به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، «آژانس اطلاعاتی استراتفور» در تازهترین شماره خود پیشبینی کرد: بدنبال موضوع انتقال قدرت در میان کشورهای آسیای مرکزی، در آینده نزدیک توازن موجود میان نیروهای تصمیمساز این کشورها تغییرات عمدهای خواهد داشت.
در این گزارش آمده است: آسیای مرکزی به تغییرات عمده سیاسی شناخته شده نیست. کل کشورهای منطقه از زمان رسیدن به استقلال، سیستمهای سیاسی متمرکز خود را با موفقیت حفظ کردهاند و از سال 1991 در بین کشورهای این منطقه، تنها در قرقیزستان بیش از 2 رئیس جمهور عوض شده است.
با این حال، مرگ «اسلام کریماف» رئیسجمهور ازبکستان در سال 2016، زمینه تأمل در مورد موضوع جانشینی را فراهم آورد. این در حالیست که به نظر میرسد تغییرات ساختاری قابل توجه سیستمهای سیاسی در آسیای مرکزی قبل از مرگ رهبر ازبکها شروع شده بودند.
در اوایل سال 2016، ترکمنستان طرحهای تکمیل قانون اساسی (و مخصوصا افزایش مدت ریاست جمهوری از 5 تا 7 سال و لغو محدودیت مدت اقامت رؤسای جمهور) را تصویب کرد و این طرحها با امضای اسناد مربوطه در تاریخ 14 سپتامبر به مرحله اجرا درآمدند.
در تاجیکستان نیز طی رفراندوم ملی ماه می، تغییراتی در قانون اساسی بوجود آمد. حتی در این مدت، قرقیزستان که از 2 انقلاب جان سالم به در برده و به سیستم پارلمانی مدیریت دولتی در سال 2010 منتقل شده است، در حال حاضر در حال تغییر قانون اساسی به نفع حزب حاکم است.
رهبران کشورهای منطقه هم علیرغم انجام اقدامات در چارچوب بازسازی خود، همچنان برای حفظ قدرت در برابر بیثباتیهای روز افزون تلاش میکنند.
تلاطم و آشفتگی روز افزون
کاهش قیمت نفت به اقتصاد قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان، آسیب جدی وارد کرده است. همچنین رکود اقتصادی طولانی مدت در روسیه، تجارت و جریانهای مالی به آسیای مرکزی را محدود کرده، وضعیت اقتصادی وخیمتر شده و وضعیت اجتماعی نیز ماهیتی بیثبات یافته است.
در کنار این مسائل، فرصتهای شغلی کاهش یافته و دستمزدها رکودی بیسابقه پیدا کرده به طوریکه هزاران مهاجر برای کسب درآمد به روسیه سفر کردهاند. تمامی این شواهد حاکی از این هستند که اعمال فشار بر رهبران آسیای مرکزی در حال افزایش است.
تهدیدهای رو به گسترش روحیات مبارزهای و جنگطلبی در منطقه (از جانب گروههای مذهبی و یا شهروندان ناراضی و خشمگین)، بیثباتی و آشفتگی (حملات تروریستی قزاقستان، انفجار سفارت چین در «بیشکک» توسط یک بمب گذار انتحاری –شبهنظامی «اویغور»– در ماه اوت و حملات مکرر طالبان یا داعش به کشورهای هم مرز با افغانستان)، از جمله دلایل نگرانی روزافزون حکام منطقه نیز هستند.
این درحالیست که در جهت تأمین امنیت، رؤسای جمهور تاجیکستان و ترکمنستان مسئله تمدید اختیارات و قدرت خود برای مدتی نامحدود را مطرح کردند. در قانون اساسی قرقیزستان تغییراتی بوجود آمد که به واسطه آن، رئیسجمهور (ریاست جمهوری این کشور به یک دوره محدود است) میتواند پس از خروج از این پست در سال 2017، نفوذ خود را همچنان حفظ کند.
در قزاقستان نیز، تغییراتی در کابینه وزرا به وجود آمد و رهبر جدید ازبکستان هم در آستانه انتخابات در دسامبر 2016، سلسله تغییراتی در کابینه وزرا و ترکیب رهبران منطقهای ایجاد کرد.
منافع بازیگران خارجی
با این حال، این اقدامات برای اصلاح وضعیت بسیار پیچیده تأمین امنیت منطقه کافی نیست. تا زمانی که قیمت پایین نفت و بحران مالی در روسیه همچنان بر اقتصاد منطقه تأثیر منفی داشته باشد، تغییرات سیاسی آسان نخواهند بود.
بیثباتی منطقه نه تنها رهبران کشورهای آسیای مرکزی، بلکه کشورهای دیگر که در این کشورها منافعی دارند را نگران میکند.
از سوی دیگر، موقعیت استراتژیک و منابع طبیعی منطقه همواره مورد توجه بسیاری از بازیگران خارجی بوده است. به عنوان مثال، ایالات متحده به همراه سرویسهای مخفی منطقه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر مبارزه میکند. ترکیه هم با منطقه نقاط اشتراک زیادی در فرهنگ و اقتصاد دارد.
با این حال، تاکنون، نفوذ روسیه و چین در این منطقه بیشتر از سایر کشورها بوده است. زیرا این کشورها در شکلگیری پویایی سیاسی منطقه نقشی فعال داشته و طوری رفتار میکنند که نیازهای منطقه با خواسته آنها تطابق داشته باشد.
اقدامات روسیه و چین
روسیه پایگاههای نظامی خود را در قرقیزستان و تاجیکستان دوباره سازماندهی کرده و همکاری با ازبکستان و ترکمنستان را در حوزه امنیت افزایش داده است.
بلافاصله پس از مرگ کریماف، نمایندگان روسیه انتظار پیروزی «شوکت میرضیایف» در انتخابات آینده را داشته و در این راستا مشاورههایی نیز با وی انجام دادند. «ولادیمیر پوتین» به محض رسیدن هر یک از رهبران منطقه به قدرت، همین کار را انجام میدهد.
بدین ترتیب، میتوان حدس زد که «کرملین» در فرآیند تحولات مداوم در آسیای مرکزی شرکت میکند و یا حتی آنها را هماهنگ میسازد، با این هدف که وضعیت موجود را همچنان حفظ نماید.
اولویت اولیه برای چین در منطقه نیز حفظ ثبات است. این کشور در دهه گذشته به بازیگر کلیدی اقتصادی در آسیای مرکزی تبدیل شده است. با این حال، پکن بیشتر نگران خلاء قدرت و رهبران ضعیف در این منطقه است.
هر یک از این عوامل (شکنندگی اوضاع امنیتی و وجود رهبران ضعیف) میتوانند وضعیت اجتماعی و اقتصادی منطقه را بدتر کرده و در نتیجه، مشکلاتی را برای چین – به عنوان مثال، تضعیف منافع اقتصادی این کشور در منطقه و یا ترویج افراطگرایی اویغورها – ایجاد کنند.
چین پس از انفجار سفارتش در قرقیزستان، به گسترش طیف وسیعی از تعهداتش در منطقه از نظر امنیتی پرداخت و به مأموران اجرای قانون قرقیزستان در بررسی این حمله تروریستی کمک کرد و همچنین در 27 سپتامبر اعلام کرد که 11 پایگاه در مرز تاجیکستان و افغانستان خواهد ساخت.
روسیه و چین به احتمال زیاد تلاش میکنند تا قیم منطقه شوند. این 2 کشور تابع ایده مبارزه با سازمانهای زیرزمینی شبه نظامیان افراطگرا هستند و به همیندلیل، بیثباتی روزافزون آسیای مرکزی افزایش همکاری آنها را در پی دارد.
تا زمانی که چین همچنان به گسترش افقهای فعالیت خود در منطقه در زمینههایی به جز تجارت و سرمایهگذاری بپردازد، روسیه به طور فعالتری برای حفظ سلطه خود تلاش خواهد کرد و در نهایت، رقابت روزافزون این 2 قدرت، میتواند فشار داخلی در کشورهای آسیای مرکزی را افزایش دهد.
انتهای پیام/ح