسته خبر خوبمان برایتان یک توصیه از استاد پناهیان آوردهایم که حسابی بر جان و دلتان مینشیند؛ ایشان میفرماید: «اساساً حیات دنیا بهگونهای است که اگر انسان در دنیا رنج نکشد، فاسد میشود.» همانطور که اگر جسم انسان مدتی بیتحرک بماند، ضعیف و مریض میشود. طبق روایتی از امام صادق علیه السلام، خدا انسان را با سختیهای طبیعی زندگی، مشغول کرده است تا از بیکاری و طغیان و فساد دور شود؛ یک نمونه از این سختیها، دشواریِ تهیه نان است.
یکی از عوامل بداخلاقیها در جامعه امروز این است که بچهها غالباً سختیهای طبیعی زندگی را لمس نمیکنند، لذا بعدها که در زندگی خود به مشکلی برخورد میکنند، میگویند: «چرا این مشکل پیش آمد؟!» یعنی انتظار دارند اصلاً در زندگی مشکلی نداشته باشند! » پس بدانید که رنجهای این دنیا گنجهای نابی هستند که باید قدرش را دانست.
*خوشخبر باشید!
و اما سخن پایانی، خبرهای خوبتان را در قالب دلخواه خود (عکس، متن، فیلم، صوت و…) تولید کنید و آن را با هشتگ #خبر_خوب در شبکههای اجتماعی منتشر کنید تا هم دیگران را در حال خوش خودتان شریک کنید و هم ما بتوانیم اخبار شما را بازنشر کنیم. اگر هم تمایل داشتید در هر یک از شبکههای اجتماعی که فعال هستید، خبرتان را از طریق اکانت khabar_khoub_iran@ یا شماره تلفن ۰۹۳۳۰۸۲۶۳۱۲ برای ما بفرستید. در این جشنواره فرقی نمیکند در ایتا و بله و روبیکا و گپ باشید یا در تلگرام و اینستاگرام و توییتر و واتساپ؛ مهم این است که سهمی در حال خوش اطرافیانتان داشته باشید.
منتظر خبرهای خوب شما هستیم. خوشخبر باشید.
پایان پیام/