بعد از برجام وقتی همه منتظر بودند تحریمهای بانکی بنا به وعدههای داده شده، برداشته شود و به قبل تحریمها برگردیم، شرایط طوری دیگر رقم خورد. بانکهای بزرگ خارجی که برای ایران اهمیت ویژهای داشت، حاضر به همکاری مجدد با ایران نشدند. در نتیجه روابط بانکی بعد از برجام به هیچ وجه مانند قبل از تحریمها نشد. بنابراین در دسترسی به منابع ارزیمان همچون پول حاصل از فروش نفت دچار مشکل شدیم. حتی نتوانستیم برای خرید هواپیماهای ایرباس، فاینانسور (تامین کننده مالی) پیدا کنیم.
گفتند که مشکل دیگر تحریم نیست، بلکه پدیدهی دیگری است. گفتند به دلیل آنکه ایران در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی FATF قرار دارد، بانکهای بزرگ از همکاری با ایران سرباز میزنند. مشکل از برجام، تحریمها و یا آمریکا نیست. مشکل از درون ماست و نظام بانکی ما مشکل دارد. استانداردهای حاکم بر نظام بانکی ایران قدیمی است و برای اینکه بتواند با خارجیها همکاری کند لازم است این استانداردها ارتقا یابد.
این چرخش در تشخیص مساله (چرخش از اینکه تحریم مشکل است به اینکه مشکل از داخل است) سبب شد تعاملات و مذاکرات سطح بالا با گروه ویژه اقدام مالی آغاز شود. مثلث وزارت خارجه، وزارت اقتصاد و بانک مرکزی برای همکاری با FATF شکل گرفت. در نهایت ایران یک برنامه اقدام را که توسط FATF تهیه شده بود، پذیرفت. آقای دکتر طیبنیا در نامهای به رئیس وقت FATF اعلام کرد که ایران متعهد به اجرای این برنامه در چارچوب قانون اساسی خود است. FATF نیز این نامه را تعهد سطح بالای سیاسی ایران برای اجرای برنامه اقدام تلقی کرد و وضعیت ایران در لیست سیاه را تعلیق کرد. اکنون که بیش از یکسال و نیم از این همکاری میگذرد نه روابط بانکی ایران بهبود پیدا کرده است و نه دغدغه ایران در قبال ماندن در لیست سیاه FATF کمتر شده است. بلکه این دغدغه به مراتب جدیتر و بیشتر شده است.
اما این همکاری، منتقدان جدی داشته و دارد. نگارنده این سطور نیز از جمله منتقدان این همکاری است. انتقاد اصلی به عدم شناخت درست از ماهیت و کارکرد FATF توسط تصمیمگیران این مساله بازمیگردد. مهمترین نکته در این بین شناخت درست از FATF است. دو نگاه اصلی در مواجهه با FATF وجود دارد. یک نگاه که خاستگاه آن طرفداران برجام است و معتقد است FATF یک نهاد صرفا فنی و کارشناسی است و در صورت همکاری ایران با این نهاد و انجام اقدامات توصیهای توسط FATF میتوان به یک نقطه مطلوب رسید. این دیدگاه همکاری گسترده با FATF را توصیه کرده و همین توصیه نیز تا الان دنبال شده است.
اما نگاه دیگرمعتقد است که FATF یک نهاد با ماموریت و کارکرد سیاسی است و تکمیل کننده سیاستهای آمریکا در حوزه تحریمهای بانکی و اقتصادی است. بر اساس این نگاه ، همکاری گسترده با FATF نه تنها به تامین منافع ملی کمک نمیکند بلکه سبب تضعیف امنیت ملی نیز میشود. ایران به دلیل مقابلهای که با آمریکا در صحنه بینالملل دارد، هدف اصلی تحریمهای اقتصادی آمریکاست و به همین دلیل معنا ندارد همکاری گسترده با نهادی انجام دهد که تکمیل کننده این سیاست خصمانه و ظالمانه آمریکا باشد. درست است که FATF در ظاهر امر به مساله پولشویی توجه میکند اما در باطن به دنبال محدود کردن فعالیت آنهایی است که با آمریکا مقابله میکنند.
رفتار سیاسی FATF با ایران مثالهای روشنی دارد. یک مثال بسیار روشن و قابل تامل در این زمینه مساله چک است. در ایران به دلیل آنکه قواعد غیردقیقی برای چک وجود دارد، یکی از مهمترین ابزار پولشویی است. به این معنا که افراد متخلف میتوانند با استفاده از ابزار چک خود را پنهان کنند. پشت نویسی یکی از کارهای مرسوم در استفاده از چک است. در این روش افراد با صرف پشتنویسی چک را مانند پول دست به دست میکنند. این کار سبب میشود جریان مالی غیرشفاف شده و رهگیری افراد درگیر در چک ناممکن شود. برای همین ، پولشویی به راحتی با ابزار چک امکان پذیر میباشد.
از سالها پیش موضوع اصلاح چک مطرح بوده است و یکی از موارد اصلاح نیز همین رها بودن و نامشخص بودن افراد درگیر در مسیر استفاده از چک است. اما بانک مرکزی کمترین رغبت را به این مساله نشان داده است. نکته قابل توجه این است که FATF نیز به این موضوع مهم اشاره نکرده است. با اینکه ادعای FATF مبارزه با پولشویی است و مهمترین ماموریت خود را این مساله بیان میکند، اما در برنامه اقدام که برای ایران نوشته شده و تعهد سطح بالای سیاسی ایران برای اجرای آن را اخذ کردهاند، هیچ توصیه و مطالبهای در زمینه قانون چک و اصلاح رویه آن ندادهاند.
این مثال شاهدی است بر اثبات این مدعا که FATF دغدغهاش حل مشکلات نظام بانکی ایران و ایجاد شفافیت در آن به منظور مقابله با فساد و پولشویی نیست، بلکه هدف مهم آن پیادهسازی تحریمهای بانکی و اقتصادی آمریکاست که در نتیجه آن تشدید کردن محدودیتها برای افراد و نهادهای تحت تحریم آمریکاست.
آیا مسئولان ایرانی و نمایندگان مجلس چشمان خود را به این واقعیت باز میکنند؟
انتهای متن/