اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

یادداشت

دلتنگی‌هایمان بدرقه راهت بانوی بی‌نشان مدینه! / رد پای حضورت در سطر سطر تاریخ اسلام می‌درخشد

بانوی بی‌نشان مدینه! دلتنگی‌هایمان را در آستانه شهادت مظلومانه‌ات بدرقه راهت کرده‌ایم؛ ای بی نشانه غریب‌ در کنج دیوارهای تاریخ مدینه! رد پای حضورت ‌اسلام ناب محمدی (ص) تا همیشه و در هر شرایط بر صحنه جهان جاودانه نگه می‌دارد.

دلتنگی‌هایمان بدرقه راهت بانوی بی‌نشان مدینه! / رد پای حضورت در سطر سطر تاریخ  اسلام  می‌درخشد

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، ای مهربان‌ترین مادر! حبیبه حق و شفیعه حشر! تو نخستین ستاره‌ای بودی که در عرش به خورشید نبوت رسیدی و محور آسیاب ایثار و نخستین دلیل خلقت بودی.

آنکه غبار غم از سیمای زیبای علی (ع) می‌زدود و بر زخم‌های او مرهم می‌نهاد کسی به جز پاره تن رسول خدا (ص) نبود، حال نمی‌دانم از دلتنگی‌های خود بگویم یا بی‌قراری‌هایی که فرزندانت از دوری تو و جور زمانه داشته‌اند.

زمانی که روایت‌ها را می‌خوانم، شب آخری را که تن پاک خود را شستشو دادی و با لباسی نو بر تن در بستری آرمیدی تا لحظه احتضار و پر کشیدنت را همچون عسلی گوارا بنوشی در ذهن مجسم می‌کنم.

زمزمه‌کنان با خود سلام بر جبرئیل، سلام بر رسول الله (ص) می‌گفتی و از پروردگارت می‌خواستی که تو را در جوار فرستاده‌اش قرار دهد و خانه‌ای در بهشت در کنار او که مقام امنیت و سلامت باشد.

«علیک السلام یا قابض الارواحت»  را در ذهن خود تصور می‌کنم و به یاد اشک‌هایت که بر کوبه‌های کوچه پس کوچه‌های سرد و خسته مدینه نشسته می‌افتم و خط تو را که بر پوسته هر ستاره می‌نوشتی را خواندم، بند بند وجودم از هم گسسته است چرا که از این پس باید نشان کبودین تو را از قافله‌هایی که از کناره بقیع می گذشتند گرفت، هر چند نشانی از قبرت نیست اما هر سنگ نبشته‌ای حکایت از تو دارد.

به خوبی می‌دانم که بی تو شمع علی(ع) تا به سحر می‌سوزد و شاید شمع بمیرد اما علی (ع) بار دگر می‌سوزد، شاید دیگر آن خنده زیبا به لب مولا نباشد اما قطره اشک علی (ع) به ته چاه می‌رسد و چاه هم فهمید کسی همچو علی (ع) تنها نیست.

پس ای بانو! با کدام واژه به استقبال تو آمد آن همه صبوری، تو که برای خودت آن قدر زیبا غزل صبر سرودی که همه فرشتگان خدا انگشت صبر بر دهان حیرت خود برگرفتند.

پس چه زیبا مادری مهربان برای پدر تنهایت لقب گرفتی؛ که این مدال افتخاری بود که عجیب برازنده قامت و استقامت تو شد پس از این همه دلدادگی‌ها باز هم رد پای حضور تو در سطر سطر تاریخ پیامبری می‌درخشد.

در یک لحظه ضربه سنگین آن سنگ‌دلان بند دلت را پاره کرد و این نامردان چه زود فراموش کردند حرمت این خانه را.

تو همان جا پشت در با خون دلت وضوی عشق ساختی و تکبیر گفتی و سجده شکر کردی به یمن قبول قربانی‌ات و سجده‌ات را در میان کوچه‌ها ادامه دادی که اگر نبود تازیانه‌های وحشیانه آن گروه خفاشان همان جا سجده سرخت غزل شبه وصال می‌خواند! علی(ع) را دیدی بین آن جماعت؛ ولی ای وای چرا دستان او را به ریسمان کشیده بودند مگر این علی (ع) همان فاتح جنگ‌های خیبر و خندق نیست که در مورد او رسول خدا (ص) فرمود: «ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین»؟ تا چندی پیش پدرت تو را به دست‌های فرشته‌گون علی (ع)  نسپرده بود اما این دست‌های غریب حالا خود محتاج دست‌های پرفروغ تو شده بودند.

اما بانوی من! دنیا دنیاست و با تمام تلخی‌ها و شیرینی‌هایش گذراست، پس گذشت آنچه آنها کردند که نباید می‌کردند و گفتند آنچه نباید می‌گفتند، دزدیدند آنچه را که حق آنها نبود و ریشه اسلام را با تیشه خودخواهی‌هایشان آزردند اما چیزی که بیش از همه تو را سوزاند و خاکستر کرد، غربت علی (ع) بود و تنهایی‌اش و غربت اسلام بود که با غربت علی (ع)  غریب ماند.

اسلام ناب محمدی در همان روزها در کنج دیوارهای تاریخ مدینه بلکه تاریخ دنیا غریب ماند و غبار غربتش هر روز پررنگ‌تر می‌گردید و سکوت سبز علی (ع)، 23 سال به حقانیت و زنده شدن اسلام گواهی داد.

یادداشت از مریم ایروانی

انتهای پیام/63007/ق40/ژ1001

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول