روزنامه شرق گفتگویی با ویلیام بلین ریچاردسون سوم، سیاستمدار دموکرات، دیپلمات و نویسنده ۷۲ساله آمریکایی انجام داده است.
نامش در میانه اخبار و حواشی مبادله ژائو ونگ و مسعود سلیمانی مطرح شد. گفته میشد با محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، دیدار و گفتوگو داشته است و این دیدارها در توافق بر سر این مبادله مؤثر بودهاند. محسن بهاروند، مدیرکل وقت آمریکای وزارت امور خارجه، اما آن زمان دیدار بیل ریچاردسون و ظریف را صرفا بخشی از روند عادی دیدارهای وزیر خارجه با سابقه ایران با مقامات سابق آمریکایی بر حسب آشناییهای قدیمی دانست و در ادامه تأکیدش بر اینکه مذاکرهای صورت نگرفته، سعی کرد نقش ریچاردسون را نیز تخفیف دهد. تکرار حضور نام او در زمان مبادله بعدی بین مایکل وایت و مجید طاهری، اما ماجرا را جدی کرد و این بار سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه، در پاسخ به خبرنگاران با تأیید دیدار دوباره دو طرف، دراینباره گفت ایران از تلاشهای انساندوستانه در این زمینه استقبال میکند تا نقش این دیپلمات بازنشسته از سوی ایران نیز رسما تأیید شود.
ریچاردسون که سابقه کار در وزارت خارجه هنری کیسینجر را دارد، بعد از ۱۴ سال نمایندگی کنگره آمریکا، در سال ۱۹۹۷ و در زمانی به سمت سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد منصوب شد که ظریف، سفیر نمایندگی ایران در این نهاد بود. او بعدتر در همان دولت بیل کلینتون، سمت وزارت انرژی را بر عهده گرفت و دو سال پس از پایان آن دولت، دوره هشتساله فرمانداری نیومکزیکو را شروع کرد.
مهمترین بخشهای این گفتگو در ادامه آمده است.
- من در آزادیهای اخیر ژائو ونگ و مایکل وایت نقش داشتم. اینها تنها آزادیهایی نیستند که من در آنها نقش داشتهام یا دارم رویشان کار میکنم. مرکز من به نام «مرکز ریچاردسون برای تعامل جهانی»، برای آزادی زندانیهای سیاسی و گروگانها در سراسر جهان مذاکره میکند. این تنها سازمانی است که این کار را میکند؛ تنها جایی که خانوادهها میتوانند برای کمکگرفتن سراغش بروند. ما این کار را به نمایندگی از طرف خانوادهها انجام میدهیم؛ بدون هزینهای برای آنها. ما با هیچ دولتی کار نمیکنیم؛ گرچه گاهی با آنها هماهنگی میکنیم.
- من در دوران کاریام بهعنوان سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، وزیر انرژی ایالات متحده، نماینده کنگره آمریکا و فرماندار، دوستان و ارتباطات زیادی ساختهام. یکی از درسهایی که گرفتهام، این است که با آدمها با احترام رفتار کنم. حتی وقتی تقریبا درباره همه چیز اختلاف داریم، باز جاهایی هست که در آن بتوانیم تغییری ملموس ایجاد کنیم؛ مسائل انسانی، زندانیها، بهخصوص وقتی یک همهگیری جهانی دارد در دنیا ویرانی به بار میآورد.
- من در طول سالها با ظریف، وزیر خارجه ایران، دیدارهایی داشتهام. همیشه با او صادق و صریح بودهام و به باورم او هم با من صادق و صریح بوده است. همینطور با سفیر ایران در سازمان ملل متحد، مجید تختروانچی. وقتی بدون تظاهر و با احترام برخورد کنی، همیشه میتوانی راهی پیدا کنی که با هم کارها و تغییرات ملموس را به نتیجه برسانیم.
- در طول بحثهایم با مقامات ایرانی، مجموعهای از موضوعات انساندوستانه را به بحث گذاشتیم؛ نه فقط زندانیان. چالشهایی انسانی هست که الان ایران با آنها مواجه است؛ دسترسی به امکانات دارویی، خواه مربوط به کووید۱۹ یا برای درمان سرطان کودکان؛ چیزهایی که خارج از محدوده تحریمها هستند و نباید با ممنوعیتهای سیاستگذاریها محدود شوند.
- مرکز من یک نهاد آمریکایی است و ازاینرو همواره قواعد و ممنوعیتهای اعمالشده از سوی قوانین ایالات متحده را رعایت میکنیم.
- من برای دولت ایالات متحده کار نمیکنم و در نتیجه اطلاعی از دامنه یا محتوای بحثهای آنها، مستقیم یا غیرمستقیم، با ایران ندارم.
- من باور دارم این حرکتهای انساندوستانه متقابل میتوانند و باید بهعنوان قدمهای مثبت به کار گرفته شوند. باید به ایجاد اعتماد و نیز حرکتی مثبت در روابط کمک کنند. متأسفانه به نظر نمیرسد این دو آزادی اخیر که من چنان سخت برایشان کار کردم، برای آن هدف بلندمدتتر به کار گرفته شده باشند.تعامل همیشه مهم است اما در شرایط بحرانی بهطور خاصی اهمیت دارد. اغلب غریزه دولتها این است که وقتی بحران میرسد، از هم فاصله بگیرند. سفرا را فرامیخوانیم و گفتوگو را متوقف میکنیم. این اشتباه است. موقعیتهای بحران درست زمانی هستند که در آنها تعامل بیشترین اهمیت را دارد.
- من عضو کارزار جو بایدن نیستم و نمیتوانم از طرف او حرف بزنم. با توجه به سابقه و تجربه بایدن، مشخص است که دید او به دنیا با رئیسجمهور ترامپ متفاوت است. فکر نمیکنم معنایش این باشد که روابط ایالات متحده و ایران ناگهان آسان میشوند. این دو کشور مدتهاست در تقابل هستند و فاصلههای بینشان واقعی است.
انتهای پیام/