اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  اندیشه

پای درس محمد شجاعی

هیچ گناهی به اندازه عدم تعادل در معشوق‌ زشت و مخرب نیست

محمد شجاعی از اساتید مهدویت می‌گوید: تنها چوب تعادلی که می‌تواند انسان را بر روی صراط نگاه داشته و حرکت دهد تا آنجا که او را سالم به آغوش «الله» برساند، حفظ تعادل معشوق‌هاست؛ هیچ گناهی به اندازه عدم تعادل در معشوق‌ زشت و مخرب نیست.

هیچ گناهی به اندازه عدم تعادل در معشوق‌ زشت و مخرب نیست

به گزارش خبرگزاری فارس، در ادامه متن تازه‌ترین سخنرانی اخلاقی محمد شجاعی پیرامون «خانواده آسمانی» در مؤسسه فرهنگی هنری منتظران منجی تقدیم علاقه‌مندان می‌شود.

مهندسی معشوق؛ ریشه‌ اصلی سلامتِ روح

در جلسات گذشته آموختیم که بسته به حاکمیت هر کدام از معشوق‌های پنج‌گانه بر قلب انسان، باطن او نیز شکل خواهد گرفت. بنابراین کسی صاحبِ باطنِ انسانی خواهد شد که معشوق‌های انسانی، معشوقِ غالبِ قلبِ او باشند. در غیر این صورت اگر معشوق‌های انسانی، در لیست آرزوهای انسان، در رتبه‌ دوم و سوم و ... قرار داشته باشند، او قطعاً باطن انسانی نداشته و نخواهد داشت مگر آنکه در مهندسی عشق موفق شود. حفظ تعادل معشوق‌ها علت اصلیِ تعادل بر صراطِ مستقیم در دنیاست. می‌دانیم که قلب انسان به صورت فطری بی‌نهایت‌طلب است و نیازهای یک قلب بی‌نهایت‌طلب، تنها با «ارتباط و پیوند با بی‌نهایت» ارضاء می‌شود و اگر این پیوند قطع شود، قلب تعادل خود را از دست خواهد داد.

قرآن در آیه‌ 24 سوره‌ توبه، تنها یک شرط برای تعادلِ دل معرفی می‌کند؛ اینکه «الله»، خانواده آسمانی و جهاد در راه خدا سه معشوقِ اولِ لیست آرزوهای یک انسان بوده و در نزد او از بالاترین قیمت‌ها برخوردار باشند. این جمله بدین معنا نیست که این معشوق‌ها، مهم‌ترین معشوق‌هایش باشند، بلکه به این معناست که آنها بالاترین لذتِ او باشند. اگر کسی نتواند از معشوق‌های انسانی لذت ببرد، به تعبیر قرآن از حالتِ تعادلِ انسانی خارج شده و به فسق مبتلا گشته است.

فسق، همان عدم تعادل قلب و خروجِ آن از حالتِ طبیعی است که ریشه‌ اصلیِ بروز تمام بیماری‌ها و امراض روحی است. روح چنین انسانی دائماً درگیر غصه‌های بخش‌های پایینی، دلشوره‌ها، اضطراب‌ها، افسردگی‌ها، پرخاشگری‌ها، ناامیدی‌ها و... بوده و نمی‌تواند به سمت «الله» به خوبی حرکت نماید. این فرد ممکن است مسلمان بوده و از انجام اعمال عبادی و دینیِ خود به اجر و ثواب برسد، اما مسلمانیِ او، او را به باطن انسانی نرسانده و به قلب او تعادل نخواهد بخشید. از همین رو به بسیاری از امراض روحی و اخلاقی مبتلا خواهد گشت.

حفظ تعادل معشوق‌ها در قلب انسان، درست مانند حفظ تعادلِ مواد مورد نیاز برای جسم است. همان‌گونه که بالاتر بودن سطح یکی از مواد مورد نیاز بدن مثل قند، کلسیم، چربی و... از سطح طبیعی، سبب بروز بیمارهایی برای جسم می‌شود، عدم حفظ تعادلِ معشوق‌ها، و غلبه‌ یک یا چند معشوقِ غیر انسانی بر قلبِ انسان نیز سبب بیماری روح می‌شود و این ریشه‌ تمام بیماری‌های روحی و اخلاقی در انسان‌ها است.

تعادل در معشوق‌ها و دل گذاشتن برای هر معشوق به اندازه‌ ارزشِ واقعیِ آن، ریشه‌ اصلی سلامت روح در انسان‌ها و ضامن شادی و آرامش آنهاست به‌گونه‌ای که آنان را روز به روز به قدرت بیشتر و باطنی سالم‌تر خواهد رساند.

بی‌تعادلی در نظام معشوق‌ها = عدم هماهنگی با ساختار بهشت

نبی اکرم(ص) می‌فرمایند: «من بکی علی الدنیاء، دخل النار» هر که برای دنیا به گریه بیفتد، داخل جهنم می‌شود.

این جمله‌ پیامبر اعظم یک مفهوم کاملاً ریاضی است. عدم حفظ تعادل در معشوق‌ها و غلبه‌ یک یا چند معشوق‌ِ دنیایی بر قلبِ انسان، سبب می‌شود که هر گونه تهدیدی در این معشوق‌ها، روح او را به چالش‌ها و بیماری‌های مختلفی دچار نموده و با ساختار بهشت ناهماهنگ سازد. بنابراین عدم تعادلِ انسانی، نتیجه‌ای جز آتش جهنم نخواهد داشت کسی که عاشقِ «الله» است، به عشق او، تمام تهدید‌ها و فقدان‌های معشوق‌های دیگر را به راحتی متحمل شده و هرگز به افسردگی، حسادت، اضطراب، غصه، پرخاشگری و... دچار نمی‌شود.

این نکته‌ بسیار مهم و کلیدی را از خاطر نبریم که؛ در میان گناهان، هیچ گناهی به اندازه بی‌تعادلی در معشوق‌ها، زشت و مخرب نیست.

تنها چوبِ تعادلی که می‌تواند انسان را بر روی صراط نگاه داشته و حرکت دهد تا آنجا که او را سالم به آغوشِ «الله» برساند حفظ تعادل معشوق‌هاست. اینکه «الله»، خانواده آسمانی و جهاد بالاترین عشق‌ها و لذت‌های او باشد. روح چنین انسانی، با هیچ تکانی، تحقیر نشده و او از تمام ابعاد زندگی و تمام انسان‌های پیرامونش لذت خواهد برد.

کمی به گذشته بازگردیم! به راستی هر کدام از ما چند بار، دیگر معشوق‌ها را به «الله»، خانواده آسمانی و جهاد در راه خدا ترجیح داده‌ایم؟ چند بار از تعادلِ انسانی خارج شده و محبوب‌های انسانی را به مرتبه‌های دوم و سوم و ... لیستِ آرزوهایمان تبعید کردیم؟ آیا با این اوصاف، آلوده‌تر و گناهکارتر از خودمان سراغ داریم؟ ... با این نگاه است که حضرت سیدالساجدین علی بن حسین(ع) خود را آلوده‌ترین انسان می‌داند و از این غمِ عظیم به درگاهِ معبودش ناله می‌زند.

تعادل در معشوق‌ها؛ تنها راه کسبِ قلب سلیم

و ... رمضان فرصتی است برای برقراری تعادل در قلب. وقتی معشوق‌ها در قلبی به تعادل رسیدند و هر کدام در جای مخصوصِ خود در لیست آروزهایِ انسان تثبیت شدند، دیگر می‌توان به آن قلب، نامی زیبا اطلاق کرد؛ قلب سلیم.

قلب سلیم، تنها ثروتِ فریادرسِ انسان در هنگام تولد به برزخ و در هیاهوی هول‌انگیز قیامت است. قلب سلیم قلبی است که خداوند را ملاقات می‌کند در حالی که در آن جز خداوند چیزی وجود ندارد، یا به عبارت دیگر معشوق‌های غالبِ این قلب، «الله»، خانواده‌ آسمانی و جهادند.

وقتی قلبی نمی‌تواند از خداوند لذت ببرد و اساساً سجاده، برای او بستری برای عشق‌بازی با «الله» نیست، نشان دهنده‌ آن است که این قلب به تعادلِ انسانی نرسیده است. برای چنین انسانی حتی قشنگ‌ترین لذت‌های زندگی نیز، لذت‌بخش و شادی آفرین نخواهند بود و او با کمترین فقدان و یا تهدیدی نسبت به معشوق‌های بخش‌های پایینی دچار چالش خواهد شد.

نبی اکرم(ص) روایت زیر تعادلِ قلب را بسیار ساده، به تصویر می‌کشد؛

«لا یمحض الایمان بالله حتی یکون الله أحب إلیه من نفسه و أبیه و أمه و ولده و أهله و ماله و من الناس کلهم»؛ ایمان هیچ‌کس خالص نمی‌شود مگر آنکه خداوند در نزد او از جانش، پدرش، مادرش، فرزندش، اهلش، مالش و همه مردم عزیزتر باشد.

کسی که به خاطر خوشایند خانواده‌اش روی ارزش‌های الهی پا می‌گذارد، و در شرایط مختلف، دینداریِ او نیز تغییر می‌کند، معلوم است که به تعادلِ انسانی نرسیده است و یا کسی که حاضر نیست قدمی برای برداشتن موانع ظهور بردارد و یا برای امام زمانش مالی را هزینه کند، قطعاً در مهندسی عشق موفق نبوده است.

عشق به «الله»؛ علت اصلی تبعیتِ عاشقانه از او

تبعیت از دستورات دین، نه تنها برای یک عاشق مشکل نیست، بلکه بسیار لذت‌بخش است. کسی که عشق به «الله» عشق غالبِ قلب اوست، برای اطاعت از او، نیاز به صبر ندارد، بلکه با تمام وجود و کاملاً عاشقانه، معشوق را اجابت می‌کند. به آیه زیر دقت کنید:

«قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ؛ بگو اگر دوستدارِ خداوند هستید، از من تبعیت کنید تا خدا نیز دوستتان بدارد». (سوره آل عمران آیه 31)

تنها حُب است که انسان را به تبعیت وامی‌دارد. بنابراین هرگز نمی‌توان با نصیحت، کسی را که تن به رعایت دستوراتِ دین نمی‌دهد، به راه آورد، چرا که نظام حب او دچار مشکل است. ابتدا باید چینشِ محبوب‌های او را اصلاح کرده و محورِ لذت‌های او را تغییر داد. کسی که عاشق شد، دیگر تبعیت برایش لذت‌بخش خواهد بود حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «کیف ینفَع بالنصیحه، من یلتذ عن الفضیحه؛ چگونه از نصیحت سود می‌برد کسی که از گناه لذت می‌برد؟!»

مَحال است کسی در مهندسیِ عشق موفق شود، و از گناه لذت ببرد. زیرا لذت بردن از گناه، خروجِ دل از حالت طبیعی (فسق) است و کسی که در معشوق‌هایش به تعادل رسیده، از حالتِ تعادل خارج نمی‌شود. نبی اکرم(ص) همه‌ ما را هر لحظه در خطر عدم تعادلِ معشوق‌ها می‌دیدند، به چنین دلیل سفارشِ زیر را بر ما به یادگار گذاشتند؛

«أحبوا الله، من کل قلوبکم؛ خدا را از تهِ دلتان (همه‌ وجودتان) دوست بدارید».

هر کدام از ما ممکن است هر لحظه، معشوقی را به «الله» ترجیح داده و تعادلِ قلبمان را به هم بریزیم. باید آن‌قدر عاشق شویم که هیچ چیز نتواند جای «الله» را در قلبِ ما بگیرد. تمرین‌های جلسات گذشته ما را در این راستا یاری خواهند کرد.

ارتباط عمیق با «الله» و خانواده آسمانی قطعاً این عشق را در قلب ما، ثابت و محکم نگه داشته و ما را به قدرتی خواهند رساند که به همه محبوب‌ها در برابر «الله»، «نه» بگوییم.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول