به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، هشت ماه پس از آغاز جنگ اوکراین، اکنون آشکار است که جنگ در اوکراین با اختلاف بسیار زیادی، مهمترین درگیری در اروپا از سال ۱۹۴۵ است؛ یک نقطه عطف در سطح جهانی که به خوبی میتوان از آن ترسیمی از تغییرات در آینده را مشاهده کرد. این جنگ فهرستی طولانی از سؤالات و چالشها را به همراه دارد. فراتر از خسارات عظیم جانی، اعم از جنگجویان و غیرنظامیان و دامنه نامفهوم خرابیهای مادی (که قبلاً صدها میلیارد دلار برآورد شده است که در آن روز به کار بازسازی عظیمی نیاز خواهد داشت)، میتوان آن را شاهد تغییر در جنبههای اساسی نظم جهانی قرن بیستویکم در نظر گرفت.
تشدید رقابت قدرتهای بزرگ
در سند استراتژی امنیت ملی جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده که در اکتبر منتشر شد، به وضوح بیان میشود که رقابت جهانی بین دو اردوگاه در حال شکلگیری است. چین و روسیه با ایران در یک طرف ظاهراً چالشی مشترک، هم برای هژمونی استراتژیک امریکا و هم برای ارزشهایی که زیربنای اتحاد غربی هستند، ایجاد میکنند. آنها خود را مخالف نظام هژمونمحوری که دولت بایدن برخلاف دولت ترامپ مایل به آن است، معرفی میکنند. در میان دیگر ابزارهای مخالفان غرب، سازمان همکاری شانگهای که اخیراً ایران به آن ملحق شده است، بهعنوان یک مجمع جایگزین برای نظم موجود ظاهر میشود. اگرچه هند و کشورهای آسیای مرکزی نیز به آن ملحق شدهاند که لزوماً مایل به انجام دستور پوتین و شی جین پینگ نیستند، اما در هر صورت باید توجه داشت که بسیاری از کشورهای جهان سوم احساس خشم غرب از حمله به اوکراین را ندارند و از بیانیههای ضد روسیه و آرای سازمان ملل دوری میکنند.
بیداری مجدد نگرانیهای امنیتی و نظامی در غرب
چندی پیش یک محقق اسرائیلی در کتاب خود ادعا کرد سه بلای دیرینه، وجود انسان را دربر گرفته است: قحطی، طاعون و جنگها که عمدتاً متعلق به گذشته است، اما اکنون ثابت شد این وضعیت متعلق به گذشته نیست، بلکه جنگ ویرانگر اوکراین باعث شد سه بلای دیرینه، بار دیگر در رأس بلاهای انسان قرار گیرد. اکنون بسیاری از کشورهای جهان با مشکل تأمین غلات و گندم مواجه هستند، مسأله استفاده از سلاح هستهای یکی از گزینههای روی میز است و انواع و اقسام بیماریها وجود دارد.
پیامدهای این وضعیت چشمگیر است. حتی اگر تبدیل آن به تصمیمات سیاسی در مورد بودجه و دستورات جنگ همیشه آسان نباشد، اما تأثیرات زیادی بر کشورها خواهد گذاشت. برای مثال دولت جدید آلمان بودجه دفاعی خود را ۱۰۰ میلیارد دلار افزایش داده است. ازسوی دیگر سوئد و فنلاند در حال پیوستن به ناتو هستند و مقادیر زیادی سلاح و پول به اوکراین سرازیر میشود. اینها نشانههایی از تغییر عمیق در برداشتها هستند، حتی اگر وارد کردن مستقیم نیروها برای نبرد در اوکراین، در دستور کار نباشد.
آشفتگی در بازار انرژی
در بازار انرژی تا همین اواخر، خوشبینی نسبت به تغییر از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر در چند دهه آینده وجود داشت و انتظار میرفت به دلیل نوآوریهای تکنولوژیک نفت و گاز ارزانتر شود. اکنون جنگ، تحریمها، تنشهای آشکار و پنهان روسیه علیه عرضه گاز به اروپا و اخیراً تصمیم روسیه برای کنارهگیری از توافق برای اجازه صادرات غلات از بنادر اوکراین که بعداً لغو شد، همگی با هم ترکیب میشوند تا واقعیتی جدید تولید کنند. ترس از «زمستان سرد» در اروپا و کمبود انرژی در سطح جهان، فشارهای تورمی ایجاد میکند و قیمت سایر کالاها را افزایش خواهد داد.
تأثیر جنگ اوکراین بر امنیت ملی اسرائیل
۱.مهاجرت یهودیان
عنصری که از منظر ملی و صهیونیستی بسیار حائزاهمیت است، افزایش چشمگیر تعداد افرادی است که در مواجهه با خطر و محرومیت، از اوکراین و روسیه مهاجرت کردند. بیش از ۱۳هزار نفر از اوکراین از فوریه به فلسطین اشغالی وارد شدهاند و تقریباً در میان میلیونها پناهنده جنگی، یهودیان تنها به دنبال خانه امن بودهاند. (در بین این افراد ممکن است کسانی باشند که صرفاً یک مادربزرگ یهودی داشته باشند.) یک جریان روبه رشد پیوسته از روسیه میآید، زیرا شرایط اجتماعی و اقتصادی رو به وخامت است و بسیج نسبی عمومی اعلام شده است. این ممکن است یکی از دلایل اقدامات انجام شده علیه آژانس یهود در روسیه بوده است. وزارت مهاجرت اسرائیل گزارش داد در طول پنج ماهه اول جنگ، نزدیک به ۱۹هزار درخواست مهاجرت از روسیه دریافت کرده که در مقایسه با مدت مشابه در سال ۲۰۲۱ بیش از چهار برابر شده است.
۲. بعد دیپلماتیک
جنگ البته فقط در چند هفته اول فرصتی نادر و در واقع بیسابقه برای نفتالی بنت، نخستوزیر وقت اسرائیل ایجاد کرد تا خود را بهعنوان میانجی یا دستکم بیطرف قرار دهد تا توجه جهانیان را به خود جلب کند. اسرائیل نیاز به باز نگه داشتن کانالهای ارتباطی با هر دو طرف نزاع دارد. فعالیت مستمر اسرائیل در سوریه بهعنوان بخشی از راهبرد جنگ در بین جنگها، مستلزم تماس دائمی برای رفع منازعه با نیروی هوایی روسیه است، در حالی که اسرائیل نیز مایل بود در این جنگ به اوکراین کمک کند.
انگیزهها و ملاحظات اسرائیل تا حدی در واشنگتن و مسکو درک شد، اگرچه زلنسکی تا همین اواخر، آشکارا از امتناع اسرائیل از تأمین سلاحهای مرگبار به کشورش انتقاد میکرد. پشتیبانی به اقلام دفاعی مانند کلاه ایمنی و کمکهای بشردوستانه به استقرار یک بیمارستان صحرایی اسرائیل محدود بود و اخیراً به اشتراک اطلاعات نیز تعمیم داده شده است.
صادرات نظامی و همکاری امنیتی رو به رشد
در همین حال صنایع نظامی-صنعتی یکی دیگر از بخشهای مهم داراییها و منابع استراتژیک اسرائیل نیز به طور چشمگیری تحتتأثیر جنگ قرار گرفته است. این امر در سطح جهانی، از جمله از نظر اقتصادی به دلیل تغییر احساس تهدید در غرب، به اوج خود رسیده است. صنایع دفاعی اسرائیل که کمکی ضروری، هم به برتری کیفی ارتش اسرائیل و هم در اقتصاد ملی میکند، از زمان شروع جنگ به طور قابل توجهی رشد داشته است.
در جریان سفر نخستوزیر لاپید به برلین، گزینه قرارداد با آلمان برای فروش سامانه دفاع موشکی آرو۳ اسرائیل به ارزش بیش از ۲ میلیارد دلار روی میز گذاشته شد. این بخشی از یک الگوی گستردهتر است که احتمالاً صادرات نظامی اسرائیل را به کشورهای پیشرو از جمله ایالاتمتحده و غیره به مرز ۱۵ میلیارد دلار در سال میرساند.
تقاضا برای انرژی
افزایش شدید هزینههای نفت و گاز و ترس از زمستان سرد در اروپا، تأثیری تقریباً فوری بر موقعیت اسرائیل بهعنوان صادرکننده انرژی (هرچند جزئی) داشت. راههای صادرات انرژی به اروپا بر اساس ترتیبات موجود مانند توافق سهجانبه اتحادیه اروپا- مصر-اسرائیل برای استفاده از تسهیلات نقدینگی مصر اهمیت پیدا کرده است.
همین امر در مورد پویایی داخلی لبنان که منجر به امضای مبادله موازینامهها بر سر تعیین مرزهای دریایی با اسرائیل شد، صادق است. امتیاز اسرائیل به جای تسلیم شدن در برابر تهدیدهای حزبالله، نشاندهنده نیاز به رساندن سریع گاز به بازارها بود. اسرائیل به نیازهای ایالات متحده و فرانسه پاسخ داد و شرکتهای استخراجکننده گاز را قادر ساخت در محل باقی بمانند و استخراج گاز در میدان کاریش را آغاز کنند.
جنگ و چالش هستهای ایران
پیامدهای جنگ اوکراین، دولتمردان ایران را به این جمعبندی رسانده که اکنون زمان امتیازگیری از غرب است و با توجه به بحران انرژی، میتوانند از غرب امتیازهای بیشتری بگیرند.
در ابتدا به نظر میرسید غرب «خصوصاً فرانسه و همچنین بازیگران کلیدی دولت بایدن» با پیشنهادات ایران موافقت خواهند کرد و این کشورها به دلیل بحران انرژی به سمت اتخاذ موضع سازگارتر در قبال ایران هدایت میشوند تا نفت تهران را به بازارها بازگرداند و به کاهش قیمتها کمک کنند. این ممکن است یک محاسبه بسیار کوتهبینانه باشد، هر چه باشد ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای که با بازدارندگی نظامی تقویت شده است، میتواند در آیندهای نهچندان دور نظم جهانی انرژی را از بین ببرد و شرایط و قیمتها را به همسایگان خود در خلیجفارس و کشورهای حاشیه خلیج فارس دیکته کند؛ اما زمانی که اعتراضات در مورد افزایش قیمت بنزین در ایالاتمتحده گسترش یافت، بر اولویتهای بایدن تأثیر گذاشت. ایران نیز به نوبه خود، این نقطه ضعف را شناسایی کرده و به دنبال استفاده از آن در میز مذاکره بود.
غرب برای اسیر نشدن در پیشنهادات ایرانیها اعتراضات در داخل را کلید زد و به دنبال دوقطبیسازی و ایجاد جنگ داخلی در ایران است که بتواند از ایران امتیازات بیشتری بگیرد؛ هرچند ایران ممکن است پاسخ منطقهای دهد. اسرائیل در این راستا اقداماتی انجام داد از جمله سفر رئیس جمهور رژیم صهیونیستی، اسحاق هرتزوگ به واشنگتن در ۲۶ اکتبرتا دیدار با شولتز صدراعظم آلمان، مکرون و رهبر بریتانیا تا آنها را متقاعد کند که انتخاب آنها باید در رویارویی با ایران باشد.
با توجه به اینکه تلاش برای دستیابی به توافق تا پس از انتخابات کنگره امریکا (۸ نوامبر) از سر گرفته نخواهد شد، این امر به معنای آن است که رفتار فعلی ایران بخشی از بحث عمومی و سیاسی در ایالاتمتحده خواهد بود. توافق هستهای بد با ایران بهایی نیست که باید پرداخت شود تا راه را برای تلاش اصلی علیه روسیه و چین باز کند. این یک «بمب کنار جاده» است که میتواند برای سالهای آینده به منافع غرب آسیب جدی وارد کرده و به رقبای آن خدمت کند و فرصتی برای ایران است در جهت تسلط بر گرههای کلیدی در منطقهای با اهمیت استراتژیک، زیر چتر تهدید هستهای و در میان خرابکاریهای گسترده ناشی از صادرات انرژی و به روسیه و چین نیز اهرمهای عمدهای در سطح جهانی میدهد.
مدیریت ریسکها
به ناچار موضع اسرائیل که بر تهدید ایران و پیامدهای حمایت ایران از روسیه متمرکز است، (از جمله تبادل اطلاعات با کییف) به معنای وخامت بیشتر در روابط با پوتین است، اما در هر صورت به سختی میتوان از این امر اجتناب کرد. علاوه بر انتظارات دولت بایدن، جریان اصلی هر دو حزب در کنگره و رهبران اروپایی، اسرائیل باید از نگرش یهودیان امریکایی نیز آگاه باشد که در حال حاضر قویاً از اوکراین حمایت میکنند (با وجود تاریخ بسیار ناخوشایند ملیگرایی اوکراین و آن نگرش نسبت به یهودیان).دوستان اسرائیل در هر دو طرف راهروی سیاسی در واشنگتن، شروع به انتقاد از پاسخ بسیار نرم اسرائیل به رفتار روسیه کردهاند. با این حال مدیریت سنجیده خطرات مربوط به ارائه تسلیحات مرگبار به اوکراین نیازمند احتیاط است. همچنین لازم است برخی کانالهای ارتباطی با مسکو با وجود تمام اتفاقات رخ داده، حفظ شود؛ با در نظر گرفتن اینکه قدرتهای غربی نیز همین کار را میکنند.
در سوریه، اسرائیل باید بیش از گذشته با روسها تعامل داشته باشد. اگر تنشها بین روسیه و اسرائیل بیشتر شود، این به نفع ایران خواهد بود و ایران میتواند از این فرصت پیش آمده نهایت استفاده را ببرد.جایگاه بینالمللی و منطقهای رژیم صهیونیستی و سیاست ایران روی ارتباط نزدیکتر با روسیه تأثیر میگذارد و این ممکن است به اشتباهی پرهزینه برای اسرائیل تبدیل شود؛ اشتباهی که افقهای جدیدی را در تبادل اطلاعات، دیپلماسی و دفاع روی اسرائیل میگشاید و با این حال جنبههای خطرناکی نیز در این وضعیت وجود دارد که ممکن است به گسترش نبرد در منطقه غرب آسیا دامن بزند.
منبع: روزنامه ایران
پایان پیام/