به گزارش خبرنگار گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «برجام؛ پایان دیپلماسی یا مدلی برای گفتوگو» به انتقادهای داخلی از وضعیت دیپلماسی دولت پرداخته است.
در بخش چکیده این گزارش مواردی آمده است که با هم آنها را مرور و سپس به آنها خواهیم پرداخت.
۱- بهنظر میرسد مخالفان دولت مروری دوباره به واقعیتهای حاکم بر کشور داشته باشند و با اهداف جناحی و سیاسی، چوب حراج به داشتههای نظام و اقدامات دولت نزنند و به بهانه مخالفت با دولت روحانی یا ترامپ حکم به پایان دیپلماسی ندهند.
۲- روزنامه «کیهان» و سایر مدعیان هرگز به این مسأله اشاره نکردند که چرا ترامپ از توافقی که بهزعم آنها برای امریکا این همه بهره آورده بود!خارج شد و بارها برای مذاکرهای دیگر با تهران ابراز تمایل کرد.
۳- در حقیقت اگر دولت روحانی به سمت گفتوگو با غربیها و امریکا رفت اولاً بر اساس جمع بندیهای مجموعه نظام بوده و ثانیاً گزینه دیگری پیش رو نبود و گفتوگو با غربیها گزینهای بود برای حل و فصل مشکلاتی که در دولت مورد حمایت مخالفان امروز دولت روحانی برای کشور به وجود آمده بود.
۴- مدعیان امروز در حالی دولت روحانی را متهم به تمایل به غرب میکنند - عمدتاً هم منظورشان گفتوگوهای منتهی به برجام است- که پاسخ نمیدهند در شرایط سال 92 و با توجه به اجماع جهانی ایجاد شده علیه ایران، دولت وقت چه راهکار دیگری را پیش رو داشت. مضاف بر اینکه گفتمان آنها در انتخابات 92 و 96 هم نمایندگان جدی در عرصه انتخابات داشت اما مردم رویکردهای آنها را انتخاب نکردند و جالبتر اینکه در انتخابات ریاست جمهوری 96 هیچ کدام از نامزدهای اصولگرا حکم «باطل شد» بر برجام نزدند.
۵- آنچه مخالفان در نقد عملکرد دولت آن را نادیده میگیرند بیپاسخ گذاشتن پرسش هایی از این قبیل است؛ نظام جمهوری اسلامی در سال 92 تحت چه شرایطی حاضر شد مذاکرات شکست خورده هستهای را در سطح و رویکردی دیگر و با هدف دستیابی به یک توافق از سرگیرد؟ نسخه پیشنهادی مخالفان برای گرفتن امتیازهای یکجانبه از غرب چه بود؟ چرا منتقدان دولت روحانی در دوران حاکمیت تفکر خود موفق به گرفتن هیچ امتیازی از غرب نشدند؟ آنها تحت چه شرایطی فضا را برای گفتوگو با ابرقدرتها مهیا میدانند؟ برنامه آنها برای چرخیدن همزمان سانتریفیوژها و زندگی مردم چیست؟
در خصوص بند اول باید به این موارد توجه کرد که قرار بود در طرح رئیس جمهور برای آینده ایران هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد هم چرخ اقتصاد، قرار بود ۱۰۰ روزه تحول اقتصادی در کشور بوجود آید، قرار بود مردم دیگر احتیاجی به گرفتن یارانهها پیدا نکنند و چندین وعده دیگری که «تقریبا هیچ» کدام آنها محقق نشد؛ نه تنها چرخ سانتریفیوژها که ایستاد و محققان هستهای کشور از تحقیق فاصله گرفتند که چرخ اقتصاد هم نچرخید. آری ثبات در بازار بود اما علت آن سیاستهای رکودی بود که دولت اعمال میکرد. اگر به حافظه تاریخی خود مراجعه کنیم و حتما میبینیم که رکود چه بلایی سر ارج و پارس الکتریک و... آورد.
در خصوص بند دوم باید گفت امروز اتفاقا وزیر امور خارجه دولت تلویحا پاسخ این سوال شما را دادهاند، امروز ظریف در صحن علنی مجلس صراحتا گفت: رژیم صهیونیستی که همواره منافع آمریکا در گروه منافع این رژیم است با تمامیت ارزی و وجود ایران مشکل دارد نه با یک بخش و یک جزء. باید یادآوری کرد که طرفهای مذاکره کننده در مذاکرات هستهای دنبال مذاکره در خصوص موشکهای ایران، حضور و فعالیت منطقهای ایران و مسئله حقوق بشر در ایران بودند تا به امتیاز مطلوب برسند، که انتقادهای داخلی دلسوزان باعث شد این موارد وارد مذاکرات ایران و ۱+۵ نشود.
حتی پس از امضای برجام هم این موارد از دهان و ذهن آنها خارج نشد. یادآوری این مسئله هم خالی از لطف نیست که زمزمههای برجامهای دوم و سوم، (برجام موشکی) بعد از امضای برجام و پر کردن قلب رأکتور هستهای اراک با سیمان و توقف سانتریفیوژها به گوش میرسید. این مسائل را برای این یادآوری شد تا یادمان نرود آمریکا و جریان غرب خواستههایی از ایران دارند که بر آن حد یقفی وجود ندارد و بر این اساس است که ترامپ دنبال مذاکره جدید با ایران است نه اینکه آن توافق برای آنها منفعت نداشت که آنها دنبال اعمال محدودیت در برنامههای موشکی ایران، محدودیت فعالیت منطقهای کشور و دخالت کامل در مسائل داخلی از جمله مسائل حقوق بشری هستند.
در خصوص بند سوم هم باید این سوال را پاسخ داد که اگر واقعا هماهنگی کامل در نظام وجود داشته است چرا رهبر انقلاب نامه نوشتند و اجرای برجام را به 9 بند متوقف کردند؟ سوال بعدی این است که در این هماهنگی که شما بر آن تأکید دارید کدام یک از بندهای آن نامه اجرا شد؟
در خصوص بند چهارم هم که در آن نوشته شده اگر نسخه پیشنهادی مخالفان برای گرفتن امتیازهای یکجانبه از غرب چه بود؟ باید گفت: بدیهی است که مذاکره یعنی دادن امتیاز و گرفتن امتیاز آن هم در یک سطح! حالا چه شده که به دنبال نسخهای هستید که فقط طرف غربی امتیاز بدهد. این نکته به نظر فراموش شده است که تمام امتیازاتی که شما در برجام به طرف مقابل داده شد حاصل تلاشهایی بود که دانشمندان هستهای کشور بعد از خروج از معاهده سعدآباد و بین سالهای ۸۴ تا ۹۲ به دست آمده بود.
درباره چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژها و اقتصاد هم بازهم ابتدا باید گفت این وعده رئیس جمهور بود که این دو چرخ را با هم بچرخانید اما پیشنهاد ما عمل به توصیههای حکیمانه رهبر انقلاب در تحقق اقتصاد مقاومتی است؛ آنجا که باید نگاه به درون داشت، قدرتمند شد و سلاح تحریم را از دست دشمن گرفت.
انتهای پیام/