بخش اول
چکیده
انقلاب اسلامی ایران با احیای دوباره مباحث اسلام، تحول فرهنگی عظیمی را در ابعاد منطقهای موجبشد و زمینههای بیداری جنبشهای اسلامی در منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا، آسیای مرکزی و دیگر مناطق را فراهمکرد. در این خصوص، هدف اصلی این پژوهش بازخوانی تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر کشور عراق است. سؤال اصلی آن است که چه فرصتها و چالشهایی برای ایجاد یک حکومت اسلامی در کشور عراق همزمان با سالهای آغازین انقلاب اسلامی ایران وجودداشت؟ بهنظرمیرسد علیرغم برخی فرصتها مانند وجود مرز طولانی عراق و ایران، وجود اکثریت شیعه در جنوب و بهخصوص ارتباط گسترده علما و روحانیان دو کشور؛ محدودیتهایی مانند سیاستهای خشونتآمیز حزب بعث، عدم وحدت تشکیلات شیعه و همچنین سیاست حامیپروری حزب بعث در ارائه خدمات عمومی مانع از سرنگونی رژیم بعثی و ایجاد حکومتی اسلامی در عراق در سالهای آغازین انقلاب اسلامی ایران شدهاست.
در این پژوهش برای اثبات این فرضیه از رهیافت گفتمان در بررسی مقایسهای الگوی حکومتی امام خمینی(ره) و الگوی موردنظر شهید آیتا... صدر؛ برای تبیین ساختار سیاسی عراق و تأثیر آن بر جهتگیری شیعیان عراق نسبتبه انقلاب اسلامی ایران و همچنین بررسی تشکیلات شیعیان در میزان وحدت و انسجام از رهیافت نهادی و درنهایت بهمنظور تبیین وضعیت اقتصادی شیعیان عراق و همچنین تأثیر اوضاع اقتصادی ایران بر جهتگیری شیعیان عراق نسبتبه انقلاب اسلامی ایران از رهیافت عقلانی استفادهمیشود.
کلیدواژگان
انقلاب اسلامی ایران؛ عراق؛ حکومت اسلامی؛ حکومت بعث؛ شیعیان
مقدمه
انقلاب اسلامی ایران با احیای آموزههای اسلامی توانست راه ثالثی را فراروی ملتهای جهان بهخصوص کشورهای اسلامی و جهان سوم قراردهد و موجبات رشد و شکوفایی جنبشهای اسلامی متعددی مانند جنبش امل در لبنان به رهبری امام موسی صدر، حزب الدعوه در عراق به رهبری آیتا... محمدباقر صدر، جنبش جهاد اسلامی و حماس در فلسطین، جنبش النهضه در تونس به رهبری راشدالغنوشی، جبهه نجات اسلامی الجزایر، جنبشهای اسلامی در قفقاز، چچن، کشمیر، افغانستان، اندونزی و غیره شود. در این میان بهعنوان مطالعه موردی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشور عراق تبیین و در این راستا به فرصتها و چالشهای این مهم پرداختهمیشود. هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سوال است که:
1- چه فرصتها و چالشهایی برای ایجاد یک حکومت اسلامی در کشور عراق همزمان با سالهای آغازین انقلاب اسلامی ایران وجودداشت؟
بر پایه سؤال اصلی فوق، چند سؤال فرعی نیز قابل طرح است:
1- وجوه مشترک الگوی حکومتی امام خمینی (ره) و شهید آیتا.. صدر چیست؟
2- ساخت سیاسی دولت عراق، چه تأثیری بر جهتگیری شیعیان عراق نسبتبه انقلاب اسلامی ایران داشتهاست؟
3- آیا تشکیلات شیعیان عراق از وحدت و انسجام کافی برای مقابله با رژیم بعثی برخوردار بود؟
4- عوامل اقتصادی، چه نقشی در جهتگیری شیعیان عراق نسبتبه انقلاب اسلامی ایران داشتهاست؟
فرض اساسی در این پژوهش آن است که علیرغم برخی فرصتها مانند وجود مرز طولانی عراق و ایران، وجود اکثریت شیعه در جنوب عراق و بهخصوص ارتباط گسترده علما و روحانیان دو کشور، اما محدودیتهایی مانند سیاستهای سرکوبآمیز حزب بعث، عدم وحدت تشکیلات شیعه و سیاست حامیپروری حزب بعث در ارائه خدمات عمومی، مانع از ایجاد سرنگونی رژیم بعثی و ایجاد حکومتی شیعی در عراق در سالهای آغازین وقوع انقلاب اسلامی ایران شد. درواقع، اکثریت شیعه در این کشور نتوانست در آن زمان نقش کامل خود را در سرکوب نظام حاکم و برقراری نظامی با بهرمندی از الگوی انقلاب اسلامی ایران ایفاکند؛ روندی که به تبدیل مبارزات انقلابی آنان به مواضع انفعالی منجرشد.
الف- مبانی نظری و روش
1- مبانی نظری: زمینههای فرهنگی صدور انقلاب اسلامی ایران
از مهمترین زمینههای فرهنگی انقلاب اسلامی ایران که مسئله صدور آن را موجهکردهاست، میتوان به جهانشمولبودن دین مبین اسلام اشارهکرد. اسلام میخواهد که از انسانهای موجود در کره زمین فقط یک امت بههمپیوسته و واحد بشری فراهمآورد، یعنی کشوری به عرض و طول جغرافیایی همه کره زمین، دولتی به شعاع فعالیت و صلاحیت همه انسانها و سرزمینها (خلیلیان، 1375: 110). گسترش عدالت، نفی ظلم و ستم، حمایت از ستمدیدگان و مظلومان و نفی استکبار و سلطه گوشهای از جهانشمولی تعالیم اسلام را شامل میشود. در خصوص گسترش عدالت در آیه 25 سوره حدید آمدهاست: «ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان (عدل) را نیز نازلکردیم تا مردم به عدالت عملکنند».
درخصوص نفی ظلم در آیه 279 سوره بقره آمدهاست: «نه ظلمکنید و نه زیر بار ظلمروید»، و در آیه 141 همین سوره در خصوص نفی استکبار آمدهاست: «خدا هیچگاه برای کافران بر اهل ایمان راه تسلط باز نخواهدکرد». اسلامیبودن انقلاب ایران نیز این ویژگی و امتیاز خاص را به آن داده که دارای جنبه جهانشمولی باشد و تمام جهانیان را مورد خطاب پیغام خود قراردهد (مجرد، 1386: 101). انقلاب اسلامی ایران در بعد جهانشمولی خود همانند انقلاب صدر اسلام از یکسو تمام جهانیان را در تمام زمانها و دورهها مخاطب قرارداده و از سوی دیگر بر فطرت الهی انسانها تأکیدکردهاست (صفاتاج، 1387: 36). انقلاب ایران نیز به دلیل اسلامیبودن مسئله حمایت از مستضعفان، نفی استکبار، گسترش معنویت و مسائلی از این قبیل را در سرلوحه کار خود قراردادهاست.
بهعنوان نمونه مسئله حمایت از مستضعفان در قبال مستکبران جهان مورد توجه اساسی رهبر انقلاب اسلامی بوده، بهطوری که ایشان چند ماه بعد از بهثمررسیدن انقلاب، لزوم تأسیس حزب جهانی به نام «حزب مستضعفین» را مطرحکردند (محمدی، 1377: 34). در اصل 154 قانون اساسی نیز درخصوص حمایت از مستضعفان آمدهاست: «جمهوری اسلامی ایران ... در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر از مبارزه حق طلبانه مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطه از جهان حمایتمیکند». انقلاب اسلامی ایران با احیای ظرفیتها و امکانات فراموششده ملتهای مسلمان و مستضعف و نفی انفعال و مرعوبیت آنان در برابر استکبار، درصدد قطع ریشههای وابستگی آنان به قدرتهای بزرگ بینالملل توانستبرآید و با واردکردن اسلام به صحنه مبارزاتی جنبشهای آزادیبخش، در دو عرصه فکری و مسالمتآمیز و درگیری و عملیات شهادتطلبانه، آنان را از حالت انفعالی خارجسازد (دهشیری، 1388: 159-149). درواقع انقلاب اسلامی ایران حمایت از تمام مستضعفان و مسلمانان و رهایی آنان از دست استکبار و گسترش معنویت را سرلوحه کار خود قرارداده و درصدد بودهاست آن چیزی که در ایران واقع شد، یعنی رهایی از سیطره قدرتهای استکباری و احیای ارزشها و اصول اسلامی را به دیگر کشورها انتقال و صادرکند.
امام خمینی(ره) در این خصوص فرمودهاند:
ما میخواهیم این چیزی که در ایران واقع شد و این بیداری که در ایران واقع شد و خودشان از ابرقدرتها فاصله گرفتند و دست آنها را از مخازن خودشان کوتاهکردند، این در همه ملتها و در همه دولتها بشود. معنی صدور انقلاب ما این است که همه ملتها بیدار بشوند و همه دولتها بیدار بشوند و خودشان را از این گرفتاری که دارند و از این تحت سلطهبودنی که هستند ...... نجاتبدهد. معنای صدور انقلاب این است که معنویت موجود در ایران را گسترشدهیم (آیین انقلاب اسلامی ...، 1373: 417-415).
با توجه به وجود چنین زمینههای فرهنگی و اسلامیای مسئله صدور انقلاب اسلامی ایران به سایر کشورها موجه بهنظرمیرسد که بهعنوان مطالعه موردی به تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشور عراق و فرصتها و چالشهای فراروی شیعیان این کشور در دوره حکومت بعثیها پرداختهمیشود.
2- روش
این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است. برای پاسخ به هریک از سؤالات مطرحشده سعی شده تا رهیافت مناسبی با آن انتخاب شود. در اینجا بهمنظور بررسی مقایسهای الگوی حکومتی امام خمینی (ره) و الگوی موردنظر شهید آیتا... صدر(ره) از رهیافت گفتمان استفادهمیشود. بهمنظور بررسی ساختار سیاسی عراق و تأثیر آن بر جهتگیری شیعیان عراق نسبتبه انقلاب اسلامی ایران و همچنین بررسی تشکیلات شیعیان از میزان وحدت و انسجام، از رهیافت نهادی استفادهمیشود و در بررسی تأثیر وضعیت اقتصادی شیعیان عراق و همچنین اوضاع اقتصادی ایران بر جهتگیری آنان نسبتبه انقلاب اسلامی ایران از رهیافت انتخاب عقلانی بهرهگرفتهمیشود. پاسخ به این سؤالات، سؤال اصلی این پژوهش را نیز به نوبه خود گویاخواهدکرد.
استفاده از این رهیافتها موجبمیشود تا رویکرد این پژوهش بهصورت کیفی- کمی باشد. توضیح اینکه رهیافت گفتمان از نوع رویکرد کیفی است. رهیافت نهادی نیز بهدلیل استفاده از حقوق و تاریخ جنبه کیفی دارد؛ البته نه در تمامی موارد، چراکه در این رهیافت زمانی که بهعنوان نمونه به تعداد وزارتخانه و پستهای اجرایی و یا مدتزمان تصدی افراد در این مناصب اشارهمیشود، میتواند جنبه کمی نیز پیداکند. نظریه انتخاب عقلانی نیز بهدلیل تأکید بیشتر بر جنبههای عینی و تجربی مانند رفاه و مسائل اقتصادی لحنی پوزیتویستی و به عبارتی کمی دارد.
ب- شکلگیری حکومت اسلامی در عراق: فرصتها
از مهمترین فرصتها و ظرفیتهای بالقوه کشور عراق که موجبات صدور انقلاب اسلامی ایران را به این کشور فراهمآورد میتوان به 1- مرز مشترک جغرافیایی؛ 2- وجود اکثریت جمعیت شیعه در جنوب عراق و 3- رابطه علما و روحانیان دو کشور اشارهکرد. کشور عراق دارای 370، 437 کیلومتر مربع مساحت است. کشورهای همسایه آن در شمال ترکیه، در غرب سوریه و اردن، در جنوب عربستان سعودی، کویت و منطقه بیطرف و در شرق ایران است. مرز عراق با ایران طولانیترین مرز آن با یک کشور همسایه و طول آن 1180 کیلومتر است. عراق تنها کشور عربی است که با ایران دارای مرز زمینی مشترک است (محمدی، 1385: 136). اکثریت جمعیت این کشور (حدود 60 درصد)، بهطور عمده در جنوب، در شهرهایی همچون کربلا، نجف، سامرا و کاظمین را شیعیان تشکیلمیدهند. متعاقباً این جمعیت از برخی جهات تهدیدی جدی برای حکومت عراق بهشمارمیآمد؛ زیرا: 1- بیشتر مردم عراق شیعه بودند، اما شیعیان کمترین سهم را در قدرت و ساختار سیاسی داشتند؛ لذا انقلابی با آموزههای تشیع و تأسیس حکومت دینی ممکن بود این اکثریت را به حرکت انداخته و صدام و حزب بعث را از قدرت ساقطکند؛ 2- امام خمینی(ره) بهعنوان مرجع شیعه در آن جایگاه داشت؛ 3- از همان روزهای اولیه آغاز انقلاب و انعکاس اخبار آن تودههای مردم عراق- بهخصوص شیعیان- عکسالعملهای چشمگیری از خود نشاندادند و 4- حزبالدعوه بهعنوان یک تشکیلات سیاسی شیعی در آن زمان حداقل بیست سال سابقه فعالیت داشت. وقوع انقلاب موجب احیا، تشدید و توسعه فعالیت این حزب گردید و این امر برای رژیم عراق بهطور جدی تهدیدکننده بود (حشمتزاده، 1385: 84).
درخصوص رابطه علما و روحانیان دو کشور عراق و ایران باید گفت که بعد از فروپاشی دولت عثمانی علمای مذهبی در اوایل سده بیستم که عراق، تحت اشغال نیروهای انگلیسی درآمدهبود در یک جنبشی سیاسیـ ملی درگیرشدند که هدف آن نجات اسلام و مسلمانان از مسیرهای انحرافی استعمارگران بود. در این میان، نجف اشرف، محل مشورت و رایزنی زعمای اندیشمند مذهبی بودهاست و در همین راستا بود که میرزا محمدتقی شیرازیـ میرزای دوم- در انقلاب 1920م رهبری این قیام را برعهدهداشت (قاسمی، 1388: 136-135).
در سال 1965 امام خمینی(ره) به نجف[1]، که یکی از مراکز بزرگ علوم شیعی عراق است نقل مکانکردند. ایشان مفهوم ولایت فقیه را طی یک سلسله دروس حوزهای در زمینه حکومت اسلامی که در سال 1970 در نجف ایرادشد، بسط و گسترش دادند (صدیقی، 1375: 135). در آنسو، سید محمدباقر صدر در سال 1365 هجری قمری به همراه برادر و خانواده به نجف اشرف مهاجرتکرد. نامبرده هنوز دو دهه از عمرش سپرینشدهبود که به درجه اجتهاد رسید و یکی از چهرههای شاخص و ممتاز حوزه نجف شد (مریجی، 1387). دوران مرجعیت آیتالله سید محمدباقر صدر، پس از وفات آیتالله حکیم (1390ق/ 1970م) آغازشد و بسیارى از مردم عراق از او تقلیدکردند (قلیزاده، 4).
سید محمدباقر صدر بههمراه علامه سید مرتضى عسکرى، سید محمدمهدى حکیم و حاج محمدصادق قاموسى در سال 1958 حزب دعوت اسلامی را تأسیسکردند. حزب دعوت اسلامى توانست در مقابل تشکلهاى ضد دینى بایستد و دهها هزار نفر از علاقهمندان را به خود جذبکند (حکیم، 1381). از سال 1968 و ظهور بعث بود که حزب به فعالیت خشونتآمیز متوسل شد؛ زیرا سیاستهای غیرمذهبی دولت را ضد اسلامی میدانست. فروختن گوشت خوک، کنترل مدارس مذهبی بهواسطه دولت، جلوگیری از انتشارات مذهبی، ممانعت از تعمیر مساجد و تعقیب و آزار روحانیت شیعه از جمله نمودهای این سیاستها بود (دکمجیان، 1377: 230).
در این دوران آیتا.. صدر در عراق نقشی را برعهدهگرفت که امام خمینی (ره) در ایران عهدهدار بود. سالها مؤانست و رفاقت این دو روحانی عالیمقام شیعه و دیدگاههای مشترکشان، خود زمینه مناسبی برای تأثیرپذیرفتن عراق بود. آیتا... صدر حمایت کامل خود را از انقلاب اسلامی ایران اعلامداشت و شیعیان را به اطاعت و حمایت از آیتالله خمینی و اسلام فراخواند (محمدی، 1385: 149) تاجاییکه شهید صدر یکی از شاگردان خود را به ایران گسیلکرد تا حلقه واسط میان او و مقام رهبری انقلاب اسلامی ایران باشد (حسینی حائری، 1375: 124).
شهید صدر درنظرداشت برای تحقق شورای رهبری نامهای مفصل به امام خمینی (ره) نوشته و ضمن تشریح ایده شورای رهبری و تبیین تمام جزئیات آن، از ایشان بخواهد به این شورا بذل عنایتکرده و با هر وسیله ممکن از آن پشتیبانیکند (جمشیدی، 1389: 437)؛ همچنین شهید صدر از انقلاب اسلامی ایران پشتیبانی علمی نیز کردند. در این خصوص وی به تألیف سلسله کتابهاى «الاسلام یقودالحیاه» در شش جلد، از بحثهایى نظیر قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، منابع قدرت دولت اسلامى و اقتصاد جامعه اسلامى شامل مىشود مبادرتکردند (قلیزاده، 4).
بنابراین یکی از مهمترین فرصتها و بهبیانی عامل واسطه صدور انقلاب اسلامی ایران در عراق حضور آیتا... صدر در عراق بود که در ادامه با اتکا بر رهیافت گفتمان به وجوه مشترک الگوی حکومتی ایشان و امام خمینی (ره) پرداختهمیشود.
1- بررسی مقایسهای گفتمان حکومتی امام خمینی (ره) و آیتا... محمدباقر صدر (ره)
برای بررسی مقایسهای گفتمان امام خمینی (ره) و آیتا... صدر درخصوص نوع حکومت، از برخی مفاهیم تحلیل گفتمان ارنستو لاکلائو و شنتال موفه[2] استفادهمیشود. استفاده از تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه به معنای پذیرش کامل این تحلیل نیست و فقط از برخی مفاهیم آن بهخصوص «دال مرکزی»، بهعنوان ابزاری برای بررسی مقایسهای گفتمان حکومتی امام خمینی (ره) و آیتا... محمدباقر صدر بهکارگرفتهمیشود.
در اصل گفتمان، چگونگی تبلور و شکلگیری معنا و پیام واحدهای زبانی را در ارتباط با عوامل درونزبانی مانند واحدهای زبانی، محیط بلافصل زبانی مربوطه و نیز کل نظام زبانی با عوامل برونزبانی مانند زمینه اجتماعی، فرهنگی و موقعیتی بررسیمیکند (فرکلاف، 1379: 8). بر اساس روش تحلیل گفتمانی لاکلائو و موفه، میتوان یک فضای فکری و مجموعه عقیدتی را منسجم و در قالب یک صورتبندی و منظومه قرارداد. هر منظومه گفتمانی، دارای یک «دال مرکزی» است که معنا تولیدمیکند و سایر دالها، معنای خود را از آن کسبمیکنند و با محوریت آن با یکدیگر مفصلبندی میشوند (میراحمدی و آجیلی، 1388: 121).
لاکلائو تلاش پروژههاى سیاسى براى تثبیت گفتمانهاى محدود و معین را اعمال هژمونیک مىنامد. این اعمال دو شرط دارند؛ اول وجود خصومت و نیروهاى متخاصم (غیریتسازی) و دوم بىثباتى مرزهایى که این نیروها را متمایزمىکند. هدف اعمال هژمونیک ایجاد یا تثبیت نظام معنایى یا صورتبندى هژمونیک است. این صورتبندىها در اطراف دال مرکزى سازمانیافتهاند که جامعه در اطراف آن شکلمىگیرد. هژمونیکشدن یک گفتمان به معناى موفقیت آن در تثبیت معانى موردنظر خود است (حسینیزاده،194:1383)، اما درصورتىکه گفتمان رقیب بتواند این نظام معنایی را به چالش بکشد، آزادی سوژگی تحققمییابد و گفتمان موجود هژمونىاش را ازدستمىدهد.
برای تبیین گفتمان حکومت اسلامی امام خمینی (ره) و شهید صدر در ابتدا به متن و بستری که موجب اندیشهپردازی آنان شدهاست اشارهمیشود. در این خصوص مهمترین ویژگی متن و بستر سیاسی و اجتماعی در ایران (دوران پهلوی) و عراق (رژیم بعث)، سکولاریسیم و مقابله با دین است.
کشف حجاب، عدم اجازه تولید و نشر کتب اسلامی و علمی، نشر رمانها و اشعار و تصاویر مبتذل در سطح وسیع، تولید و پخش برنامههای تلویزیونی سطحی و مبتذل (نصری، 1387: 243-219)، مقابله با مقام و جایگاه روحانیان و غیره، گوشهای از برنامههای مقابله با اسلام از سوی خاندان پهلوی در ایران بود. در واکنش به این وضعیت امام خمینی (ره) بهطور جدی به مقابله پرداختند. شروع درس ولایت فقیه یا حکومت اسلامى به سال 1348 شمسى بهوسیله حضرت امام (ره)، آغازى بر طرح مجدد نظریه رابطه عمیق و فراگیر دین و سیاست بود (خواجه سروی،92:1380). از نظر امام خمینی (ره) «این حرفها که دین از سیاست جداست و امثال این حرفها در منطق اسلام نیست. فعالیت سیاسی یکی از وظایف مذهبی مسلمانان است»؛ همچنین از نظر ایشان دین اسلام یک دین سیاسی است، دینی است که همه چیزش سیاست است، حتی عبادتش (حکومت اسلامی و ولایت فقیه، 1384: 37،16). درنهایت امام خمینی (ره) در قالب سوژهای سیاسی با رهبری خود توانست زمینه برتری و پیروزی گفتمان حکومت اسلامی را بر گفتمان پهلوی در ایران فراهمکند و با تأکید بر هویت اسلامی و ملازمه دین و سیاست، به مقابله با دیگر غیریتها و هویتها بهخصوص سکولاریستی بپردازد (خزایی، 1389).
در عراق نیز پس از رویکارآمدن حزب بعث در سال 1968م دیری نپایید که رژیم بعث با اعمال مختلف چهره واقعی و هویت الحادی خود و دیدگاههای کینهتوزانه و خصمانهاش را علیه دین آشکارکرد. این حزب سعیکرد با دراختیارگرفتن منابع و امکانات عراق برای نابودی اسلام و ریشهکنساختن آن از دلهای مردم عراق استفادهکرد و اندیشههای میشل عفلق، عیسمی و سایر فرماسونرها و صلیبیها را جایگزین آن کند. درواقع حزب بعث به شدت به مبارزه با اسلام برخاست (النعمانی، 1382: 173).
شهید صدر نیز همانند امام خمینی(ره) درصدد مقابله با این وضعیت برآمد. از نظر نامبرده نه تنها تعارض یا جدایی میان دین و سیاست وجودندارد، بلکه سیاست در ذات دین نهفته و بخشی از آن است و بدینلحاظ بخشی جداییناپذیر نیز از وجود انسانی است. از نظر صدر، اسلام بهطور فطری مکتبی انقلابی و سیاسی است و سیاست و انقلاب ریشه در ذات آن دارند (جمشیدی، 1389: 181). شهید صدر به تلاشهایی عمیق رویآورد تا هم آتش کمونیسم را خاموشسازد و هم دین ستیزیهای استعمار را بیاثرکند.
وی با نگارش دو کتاب ارزشمند و جهانی «فلسفتنا» و «اقتصادنا»، هردو جبهه تهاجم را هدف قرارداد و در این دو کتاب در حقیقت خط بطلانی بر جهانبینی و افکار مادی و ماتریالیستی شرق و غرب کشید (مریجی، 1387)، اما برخلاف امام خمینی (ره)، آیتا... صدر در غلبه و استیلای گفتمان حکومت اسلامی خود بر گفتمان بعثی، بهدلیل سرکوب شدید حزب بعث و درنهایت شهادت ایشان، نتوانست بهعنوان سوژهای آزاد عملکند و گفتمان حاکم را دگرگوننماید.
بنابراین واحدهای زبانی، یعنی طرح عدم جدایی دین از سیاست از سوی امام خمینی (ره) و شهید صدر با عوامل برونزبانی یعنی شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سکولار ایران (پهلوی) و عراق (بعث) در ارتباط تنگاتنگی قرارداشت که به تلاش برای تغییر شرایط موجود و برقرای گفتمان حکومت اسلامی از سوی امام خمینی(ره) و شهید صدر انجامید، هرچند که به تجربه ناموفقی در عراق منجرشد.
در گفتمان حکومت اسلامی امام خمینی (ره)، دال مرکزی «ولایت فقیه» است. امام خمینی (ره) مهمترین ویژگی حکومت اسلامی را حکومت قانون الهی بر مردم میدانند، لذا معتقدند که اجرای این قوانین نیازمند نظارت کسانی است که آگاهی بیشتری به قوانین الهی دارند و آنها کسانی جز فقها نیستند (فوزی، 1388: 85). از نظر امام خمینی (ره)، ولایت فقیه از موضوعاتی است که تصور آن موجب تصدیقمیشود و چندان به برهان احتیاج ندارد. به این معنی که هر کس عقاید و احکام اسلام را، حتی بهطور اجمال دریافتهباشد چون به ولایت فقیه برسد و آن را به تصورآورد، بیدرنگ تصدیقخواهدکرد و آن را ضروری و بدیهی خواهدشناخت (حکومت اسلامی و ولایت فقیه ، 1384: 129).
در گفتمان حکومت اسلامی آیتا... صدر، دال مرکزی «شورای رهبری» است. بر طبق این طرح قراربود که شهید صدر چند تن محدود از افراد با کفایت و لایق را برگزیند و مسئولیت رهبری قیام را بعد از شهادت خود بر دوش آنان نهد؛ همچنین فهرست دیگری شامل نامهای چندین نفر از اندیشمندان و رهبران دینی تهیه و به شورای رهبری این اختیار را واگذارد تا از میان افراد این فهرست، هر کس را که مصلحت اقتضاکند، بهعنوان عضو شورای رهبری برگزینند. شورای رهبری میتوانست در صورت لزوم و مطابق با نیازهای انقلاب، از افراد دیگری که نامشان در این فهرست نیامده، یاریبجوید (حسینی حائری، 1375: 169-168)؛ بنابراین میتواندریافت که وجه مشترک حکومت اسلامی امام خمینی (ره) و شهید صدر، رهبری و مدیریت جامعه بهوسیله فقها و رهبران دینی است.
پس از مروری اجمالی و کلی بر دال مرکزی گفتمان حکومتی امام خمینی (ره) و شهید صدر، یعنی حکومت فقیه، به مهمترین دالی که حول دال مرکزی مذکور قراردارد و مفصلبندی گفتمان حکومت اسلامی را تحت عنوان «جمهوری اسلامی» تشکیلمیدهد اشارهمیشود. این دال عبارتاست از نقش مردم. در این خصوص امام خمینى (ره) الگوى حکومتى «دین و ولىفقیه، بدون مردم» و نیز الگوى حکومتى «دین و مردم، بدون ولىفقیه» را نفى و انکارکرد.
بنابراین نقش مردم در چارچوب اسلام و تفسیر امام (ره) از «ولایت مطلقه فقیه» در نظام سیاسى اسلام، معنا و مفهوم مىیابد. امام به همان میزان که از جدایى دین از سیاست نگران بودند به همان نسبت از جدایى مردم از بدنه حکومت نیز نگران بودند. مهمترین ابتکار امام (ره) در زمینه حکومت اسلامى ترکیب مفهوم «جمهورى» با «اسلام» بودهاست. براى نخستینبار در تاریخ حکومتهاى ایران کفه مردم در ترازوى حکومت و مردم، بهطور رسمی سنگینى قابلملاحظهاىیافت (مقیمی، 1378: 164،150-148).
مشارکت سیاسی مردم از طریق انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی نمایانگر بعد جمهوریبودن نظام و توجه به نقش مردم است؛ البته هرچند قوای قانونگذاری و اجرایی را مردم انتخابمیکنند اما ولایت فقیه بر این قوا نظارت و اشراف دارد.
شهید صدر نیز به نقش مردم در امر حکومت اشارهکردهاند. از نظر وی امت، حاکمیت خود را بر اساس مشورت همگانى و رأى اکثریت متبلورمىسازد و با انتخاب رئیس قوه مجریه و اعضاى مجلس مقننه اعمال حاکمیتمىکنند. در عصر غیبت، خلافت به امت، و نظارت و اشراف به مراجع تقلید واجد شرایط واگذارشدهاست (اکبری معلم، 1383: 117)؛ بنابراین درعیناینکه قوای اصلی حکومت، یعنی قوه قانونگذاری و اجرایی منتسب به مردم است اما مرجع فقیه منتخب و مورد پذیرش مردم نیز بر آن نظارت شرعی دارد (جمشیدی، 1387: 17).
بنابراین حمایت آیتا... صدر از انقلاب اسلامی ایران و دیدگاه نظری مشترک ایشان با نظریات امام خمینی (ره) پیرامون لزوم استقرار حکومت جمهوری اسلامی، مهمترین فرصت شکلگیری یک حکومت اسلامی در عراق محسوبمیشود. بدون تردید اگر رژیم بعثی ایشان را به شهادت نمیرساند، دگرگونی گفتمان بعثی و استیلای گفتمان جمهوری اسلامی موردنظر آیتا... صدر تحققمییافت. تبیین این عامل بههمراه دیگر عوامل بهعنوان چالشهای فراروی شکلگیری حکومت اسلامی در کشور عراق، بحث بعدی این پژوهش را تشکیلمیدهد.
پ- شکلگیری حکومت اسلامی در عراق؛ چالشها
مهمترین چالشهایی که فراروی شیعیان عراق برای سرنگونی رژیم بعثی و ایجاد حکومتی اسلامی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران وجودداشت عبارتاند از:
1- سیاستهای سرکوبگرانه حزب بعث؛ رهیافت نهادی
دراصل بررسی روندهای نهادی و سیاسی همچنان بخش بزرگی از علم سیاست را تشکیلمیدهد (بال و گای پیترز ،1384: 10). نهادها یکی از ستونهای ریشه سیاست بوده و هستند. هرچند ویژگی عمده مطالعه نهادهای سیاسی عبارتاست از واقعیتگرایی فوقالعاده آن، اما فایده دیگر این رهیافت آن است که فرصتی برای تحلیل ارزشهای سیاسی فراهممیآورد. در این خصوص به اعتقاد جانسون[3] نهادهای سیاسی بیانکننده انتخابهای خاصی درباره چگونگی شکلگیری روابط سیاسی هستند. این نهادها ماهیتی دارند که بهطور مداوم در اعضاء یک جامعه دستوراتی را مبنی بر اینکه آنان باید در تعقیب اهداف سیاسی بهشیوه خاصی عملنمایند القامیکند. این روش، نهادهای سیاسی را بهعنوان نهادهایی که بهضرورت حاصل اجزاء هنجاری هستند تعریفمیکند. سه نوع تحلیل نهادی، یعنی مطالعات قانون اساسی، اداره عمومی، و نهادگرایی جدید وجوددارد.
دیرلاو[4] اعتقاددارد که مطالعات قانون اساسی باید بهعنوان «یک نقطه شروع توضیحی» در یک چارچوب نظری گستردهتر برای مطالعه دولت درنظرگرفتهشوند. رهیافت اداره عمومی، که موردنظر این پژوهش است، ما را به مقاماتی متوجهمیسازد که در اداره عمومی دخیل هستند و بدینترتیب تاریخ، ساختار، کارویژهها و روابط آنان را تحلیلمیکند (رودس، 1378: 90-85). نهادگرایی جدید نیز تجزیه و تحلیل سازمانهای غیررسمی را دربرمیگیرد.
با توجه به مطالب فوق نخست حزب بعث از لحاظ تاریخی، ساختاری و ایدئولوژیکی تجزیه و تحلیل میشود و سپس کارویژههای این حزب بهخصوص مقابله با جنبشهای اسلامی در عراق- ازجمله حزب الدعوه- برای جلوگیری از تأثیر انقلاب اسلامی ایران بررسیمیشود. درواقع اقتضائات این حزب چیزی جز ایجاد یک حکومت توتالیتر و سرکوب شدید مخالفان را ایجابنمیکرد. از لحاظ تاریخی حزب بعث ابتدا در سال 1920 با عنوان کمیته عربى تشکیلشد و در سال 1939ـ 1933 با عنوان گروه کار ملىگرایان و بالاخره با عنوان حزب بعث بهوجودآمد (حکیم، 1381).
در فوریه سال 1963م ناسیونالیستها و بعثیها که اتحادیه عرب[5] را تأسیسکردند، دولت را سرنگوننمودند و ژنرال عبدالکریم قاسم را بهقتلرساندند. نه ماه بعد عبدالسلام عارف با یک کودتا حکومت بعث را سرنگونساخت. عارف در آوریل 1966م در سانحه سقوط هواپیما کشتهشد و برادرانش ژنرال عبدالرحمن و محمدعارف جانشین او شدند. در 17 جولای سال 1968م گروهی از بعثیها و عناصر نظامی، حکومت عارف را سرنگونکردند.
در این دوره، احمدحسنالبکر در صحنه سیاست حضوریافت و درجایگاه رئیس جمهور عراق و رئیس شورای فرماندهی انقلابی انتخاب شد (پگاه حوزه، 1382)؛ بنابراین در سال 1968 بعثىها توانستند به حکومت برسند. صدام نیز نقش کلیدی در کودتای 1968 ایفاکرد و لذا این اقدام او را در رأس هرم قدرت قرارداد. او بین سالهای 1975 تا 1979 معاون ریاست جمهوری عراق شد (سایت حمودا 2: 2011).
انقلاب اسلامى ایران در سال 1979 باعثشد که استکبار جهانى در منطقه، احساس خطرکند؛ ازاینرو رئیسجمهور «احمدحسنالبکر» را برکنارکردند و «صدامحسین» را در رأس قدرت قراردادند. هرچند پیش از آن هم صدام قوىترین شخصیت بعثىها بود، اما با برداشتن مشکلات و موانع از سر راه او، قدرت شایانى در رهبرى به وی بخشیدهشد (حکیم، 1381) که تا آوریل 2003 ریاست جمهوری عراق را برعهدهگرفت.
از نظر ساختاری در 21 سپتامبر 1968 قانون اساسی جدیدی جایگزین قانون اساسی سال 1964 عراق شد که بر اساس آن دولت این کشور جمهوری اعلام شد و احزاب سیاسی از فعالیت منع شدند. البکر همچنین در قانون اساسی سال 1970 تلاشکرد تا یک دولت یکپارچه عربی مرکب از تمام کشورهای عرب را پایهگذاریکند. قانون اساسی 1970 عراق در سالهای 1971، 1973 و 1974 دچار اصلاحاتی در چند اصل به نفع این حزب شد (سایت رهپویان عدالت، 1389).
از نظر ایدئولوژیکی نیز حزب بعث در اصل از لحاظ فکری مبتنی برتئوری ناسیونالیستی و شعار (امت واحد عربی با رسالتی پایدار) و هدف (وحدت، آزادی، سوسیالیسم) تأسیس شد و از تجارب وحدت اروپا (بهویژه کشورهای فرانسه، ایتالیا و آلمان) که تحت شرایط تاریخی و ذهنی ویژهای انجام شد بهرهبرداریکرد. این امر به تجربهای موفق از توتالیتاریسم، فاشیسم و نازیسم در اروپا منجرشد، اما در منطقه عرب بهویژه در تجربه سالهای 1958 و 1963 (میان مصر، سوریه و عراق) و سایر پروژههای مشترک با شکست مواجهشد. بحث درخصوص وحدت، ناقض اصول فکری و فلسفی حزب بعث است.
ویژگیهای موردنظر حزب در این خصوص عبارتاست از ایدئولوژی واحد، نیروهای امنیتی فراگیر، انحصار کامل رسانهها، ترویج فرهنگ تمامیتخواهی، سیاستهای تروریستی و زور. آزادی موردنظر حزب بعث نیز، به معنای آزادی مردم برای انتخاب نظام سیاسی، تشکیل احزاب سیاسی، اندیشه و عقیده و ... نبود بلکه فقط به معنای آزادی اعراب از کنترل استعمار خارجی در آن زمان بود. سوسیالیسم در ادبیات حزب بعث نیز به معنای انتقال مالکیت خصوصی به مالکیت عمومی با کنترل دولت بود و بنابراین موجب کنترل دولت بر کل اقتصاد عراق بهویژه نفت شد.
سوسیالیسم حامل پیامدهای توزیع عادلانه ثروت و عدالت اجتماعی است اما حزب بعث آن را در هزینههای نظامی و ایجاد یک تیم امنیتی و پلیسی، رسانههای همسو با سیاستهای خود، توزیع ثروت میان خانواده و بستگان این حزب که به ایجاد فقر، بیکاری، جرم و جنایت، فساد گسترده مالی، اداری، روانی و اجتماعی منجرشد اعمالکرد (البحرانی ،2010).
درنهایت ساختار و ایدئولوژی تمامیتخواه حزب بعث در کارویژه آن تجلییافت. در این خصوص به جز حزب بعث، هیچ حزبی حق فعالیتنداشت. با روىکارآمدن این حزب، برنامه مقابله جدى با حزب الدعوه که مهمترین جنبش اسلامى بود را بهاجرادرآورد. بعثىها به کسب اطلاعات و دستگیرى اعضاى جنبش اسلامى پرداختند و «ابوعصام» در سال 1972 و سپس «شیخ عارفالبصرى» و چهار نفر دیگر را در سال 1974 اعدامکردند. این روند ادامهداشت تا اینکه با انتفاضه صفر در سال 1977 مرحله جدیدى از مقابله مردم با رژیم شروعشد (حکیم، 1381)؛ روندی که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران شدتیافت.
در آوریل سال 1980 حزب الدعوه، وزیر امور خارجه عراق طارق عزیز را ترورکرد. مدت کمی بعد از ترور نافرجام طارقالعزیز، حزب الدعوه وزیر فرهنگ و اطلاعات عراق لطیف نیاف جاسم را بهقتلرساند. در این زمان بود که حزب الدعوه مورد سوءظن قرارگرفت. در واکنش به این ترورها، دولت عراق اعضا و طرفداران حزب الدعوه را محاصره، و هزاران ایرانی شیعه را که اصالت ایرانی داشتند از عراق اخراج و به سمت ایران روانهکرد (پگاه حوزه، 1382). برزان ابراهیم، برادر ناتنى صدام و رئیس سازمان امنیت کشور، در زندان از آیتا... صدر خواست که فقط چند کلمه بر ضد امام خمینى (ره) و انقلاب اسلامى بنویسد تا آزاد شود.
اما شهید صدر این خواسته را ردکرد و گفت: «من آماده شهادتم، هرگز خواستههاى غیرانسانى و ضد دینى شما را قبول نخواهمکرد و راه من همان است که انتخابکردم!...». وقتى که مزدوران بعثى، از منصرفکردن آیتا... صدر و خواهرش مأیوس شدند، آن دو علوى پاکنژاد مظلوم را در روز سه شنبه 23 جمادىالاول 1400 (19 فروردین 1359) زیر شکنجه به شهادترساندند (قلیزاده، 6).
درواقع حزب بعث از طریق سرکوب مخالفان داخلی، هدفی جز جلوگیری از صدور انقلاب اسلامی را مدنظرنداشت. در این خصوص در بیانیه سازمان پیکار اسلامی در عراق (1980) آمدهاست:
اینک رژیم بعث به اقدامهای مذبوحانهای برای سرکوب انقلاب عراق دستزده و سعی دارد که نیروهای امنیتی و دستگاههای جاسوسی خود را با اختصاص بودجه هنگفت، مجهز و واردعملکند. این مراکز تا به حال (1980) توانسته 400 بانوی مبارز مسلمان را در سراسر عراق دستگیر و اخیراً 450 نفر از سربازان آزاده که در نیروی نظامی عراق خدمتمیکنند دستگیرکرده و تنها جرم آنها اعتقاد به ایدئولوژی اسلامی و طرفداری از انقلاب اسلامی ایران بود (اسنادی از انقلاب اسلامی عراق، 1980: 77).
علاوهبراین رژیم عراق تلاشمیکرد تا به وحشت و هراس کشورهای عرب خلیج فارس از صدور انقلاب اسلامی ایران دامنزند. دولت عراق برای بهرهبرداری از این شرایط جدید، به بزرگنمایی وقایعی همچون تصرف مسجدالحرام در مکه، شورش شیعیان شرق عربستان، بمبگذاریهای کویت و دیگر ناآرامیهای کشورهای منطقه پرداخت و با منتسبکردن آنها به جمهوری اسلامی، کوشید تا دولتهای عرب خلیج فارس را از روشهای سیاسی ایران بیمناککند. به دنبال تبلیغات شدید عراق علیه ایران و افزایش تنش در منطقه، سران کشورهای عربی بیش از گذشته نگران تغییرات سریع منطقه و بیثباتی آن شدند و به ناچار به قدرت نظامی عراق متوسل شدند تا در پناه آن، از نفوذ انقلاب اسلامی جلوگیریکنند (یکتا، 1390).
درنهایت اینکه حزب بعث با رهبری صدامحسین، توانست شورشها و اعتراضهای شیعیان و در رأس آن حزب الدعوه را سرکوبنماید و لذا مانع بزرگی را در برابر شیعیان عراق به رهبری حزب الدعوه برای استقرار حکومت اسلامی ایجادکرد. سیاستهای سرکوبآمیز حزب بعث، پیامدی جز ایجاد احساس ناکارآمدی گروههای شیعه در مقابله با دستگاه گسترده پلیسی و امنیتی این حزب بههمراهنداشت؛ روندی که با شهادت آیتالله صدر، بر شدت آن افزودهشد.
اما صرفنظر از سیاستهای سرکوبگرانه حزب بعث، تشکیلات شیعی نیز از انسجام کافی برای مقابله با رژیم برخوردار نبودند و این عامل در عدم تحقق اهداف آنان تأثیربهسزاییداشت. درواقع اختلاف میان گروههای مختلف شیعه موجب خنثیسازی فعالیتهای یکدیگر شد. این اختلاف تا آنجا بود که برخی از این گروهها، از انقلاب اسلامی ایران چندان پشتیبانینکردند و حتی به لزوم حکومت اسلامی اعتقادی نداشتند.
درخصوص عدم انسجام کافی تشکیلات شیعه، فیلیپ رابینز معتقد است که «ایرانیها بر مبنای تصورات و مفروضات نادرست خود درباره یکپارچگی جامعه شیعه عراق و ماهیت بهظاهر آسیبپذیر رژیم حاکم، بهنوبه خود فقط به مخالفان شیعه عراق متکیبودند. بهاحتمال رهبران ایران تجربه خود را از نجف کسبکردند و آن را به کل جمعیت شیعه عراق تعمیمدادند، اما معلوم شد که نجف نمیتوانست نماینده جامعه بزرگتر شیعی باشد» (رابینز، 1386: 107 و 99). همچنین پس از شهادت آیتا.. صدر جنبش انقلابی ازهمپاشیدهشدهبود و رهبری واحدی برای پرکردن جای خالی محمدباقر صدر وجودنداشت (دکمجیان، 1377: 237).
پی نوشت:
1. امام خمینی(ره) بهدلیل مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون، نخست در سال 1964 به ترکیه و سپس در سال 1965 به عراق و درنهایت در سال 1978 به فرانسه تبعید و انتقال یافتند.
[2] . Ernesto Laclau & Chantal Mouffe
[3] . Johnson
[4] . Dearlove
[5] . union Arab
مراجع
- منابع فارسی
- قرآن کریم
- امام خمینی، روحا... (1384)، حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (ره)، (تبیان آثار موضوعی دفتر چهل و پنجم)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
- اسنادی از انقلاب اسلامی عراق (1980)، بیجا، انتشارات سازمان پیکار اسلامی عراق.
- اکبری معلم، علی (1383)، «مشروعیت و مقبولیت ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینى (ره)»، فصلنامه علوم سیاسى، سال هفتم، شماره 25، بهار.
- النعمانی، شیخ محمدرضا (1382)، سالهای رنج: خاطرات و ناگفتهها از زندگی شهید آیتالله سید محمدباقر صدر (ره)، ترجمه مهرداد آزاد، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
- آیین انقلاب اسلامی (گزیدهای از اندیشه و آراء امام خمینی (ره) (1373)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
- بال، آلن. روب، گای پیترز (1384)، سیاست و حکومت جدید، ترجمه عبدالرحمن عالم، تهران: نشر قومس.
- بشیریه، حسین (1384)، آموزش دانش سیاسی: مبانی علم سیاست نظری و تأسیسی، تهران: مؤسسه نگاه معاصر.
- جمشیدی، محمدحسین (1389)، زندگانی سیاسی شهید سید محمدباقر صدر (با تکیه بر تأثیرگذاری بر انقلاب اسلامی ایران)، تهران: انتشارات پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی.
- حسینی حائری، سید کاظم (1375)، زندگانی و افکار شهید صدر، ترجمه و پاورقی حسن تارمی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- حسینیزاده، سید محمدعلی (1383)، «نظریه گفتمان و تحلیل سیاسى»، فصلنامه علوم سیاسى، سال هفتم، شماره 28، زمستان.
- حشمتزاده، محمدباقر (1385)، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
- خلیلیان، سید خلیل (1375)، حقوق بینالملل اسلامی، تهران: دفتر نشر اسلامی.
- خواجه سروی، غلامرضا (1380)، «وحدت دین و سیاست در اندیشه امام خمینى (ره)»، فصلنامه علوم سیاسى، سال چهارم، شماره 16، زمستان.
- دکمجیان، هرایر (1377)، اسلام در انقلاب جنبشهای در جهان عرب، ترجمه حمید احمدی، تهران: انتشارات کیهان.
- رابینز، فیلیپ (1386)، «عراق: تهدیدهای انقلابی و پاسخهای رژیم»، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، به کوشش جان. ال. اسپوزیتو، ترجمه دکتر محسن مدیر شانهچی، تهران: انتشارات بازشناسی اسلام و ایران.
- رهپو، محمدحسن (1360)، ناسیونالیسم عربی و انقلاب اسلامی، انتشارات سروش.
- رودس، آر.ای.دبلیو (1378)، «رهیافت نهادی»، در روش و نظریه در علوم سیاسی، به کوشش دیوید مارش و جری استوکر، ترجمه امیرمحمد حاجی یوسفی، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.
- دهشیری، محمدرضا (1388)، بازتاب مفهومی و نظری انقلاب اسلامی ایران در روابط بینالملل، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
- صدیقی، کلیم (1375)، نهضتهای اسلامی و انقلاب اسلامی ایران، ترجمه سید هادی خسروشاهی، تهران: انتشارات اطلاعات.
- صدر، محمدباقر (1357)، همراه با تحول اجتهاد، ترجمه اکبر ثبوت، جمال موسوی، جعفر حجت، تهران: انتشارات روزبه.
- صفاتاج، مجید (1387)، انقلاب اسلامی و استعمار فرانو در منطقه، انتشارات سفیر اردهال.
- فرکلاف، نورمن (1379)، تحلیل انتقادی گفتمان، ترجمه پیران و دیگران، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها.
- فوزی، یحیی (1388)، اندیشه سیاسی در ایران بعد از انقلاب، تهران: انتشارات پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی.
- قاسمی، فرجا... (1388)، «مرجعیت و سیاست در عراق پس از اشغال، با تأکید بر اندیشه آیتالله سیستانی»، فصلنامه علوم سیاسى، سال دوازدهم، شماره 45، بهار.
- محمدی، منوچهر (1377)، سیاست خارجی ایران در جمهوری اسلامی ایران، اصول و مسائل، تهران: نشر دادگستر.
- محمدی، منوچهر (1385)، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، چ 1، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
- مجرد، محسن (1386)، تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست بینالملل، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- مقیمی، غلامحسن (1378)، «امام خمینى (ره) ولایت فقیهان و مشارکت مردم»، فصلنامه علوم سیاسى، سال دوم، شماره 5، تابستان.
- میراحمدی، منصور و آجیلی، هادی (1388)، «درآمدی بر معنا و مفهوم قدرت در روابط بینالملل: روی کردی اسلامی»، فصلنامه علمی- پژوهشی رهیافتهای سیاسی و بینالمللی، شماره 19، پاییز.
- میرترابی، سعید (1385)، مسائل نفت ایران، تهران: انتشارات قومس.
- نش، کیت (1389)، جامعهشناسی سیاسی معاصر: جهانیشدن، سیاست و قدرت، ترجمه محمدتقی دلفروز، تهران: انتشارات کویر.
- نصری، محسن (1387)، ایران، دیروز، امروز، فردا (تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران)، قم: دفتر نشر معارف.
- هورات، دیوید (1378)، «نظریه گفتمان»، در روش و نظریه در علوم سیاسی، به کوشش دیوید مارش و جری استوکر، ترجمه امیرمحمد حاجی یوسفی، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.
2- منابع الکترونیکی
2-1- سایتهای فارسی
- پگاه حوزه 10/8/1382)، «صدام، دین حکومت»، ش 107، تاریخ دسترسی 1/3/1391، در:
http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=3952&id=24658
- «تاریخچه قانون اساسی عراق»، تاریخ دسترسی 15/12/1390، در:
http://rahpooyanedalat.com/law/index.php?option=com_content&view=article&id=3881:1389-09-16-08-03-34&catid=150
- حکیم، حسن (1381)، «وضعیت گروههاى سیاسى عراق (گفتوگو با استاد حسن حکیم)»، فصلنامه علوم سیاسى، شماره 18، تابستان، تاریخ دسترسی 20/1/1391، در:
http://www.shareh.com/persian/magazine/uloum_s/18/18_19.htm
- خزایی، حسین (11/8/1389)، «گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمانی که غالب شد»، تاریخ دسترسی 10/2/1391، در:
http://www.tebyan.net/Weblog/bah1359/post.aspx?PostID=153621
- رهپویان عدالت، 1389
http://rahpooyanedalat.com
- قلیزاده، مصطفی، «شهید آیتالله سید محمدباقر صدر»، در: http://lib.ahlolbait.ir
- مریجی، شمسا... (1387)، «ایده روشنفکری و موضع حوزه نجف»، فصلنامه علوم سیاسى، شماره 44، تاریخ دسترسی 12/12/1390، زمستان، در:
http://www.shareh.com/persian/magazine/uloum_s/44/05.htm
- مفید، کامران (1387)، «وضعیت اقتصادی ایران و عراق در آستانه جنگ»، ویژهنامه فارس در هفته دفاع مقدس، تاریخ دسترسی 15/2/1391، در:
http://www.centralclubs.com/topic-t48057.html
- یکتا، حسین (1390)، «خوابهای شیرین: سیری در روابط سیاسی ایران و عراق»، مجله زمانه، شماره 3 و 4 تاریخ دسترسی 12/10/1390، در:
http://www.hawzah.net/Hawzah/Articles/Articles.aspx?LanguageID=1&id=91248& SearchText=%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%20%D8%AF%D8%B1%201979
2-2- سایتهای عربی
- البحرانی، سلام (2010)، «عقم النظریه القومیه لحزب البعث»، فی:
http://www.sotaliraq.com/articlesiraq.php?id=77867
- احسان، وسن (2010)، «الاقتصاد العراقی.... الواقع، الاشکالیات، الحلول»، فی:
http://iraqcss.com/article.php?id=61
-سایت حمودا، 2001 http://hamoda.com
- «صدامحسین عبدالمجید التکریتی»، (2011)، فی: http://hamoda2.yoo7.com/t10602-topic
نویسندگان:
مجتبی عطارزاده: عضو هئیت علمی دانشگاه هنر اصفهان
اعظم خانی: دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
فصلنامه جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام شماره 2
ادامه دارد...