به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، واکنشها به مصاحبه جنجالی فائزه هاشمی با انصاف نیوز و حمایت بیپردهاش از ترامپ، همچنان ادامه دارد. برخی از روزنامههای صبح امروز کشور نیز به این موضوع پرداختهاند که بخشهای مهم آن را در گزارش زیر میخوانید.
روزنامه جوان با تیتر «فائزه - ترامپ» آب در خوابگه اصلاحطلبی نوشت: حمایت فائزه هاشمی، از اعضای حزب کارگزاران سازندگی از دونالد ترامپ، جنجالیترین خبر دنیای سیاست ایران در این روزهاست. برخی اصلاحطلبان همچون عباس عبدی که هفتههاست به دروغ مینویسند که اصولگرایان از رفتن ترامپ ناراحت هستند، دیگر سکوت کردهاند، چون کسی که صریحاً از رفتن ترامپ ابراز ناراحتی کرد و فشار ترامپ را برای ایران بهتر دانست، کسی نزدیک به قبیله آنهاست؛ فائزه هاشمی. البته مدافعان دیگری هم برای ترامپ در میان اصلاحطلبان پیدا شده است.
پروانه سلحشوری که با قرار گرفتن در لیست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس سال ۹۴ توانست وارد مجلس شود، حالا از موضع حمایت ار ترامپ و علیه اصلاحطلبان مینویسد: «آنان که چشم به راه بایدن هستند، آیا میدانند که مقصود اوباما از اعطای گرین کارت و یا تابعیت دائم به ۲ هزار و ۵۰۰ نفر پس از توافق برجام، چه کسانی بود؟ این امتیاز خاص آقای اوباما نصیب چه کسانی شد و عموم مردم چه بهرهای از آن بردند؟ به راستی اگر ادعای ترامپ مبنی به پرداخت میلیونها دلار پول به ایران در پی قرارداد برجام درست باشد، مدافعان اوباما و بایدن پاسخ دهند که آن پولها چه شد؟ آیا نفع آن به مردم بازگشت؟»
او از فائزه هاشمی هم به دلیل «جنسیت» دفاع میکند، صرفاً، چون او یک زن است: «چرا مصاحبه فائزه هاشمی تا این حد بازخورد به همراه داشته و با سیلی از واکنشهای انتقادی مواجه شده است؟ برداشت من آن است جامعهای که جنسیت زده است، از نگاه جنسیتی فارغ نمیشود و در قبال گفتههای فائزه نیز با همین نگاه جنسیتی وارد موضوع شد. هر سخنی قابل نقد است، اما نقد منصفانه با حملات بیرحمانه زمین تا آسمان متفاوت است و تلخ آنکه در این میان، زنان اصلاحطلب به مراتب بیرحمانهتر از سایر افراد مورد هجمه و حمله از هر سو قرار میگیرند.»
صادق زیباکلام هم از فائزه هاشمی دفاع کرده و نوشته: «بسیاری از به اصطلاح مردان، تیغ برداشته و به سمت بانو فائزه هاشمی نشانه رفتهاند. در حالیکه او صادقانه احساس میلیونها تن از هموطنانش را منعکس ساخت که هیچ نور و روزنه امیدی در انتهای تونل سیاه سیاسی کشورشان نمیبینند و به غلط یا درست امیدوارند فشار ترامپ شاید سبب فرجی شود.»
در سویی دیگر پس از اظهارات فائزه هاشمی، برخی اصلاحطلبان علیه سخنان او موضع گرفتند. علی صوفی، وزیر دولت اصلاحطلب و دبیر کل حزب پیشرو اصلاحات اظهارات فائزه هاشمی را «شخصی» دانسته و برای تبرئه اصلاحطلبان گفته که «نمیشود آن را به حزب و جریانی نسبت داد». صوفی در پاسخ به اینکه در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری امریکا، چهرههای اصلاح طلب مانند تاجزاده عنوان میکردند که اصولگرایان علاقهمند هستند ترامپ رأی بیاورد، اما امروز چهرههای اصلاح طلب دم از این علاقهمندی میزنند، گفته که «قطعا اصلاح طلبان نمیتوانند چنین اظهاراتی مطرح کنند، ما باید به دنبال اصلاحات در چارچوب قانون اساسی و نظام باشیم.»
محمدعلی وکیلی، دیگر عضو لیست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس سال ۹۴ هم در مورد دفاع فائزه هاشمی از ترامپ گفته: «کسی که یک جو به ایران و ایرانی بودن خود پایبند باشد حتما دوست ندارد ترامپ بماند و خوشحال میشود که ترامپ گورش را گم کند.» وکیلی تاکید کرده که ترامپ تنها رئیس جمهور امریکا بود که آمد برای آنکه «ایران» را محو کند نه «جمهوری اسلامی ایران» را.
واکنش محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب تندتر از سایر اصلاحطلبان است. او در توئیتی نوشته: «سرکار خانم فائزه هاشمی، کاش آرزو نمیکردید ترامپ بماند برای فشار بیشتر به ایران. باور کنید وضع معیشت بیشتر مردم، مثل خاندان هاشمی نیست. رنج بردند از دوران تحریم و فشار. هیچ قوم و ملتی با نگاه به خارجی سربلند نشده.»
محمد هاشمی، برادر مرحوم هاشمی رفسنجانی هم گفته: «موضعی که فائزه خانم گرفتند مورد تأیید خانواده ما نیست. ایشان گفته بودند که دوست دارند آقای ترامپ بیاید. این نکته قابل توجه است که نظام جمهوری اسلامی ایران نظامی نیست که بتوان با تحریم و این حرفها ساقط شود... موضعی که محسن آقا گرفتند در برابر این حرفها مورد تأیید ما هم است.»
آیا اردوگاه اصلاحطلبی میتواند این ننگ حمایت از دونالد ترامپ را که از فائزه هاشمی شروع شد و حالا پروانه سلحشوری و صادق زیباکلام هم آن را ادامه میدهند، از جبهه خود پاک کنند؟
روزنامه وطن امروز نیز با تیتر «منشور بیوطنی» به شباهت تطبیقی رفتار اصلاح طلبان در فتنه ۸۸ با رفتار دار و دسته ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمده است: اصلاحطلبانی که در تمام دوره ۴ساله ریاستجمهوری ترامپ و حتی پس از خروج دولت آمریکا از برجام منادی عقبنشینی مقابل زیادهخواهیهای رئیسجمهور جمهوریخواه شده بودند و از لزوم آغاز مذاکرات جدید سخن میگفتند، در ماههای منتهی به انتخابات آبانماه به یکباره خود را بدیل داخلی دموکراتها معرفی کردند تا در صورت پیروزی بایدن برای آینده سیاسیشان اقبالی حداقلی بخرند. در چنین فضایی هر قدر پیروزی جو بایدن روزنههای امیدی را برای غربگرایان و اصلاحطلبان ایجاد کرد، رفتارهای پساانتخاباتی ترامپ و یادآوری کتمانناپذیر رفتار سیاسی اصلاحطلبان و مواجههشان با شکست انتخاباتی سال ۸۸ بیش از پیش عیان شد. آنها از سویی باید خود را در نقش نیروهایی همسو با دموکراتها تعریف میکردند و از سوی دیگر رفتاری را که از ترامپ مشاهده میشد به دور از شباهت با گذشته سیاسیشان تفسیر میکردند!
عدم پذیرش نتایج انتخابات، توسل به اردوکشی خیابانی برای اعتبارزدایی از نتایج اعلام شده و... به عنوان وجه شبه رفتار انتخاباتی اصلاحطلبان و ترامپ تلقی میشد که در نهایت یکی از چهرههای فعال این جریان در گفتوگو با یکی از رسانههای اصلاحطلب پرده از رویکرد اصلاحات درباره ترامپ برداشت و از مطلوبیت فشارهای وی به کشورمان برای نقشههای اصلاحطلبان گفت. فائزه هاشمی، عضو حزب کارگزاران سازندگی و فرزند رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام که همواره حضوری فعال در رسانهها و مجامع اصلاحطلبان داشته است، درباره چرایی تمایلش به پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا گفت: «به خاطر همین فشارهایی که میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. مردم هر چه تلاش میکنند اصلاحات انجام بگیرد «مرغ یک پا دارد» و هیچ خبری نمیشود و برعکس مردم سرکوب میشوند، شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم. این تغییر سیاستها حتما به نفع مردم میتوانست اتفاق بیفتد. دموکراتها کمی شل و ول هستند. یعنی با آمدن دموکراتها این موضع خطای ما بیشتر تقویت میشود، امیدوارم نشود ولی چنین چشماندازی دارد». اظهارات فائزه هاشمی و حمایت بسیاری از چهرههای شناختهشده اصلاحطلب به مثابه یک اعتراف رذیلانه نشاندهنده هدف مشترک میان آمریکا و اصلاحطلبانی بود که با وعده رفع تحریمهای آمریکا به قدرت رسیده بودند.
ترامپیسم؛ از استراتژی تا عمل
در کنار پردهای که با سخنان فائزه هاشمی از چهره اصلاحطلبان در منفعت سیاسیشان با امتداد تحریمها برداشته شد، دومینوی حوادث ماههای اخیر آمریکا و شباهت تطبیقی آنها با رفتار سیاسی اصلاحطلبان در سال ۸۸ باعث شد فرضیه قرابت سیاسی اصلاحات و ترامپ بیش از پیش تقویت شده و در اذهان عمومی ثبت شود. به عبارت دیگر هر قدر مصاحبه فائزه هاشمی نشان استراتژی مشترک میان بخش بزرگی از اصلاحطلبان و دولت آمریکا برای مهار قدرت جمهوری اسلامی و وادار کردن آن به تغییر سیاستهایش در سایه تحریمهای اقتصادی بود، اقدامات ترامپ نیز از رفتار سیاسی مشابه میان وی و اصلاحطلبان پردهبرداری کرد.
اصلاحطلبان در شرایطی رقبای سیاسی خود را «ترامپیست» میخواندند که هم در استراتژی سیاسی و هم در عمل سیاسی بیشترین قرابت را با او داشتند. عدم پذیرش نتایج انتخاباتی از سوی ترامپ بیش از هر چیز یادآور رفتار کاندیدای اصلاحطلب در انتخابات ریاستجمهوری سال۸۸ و اعلام پیروزی قبل از اعلام نتایج نهایی بود. ایده اردوکشی خیابانی برای وادار کردن سیستم به پذیرش نتیجه مطلوب کاندیدای شکستخورده تجربه آشنای دیگری بود که در حافظه جمعی ایرانیان و با مشاهده فتنه ۸۸ شکل گرفته بود، تا جایی که عبارت «اگر تقلب کردن بریزید تو خیابونها» که سرآغاز آشوبهای خیابانی پس از انتخابات ۸۸ بود از دهان مادر فائزه هاشمی خارج شده بود. پس از آن نیز در جریان آشوبهای خیابانی که از ۲۵ خرداد همان سال جرقه خورد همواره استراتژی ثابتی را پیگیری کردند.
آنها از هرگونه فشاری که باعث تضعیف نظام و در نهایت دست کشیدن از سیاستهایش میشد حمایت میکردند و در این مسیر با تمام گروههای ضدانقلاب به ائتلاف رسیدند. حمایت دولتهای متخاصم از سیاستها و اقدامات اصلاحطلبان در شرایطی بود که آنها عملا تبدیل به مهرههای شطرنج آمریکا در داخل کشور شده بودند و هدفگذاری خود را معطوف به آسیبپذیر کردن کشور در برابر فشار خارجی و خالی کردن دستان نظام از اهرمهای قدرت و ابزارهای بازدارندگی کرده بودند.
ترامپیستها و منافع ملی؛ رابطه معکوس!
وقایع آمریکا در ماههای اخیر و به موازات آن اعلام همدلی و همصدایی برخی اصلاحطلبان داخلی با این حوادث، آن هم در شرایطی که واکنش قاطع ساختار سیاسی آمریکا به هرگونه اقدام علیه امنیت و مصالح ملی این کشور خط بطلانی بر ادعاهای اصلاحطلبان در زمینه آزادی نامحدود سیاسی در قلب دموکراسی لیبرال بود، گواهی از یک مسیر مشترک میان غربگرایان با قبله آمال آنها به شمار میآمد.
جریانی که ۷ سال پیش با شعار رفع تحریمها و متهم کردن منتقدان به کاسبی تحریم توانست آرای مردم را کسب کند، این روزها دقیقا در زمانی که آینهای از رفتار گذشته خود را در حادثه حمله به کنگره آمریکا مشاهده میکرد، به هدف مشترکش با ترامپ برای فشار حداکثری به مردم کشورش اعتراف میکند. در چنین موقعیتی بدون هیچگونه اما و اگری میتوان میان منافع ملی و اهداف «ترامپیستهای داخلی» رابطهای معکوس برقرار کرد.
انتهای پیام/