بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
پس از بینتیجگی نظرسنجی پیرامون توافق، مطرح شد
یارکشی خیابانی برای برجام!
عباسعلی منصوری آرانی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که پیش از این طی بیانیهای با گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام ابراز مخالفت رسمی کرده بود، در بخشی از یک گفتوگو با خبرگزاری ایلنا با اشاره به برخی تجمعات و انتقادات در اعتراض به توافق هستهای دولت اظهار کرده است:
به هر حال اگر بگوییم کار مخالفان برجام درست است، همه آزادند انتقاد کنند و یا قانونی برای جلوگیری از چنین برخوردها و توهینهای خشونتآمیزی وجود ندارد باید قبول کنیم که این حق برای طرف مقابل هم وجود خواهد داشت و طبیعتا قانون برای جلوگیری از حمایت موافقان برجام نخواهیم داشت و در این صورت حتما روزی دچار مشکل خواهیم شد.
وی با بیان اینکه اگر دلواپسها بس نکنند حامیان برجام وارد عمل میشوند! تصریح کرده است: شک نکنید اگر این بحثها ادامه یابد موافقان برجام هم در دانشگاهها و ورزشگاهها وارد عمل میشوند و این اتفاق به هیچ عنوان در راستای منافع ملی و مصالح نظام نیست.
*منصوری آرانی جزو 5 نمایندهای است که با گزارش نهایی کمیسیون ویژه بررسی برجام مخالفت کردند و بیانیهای را نیز در همین زمینه امضا و منتشر کردند.
قبل از اظهارات وی درباره یارکشی خیابانی نیز صحبتهایی از درون دولت به گوش رسید که در زمینه مذاکره با آمریکا و برجام خواستار انجام «نظرسنجی» شده بودند!
تحلیل منصوری آرانی در زمینه مخالفان و موافقان برجام صحیح به نظر نمیرسد.
در ایران اسلامی کسی مخالف مذاکره اصولی و یا نرمش قهرمانانه نیست. و همینطور کسی هم قصد و وقت و انرژی هواداری افراطی از وعدههای وقوعنیافته و تشویق و هورا برای لباس نپوشیده پادشاه را ندارد.
پس از دانستن این فرض همچنین باید دانست که قاطبه مخالفان برجام به نقاط نفوذی آن انتقاد دارند که متأسفانه به اذعان رهبری نظام نیز برجام را به متنی دارای ابهام و ضعفهای ساختاری تبدیل کرده است.
موافقان برجام نیز 2 سال است که منتظر تحقق وعدههای دوران پسامذاکره و پساتوافق ماندهاند و لذا در این میان، مناقشهای که بخواهد منجر به یارگیری خیابانی بشود وجود ندارد مگر اینکه پای اغراض خاص در میان باشد.
گفتنیست طی 2 سال گذشته که چندین مذاکره و توافق میان دولت یازدهم ایران و کشورهای 1+5 انجام شده و به امضا رسیده است، اگرچه رخدادهایی همچون استقبال تنی چند از موافقان برجام از تیم مذاکره کننده در فرودگاه بوقوع پیوسته و منتقدان برجام نیز برخی تجمعات یا میتینگها را ترتیب دادهاند اما به دلیل اینکه حرف و حدیثها بر سر واقعیتهای رخ داده یا رخ نداده است نه بر سر بهانهگیری سیاسی؛ لذا چیزی شبیه به یارکشی خیابانی رخ نداده است و انشاءالله هم رخ نخواهد داد.
کما اینکه چیزی به نام «جشن هستهای» هم هرگز مورد استقبال مردم واقع نشد و حتی در آخرین سفر استانی دولت نیز شاهد یک استقبال کم از رئیسجمهور بودیم.
پس از رد تئوری یارکشی و یارگیری خیابانی! همچنین باید اذعان کرد که به نظر میرسد فیصله دهنده به ماجرای صحت انتقادات یا درستی دلبستگی عدهای به وعدهها نیز 3 مقوله «لغو تمام تحریمها» و «عدم اعمال تحریمهای جدید» بعلاوه «ارتقای معیشتی و اقتصادی ملموس برای مردم» در پسابرجام باشند که تحقق یا عدم تحقق آنها یقیناً طبق اذعان رهبر معظم انقلاب در فرمان خود به رئیسجمهور سبب «عبرتآموزی» میشود.
***
«گفتوگوهای سوریه» نتیجه برجام یا ثمره خون مدافعان حرم؟!
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب در بخشی از یک مقاله با عنوان «اولین نتایج برجام: گفتوگوهای سوریه»! که در شماره شنبه گذشته روزنامه اعتماد منتشر شد، با اشاره به گفتوگوی چهارجانبه اخیر در وین پیرامون موضوع سوریه که با حضور کشورهای ایران، آمریکا، روسیه و عربستان برگزار شد، نوشته است:
پس از برجام معلوم بود که، برجام نوعی اذعان طرفین (ایران و غرب) به موجودیت و منافع یکدیگر در چارچوب های قابل فهم بین المللی و منطقهای است. این گزاره ابتدا در موضوع هستهای مصداق یافت...اکنون دومین مصداق این گزاره یا به رسمیت شناختن طرفین، در موضوع سوریه خواهد بود. و البته از پیش هم معلوم بود که گام بعدی، سوریه خواهد بود...امیدواریم که به زودی شاهد مصداقهای بعدی برداشت منطقی از برجام نیز باشیم.
برخی چهرههای داخلی، در قبال سوریه و قدرت نظامی آمریکا، پیش از این مواضعی داشتهاند که تأیید کننده جریان مقاومت و ایستادگی در برابر متخاصمین نبوده است.
گفتارهایی نظیر اینکه آمریکا با یک بمب میتواند زیرساختهای دفاعی ایران را از بین ببرد، همه گروهها حتی حزبالله هم باید از سوریه خارج بشوند، استفاده از سلاح شیمیایی علیه مردم سوریه کار بشار اسد بوده است، بی تفاوتی نسبت به شهادت مدافعان حرم و ... بخشی از همین مواضع و رفتارها بودهاند که طی 2 سال گذشته علیالدوام تکرار شدهاند و جالب آنکه از قِبل آنها هم نه تنها دولت یازدهم به هیچ اجلاس مهمی درباره سوریه دعوت نشد بلکه آمریکا حتی تا مرحله تهدید سوریه به جنگ هم پیش رفت. (فرض بر اینکه نشست وین بدون هیچ نقشه سوئی برگزار شده باشد!)
شخص عباس عبدی نیز پیش از این به همین مواضع خلاف مشی نظام در قبال سوریه که از سوی چهرههای جریان سیاسی خاص، اتخاذ شدند، اشاره و از آنها انتقاد کرده بود.
اکنون نیز سادهانگاریست که قریب به 5 سال مقاومت جانانه مردم سوریه در کنار حمایتهای ایران، حزبالله و سایر حامیان سوریه در مقابل متجاوزانی که میخواستند ظرف 2چند هفته تکلیف سوریه را یکسره کنند، نادیده گرفته شود و در هنگامهای که مقاومتها و مجاهدتها در حال ثمربخشی است، به ناگاه ادعا شود که دعوت از دولت ایران به اجلاس سوریه در وین به علت وقوع چیزی به نام «برجام» بوده است.
باید اشاره کرد که بخشیهایی از مردم و افکار عمومی ایران 2 سال است که با وعدههای دولت یازدهم منتظر لغو تمام تحریمها و لمس دستاوردهای مذاکرات هستند و لذا دعوت از وزارت خارجه ایران برای شرکت در یک کنفرانس دیپلماتیک به هیچوجه بدیل خوبی برای به رخکشیدن دستاوردهای مذاکرات هستهای و متوقف کردن سانتریفیوژها نیست.
***
درسی که جهانگیری از علت رکود اقتصاد کلان نگرفت!
وعدههای باغ سبز دولت برای پساتوافق ادامه دارد...
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور روحانی اخیراً طی یک سخنرانی در مراسم افتتاح یک کارخانه گفته است: دولت خود را برای دوره مهمی آماده کرده است که میتواند در دوران پسا تحریم با برنامه ریزی جدی، انبوهی از سرمایه را وارد کشور کند!
به گزارش ایرنا، او افزوده است: هم اکنون غربیها و سرمایه گذاران به سمت ایران هجوم میآورند و از سوی دیگر منابع مالی بلوکه شده ایران آزاد میشود و به این طریق فرصت مناسبی برای شکوفایی اقتصاد کشور شکل میگیرد.
این مقام ارشد کابینه دولت یازدهم همچنین گفته است: بخش خصوصی در دوران پساتحریم باید با جدیت وارد شود و از فرصت شکوفایی اقتصادی ایجاد شده استفاده کند.
*گویا برخی مقامات دولت یازدهم از بابت وعدههای دو سال گذشته به افکار عمومی که منجر به ایجاد رکود در اقتصاد کلان ایران شد، عبرت نگرفتهاند! (به این علت که بخشهایی از افکار عمومی به امید همین وعدهها دست از تولید و خرید کشیدهاند و منتظر بهشت ارزانی ماندهاند)
اظهارات پر وعدهی بالا! در حالی از سوی جهانگیری ابراز شدهاند که وی پیش از این طی سخنانی در نشست مدیران عامل بانکهای کشور بیان کرده بود: متاسفانه برخی تصور میکنند که با اجرای توافق هستهای قیمتها به یکباره شکسته میشود و این تصور، بازار را با رکود مواجه کرده و باعث شده حجم موجودی انبار برخی از واحدهای تولیدی افزایش یابد.
آیا اگر کسی صحبتهای ابتدای متن جهانگیری را بخواند، بعید است که دل به چیزی به نام بهشت ارزانی ببندد؟!
درباره هجوم غربیها و سرمایهگذاران به ایران نیز اقلاً طی 2 سال گذشته که پرونده دولت یازدهم ایران پر از مذاکره و توافق و بیانیه است! تاکنون غیر از تحریمهای جدید، تهدیدات همچنان نظامی و اظهار آمادگی شرکتهای لوازم آرایشی فرانسوی، سیگار ژاپنی، فروشگاههای زنجیرهای مکدانلد و یک شرکت تولید نوشیدنی آمریکایی چیز دیگری عاید ملت ایران نشده است.
ضمن اینکه فرض مانایی یا میرایی برجام و شکست آن هم به شدت در محل تأمل و بررسی تحلیلگران قرار دارد.
درباره «منابع مالی بلوکه شده ایران» نیز اگر منظور جهانگیری، داراییهای مانده در نزد آمریکاست که این میزان از 150 میلیارد دلار موعود اولیه، هماکنون آب رفته و در گفتههای مسئولان دولتی حتی به میزان کمتر از 10 میلیارد دلار هم رسیده است!
اگر هم منظور جهانگیری پولهای مانده حاصل از فروش نفت ایران در نزد کشورهایی مثل هندوستان است نیز باید گفت که طی ماههای گذشته دائماً عنوان شده که بخشی از این پولها به انحاء مختلف ایران برگشته و از سوی دیگر، بسیاری از اقتصاددانان حامی دولت هم عنوان کردهاند که دولت عمده مبالغ بلوکه شده خود در خارج از کشور را پیشخور کرده است.
حتی سعید لیلاز، که روحانی را قهرمان عدالتپروری نیز نامیده اخیراً اظهار کرده است که توافقات اخیر، مسبب اتفاق نمیشوند و معتقدان به وجود مشاکل اقتصادی در ایران به چیزی به نام فراتوافق! نیاز دارند.
گفتنیست، اخیراً 4 وزیر کابینه یازدهم، طی نامهای به رئیسجمهور روحانی، مسئله وعدههای باغ سبز و نقش اصلی و البته سوء آنها را در ایجاد رکود در اقتصاد کلان ایران را مورد اشاره قرار دادند.