به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه «جامجم» گفتوگویی با دکتر جواد حسینزاده، رئیس مرکز آمار ایران انجام داده است که بخشهای مهم آن را در ادامه میخوانید.
- یکی از وظایفی که مراکز آماری بر اساس اصول بنیادین خود دارند، تفسیر درست آمارهای رسمی و جلوگیری از تفاسیر غلط است. در واقع یکی از وظایف اصلی مرکز آمار، تفسیر آمارهای موجود است تا اشتباهی در تفسیرها رخ ندهد، چرا که در کنار اعلام هر عددی از سوی این مرکز، دادههای تکمیلی نیز وجود دارند.
- هر فردی که قصد دارد از این آمارها استفاده کند باید این اطلاعات تکمیلی را نیز در کنار آمارها ببیند. به عنوان مثال اگر ما میگوییم نرخ بیکاری 10 درصد است باید در کنار این 10 درصد توجه داشته باشیم برای تصویر درست بازار کار صرفا اعلام نرخ بیکاری کفایت نمیکند، بلکه نرخ بیکاری نسبت جمعیت بیکار کشور تقسیم بر جمعیت در سن کار در آن اقتصاد است.
- برای مثال اگر کسی برای بررسی دورهای وضعیت بازار کار صرفا روی نرخ بیکاری تمرکز کند به احتمال خیلی زیاد تصویر و تحلیل درستی نخواهد داشت.
- مراکز آماری در دنیا وظیفه تولید آمارهای رسمی را دارند. در تمام کشورهای دنیا نیز تنها دستگاهی که در داخل نظام اداری هر کشوری وظیفه و هدف از تاسیس آن، اهداف آماری است فقط مرکز آمار یا سازمانهای ملی آمار هستند.
- هدف اصلی بانک مرکزی سیاستگذاری های پولی و مالی و حفظ ارزش پول ملی است. همان طور که میدانید در قوانین پولی و بانکی، معمولا هدفگذاری تورمی وجود دارد که این هدفگذاری برای سال 99 از سوی بانک مرکزی عددی بین 20 تا 24 درصد اعلام شده است.
اگر نهاد مجری، ناظر هم باشد با مشکل مواجه میشویم
- نکته مهم این که باید میان مجری و ناظر تفاوت قائل بود. اگر نهاد مجری، ناظر هم باشد از لحاظ تئوری با مشکل مواجه میشویم. طبیعی است وقتی بانک مرکزی سیاستگذار اصلی در هدفگذاری تورمی است برای محاسبه نرخ تورم نیازمند دستگاه مستقلی هستیم که در تعیین اعداد مربوط ذینفع نباشد. اما متاسفانه ایران تنها کشور دنیاست که دو نهاد، نرخ تورم و رشد اقتصادی را اعلام میکنند.
سهم اجاره در تورم کل 31 درصد است
- الان سهم اجاره در تورم کل 31 درصد است. این عدد بزرگی است برای همین هر تغییری در تورم اجاره میتواند روی تورم کل تاثیرگذار بوده و آن را تغییر دهد. معمولا افزایش نرخ ارز خیلی سریع روی قیمت کالاهای مصرفی اثر میگذارد اما این افزایش در اجاره با تاخیر رخ میدهد. لذا نمیتوان الگوی ثابتی را برای سهم اجارهبها در تورم کل متصور بود.
- بالای 98 درصد مراکز آماری در دنیا زیرمجموعه دولت یا بعضا مجلس هستند. مهم این است که استقلال حرفه ای داشته و بیطرف باشند؛ ضمن اینکه توزیع ثانویه درآمد، ایجاد ثبات در کشور و تولید کالاهای عمومی را میتوان از مهمترین وظایف دولتها دانست.
- یکی از کالاهای عمومی بسیار مهم که دولتها وظیفه تولید آن را دارند همین آمارهای رسمی است. اصلا اداره عمومی کشورها بدون آمارهای رسمی امکان ندارد و دولتها به معنای حاکمیتی آن نیازمند آمارهای رسمی هستند. در دنیا هم مراکز آماری زیرمجموعه دولت هستند و این با استقلال منافاتی ندارد.
- موضوع مهم در بحث استقلال و بیطرفی این است که برای من به عنوان مسؤول مرکز آمار، تورم 5 درصدی با تورم 50 درصدی از لحاظ شغلی تفاوتی نداشته باشد. مرکز آمار هم این ویژگی را دارد که در سیاستگذاری دارای استقلال است و مجری سیاستهای پولی یا مالی کشور نیست. سیاستهای پولی و مالی عمدتا برای کنترل تورم است، در حالی که مرکز آمار در این زمینه وظیفه یا مسؤولیتی ندارد، لذا در اعلام آن نیز با محدودیتی مواجه نیست.
دلیل اصلی تغییرسال پایه تغییر الگوی مصرفی خانوار است
- تغییر سال پایه به این راحتیها نیست. ما در دنیا برای تغییر سال پایه الگو داریم، بنابراین نمیتوانیم سال پایه را همینطوری تغییر دهیم. دلیل اصلی تغییرسال پایه تغییر الگوی مصرفی خانوار است. ما هر سال بررسی میکنیم که آیا تغییر معناداری در الگوی مصرفی خانوار رخ داده است یا نه؟ تا زمانی که این تغییر معنادار نباشد نباید سال پایه تغییر کند.
- وقتی شما با تغییرات معناداری در الگوی مصرف خانوار مواجه میشوید مثلا یکباره قیمت سوخت افزایش مییابد، این موضوع اثرات مستقیم و غیرمستقیم در قیمت نسبی سایر کالاها دارد و میزان مصرف کالاها را تغییر میدهد باید سال پایه را تغییر دهید.
- در دنیا قبلا تغییر الگوی مصرف با سرعت کمتری رخ میداد، ولی امروزه الگوی مصرف خانوارها طی پنج سال با تغییرات زیادی مواجه میشود. ضمن اینکه باز هم میگویم در استفاده از آمار باید اطلاعات جانبی آن هم دیده شود. مثلا اگر رشد اقتصادی یا نرخ بیکاری را بررسی میکنیم باید بدانیم بحث یکساعت کار در هفته که افراد شاغل محسوب میشود در تمام دنیا مطرح است. ضمن اینکه مربوط به دولت خاصی هم نیست.
- این موضوع از سال 83 و در دولت اصلاحات شروع شد و البته در هر سه دولت انجام شد. شما میگویید تورم را به صورت مجزا برای دهکهای مختلف و استانهای مختلف و... محاسبه و منتشر میکنید، اما آنچه همه میبینند و میشنوند نرخ تورم عمومی یا سالانه است. مردم هم نرخ تورم یا رشد را با وضعیت زندگی خودشان مقایسه میکنند.
تورم اصلا شاخص مردم نیست
- واقعیت این است که تورم اصلا شاخص مردم نیست، بلکه شاخص ارزیابی دولت است. تورم مثل میانگین نمره یک کلاس است. میانگین نمره یک کلاس به درد دانشآموز میخورد؟ میانگین نمره یک کلاس برای ارزیابی معلم آن کلاس است. به فرض ثبات شرایط در دو کلاس آن کلاسی که میانگین نمره بالاتری داشته باشد به این معناست که معلم بهتری داشته است.
- تورم یا نرخ رشد اقتصادی برای ارزیابی سیاستهای دولت است. مردم باید به قیمت متوسط مراجعه کنند. من چند عدد از آخرین آمار ماهانه و برای خرداد را به شما میگویم میانگین قیمت یک کیلوگرم برنج ایرانی در خرداد 99 حدود 26 هزار تومان و در خرداد سال 98، حدود 22 هزار و 700 تومان بوده است یعنی طی یکسال 3300 تومان به عبارتی 14 درصد گران شده است.
- افزایش قیمت در برنج خارجی بیش از50 درصد بوده است. معنی این جمله این است که تقاضا برای برنج خارجی افزایش یافته و از طرفی هم برنج خارجی تحتتاثیر افزایش نرخ ارز بوده است. لذا میبینیم تورم برنج ایرانی 14درصد اما تورم برنج خارجی بیش از 50 درصد بوده است. برای مثال طبق اعلام مرکز آمار قیمت هر کیلو برنج خارجی از 8900 تومان به 13 هزار و 880تومان رسیده است.
- ما یک مجموعه برنج داریم که دو زیرمجموعه برنج ایرانی و خارجی در آن وجود دارد خود برنج ایرانی و خارجی هم انواع مختلفی دارد. یعنی آماری که ما اعلام میکنیم متوسط قیمت برنج ایرانی است، اما آنچه شما با آن مواجهاید قیمت همان برنجی است که خریداری و مصرف میکنید. ضمن اینکه اصولا وقتی نوسان شاخصها بالا باشد باورپذیری شاخصها کاهش مییابد.
- این یک موضوع اثبات شده است یعنی وقتی ما در اقتصاد با تورمهای بالا مواجهایم نوسان تورم هم بیشتر میشود. آن وقت اختلاف تورم دهک یک با تورم دهک 10 یا تورم شهری با تورم روستاییمان نیز بیشتر میشود، لذا افرادی که شهری یا روستایی هستند یا در دهکهای مختلفی زندگی میکنند باورپذیریشان نسبت به تورم متوسط کاهش مییابد. اتفاقی که متاسفانه در اقتصاد امروز ایران شاهد آن هستیم.
- وقتی نرخ تورم برای سالیان سال بهصورت کنترل شده حدود 3 تا 4 درصد باشد، آمار اعلامی نیز باورپذیرتر است، چون تقریبا همه کالاها نیز در همین حدود تغییر قیمت داشته و اختلافات قیمتی فاحش نیست. اما میبینیم در اقتصاد ایران صرفا در یک گروه کالایی مانند برنج، شاهد دو تورم متفاوت هستیم بهطوریکه تورم برنج ایرانی 14درصد و تورم برنج خارجی بیش از 50 درصد است.
دولت نتوانسته شکاف طبقاتی را بهبود ببخشد
- محاسبه ضریب جینی در ایران مشابه همه کشورهای دنیاست. یعنی الگو، مراحل و فرمول محاسبه آن یکی است. البته ضریب جینی شاخصی است که مزایا و معایبی دارد و شاید به تنهایی معیار یا شاخص مناسبی برای تعیین میزان شکاف طبقاتی نباشد، اما دلیل اینکه در سال 98 کاهش یافته، این است که در این سال تورم دهکهای بالای درآمدی ما به طور متوسط بالاتر از تورم دهکهای پایین بوده است.
- در واقع دهکهای بالای ما با کاهش قدرت خرید بیشتری در قیاس با دهکهای پایین درآمدی مواجه شدهاند. لذا منظور از بهبود وضعیت ضریب جینی این است که فاصله طبقات متوسط ما نسبت به طبقات بالای جامعه کاهش یافته نه اینکه طبقات پایین ما با بهبود وضعیت مواجه شده باشند.
- مفهوم ضمنی ضریب جینی این است که با کاهش آن شکاف طبقاتی در جامعه کاهش یافته و عدالت اجتماعی به تحقق نزدیکتر میشود. اما این موضوع با واقعیتهای جامعه همخوانی ندارد.
- مثلا طبق آمار، سال گذشته چیزی حدود 800 هزار نفر بیشتر تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفتند یا به واسطه افزایش نقدینگی و تورم میزان دارایی و ثروت دهکهای بالا بهشدت افزایش داشته است. با این تفاسیر بعید به نظر میرسد، حمایتهای دولت توانسته باشد شکاف طبقاتی را بهبود ببخشد.
انتهای پیام/