به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، سرک کوچکی بر صفحات روزنامهها و رسانههای مجازی میاندازم، اول از همه به صورت اجمالی تیترها را میخوانم و هر کدام که جذابتر بود به سراغ آن مطلب میروم.
اصلا چند پاراگراف نخست را که میخوانم شصتم از همه چیز خبردار میشود که آیا ارزش وقت گذاشتن دارد یا نه!؛ عاشق قلمهایی هستم که برای مردم مینویسند، دست خودم هم نیست ناخودآگاه چشم و ذهنم اینگونه مطلبها را دنبال میکند.
مردم برجستهترین نقشی که برای مطبوعات متصور هستند، نقش مردمی آنهاست هرچند به دلیل اینکه از روزهای نخستین ورود مطبوعات به کشور ما همواره مطبوعات در متن جریانات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده است، بیشتر به طرف نقدهایی میروند که به این مسائل پرداخته باشند.
میخواهم در جریان وقایع و اتفاقات استانمان قرار بگیرم، رسانههای محلی را جستوجو میکنم کمتر مییابم مطلبی را که نظرم را جلب کرده و چنان باشد که تصوراتم از نقد مطبوعات را زنده کند.
کنجکاوانه در پی کشف علت، بررسیهایم را آغاز کرده و پای صحبتهای بزرگان مینشینم و زیرکانه سرنخ را گرفته و به راهم ادامه میدهم، بیشتر از مظلومیت ناقدان میگویند و اینکه هنوز فرهنگ انتقادپذیری در بین برخی مدیران نهادینه نشده است.
اما اصل 24 قانون اساسی تصریح میکند که «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند. تفصیل آن را قانون معین میکند.» اینکه برخیها کوچکترین نقدی را بر نمیتابند در تضاد با قانون اساسی کشور است و عدم تبعیت از قانون جرم محسوب میشود.
میگویند در جوامع غربی ناقدان بر سر ارزشها و آرمانهای خود سر میبازند زیرا کسانی که در قدرت هستند معمولا نقد با مزاجشان سازگار نیست و ترس از آشکارسازی آن روی سکه را دارند؛ ولی در جمهوری اسلامی ایران چیزی به نام قدرت وجود ندارد و هرچه هست به قول شهید آوینی، مسئولیت است پس چرا اندکمسئولانی که تحمل نقد را ندارند با آبروی مسئولان واقعی بازی میکنند.
بسیاری از نقدهای مطبوعات همچون واکسن، نقش درمانی دارند که میتوان از آنها به عنوان دارو استفاده کرد و در پی برطرفسازی مشکلات برآمد و مدیران هرچه از نقدها گریزان باشند از اثر درمانی آن محروم میمانند و به قولی هر کجا جلوی ضرر گرفته شود، سود است.
اگر در جامعه به مطبوعات بها داده شود دیگر شاهد اختلاس و فساد نخواهیم بود و دائما مسئولان مراقب رفتار و کردار خود بوده و زوایای تاریک عملکرد آنها پیش از اینکه کار از کار بگذرد، نمایان خواهد شد.
بیشک نقد مستدل و پرهیز از توهین، تحقیر و تخریب حق قانونی مطبوعات بوده و میتوان از این نقدها در مسیر برطرف کردن کاستیها استفاده کرد، اینکه افرادی اعتقاد به نقش درمانی نقد ندارند، ترس از آشکارسازی زوایای تاریک و پنهان آنها را داشته و نگران منافع خود هستند و در آخر خالی از لطف نیست سخنی از امیرالمؤمنین نقل شود که فرمودهاند: «همانا پست و مقام برای تو وسیله آب و نان نبوده، بلکه امانتی در گردن توست».
------------------------------
یادداشت: مسعود میرزایی
------------------------------
انتهای پیام/77003/ی40/پو3002