به گزارش خبرگزاری فارس، چهارمین دوره جایزه جلال آلاحمد، در حالی چهارمین دوره خود را سپری کرد که اعطای جایزه اول به داستان و رمان، مسرتبخشترین خبر این جشنواره در عمر کوتاه و چهارساله این جایزه بود؛ چرا که این جایزه در سه دوره گذشته به هیچ یک از نویسندگان کشورمان نرسیده بود و آنان مدتها بود که با نگاه حسرتبار خود، اخبار این جایزه گرانقیمت ملی را تعقیب میکردند. امسال این رمان چند جلدی «جاده جنگ» نوشته منصور انوری بود که توانست نظر هیئت داوران بخش داستان را به خود جلب کند و نویسنده را در صدر بنشاند. البته حمیدرضا توکلی هم با کتاب «از اشارتهای دریا» به عنوان برگزیده بخش نقد ادبی انتخاب و برنده جایزه 110 سکهای این بخش شد.
این در حالی است که هیأت داوران اولین دوره جایزه جلال آلاحمد در سال 87، هیچ نویسندهای را به عنوان برگزیده نخست معرفی نکرده و تنها به تقدیر از 5 نفری اکتفا کرد که در میان آنها، نام یوسف علیخانی و فیروز زنوزی جلالی دو داستاننویس مطرح کشورمان هم به چشم میخورد و آنها جایزه 25 سکهای را به خانه برده بودند.
دوره دوم، اما داستاننویسان همین سهم اندک و نصیب مختصر را هم نداشتند و نتوانستند جایزهای ولو در حد تقدیر نصیب خود کنند. آنها در این دوره که در سال 88 برگزار شد، تنها به تماشای اهدای جایزه 110 سکهای به کتاب «دا» نشستند و شاید بخشی از حرف و حدیثهای موجود درباره ارزشهای این کتاب از همانجا شکل گرفت. دا در آن دوره موفق شد جایزه بخش مستندنگاری جایزه جلال را بگیرد و سه نویسنده دیگر، جایزه 55 سکهای نقد ادبی را مال خود کردند.
دوره سوم هم دوره حسرت اهالی داستان بود. در حالی که آثاری مانند «تالار پذیرایی پایتخت» نوشته محمدعلی گودینی، «آفتابپرست نازنین» نوشته محمدرضا کاتب، «نقره دختر دریای کابل» نوشته حمیرا قادری، «روز گراز و مرد تشویش همیشه» هر دو از زندهیاد محمد ایوبی، «مامور» نوشته علی موذنی، «به هادس خوش آمدید» به قلم بلقیس سلیمانی، «نامیرا» نوشته صادق کرمیار، «شمایل تاریک کاخها» نوشته حسین سناپور، «حوریه» اثر مرتضی فخری، «دعوت به ماوراء» نوشته تورج زاهدی، «ویران» کاری از ابوتراب خسروی و «نوشیدن مه در باغ نارنج» به قلم مرتضی کربلاییلو، توانسته بودند به بخش پایانی راه یابند، هیچ کدام شایسته اعطای جایزه نخست تشخیص داده نشدند و این موضوع حتی در سخنان صادق کرمیار، نویسنده رمان خواندنی «نامیرا» در مراسم پایانی سومین دوره جایزه جلال انعکاس یافت.
اما در این دوره، سرانجام به 4 سال انتظار و حسرت پایان داده شد و کتابی در حوزه داستان جایزه گرفت که پیش از این، کمتر نامی از آن شنیده بودیم؛ اثری از حوزه هنری و سوره مهر که جلدهای بعد از پنجم را هم نویسنده در دست نگارش دارد.
جایزه جلال آلاحمد، یگانه جشنوارهای نبود که به کتاب «دا» جایزه داد. این اثر، از سوی کتاب سال جمهوری اسلامی نیز تحسین شد. جوایز دیگری اعم از خصوصی و دولتی به این کتاب و راوی و نویسندهاش رسید، اما مهم این بود که جایزهای به ارزش 110 سکه به یک کتاب و نویسندهاش داده شود. این جایزه در مقایسه با تمام جوایز دیگر، نه تنها اعتبار خوب و قابل قبولی دارد، بلکه جایزه میلیونی آن میتواند زندگی یک نویسنده را دچار تحول کند و این همان چیزی است که نویسندگان ما همواره در پیاش بودهاند تا تمام ناکامیها، نامرادیها و شوربختیهای خود را در جهان نوشتن به نحوی جبران کنند و قدری بیدغدغه به زندگی هنری و زیست شخصی خود بپردازند.
اما این بحث ممکن است صرفا از دیدگاه فردی نویسندگان مطرح شود. آنها میخواهند به زندگی خود رونق بخشند؛ پس نباید نفعی به فرهنگ و ادبیات کشور ما برسد. جواب این سئوال، منفی است. مادامی که نویسندگان ما بتوانند بدون دغدغهمندی و نگرانی از مسائلی مانند داشتن شغل، در اختیار داشتن سرپناه و مسکن شخصی یا سایر گرفتاریهای فردی، اثری بنویسند و آن را به دست نشر بسپارند، بخش عمدهای از کتابسازیهای رایج در عرصه کتاب از بین خواهد رفت؛ چرا که انگیزه اصلی آن دسته از کسانی که وارد این حیطهها میشوند، صرفنظر از توان و قدرت حرفهای و قلمی، به دست آوردن حقالتألیف و باز کردن گرههای مالی خودشان است. این موضوع، حتی برخی از نامداران عرصه قلم را نیز گرفتار خود کرده و آنان را از پدید آوردن آثار فاخر و خواندنی دور کرده است.
به همین دلیل، چنانچه جوایز ارزشمندی در عرصه قصه، داستان و رمان به نویسندگان پیشرو داده شود، دیگران به جای رقابت بر سر کتابسازی، انگیزه مییابند تا در این مسابقه پراعتبار شرکت کنند. اعطای جایزه به نویسندگان از سوی جوایزی مانند جلال آلاحمد، اگر تکرارشونده باشند، میتوانند نهال امید را در برهوت داستان و رمان بکارند و نویسندگان را به تولید آثار فاخر دعوت کنند. در این مسیر، جشنوارههایی مانند داستان انقلاب نیز ـ که سال گذشته حدود 500 میلیون ریال به چند نویسنده جایزه داد ـ میتوانند به رونق داستاننویسی در کشور ما بیفزایند. البته باید به این نکته توجه داشت که داستان انقلاب، تلاش کرده در سه دوره گذشته خود لزوماً در تمام رتبههای پیشبینی شده جایزه بدهد و از بیان جمله «در این بخش، هیچ اثری شایسته انتخاب تشخیص داده نشد» پرهیز کند.
با تمام این اوصاف، باید توجه داشت که عرصه داستاننویسی در کشور ما، با وجود وارداتی بودن این قالب، هنوز جوان است و اشتباه در برنامهریزی خواهد توانست نسلی تربیت کند که صرفاً آثار جشنوارهپسند مینویسند! بنابراین، باید مراقب بود که نه از این سوی بام بیفتیم و نه از آن طرفش! به داستان، آنچه حق آن است بدهیم؛ نه کم و نه بیش. نه این همه اهل قلم زحمتکش حوزه داستان و رمان را از رقابت دلسرد نکنیم و نه اینکه نیروهایی صرفاً جشنوارهگرا تحویل جامعه ادبی بدهیم.
انتهای پیام/و
یادداشت/
اهدای جایزه گرانقیمت جلال و تحرک تازه در جهان داستان
خبرگزاری فارس: جایزه جلال آلاحمد، پس از 3 دوره سرانجام به آثار داستانی روی خوش نشان داد تا با اهدای این جایزه گرانقیمت، شاهد تحرک تازهای در جهان داستان باشیم.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
تازه های کتاب