به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، ماه مبارک رمضان، ماهی است که شبهای قدرش با نام مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) عجین شده است، به همین مناسبت بر آن شدیم در این بهار قرآن، تفألی بهارانه به نهجالبلاغه داشته باشیم تا بتوانیم خوشهای از کلام گرانبهای مولا و مقتدای خویش برچینیم.
در ادامه برخی از فرازهای خطبه 234 نهجالبلاغه که معروف به خطبه «قاصعه» که بلندترین خطبه است، در نکوهش ابلیس و برحذر داشتن مردم از پیروى او مواردی را مطرح میکند، میآید:
*عبرت آموزی از ماجرای ابلیس
«فَاعْتَبِرُوا بِمَا کَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِیسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ وَجَهْدَهُ الْجَهِیدَ- وَ کَانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ لَا یُدْرَى أَ مِنْ سِنِی الدُّنْیَا أَمْ مِنْ سِنِی الْآخِرَةِ- عَنْ کِبْرِ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ فَمَنْ ذَا بَعْدَ إِبْلِیسَ یَسْلَمُ عَلَى اللَّهِ بِمِثْلِ مَعْصِیَتِهِ کَلَّا مَا کَانَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِیُدْخِلَ الْجَنَّةَ بَشَراً بِأَمْرٍ أَخْرَجَ بِهِ مِنْهَا مَلَکاً إِنَّ حُکْمَهُ فِی أَهْلِ السَّمَاءِ وَأَهْلِ الْأَرْضِ لَوَاحِدٌ وَمَا بَیْنَ اللَّهِ وَبَیْنَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ هَوَادَةٌ فِی إِبَاحَةِ حِمًى حَرَّمَهُ عَلَى الْعَالَمِینَ»
پس پند گیرید از آنچه خداوند با اهریمن کرد، کردارهای دراز دامن و تلاشهای پیگیر او را بیهوده ساخت - در حالی که او شش هزار سال خدای را پرستیده بود، آن هم دانسته نیست که از سالهای دنیاست یا از سالهای آخرت - تنها به خاطر یک لحظه خود بزرگ بینی و تکبّر، پس چه کسی بعد از شیطان با گناهی همانند گناه او از عذاب حق سالم تواند ماند هرگز خداوند- منزّه است نام وی - بشری را با وجود انجام گناهی که فرشتهای را به خاطر آن از بهشت راند، بدان وارد نسازد، فرمان وی در مورد آسمانیان و زمینیان یکسان است و خدای سبحان به هیچ کس از آفریدگانش ورود به «منطقه ممنوعه و حرام» را رخصت نداده است.
*فلسفه عبادات
«وَعَنْ ذَلِکَ مَا حَرَسَ اللَّهُ عِبَادَهُ الْمُؤْمِنِینَ بِالصَّلَوَاتِ وَالزَّکَوَاتِ وَمُجَاهَدَةِ الصِّیَامِ فِی الْأَیَّامِ الْمَفْرُوضَاتِ تَسْکِیناً لِأَطْرَافِهِمْ وَتَخْشِیعاً لِأَبْصَارِهِمْ وَتَذْلِیلًا لِنُفُوسِهِمْ وَتَخْفِیضاً لِقُلُوبِهِمْ وَإِذْهَاباً لِلْخُیَلَاءِ عَنْهُمْ لِمَا فِی ذَلِکَ مِنْ تَعْفِیرِ عِتَاقِ الْوُجُوهِ بِالتُّرَابِ تَوَاضُعاً وَالْتِصَاقِ کَرَائِمِ الْجَوَارِحِ بِالْأَرْضِ تَصَاغُراً وَ لُحُوقِ الْبُطُونِ بِالْمُتُونِ مِنَ الصِّیَامِ تَذَلُّلًا مَعَ مَا فِی الزَّکَاةِ مِنْ صَرْفِ ثَمَرَاتِ الْأَرْضِ وَغَیْرِ ذَلِکَ إِلَى أَهْلِ الْمَسْکَنَةِ وَالْفَقْرِ انْظُرُوا إِلَى مَا فِی هَذِهِ الْأَفْعَالِ مِنْ قَمْعِ نَوَاجِمِ الْفَخْرِ وَقَدْعِ طَوَالِعِ الْکِبْرِ»
و از این جاست که خدا بندگان مؤمن خود را با «نماز» و «زکات» و سخت کوشی ایام روزهداری حفظ فرماید تا اندامشان از گناه بیمه شود و چشمهاشان فروتنی آموزد و جانشان خاکساری گیرد و دلهاشان فروهشتگی پذیرد و خودپسندی از آن به کلی رخت بربندد؛ چرا که در نماز چهرههای کریم از روی فروتنی بر خاک ساییده شود و سر و رویی که همیشه بر بلندای انسان سروری دارد، از سر خاکساری و کوچک شماری در برابر خداوند بر زمین نهاده شود و از سر فروتنی در روزه، پرواری و شکمبارگی فراموش شود و به برکت زکات، بهرههای زمین و جز این در راه مستمندان مصرف شود، به اسرار آنچه در این کارها (عبادات) است با همه وجود بنگرید، از سرکوبی جوانههای نازیدن و ریشه کن کردن درخت کبر ورزیدن.
*شمهای از فضائل امام علی(ع)
«وَلَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ- صلى الله علیه واله- مِنْ لَدُنْ کَانَ فَطِیماً أَعْظَمَ مَلَکٍ مِنْ مَلَائِکَتِهِ یَسْلُکُ بِهِ طَرِیقَ الْمَکَارِمِ وَمَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَیْلَهُ وَنَهَارَهُ وَ لَقَدْ کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِیلِ أَثَرَ أُمِّهِ یَرْفَعُ لِی فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَیَأْمُرُنِی بِالِاقْتِدَاءِ بِهِ وَلَقَدْ کَانَ یُجَاوِرُ فِی کُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَلَا یَرَاهُ غَیْرِی وَلَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ وَاحِدٌ یَوْمَئِذٍ فِی الْإِسْلَامِ غَیْرَ رَسُولِ اللَّهِ- صلى الله علیه واله- وَخَدِیجَةَ وَأَنَا ثَالِثُهُمَا أَرَى نُورَ الْوَحْیِ وَالرِّسَالَةِ وَأَشُمُّ رِیحَ النُّبُوَّةِ»
خداوند از همان آغاز شیرخوارگی، سترگترین فرشتگان خویش را بر آن بزرگوار گمارده بود تا شب و روز، او را به راه فضیلتها و نیکیهای اخلاقی جهان رهنمون باشند، من نیز از او پیروی میکردم، درست مانند نوباوهای که پا به پای مادر ره میسپارد و او در جبهه تربیت، فرماندهم بود و من نیز برای او چون لشکری، لذا هر روز پرچمی بر میافراخت و به من فرمان میداد که از آن پیروی کنم، پیامبر هر سال در «غار حرا» مدتی به خلوت مینشست و تنها من او را میدیدم و جز من دیگری به دیدار او توفیق نمییافت. هنوز اسلام در هیچ خانوادهای شکل نیافته بود مگر آنجا که رسول خدا - درود خدا بر او و خاندانش - بود و خدیجه و من سومین آنها بودم، نور وحی و رسالت را میدیدم و شمیم پیامبری را میشنودم.
*الگوی کامل ایمان
«وَإِنِّی لَمِنْ قَوْمٍ لَا تَأْخُذُهُمْ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ سِیمَاهُمْ سِیمَا الصِّدِّیقِینَ وَکَلَامُهُمْ کَلَامُ الْأَبْرَارِ عُمَّارُ اللَّیْلِ وَمَنَارُ النَّهَارِ مُتَمَسِّکُونَ بِحَبْلِ الْقُرْآنِ یُحْیَوْنَ سُنَنَ اللَّهِ وَسُنَنَ رَسُولِهِ لَا یَسْتَکْبِرُونَ وَلَا یَعْلُونَ وَلَا یَغُلُّونَ وَلَا یُفْسِدُونَ قُلُوبُهُمْ فِی الْجِنَانِ وَ أَجْسَادُهُمْ فِی الْعَمَلِ»
من از تبار کسانی هستم که در راه خدا سرزنش هیچ سرزنشگری در آنها در نمیگیرد، چهرههاشان چهره راستگویان است و سخنانشان سخن نیکان، شب بیدارانند و روز پیشوایان. به رشته محکم قرآن با همه وجود چنگ انداختهاند، سنتهای خدا و پیامبرش را زنده میکنند، نه کبر ورزند و نه برتری جویند و نه فریب کاری و تباهی کنند، دلهاشان به یاد بهشت و بدنهاشان وقف کار خیر است.
انتهای پیام/ک