به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، آن پیر خوش سیمای خوشسیرت، آغوش گشاده معنویت و اخلاق به روی جوانانی بود که دل در پی اسلام داشتند و از نشانهای آن سراغ میجستند. آن سید صالح نیکو خوی دست مهربان رحمت و مهربانی برسر دلدادگانی بود که در مکتب فضیلت پرتو میطلبیدند و در سلوک طریق عشق و پاکبازی راهنمایی میخواستند. آن آیت حق به حق آیتی هویدا از آئین راستین محمدی بود او آیتالله سیداسدالله مدنی بود.
این عالم عمر پربرکت را به تهذیب نفس گذرانده و در سر تا سر حیات طیب خویش الگوی عملی اخلاق و تجسم سیره نبوی بود به نماز میایستاد از سر تا پا جذب جمال حق میشد و عاشقانه با محبوب خویش سخن میگفت چون از قیامت میگفت چنان میگریست که گویی تمام عظمت قیامت را به دیده میبیند.
یکی از راویان میگوید: نیمههای شب بود که متوجه شدم از درون باغ صدای نالهای میآید نگریستم و دیدم شهید مدنی است او گریه میکرد و میگفت، خدایا من آمدهام، خدایا اگر تو به من نه بگویی و اگر تو مرا ترک کنی کیست که مرا دریابد غیر از تو مگر کسی را خواهم داشت؟ این عارف دل سوخته عشق آموخته است که هم جامه پرشکوه روحانیت تن او را آراسته است و هم جامه رزم و لباس سربازی برای دفاع از سرزمین اسلام را مخالف مروت و نقضکننده عدالت نداشته است.
همین پیر که خود نامداری در سلوک مردان علم آموخته و استادان علمآموز حوزه و خود صاحب شأن و منزلت صاحبان رساله و فتوات آن اندازه در مقام ولایت و در جذبه روح خدا غرق شده و خویشتن را در فروغ او گمشده و بینشان و نام مییابد که چون در نجف از او میخواهند رساله بنویسد در پاسخ میگوید ما تا مرجعی چون حضرت آیتاللهالعظمی خمینی داریم باید همه مروج چنین مرجعی باشیم.
شهید مدنی در آتش اشتیاق به شهادت جوانان عاشقی شیدا میسوخت، گاهی چون لب به سخن میگشود اشک امانش نمیداد و تلاطم روحش در پیش چشم دیگران هویدا میگشت و فضا از بوی عشق و نور اخلاص او آکنده میشد آن در گرانمایه خورشید جهانتابی بود که به حق بر نفوس مستعده میتابید و مرغ را قفس رستهای بود که در آبی آسمان به پرواز در میآمد.
او چشمهسار فضیلتی بود که در بستر زمان جریان داشت و اقیانوس بیکران ارادهای بود که به هنگام خروش بنیان کفر را بر میافکند.
سالشمار زندگی
1293 هجری شمسی – تولد در دهخوارقان (آذرشهر) آذربایجان
- فوت مادر در چهار سالگی و فوت پدر در شانزده سالگی
- طی آموزشهای مقدماتی در آذرشهر
- عزیمت به شهر مقدس قم و شرکت و حضور در حوزههای درسی
- فراگیری علوم اسلامی و دروس مقدماتی حوزه
- حضور در مجالس درس آیات عظام، آقای حجت کوه کمری، آقای سید محمدتقی خوانساری، آقا سید روحالله خمینی (رضوانالله علیهم) اخذ درجه اجتهاد از آیات حوزه علمیه قم
1331- هجرت به نجف اشرف جهت بهرهمندی از فیوضات بارگاه ملکوتی و تکمیل معارف
- بازگشت به زادگاه و قیام علیه مفاسد اجتماعی
- اقامه نماز عید فطر و ایراد خطبه در تپههای کنار آذرشهر
- احضار به استانداری تبریز و ابلاغ منع اقامت در آذرشهر
- حرکت به تهران و اقامت کوتاه مدت
- دستور آیتالله کاشانی به استاندار تبریز مبنی بر برگشت آیتالله مدنی به تبریز و تأکید بر استقبال از ایشان طی نامهای که به آیتالله حاج سید مهدی انگجی ارسال شد.
- ورود به تبریز و دیدار از آذرشهر با مراقبت ویژه نیروهای دولتی به تردد ایشان
- پیگیری مبارزات با مفاسد اجتماعی و اقتصادی و تقویت حرکتهای دینی و فرهنگی و مبارزه با بهائیت و اسرائیل غاصب
- فشار روزافزون و ایجاد تنگنا از طریق مأموران دولتی
1332- بازگشت به نجف اشرف و همگامی با قیام آیتالله کاشانی و تقویت شهید نواب صفوی در حرکت های انقلابیش (این شهید بزرگوار پس از اعدام کسروی در 1324 و ادامه فعالیت به سه تن از یاران در 27 دی 1334 توسط رژیم منفور پهلوی گرفتار و اعدام شدند)
- عزیمت به حج بیتاللهالحرام و زیارت حرمین شرفین
- برگشت از سفر حج و عزیمت به نجف اشرف و تشرف به بارگاه ملکوتی امام علیهالسلام
- حضور در حوزههای درس آیات عظام آقای سید محسن حکیم و آقای سید ابوالحسن اصفهانی و آقای سید عبدالهادی شیرازی و آقای سید ابوالقاسم خویی
- کسب اجازههای اجتهاد
تدریس برخی درسهای حوزهی نجف اشرف به دستور و اجازه آیتاللهالعظمی سید محسن حکیم طباطبایی(ره)
1341 تا 1351 در همدان
شهید آیتالله مدنی به خاطر بیماری دستگاه ریویشان بنا به توصیه پزشکان معالج، برای استراحت در منطقهای مناسب، مجبور به ترک عتبات عالیات میشوند و وارد ایران شده در شهر همدان، در یکی از حجرههای مدارس دینی ساکن میشوند که با استقبال آخوند ملاعلی همدانی رضواناللهعلیه، وسائل بهبودی ایشان فراهم میشود و چون قصد اقامت در این شهر میکنند خانهای برای اقامت تدارک میبینند. البته در این چند سال اتفاقاتی رخ میدهد و آیتالله بارها به نجف اشرف و شهرهای دیگر در رفت و آمد بودند.
14/7/41- تصویب لایحه دولت مبنی بر حذف قید اسلام و تبدیل «قرآن» در سوگندها به «کتاب آسمانی»
- تلگراف به نخست وزیر مبنی بر غیر اسلامی بودن تصویب نامه دولت راجع به انجمنهای ایالتی و ولایتی و درخواست الغای مصوبه با امضای جمعی از علمای همدان از جمله شهید آیتالله مدنی
8/9/41- دولت، مصوبه را غیر قابل اجرا اعلام میکند.
9/9/41- سخنرانی تند آیتالله مدنی علیه عملکرد دولت پهلوی در مسجد جامع همدان
این حرکت، که به نهضت 54 روزه روحانیان ایران معروف شد پیروزیش درس بزرگی به همه مسلمانان داد و سبب شد که قشر تحصیلکرده گرایش خاصی نسبت به روحانیت و حوزههای علمیه پیدا کنند، اما، دولت وقت، در انتظار فرصت مناسبی بود تا نقشههای اساسی و استعماری را طرح کند از این رو در دی ماه 1341، زمزمه رفراندوم انقلاب شاه و مردم مطرح شد و اعتصابها، تظاهرات در حوزهها و دانشگاهها و بازار از سر گرفته شد و امام، طی اعلامیهای رفراندوم را تحریم کردند.
1342- تحریم مراسم عید، اعلام خطر از سوی امام، انعقاد مجالس سوگ به مناسبت سال روز شهادت امام صادق علیهالسلام در دوم فروردین ماه
- هجوم به مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبیه تبریز
فروردین 42- صدور اعلامیه علمای نجف اشرف مبنی بر تقبیح رفتار ظالمانه هیئت حاکمه ایران و محکومیت آن با امضای دهها تن از بزرگان حوزه همچون شهید آیتالله مدنی
- دیدار با آیتاللهالعظمی حکیم در صدور اعلامیه مبنی بر حمایت از حرکت و قیام امام خمینی (ره)
خرداد 42- امام در یک سخنرانی آتشین، شاه را نصیحت میکند و ...
مهر 43- افشای قرارداد کاپیتولاسیون و مصونیت دادن به اتباع آمریکایی شاغل در ایران
آبان 43- دستگیری امام و تبعید به ترکیه
آذرماه 43- برگشت آیتالله مدنی به نجف اشرف
دی ماه 43- مراجعت از عراق به همدان
- تلگراف آیتالله مدنی به همراه عدهای از علمای همدان به آیتالله آشتیانی به خاطر اقدام به آزادی آیتالله محیالدین انواری از بازداشت
-رفت و برگشت به نجف اشرف و عتبات عالیات
مرداد 45- ورود به همدان و اقامت یک هفتهای و حرکت به تهران و دیدار با بزرگان و تدبیر خط مشی
مهر 45- برگشت به نجف اشرف
1346- صدور اعلامیه از سوی امام در محکومیت تجاوز اسرائیل غاصب به کشورهای اسلامی و تصرف بخشی از مرزها
فروردین 46- تصمیم ساواک بر ممنوعالمنبر شدن شهید آیتالله مدنی در صورت ورود به همدان
تیر 46- ورود آیتالله از نجف به همدان، دیدارها و سخنرانیها و پخش اعلامیه امام (که در محکومیت و بر علیه اسرائیل غاصب بود) در همدان
مهر 46- ترک همدان و حرکت به نجف اشرف
تیر 47- ورود به همدان و طرح شخصیت رهبر تبعیدی (امام) و ادامه روشنگریها
مهر 47- ترک همدان و عزم عراق (عتبات عالیات)
مرداد 48- حرکت از نجف و ورود به همدان، سخنرانیها و تبیین برنامههای استعماری
شهریور 48- سفری به تهران و دیدار بزرگان و هماندیشی
مهر 48- عزیمت به نجف اشرف
1351 تا 1354
شهید آیتالله مدنی بنا به درخواست اهالی خرمآباد، مدتی در این شهر اقامت میکنند و تشکیل جلسات درس داده و به بحث و مباحثه در حوزههای علمیه میپردازند.
پس از این اجابت دعوت مردم خرمآباد، آیتالله به دستور امام رضوانالله علیه سرپرستی حوزه علمیه کمالوند را میپذیرند و ابلاغ نمایندگی و وکالت تام الاختیار از سوی امام در خرمآباد برای ایشان صادر و ارسال میگردد.
دی ماه 1351- تجدید حرکت علما و صدور بیانیه و اعلامیه به مناسبت اتفاقاتی که بر اثر نقشههای خائنانه شاه رخ میداد: اختناق و دیکتاتوری و خودکامگی شاه و درباریان در سراسر ایران اسلامی و تبدیل منطقه خوزستان و سواحل خلیج فارس به پایگاه نظامی برای حفظ منافع آمریکا و استخراج بیش از پیش نفت برای تأمین کمبود نفت کشورهای غربی و ...
1352- یورش و حمله ددمنشانه پهلوی به خانه مبارزان و بیوت علما و بزرگان حوزه
تبعید و زندانی کردن روحانیها از جمله تبعید مقام معظم رهبری حضرت آیتاللهخامنهای مدظلهالعالی، از مشهد مقدس به ایرانشهر و کوشش سراسری دولت مردان درباری در تخدیر و انحراف افکار عمومی با ترتیب دادن انجمنها و لژیونها و تقویت پوچگرایی با بها دادن به جلسههای ادبی و شعر و توزیع مجلهها و روزنامههای جلف و کم بها.
53 و 1354- اقدام به تبلیغات سوء و زشت توسط عوامل شاه در خرمآباد برای ترور شخصیت شهید آیتالله مدنی- با اتهام و شیوع دروغ و پخش شبنامهها!
خرداد 1354- سخنرانی آیتالله مدنی در جمع مردم مؤمن و علنی کردن مخالفت با حزب رستاخیز و دعوت مردم به جنبش و قیام و سخنرانی به مناسبت گرامیداشت سالروز پانزده خرداد و تهییج همگان به برخورد یا جنایات دشمنان به سبب حمله به فیضیه در خرداد 54 و دستگیری چهارصد نفر از طلاب علوم دینی به مناسبت برپایی مراسم بزرگداشت یاد و نام شهدای نیمه خرداد 42
اقدام به حرکتهای ویژه و تدبیر برگزاری مراسم نماز عید فطر
مهر 54- سخنرانی آیتالله مدنی در محکومیت اسرائیل غاصب
27/7/54 تشکیل کمیسیون امنیتی در همدان و صدور رأی در ارتباط با آیتالله مدنی مبنی بر اقامت اجباری (تبعید) به مدت سه سال در نورآباد ممسنی (استان شیراز)
دستگیری آیتالله مدنی با یورش به منزل و حرکت به نورآباد
27/7/54 – دستور به ساواک شیراز مبنی بر جلوگیری از ملاقات مردم با آیتالله مدنی و اعمال تضییقات به خانواده و دوستان آن بزرگوار
اواخر 1354- ضمن تبعید و اعمال فشار و تضییق، تصمیم بر ممنوعالخروج بودن آیتالله مدنی از کشور توسط ساواک، تبدیل نورآباد ممسنی به پایگاه مبارزه علیه رژیم!
11/4/56- تغییر محل تبعید آیتالله سید اسدالله مدنی از نورآباد ممسنی به گنبد کاووس استان مازندران و اعلام این تغییر قبل از اتمام دوره موجود
27/5/56- اعزام تحت الحفظ آیتالله به گنبد کاووس
ورود و اسکان و نفوذ در بین علما و قرار دادن مدرسه علمیه و مسجد جامع این شهر به عنوان محل درس و بحث و اقامه نماز و تبدیل عملی این دو به مرکز فعالیتها و سردرگمی مأموران و مزدوران
17 دیماه 1356- درج مقاله توهینآمیز و اهانتبار به ساحت حضرت امام (ره) در روزنامه اطلاعات با نام مستعار
19 دیماه 1356- وقوع فاجعه دردناک در قم به جرم اعتراض به درج مقاله موهن در روزنامه و آغازی دیگر برای حرکت توفنده امت مسلمان ایران برای برپایی نظام اسلامی
29 بهمن 1356- قیام مردم مومن و انقلابی تبریز به مناسبت چهلم فاجعه قم که در واقع هشداری به دولت مردان جاهل عیاش بوده است.
اسفند 56- صدور اعلامیه امام در خطاب به اهالی شجاع و متدین آذربایجانشرقی
1357- بزرگداشتها، انعقاد مجالس، قتل و غارت مردم غیر مسلح و بیآزار کوچه و خیابان توسط دولتیان
28/3/57- تصمیم ساواک به تغییر اقامت آیتالله مدنی از گنبد کاووس به بندر کنگان (استان بوشهر)
- ورود و اسکان
- اقامه نماز جماعت و برنامهریزی برای تدریس و تفسیر
3/5/57- عدم سازگاری آب و هوای کنگان به خاطر بیماری آیتالله
- تغییر تبعیدگاه و این نوبت به شهر مهاباد!
- پیریزی مبارزات و تدبیر وحدت بین برادران اهل سنت و شیعه
16/7/57- پایان تبعید آیتالله مدنی در مهاباد و دستور تبعید به تهران
- حرکت آیتالله مدنی به قم قبل از اجرای فرمان ادامه تبعید به تهران
17 مهرماه 1357- اعلامیه جمعی از استادان و فضلای حوزه علمیه قم در محکومیت و اعلام تنفر از رفتار رژیم بعث عراق نسبت به حضرت امام (ره)
24/7/57 – صدور بیانیه و امضای شهید آیتالله مدنی در کنار امضای بزرگان حوزه مبنی بر بزرگداشت چهلمین روز قربانیان شهید شهرستانها
پاییز 57- عزیمت به تبریز بر اساس دعوتی که ماه ها پیش توسط آیتالله آقا سید حسن انگجی و آیتالله قاضی طباطبایی جهت تشرف به تبریز شده بود.
- ورود به تبریز با استقبال گرم و حضور انبوه مؤمنان و ارادتمندان به امام و بیتوته در منزل شهید آیتالله قاضی طباطبایی
- ادامه مبارزات در کنار آیتالله قاضی طباطبایی با انعقاد مجالس و ایراد سخن در محافل و شرکت در مجلس بزرگداشت شهدای آبان ماه 57 در آذرشهر
- عدم تحمل حضور ایشان در تبریز از سوی مأموران رژیم ستمشاهی
29/9/57- صدور اعلامیه از سوی علما و استادان حوزه علمیه قم از جمله شهید آیتالله مدنی مبنی بر بازگشایی موقت مغازهها برای رفع نیاز مردم و تأکید بر ادامه اعتصابات فرهنگیان و کارگران صنعت نفت
1/10/57- توصیه مقامات امنیتی به ترک تبریز (تبعید) و بازگشت به دیار زهد و تقوا – همدان، ادامه نقش هدایت و ارشادشان در جهتدهی به مبارزات مردم این شهر و استان تا پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی
نقش ایشان در هدایت و جهتدهی به مبارزات مردم همدان به حدی بوده که وقتی در جریان 22 بهمن لشکر 81 زرهی کرمانشاه برای سرکوب مردم به سمت تهران حرکت میکرد به دستور ایشان، مردم همدان برای سد کردن حرکت تانکها با دست خالی و کفنپوشان به مقابله برخواستند و خود آیتالله نیز در جلوی همه تظاهرکنندگان به راه افتادند که موفق میشوند با دادن فقط چند شهید و مجروح، تانکها را از حرکت بازدارند.
بهمن ماه 1357- ماه پیروزی و دهه فجر- پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری آیتاللهالعظمیالامامالخمینی سلامالهعلیه
1358- انتخاب به نمایندگی مردم استان همدان برای مجلس خبرگان - تدوین قانون اساسی
- تلاش در افشای حرکتهای عناصر فرصتطلب، ملیگرا و منافقین که کمر به شکست و انحراف انقلاب بسته بودند.
- حضور در تبریز برای تقویت موقعیت جناح انقلاب و خط امام در کنار اولین شهید محراب آیتالله قاضی طباطبایی (رض)
پائیز 1358- برگشت به همدان برای پیگیری برنامهها و نظارت و ارشاد با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن ماه 1357 شمسی، امام پایان اعتصاب ها و تعطیلیها را اعلام میکنند، به دنبال این پیام، آیتالله مدنی رضواناللهعلیه، به همراه روحانیان در هتل بوعلی همدان برای کنترل شهر و انتخاب مسئولان لشکری و کشوری، ستاد انقلابی تشکیل میدهند سپس از تمام دانشآموزان، بازاریان، کارمندان و ... میخواهند تا بر حسب دستور امام، به اعتصابات پایان دهند و دکتر کینژاد را به عنوان اولین استاندار همدان معرفی میکنند.
در مردادماه 1358- انتخابات سراسری مجلس خبرگان قانون اساسی برگزار میشود، و در همدان با حضور هفت نامزد برای گزینش دو نفر انجام می یابد و آیتالله مدنی و سید کاظم اکبری به عنوان نمایندگان همدان، راهی مجلس خبرگان قانون اساسی میگردند.
21/7/58- انتصاب آیتالله مدنی به عنوان امام جمعه همدان از سوی رهبر کبیر انقلاب اسلامی
10/5/58- وقوع حادثه دلخراش و غمبار شهادت آیتالله سید محمدعلی قاضی طباطبایی امام جمعه تبریز و نماینده امام- رهبر کبیر انقلاب اسلامی در آذربایجان- با ترور ناجوانمردانه به دست گروه فرقان
- صدور حکم از سوی امام، به نمایندگی و امام جمعه شهر تبریز
پائیز 58- آشوبگری و شرارت گروهکها به ویژه حزب خلق مسلمان و تصرف کمیتههای انقلاب اسلامی، آتش زدن جایگاه نماز جمعه تبریز، شرارت چماق به دستها.
- کفنپوش شدن آیتالله مدنی و جمعی از یاران انقلاب و حضور گرم در مصلای جمعه.
- تکریم و تقویت رزمندگان و بسیج مردم برای اعزام به جبهه و حضور آیتالله مدنی در جبهههای نبرد حق با باطل
26/3/1360- صدور بیانیه، به امضای شهید آیتالله مدنی و چهار شخصیت از علما، مبنی بر آگاهی دادن به عموم در ارتباط با ائتلاف کثیف جبهه (به اصطلاح) ملی و منافقین خلق و بعضی از دستجات مارکسیست.
20/6/1360- آیتالله سید اسدالله مدنی سرانجام پس از قریب 68 سال زندگی پرافتخار و هدفمند و مبارزه و فداکاری و تهذیب نفس، در ظهر روز جمعه بیستم شهریور 1360 برابر با دوازدهم ماه ذیقعدهالحرام 1401 هجری قمری در میعادگاه عاشقان الله و در محل نماز جمعه، آن گاه که در احرام به نماز دست نیاز در حال قنوت به درگاه خالق یکتا گشوده بود در اثر انفجار نارنجک توسط کوردل شبپرست و نهروانی جاهل و عنود در محراب شهادت غلطید و بدن پاک و مطهرش غرق در خون شد و فرمان «ارجعی» ذات اقدس ربوبی را مصداق شد و شأن و لیاقت آن را یافت که به لقاءالله پیوندد چراکه در کریمه نورانی فرمود:
«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا، بل احیاء عند ربهم یرزقون (بقره 154)
مبادا که شهیدان راه خدا را مرده فرض کنید بلکه زنده به حیات ابدی شدهاند و در نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود!
انتهای پیام/ل10/ف4004