مجله فارس پلاس؛ امین رحیمی: کنترل جمعیت چه ربطی به منافع ملی آمریکا دارد؟ این سؤال باید از «ریچارد نیکسون» رئیسجمهور آمریکا پرسیده میشد. آن زمان که وی رئیسجمهور بود زمزمههایی درباره تأثیر احتمالی جمعیت جهان بر منافع آمریکا در محافل سیاسی این کشور مطرح بود. نیکسون هم از «هنری کسینجر» مشاور امنیت ملی خواست بررسی کند که جمعیت جهان چه ربطی به منافع آمریکا ممکن است داشته باشد؟ کسینجر هم نشست و ایدههای جدید و تأملبرانگیزی را در قالب سندی برای اقدامات آمریکا در سایر کشورها تدوین کرد؛ سندی که مطالعه امنیتی شماره 200 نام دارد.
سند مطالعه امنیتی شماره 200 تا 15 سال محرمانه ماند
کسینجر شخصیتی بحثبرانگیز است. چکیده بحثها درباره وی را «دیوید گرینبرگ» در کتاب «سایه نیکسون؛ تاریخ یک تصویر» چنین آورده است: «کسینجر هوش زیادی دارد ولی بدون هیچ پایه اخلاقی». وی یک یهودی آلمانی بود که بعدها تابعیت آمریکا را گرفت. نیکسون او را «مرد مرموز این روزگار» نامیده است!
هنری کسینجر ایدههای جمعیتی خود را در سطح بینالمللی پیاده کرد
سیاست جمعیت زدایی!
کسینجر ایدهای داشت که محافل قدرت آمریکا پسندیدند؛ جهانیسازی برنامههای کاهش جمعیت. وی تصویری دگرگونه ارائه داد و در سندی که تهیه کرد، چنین نوشت: جهان غرب به واردات مواد معدنی و مواد خام از کشورهای درحالتوسعه وابسته است و رشد جمعیت این کشورها به مصرف بیشتر منابع طبیعی توسط خودشان و همچنین مسائلی نظیر بیثباتی احتمالی منجر میشود و موجب کاهش دسترسی آمریکا به منابع طبیعی آنها و درنهایت تهدید اقتصاد و سیاست آمریکا خواهد شد.
سند شماره 200 جمعیتزدایی سایر کشورها را اولویت اصلی آمریکا معرفی کرد
در این طرح که در سال 1974 تدوین شد کسینجر «کاهش شدید» جمعیت کشورهای درحالتوسعه را اولویت اصلی معرفی کرد و نیکسون نیز دستور اجرایش را داد. ازآنپس به توصیه کسینجر «جمعیت زدایی»، سیاست آمریکا در برابر کشورهای توسعهنیافته و درحالتوسعه شد.
نیکسون به دلیل رسوایی استعفا کرد اما سندی که کسینجر نوشت هنوز اجرا میشود!
ایده ظاهرالصلاح!
دهه 70 میلادی بود و دنیا حالوروز دیگری داشت؛ ازجمله اینکه هنوز اینترنت و رسانههای اجتماعی در دسترس نبود. جهان دوقطبی بود و آمریکا به دلیل قدرت نظامی و تبلیغاتی، نوعی سلطه فکری و فرهنگی بر جوامع غیرکمونیستی داشت. طرحهای کاهش جمعیت تدوین شدند و برایشان تبلیغ شد.
سازمان ملل در این حوزه فعال شد و از طریق سازمانهای زیرمجموعهاش شروع به تبلیغ برای کاهش جمعیت کرد. با آمار سازیها و بحران نماییهای بینالمللی درباره افزایش بیرویه جمعیت! کار به جایی رسید که انگار نهضتی جهانی برای کنترل جمعیت راه افتاد و دولتهای کشورهای پرجمعیت و رو به توسعه پذیرفتند که راهحل مشکلات فعلیشان کاهش جمعیت در آینده است! این ایده مطرح و تبلیغ میشد که در کشورهای درحالتوسعه برای جمعیت فعلی نمیتوان رفاه کافی ایجاد کرد و حالا اگر جمعیت با این شتاب زیاد شود مردم و کشور در آینده با بحرانهای جدی در حوزه غذا، معیشت، اقتصاد و... مواجه خواهد شد.
حمایت سازمان ملل نیز این ایده مخرب را کاملاً ظاهرالصلاح ساخت تا مردم کشورهای درحالتوسعه خودشان بیش از همه قبول داشته باشند باید جمعیت را کم کرد. کشورهای هدف برای اجرای نخستین فاز این برنامه، تمامی کشورهای قاره آفریقا که منابع طبیعی غنی دارند به همراه 13 کشور هند، پاکستان، مصر، اتیوپی، بنگلادش، مکزیک، برزیل، اندونزی، فیلیپین، تایلند، نیجریه، ترکیه، کلمبیا بودند.
پولهایی که آمریکا خرج کرد
تبلیغ رفاه بیشتر برای خانوادهها با فرزندآوری کمتر و همچنین تسهیل استفاده از انواع روشهای پیشگیری از بارداری در کشورهای درحالتوسعه و توسعهنیافته برنامههایی هستند که طی 4 دهه اخیر، آمریکا بیش از 9 میلیارد دلار بهصورت مستقیم و آشکار برایش هزینه کرده است. آمریکا همچنین از این برنامه حمایتهای کامل و گسترده فرهنگی و فنی نیز انجام داد.
باقی هزینههای کنترل جمعیت نیز سپرده شد به خود کشورها! بازوی اجرایی برنامهها سازمان ملل بود که کاهش جمعیت را از طریق زیرمجموعههایش نظیر سازمان بهداشت جهانی، یونسکو، یونیسف، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و صندوق جمعیت (UNFPA) پیگیری میکرد.
کار تا جایی پیش رفت که حتی کمکهای غذایی سازمان ملل به کشورهای فقیر آفریقایی و آسیایی در دهه 80 و 90 میلادی به اجرای برنامههای کاهش جمعیت منوط شد. برنامههای عقیمسازی اجباری و البته محرمانه نیز در برخی کشورها اجرا شد که بعدها لو رفت؛ ازجمله عقیمسازی اجباری 5 هزار زن در پرو و همچنین برنامههای گسترده عقیمسازی در هند که در سال 2014 فاش شد. دراینباره «اجباری» به این معناست که زنان برای دریافت نوعی از خدمات اجتماعی یا معیشتی ابتدا باید میپذیرفتند که عقیم شوند.
برنامهای که همچنان ادامه دارد
پس از چند دهه حالا وضعیت چگونه است؟ تبلیغ نظری و عملی برای کاهش جمعیت همچنان در سطح بینالمللی ادامه دارد و نهادهای زیرمجموعه سازمان ملل هنوز در این زمینه فعالند. نکته مهم اینکه برنامههای کاهش جمعیت در ذیل مجموعه بزرگتری ارائه میشود که بهداشت باروری نام دارد. یعنی برنامههای کاهش جمعیت را با برنامههای مطلوب برای بهداشت و سلامت جوامع آمیختهاند تا کار پیش برود! البته طی سالهای اخیر برخی کشورها، دیگر برنامه کاهش جمعیت را اجرا نمیکنند و فقط در حوزه بهداشت باروری فعالند. برخی کشورها نیز افزایش جمعیت را تشویق میکنند که البته کشورهای توسعهیافته اروپایی همگی جزو این دسته هستند.
در ایران چه شد؟
برنامههای کنترل جمعیت ایران، پیش از انقلاب آغاز شد و نرخ رشد جمعیت کمی کاهش یافت. بااینحال در دهه 60 نرخ رشد جمعیت افزایش چشمگیری داشت و در اواخر این دهه به نزدیک 4 درصد رسیده بود. از سال 68 دولت هاشمی رفسنجانی با شعارهای «دو بچه کافی است» و «فرزند کمتر، زندگی بهتر» دوباره برنامههای کنترل جمعیت را اجرا کرد تا نرخ رشد جمعیت حدود 2 درصد کاسته شود و به 1.2 برسد؛ یعنی همان مقدار که در دهه 50 بود. تبلیغات سراسری در این باره انجام شد و حتی شعارهای مرتبط با کاهش جمعیت روی بستهبندی موادغذایی نیز نوشته میشد. در نهایت کاهش نرخ رشد جمعیت آنقدر سریع بود که اعلام شد ایران «موفقترین برنامه کاهش جمعیت دنیا» را اجرا کرده است و از سازمان ملل یک جایزه هم به وزارت بهداشت ایران دادند!
این سیاست بیش از 2 دهه ادامه داشت تا اینکه با اعلام مخالفت صریح رهبری کنار گذاشته شد. اما هنوز مشکلات فرهنگی و ناباوریهای عمومی درباره افزایش جمعیت در جامعه وجود داشت؛ ثمره تلخ نیمقرن تبلیغ علنی کاهش جمعیت در ایران!
در سال 93 رهبر معظم انقلاب «سیاستهای کلی جمعیت» را ابلاغ فرمودند تا تکلیف یکسره شود؛ نگرشی جدید در حوزه جمعیت کلید خورد. ایران امروز، کشوری 83 میلیونی است با نرخ رشد جمعیت 1.24 درصد؛ یعنی هم جمعیتش کم است هم نرخ رشد جمعیتش، هرچندکه با ابلاغ و اجرای سیاستهای کلی جمعیت و تغییر رویکردهای قانونی و فرهنگی در ایران فرصتها و امیدها در این حوزه رو به افزایش است.
انتهای پیام/