یکی از مهمترین مواردی که در توزیع نیم درصد بودجه قرآنی باید مورد توجه متصدیان امر قرار بگیرد، تقسیم عادلانه این بودجه در بین آحاد ملت مسلمان ایران است.
نکته مورد توجه در این رابطه تعیین سرانه بودجه توسعه آموزش عمومی و تبلیغ و ترویج قرآن است که نزدیک به 90 درصد، نیم درصد بودجه قرآنی را به خود اختصاص داده است.
بر اساس ماده 2 دستورالعمل اجرایی سیاستها و اولویتهای هزینه اعتبار اجرای منشور توسعه فرهنگ قرآنی در سال 1390، توسعه و تحول برنامههای آموزش عمومی قرآن کشور، حمایت از توسعه و تجهیز فضاهای آموزش عمومی قرآن، تربیت و ارتقای سرمایه انسانی آموزش عمومی قرآن، اجرای طرح ملی حفظ قرآن کریم، حمایت از تولید و عرضه آثار و محصولات قرآنی، توسعه فعالیتهای قرآنی در فضای مجازی و فناوریهای ارتباطی، حمایت از برگزاری مسابقات، نمایشگاهها، جشنوارهها، محافل و اعزامهای تبلیغی ترویجی قرآنی، حمایت از فرهنگسازی قرآنی در فضاها و اماکن عمومی ، حمایت از ارتقای جایگاه سرمایههای انسانی قرآنی کشور و فعالان قرآنی، حمایت از توسعه و توانمندسازی نهادهای قرآنی مردمی، تجهیز و توسعه مراکز تبلیغی ترویجی قرآنی دستگاههای اجرایی، حمایت از توسعه آموزشهای آزاد تخصصی تبلیغی ترویجی قرآنی و توسعه فعالیتهای فرهنگی قرآنی بینالمللی، برنامههای دو کلان برنامه توسعه آموزش عمومی قرآن و توسعه تبلیغ و ترویج قرآن را تشکیل میدهند.
با توجه به اینکه هدف از کلیه این فعالیتها تأثیرگذاری بر منش فردی و در نهایت اجتماعی است؛ تعیین سرانه قرآنی اهمیت بسیار مییابد، چرا که افراد هستند که اجتماعات را تشکیل میدهند و هر چه اجتماعات وسیعتر باشند نیاز به بودجه قرآنی بیشتری هم خواهند داشت.
شاید هنگامی که سخن از عدالت در توزیع بودجه قرآنی به میان میآید اذهان به سمت رعایت مساوات در آن معطوف شود، حال اینکه عدالت همیشه به معنای مساوات نیست؛ بلکه آنچه در عدالت، بیش از مساوات مطرح است توجه به ظرفیتهای موجود در بخش مورد نظر است.
پس تقسیم بودجه نیم درصد قرآنی بر اساس 31 استان و با توجه به تعداد شهرها و روستاها اشتباه خواهد بود.
همچنین در تبصره یک ماده واحده پیشنهادی تشکیل صندوق مشارکت توسعه فرهنگ قرآنی نیز آمده است: فعالیت صندوق منحصر در جذب و تقسیم منابع اعتباری به دستگاههای دولتی و عمومی و مؤسسات قرآنی مردمی برای اجرای برنامههای ملی و بینالمللی مصوب شورا توسعه فرهنگ قرآنی است.
سؤال مورد نظر در رابطه با این بند این است که جذب و تقسیم منابع اعتباری به دستگاههای دولتی و عمومی و مؤسسات قرآنی مردمی با چه ملاک و معیاری به آنها تعلق خواهد گرفت.
طبق اطلاعات نگارنده، هر یک از این دستگاهها با ارائه برنامههایی مقداری از بودجه قرآنی را به خود اختصاص دادهاند، اما باید توجه داشت که این عزیزان نیز در برنامهریزیهای خود باید به تعداد نفرات محل فعالیت خود نیز توجه داشته باشند.
با توجه به موارد مذکور به طور طبیعی استان و شهر تهران باید به عنوان محرومترین و مهمترین محدوده فرهنگی کشور در نظر گرفته شود؛ چرا که علاوه بر تعداد بالای جمعیت، مورد هجمه بیشتری از سوی دشمنان اسلام نیز قرار دارد و آمار تعداد مؤسسات قرآنی آن نیز با نفرات جمعیت آن متناسب نیست.
پس چنانچه جمعیت در اختصاص بودجه قرآنی لحاظ نشود، این شهر فقیرترین شهر فرهنگی باقی خواهد ماند.
نویسنده: مهدی خدایی
انتهای پیام/ک