چکیده
در عصر حاضر، دیپلماسی عمومی به عنوان یکی از کارآمدترین ابزارهای قدرت نرم برای اثرگذاری بر کنشهای بازیگران بینالمللی، از سوی برخی کشورهای قدرتمند در عرصه سیاسی مورد استفاده قرارگرفته است، اما با پیشرفت تکنولوژی و گسترش ارتباطات، دیپلماسی عمومی نیز ساز و کار نوینی را برای تحقق اهداف خود به کار گرفته است. مقاله حاضر بر آن است که با بررسی نظریه جوزف نای پیرامون قدرت نرم و دیپلماسی عمومی، جایگاه این رویکرد را در تعیین ساز و کار نوین دیپلماسی عمومی مورد بررسی قرار دهد؛ بنابراین، نویسندگان در این مقاله با استفاده از روش علمی و رویکرد توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ این پرسش هستند که دیدگاه جوزف نای در تبیین نظریه قدرت نرم چه تاثیری بر تعیین ساز و کار کنونی دیپلماسی عمومی در جهان داشته است. در پاسخ به این پرسش، یافتههای تحقیق حاکی از آن است که جوزف نای در خلال نظریه قدرت نرم به دیپلماسی عمومی به عنوان یکی از مهمترین شیوههای قدرت نرم توجه بسیار دارد و برای آن سه مولفه اساسی را بیان میکند که شامل ارتباطات روزانه با مردم، ارتباطات استراتژیک موضوعی و گسترش روابط بلند مدت با افراد کلیدی در کشورهای هدف میشود؛ که این سه مولفه امروزه به سه محور اساسی ساز و کار نوین دیپلماسی عمومی تحت عنوان مدیریت پیام، برقراری ارتباطات راهبردی و تثبیت روابط پایدار تبدیل شده است.
کلیدواژه ها: قدرت نرم؛ دیپلماسی عمومی؛ جوزف نای؛ پروپاگاندا؛ نفوذ
نویسندگان:
سید امیرحسین صدرپور: دانشجوی دکتری، رشته روابط بین الملل، دانشگاه تربیت مدرس
محمد حسین جمشیدی: عضو هیئت علمی گروه روابط بین الملل، دانشگاه تربیت مدرس
محسن اسلامی: عضو هیئت علمی گروه روابط بین الملل، دانشگاه تربیت مدرس
دو فصلنامه مطالعات قدرت نرم - دوره 6، شماره 14، بهار و تابستان 1395.