اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

مجله فارس پلاس

ما با صادرات «کپر» پول درمی‌آوریم

تعدادی از جوانان روستایی با عنوان گروه «توپ» با ایده‌ای خلاقانه یک فرهنگ را تبدیل به منبع کاری نو و درآمدزایی کرده‌اند. آنان نی‌های بیابان را رج به رج گره می‌زنند و با ساخت کپر، برای اهالی روستایشان در کویر اشتغال‌زایی کرده‌اند.

ما با صادرات «کپر» پول درمی‌آوریم

مجله فاس پلاس؛ علی جواهری: دستان پینه بسته‌شان حکایت از کار طاقت‌فرسایی دارد که شبانه روز به آن مشغول‌اند. جوانانی که هیچ ابایی از کار سخت ندارند با داس به پیکار نی‌ها می‌روند؛ نی‌هایی که هرکدامشان به‌قاعده چند برابر قدشان است. اما این تمام ماجرای گروهشان نیست؛ تعدادی از جوانان روستایی با عنوان گروه «توپ» با ایده خلاقانه یک فرهنگ را تبدیل به منبع کاری نو و درآمدزایی کرده‌اند. آنان بی‌وقفه کار می‌کنند و نی‌های بیابان را رج به رج گره می‌زنند و با ساخت کپر، برای اهالی روستایشان در کویر اشتغال‌زایی کرده‌اند.

«منصور رمچ زاده» صاحب این ایده ناب و مسئول گروه توپ از اهالی شهرستان قلعه گنج و روستای «تگک» است. او که سالها طعم تلخ بیکاری را چشیده درباره ایده تولید و ساخت کپر و کارآفرینی با آن می‌گوید: «گاهی وقت‌ها آن چیزی که به دنبالش می‌گردیم تا با آن کاری دست و پا کنیم در نزدیکی ماست؛ ولی توجهی به آن نداریم.» پای صحبت‌های این کارآفرین که موفق شده برای بیش از 80 نفر مستقیم و غیرمستقیم کارآفرینی کند نشستیم تا برایمان از رمزهای کار و کامیابی‌هایش بگوید.

سوءاستفاده‌هایی که از روستاییان می‌شود

تنها یک ایده خوب می‌تواند روند زندگی را تغییر دهد. خلاقیتی که وقتی با عزمی راسخ یکی می‌شود کار را می‌آفریند و افرادی به این نقطه می‌رسند که در برابر تمام چیزهایی که در برابر و اطرافشان می‌گذرد به‌راحتی عبور نمی‌کنند و در تلاش هستند اتفاقات بزرگی را در زندگی خود رقم بزنند. رمچ زاده می‌گوید: «ساخت کپر خیلی ایده متفاوتی نیست. چون مصالح ساخت آن در مناطق کویری یافت می‌شود و نحوه ساختش از نسل‌های گذشته به ما رسیده است. اما چیزی که ایده ما را متمایز می‌کند طراحی متفاوت سازه و جایگزینی کپر به جای آلاچیق است. معمولاً ساخت یک آلاچیق چند برابر یک کپر هزینه دارد و سازه آلاچیق بسیار سنگین است.»

اما این تمام ماجرای تشکیل گروه توپ نیست؛ بلکه حکایتی پرماجرا دارد از سوءاستفاده از سادگی روستاییان و گرفتاری‌های متعدد: «برخی افراد سودجو موضوعی را که گفتم متوجه شده بودند و افرادی را از روستاها به شهرهایشان می‌بردند و بعد از کلی کار کشیدن از آن‌ها با حداقل دستمزد که فقط برای گذران زندگی‌شان کافی بود رهایشان می‌کردند. روستایی‌ها هم‌دست از پا درازتر برمی‌گشتند و دوباره بیکاری و فقر را باید تحمل می‌کردند.»

یک فکر بکر کافی است

همیشه یک ایده خوب موفقیت را شکل می‌دهد و گاهی ایده هر روز جلوی چشمانمان قرار دارد و ما نمی‌بینیم: «آن زمان به شدت دنبال کار می‌گشتم و به هر دری می‌زدم نمی‌توانستم کار خوبی پیدا کنم. مجبور بودم برای پیدا کردن کار پیاده به شهر بروم. ناامید شده بودم که چند نفر از اقواممان که برای ساخت آلاچیق کپری به شمال کشور رفته بودند به روستا برگشتند. صاحب‌کار بعد از اینکه پروژه را به اتمام رسانده بود به آنان هیچ حقوقی نداده و کلی بدهکارشان کرده بود. وقتی شرایطشان را دیدم خیلی ناراحت شدم. یک‌دفعه یک فکر بکر به سرم زد و به آنان گفتم: چرا نمی‌آیید خودمان چنین کاری را انجام دهیم و برای جاهای مختلف کپر آلاچیقی بسازیم؟ آنان هم گفتند: نمی‌شود. چون سرمایه نداریم. مشتری از کجا بیاوریم؟ گفتم: شما پایه کار باشید. من همه‌چیز را درست می‌کنم. آن‌وقت با هم دست دادیم و قرار گذاشتیم که باهم کار کنیم.»

نخستین کارمان ساخت هتل کپری بود

«فردای آن روز به شهر رفتم و متوجه شدم در شهر دارند یک هتل کپری می‌سازند. به آنجا رفتم. هنوز هیچ کاری انجام نشده بود. صاحبان هتل داشتند طرح‌های اولیه را می‌دادند. جلو رفتم و خودم را معرفی کردم و گفتم می‌توانم در ساخت هتل به آن‌ها کمک کنم. آن‌ها که با افراد دیگری کار را بسته بودند پذیرفتند که ما هم کنار آن‌ها کار کنیم تا کار سرعت بیشتری پیدا کند. وقتی به روستا آمدم و خبر کار جدید را به دوستان و اقوام دادم خیلی خوشحال شدند. همگی فردای آن روز به محل کار رفتیم و نخستین کار گروهی‌مان را شروع کردیم. پروژه که تمام شد هرکدام حقوق خوبی گرفتیم و این‌گونه سرمایه اولیه کارمان جور شد. رفته‌رفته ایده‌های متفاوتمان در کار ساخت کپر در شهر پیچید و سفارش‌هایی از شهرهای مختلف گرفتیم. البته تبلیغات در فضای مجازی هم بسیار مؤثر است. نحوه کار ما این‌گونه است که مواد اولیه را از منطقه خودمان تهیه می‌کنیم و به شهرهای مختلف می‌بریم و در آنجا برایشان با حداقل قیمت یک کپر آلاچیق فوق‌العاده می‌سازیم که مثل یک اتاق است.»

ساخت مدرسه در مناطق محروم

ماجراهای زیادی پشت ایده این جوانان و گروه توپ وجود دارد که پایه اکثر آن‌ها خیرخواهی است و باعث برکت کارشان می‌شود: «یادم می‌آید یک گروه خیر می‌خواست در روستایی که امکانات آموزشی نداشت مدرسه بسازد. مسئولشان دنبال کارگر و بنا در روستای ما می‌گشت. به او گفتم: من هزینه شما را در ساخت مدرسه به حداقل می‌رسانم و سازه‌هایی را برایتان می‌سازم که مقاومت و سازگاری بیشتری با جغرافیای منطقه داشته باشد. وقتی به او گفتم سازه کپری می‌سازم مقاومت کرد. ولی ما می‌خواستیم رایگان برایشان کار کنیم. وقتی این موضوع را مطرح کردم اجازه داد یک سازه نمونه برایش بسازم. دیواره کپر را با سنگ‌هایی که از کوه جمع کرده بودیم درست کردم و سقف آن را با نی طوری پوشاندم که به هیچ عنوان آب به آن نفوذ نکند و حتی در برابر شدیدترین باد هم مقاومت دارد. از شانس ما، بعد از اتمام کارمان باد و باران شدید گرفت و آن خیر داخل اتاق کپری هیچ چیزی احساس نکرد. می‌شد خوشحالی را در چشمانش دید. گفتم: من بچه اینجا هستم و در این کپرها بزرگ شده‌ام. گاهی باران و باد زندگی‌مان را می‌برد و ما مجبور بودیم در بدبختی تمام زندگی کنیم. همین سختی باعث شد که به این فن ساخت کپر دست پیدا کنیم. چون زندگی‌مان نباید با یک باد و باران از جایش تکان بخورد. این چیزی که اکنون شما از آن لذت می‌برید حاصل زجری است که این مردم کشیده‌اند. آنجا بود که کل مدرسه را کپری اما محکم ساختیم.»

زندگی در کپر یک فرهنگ است

واژه‌های کپر و کپرنشینی و ارتباط دادن آن‌ها با فقر بسیار اشتباه است. چون زندگی در سازه کپری یک فرهنگ در مناطق جنوب و کویری محسوب می‌شود؛ موضوعی که رمچ زاده درباره‌اش توضیح می‌دهد: «زندگی در کپر در روستاها و مناطق کویری یک فرهنگ است. اهالی خیلی راحت در آن زندگی می‌کنند و حتی مردم در حیاط خانه‌شان سازه کپری می‌سازند. این‌گونه عمدتاً زمان زیادی را در کپر زندگی می‌کنند. حتی مسئولان محلی و استانی هم در خانه‌هایشان کپر دارند و به‌عنوان آلاچیق از آن استفاده می‌کنند. این فرهنگ توسط عشایر و بومی‌های منطقه رایج شده است و سازه کپر سازگاری بسیار بالایی با شرایط جغرافیایی محدوده ما دارد. البته فقرا هم از آن استفاده می‌کنند. چون سازه آن در منطقه به‌راحتی پیدا می‌شود و خیلی ارزان می‌توانند برای خودشان سرپناهی درست کنند.»

همه مشغول کار هستیم

گروه توپ به‌طور مستقیم و غیرمستقیم تمام اهالی روستای رمچ را که زمانی مجبور بودند برای امرار معاش به بیرون روستا بروند مشغول به کار کرده است. فعالیت‌های اقتصادی این گروه خلاق توانسته بیش از 80 نفر را مستقیم مشغول به کار و از مهاجرت کل روستا به شهر جلوگیری کند. «عیسی منتظری» یکی از اعضای گروه می‌گوید: «از بیکاری نمی‌دانستم چه‌کار باید انجام دهم. چوپانی برای دیگران هم فایده ندارد؛ چون نه حقوق خوبی می‌دهند و نه حمایت درستی از چوپان می‌کنند. برای کارهای دیگر هم که بیرون از روستا می‌رویم حقمان را می‌خورند و هزار و یک گرفتاری برایمان پیش می‌آید. البته این موضوع کاملاً طبیعی است. ذات ما روستایی است و باید کسب‌وکارمان هم بر همین مبنا باشد. مسئولان که کار زیادی برای ایجاد شغل انجام نمی‌دهند. بچه‌های روستا هم سرمایه و اعتباری برای شروع کار ندارند. اما نمی‌شود دست روی دست گذاشت و باید کاری کرد. تنها باید با اتکا به همت خودمان کاری انجام دهیم. زمانی که آقای رمچ زاده پیشنهاد ساخت کپر را به من داد باورم نمی‌شد بتوانیم با ساخت خانه‌هایی که در آن زندگی می‌کنیم شغل داشته باشیم. ولی نخستین سفارش را که گرفتیم همه‌چیز رنگ تازه به خود گرفت.»

برای موفقیت باید تلاش کرد

تک‌تک اعضای گروه توپ از کاری که انجام می‌دهند رضایت کامل دارند؛ این را می‌توان از صحبت‌هایشان به‌روشنی متوجه شد. «پرویز مرادی» یکی دیگر از اعضاست. او می‌گوید: «خدا را شکر می‌کنم که توانستیم کاری برای خودمان و روستایمان انجام دهیم. برای موفقیت در هر کار باید تلاش کرد. ما هم برای توسعه کارمان بی‌وقفه کار می‌کنیم و با ایده‌های خلاقانه کارهای جدید ارائه می‌دهیم. با اینکه کارمان را تازه شروع کرده‌ایم نتیجه رضایت بخشی داشته است و امیدوارم بتوانیم برای افراد بیشتری اشتغال‌زایی کنیم.»

 

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول