به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان گفتوگویی با سردار رحیم نوعیاقدم، فرمانده قرارگاه حضرت زینب(س) در سوریه انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
با اخلاقش همه را حول یک محور سازماندهی کرده بود
- ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی سردار زبانزد عالم است. شما نگاه کنید ببینید رزمندگان تحت امر ایشان از ملیتهای مختلف بودند. لذا آنها با هم اختلاف زبان، فرهنگ، اعتقادات و حتی مذهب داشتند.
- شهید سلیمانی شیعه را، سنی را، مسیحی را، علوی را، شش امامی و... را که عناصر تشکیل دهنده لشکرهای بومیاش بودند با فرماندهی اخلاقمحور و عاطفهمحور در قالب یگانهای رزمی سازماندهی میکرد و علیه دشمنان به کار میگرفت. او توانست با اخلاقش همه را حول یک محور سازماندهی کند.
- اگر من به همراه یک رزمنده افغانستانی و یک رزمنده پاکستانی پیش حاج قاسم بودیم؛ وقتی حاجی با من صحبت میکرد، من احساس میکردم که او من را بیشتر از آن دو نفر دوست دارد. وقتی با رزمنده افغانستانی صحبت میکرد، آن رزمنده افغانستانی حس میکرد او را بیشتر از دو نفر دیگر دوست دارد و در صحبت با آن رزمنده پاکستانی هم همین اتفاق میافتاد.
حاج قاسم قهرمان خدایی بودنش بود/ فرمانده کل قوا در سوریه حضرت زینب(س) است!
- حاج قاسم قهرمان خدایی بودنش بود. حاج قاسم همه رفتارش و همه مدیریتش برگرفته از خدایی بودن، بود. هر کس بخواهد در مسیر حاج قاسم قرار بگیرد باید در ریل خدا قرار بگیرد.
- یک روز نشسته بودیم که حاج قاسم صراحتاً فرمود فرمانده کل قوا در سوریه حضرت زینب(س) است.
- ما یک روز رفته بودیم جلسهای در اطراف حرم بعد از آن به حرم رفتیم برای زیارت. این انسان بزرگ و فرمانده بینظیر وقتی به حرم رسید چنان خاضعانه سر بر سنگهای کف زمین گذاشت و اشک از چشمهایش میغلتید و از روی بینیاش بر سنگ کف حرم میریخت. من آنجا پی بردم که او همه قهرمانیاش را از قهرمان بلندمرتبه کربلا و دختر حیدر کرار(ع) دارد.
حاج قاسم گفت به سمت آمریکاییها شلیک کن!/ مبادا دشمن تو را در حال گریز و فرار ببیند!
- یک روز مرا صدا زد و گفت ابوحسین بلندشو، باید بروی ۷۵ کیلومتر از جاده استراتژیک دمشق – بغداد را پاکسازی کنی. آمریکا گفته میزنم، یقین دارم میزند، برو ببینم میزند یا نمیزند، اگر زد سلام مرا به باکری برسان و اگر نزد میآیم و تو را میبینم.
- به ادبیات او دقت کنید که چگونه آمریکا را در چشم من و نیروهای خودی تحقیر میکند. او با این جملات به نیروی خود میگوید اگر زد تو شهید خواهی بود و پیروزی بزرگ را به دست آوردهای.
- وقتی هم که الحمدلله خدا عنایت کرد و ما هدف را تصرف کردیم حاج قاسم آمد و گفت ابوحسین خدا رحمت کند باکری را، تو فرمانده جنگ با آمریکا شدی.
- هنگام عملیات، هواپیماهای آمریکایی بالای سر ما آمدند. حاج قاسم تماس گرفت و گفت ابوحسین با هرچه در دست داری به سمت هواپیماها شلیک کن، تا او ببیند که تو میخواهی با او نبرد کنی. مبادا تو را در حال گریز و فرار ببیند.
ای مردم حاج قاسم نمیترسید!
- ای مردم حاج قاسم شجاع بود. ای مردم حاج قاسم نمیترسید. ای مردم در سختترین شرایط یک عکسالعمل غیرعادی که دست و پایش را گم کند، حرفهای بیربط بزند، حرفهای عجیب بزند و حرفهایی بزند که انگار سختی بر او وارد شده ندیدم.
- در اوج سختیها و ناملایمات حاج قاسم از یک سکینه روحی و قلبی و آرامش برخوردار بود. میآمدیم با شور و اضطراب به ایشان خبر میدادیم «دشمن رسیده! دشمن رسیده! ای داد...» میگفت اشکال ندارد، فلان کار را انجام دهید. با برخورد اولیهاش صد درصد ترس و وحشت را از فرماندهان نیروهای تحت امر خودش میگرفت و این از ویژگیهای شخصیتی ایشان بود.
خروج حاج قاسم از بنبستها و سختیها با ایمانش بود نه با ابزارش
- من شرایط سختی را دیدم که حاج قاسم به میدان آمده ولی حتماً ایشان تدبیر میکرد. ایشان شجاعانه، امیدوارانه و با امید به نصرت الهی در زمانی که واقعاً همه چیز تمام شده بود، نیرویی برای کار و پشتیبانی نبود و احتیاطی در کار نبود و نمیشد حرکت کنی حرکت میکرد. ایشان با توکل حرکت را ممکن میکرد. ایشان صددرصد امیدوار بود.
- صددرصد خروج حاج قاسم از بنبستها و سختیها با ایمانش بود نه با ابزارش. با اعتقادش به نصرت الهی بود نه به کارگیری تجهیزات و امکاناتش و واقعاً نتیجه میداد.
- ایشان فرمان مقاومت و پیشروی داد در حالی که مقاومت و پیشروی ممکن نبود. ما به دشمن زدیم، اول دیدم سروصدایی از دشمن میآید فکر کردم دارند حمله میکنند اما رفتیم جلو دیدیم فرار میکنند.
باید تلاش کنیم گفتمان متأثر از نفوذ را از میان برداریم
- دوست دارم بگویم امروز ما به سمت شرایط حساس تعیین سرنوشت سال ۱۴۰۰ میرویم. در مکتب حاج قاسم سلیمانی با سه گفتمان مواجه هستیم: گفتمان مقاومت و گفتمان انقلابیگری در مقابل گفتمان متأثر از جریان نفوذ[غرب] در کشور. امروز ما باید تلاش کنیم در تعیین سرنوشت خودمان گفتمان متأثر از نفوذ را از میان برداریم.
- حاکمان و مدیران نالایقِ ناشایسته بیعرضه بیغیرتِ متأثر از نفوذ را از سر کار برداریم. شأن ملّت و مکتب حاج قاسم این مدیران نیست.
- مملکت برای ادامه راه حاج قاسم و مقاومت و انقلابیگری، به تغییر نیاز دارد، به تغییر نیاز دارد، به تغییر نیاز دارد!
انتهای پیام/