اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

مرکزی

فارس گزارش می‌دهد

مشاهیری از مهد آشتیان که به فراموشی سپرده‌شده‌اند

آشتیان یکی از شهرستان‌های استان مرکزی است که در طول تاریخ کاتبان، مشاهیر و نخبگان بسیاری را در دربار پادشاهان پرورش داده است.

مشاهیری از مهد آشتیان که به فراموشی سپرده‌شده‌اند

به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، هرچند بسیاری از این مشاهیر پس از کسب مقام و نام، آشتیان را فراموش کردند اما بسیاری از آنان خدمات درخور توجهی را به این شهر ارائه کردند.

در ادامه این گزارش با چند تن از مشاهیر این شهر که در مسیر رشد و تعالی آشتیان قدم برداشته‌اند آشنا خواهیم شد.

محمد مراد

محمد مراد بن درویش بن مراد آشتیانی دانشمند و مفسر قرن 12 هجری قمری است.

وی خواندن و نوشتن را از ریعان شباب فراگرفت و بعضی از علوم آن زمان به‌ویژه قرآن مجید را نزد پدر و میرزاهای محلی آموخت.

درویش علی پدر محمد مراد به‌خوبی دریافته بود که فضای آن روز آشتیان برای جولان مرکب زندگی، کسب علم و فضیلت فرزندش کوچک است؛ استعداد شگرف و فطری او میدان بزرگ‌تری را می‌طلبد، بار سفر بسته او را به قم رهسپار کرد.

در آن شهر نهال آرزویش به ثمر نشست و علم و خطش به درجه مطلوب رسید.

هر بار که به زادگاهش برمی‌گشت بزرگان مقدمش را گرامی و پروانه‌وار به گِردش جمع می‌شدند.

پس از چند سال به رأی خود به اصفهان که مجمع و مهد علما و فضلای بزرگ بود سفر کرد و در آن شهر فیض یاب ارباب علم و دانش شد.

پس از تکمیل علوم آوازه علمش در محافل اصفهان پیچید و به همین دلیل شاگردان بسیار در مکتب تعلیمش حضور می‌یافتند.

وی در جوانی به حسن خط شهرت یافته بود.

یکی از آثار عمیق و مهم وی تفسیر صغیر قرآن کریم است، نامبرده این اثر را در سال 1127 هجری قمری تألیف کرد و دیگر اثرش ترجمه قرآن کبیر به فارسی است.

تاریخ وفاتش بعد از سال 1130 هجری قمری اتفاق افتاده است.

محمدعلی زلفی گل

 محمدعلی زلفی گل فرزند عباس در سال 1345 هجری شمسی در خانواده‌ای کشاورز در روستای صالح‌آباد از توابع شهرستان آشتیان به دنیا آمد.

دوره ابتدایی و متوسطه را با موفقیت به اتمام رساند. در سال 1365 از مرکز تربیت‌معلم شهید مدنی قم در رشته آموزش ابتدایی مدرک کاردانی خود را دریافت کرد و به‌عنوان دبیر در آموزش‌وپرورش آشتیان مشغول تدریس شد.

در سال 1369 در رشته دبیری شیمی از دانشگاه تربیت‌معلم اراک، کارشناسی خود را گرفت و سال 1372 در رشته شیمی آلی به اخذ فوق نائل آمد، سپس با تلاش مستمر خود در سال 1376 از دانشگاه شیراز در همان رشته مفتخر به دریافت درجه دکترا شد.

دکتر زلفی گل از شمار اساتید مبرز و متعهد محافل دانشگاهی کشور به‌حساب می‌آید، وی در خلال تحصیلات دانشجویی به رتبه‌های علمی و پژوهشی قابل‌توجهی نائل‌آمده است.

نامبرده در حال حاضر به‌عنوان معاون آموزشی دانشکده علوم دانشگاه بوعلی سینا مشغول انجام وظایف فرهنگی است و در هیأت علمی گروه شیمی دانشگاه مذکور نیز عضویت دارد.

استاد زلفی گل باسابقه کوتاه در مدیریت و مناصب مختلف، کارنامه علمی و عملی ارزشمندی از خود به‌جا گذاشته است.

وی در زمینه پژوهش و تحقیقات علمی بسیار کوشا و پرتوان ظاهرشده به‌طوری‌که تا سال 1380 قریب سی مقاله کارشناسانه به سمینارها و کنگره‌های ملی و بین‌المللی ارائه داده که در نشریات داخل و بین‌المللی به چاپ رسیده است.

میرزا محمدعلی‌خان

میرزا محمدعلی‌خان ملقب به میرزا کوچک می‌باشد که به‌اتفاق قائم‌مقام از آشتیان به آذربایجان رفت و از مستوفیان دربار عباس میرزا نایب‌السلطنه شمرده می‌شد.

میرزا کوچک داوطلبانه در جنگ‌های ایران و روسیه 1182 هجری شمسی که در ایام سلطنت فتحعلی شاه قاجار اتفاق افتاد شرکت جست.

نامبرده به لحاظ حمیت دینی و میهنی میل وافر داشت تا با قشون روس بجنگد ولی عباس میرزا با او موافقت نمی‌کرد، با اصرار زیاد میرزا کوچک، به وی اجازه داده شد تا هفته‌ای یک‌بار به سپاه روس شبیخون بزند.

ظاهراً حملات این جنگجو به‌قدری موفقیت‌آمیز بوده که قشون روس اعم از نظامی و چریک را به دردسر و زحمت می‌انداخت و غالباً شکست‌خورده فرار می‌کردند.

به این جهت ترک‌زبان‌های سپاه روس به میرزا کوچک لقب ایلدرم به معنای برق داده بودند.

وی در تبریز با دختری از فوج فراهان وصلت کرد و در همان‌جا متوطن شد.

میرزا کوچک جد بزرگ خانواده رعدی آذرخشی شاعر بلندپایه معاصر می‌باشد.

محمد رفیع

مقرب‌الخاقان محمد رفیع خان ملقب به معتمدالایاله بزرگ تقریباً از 1263 هجری شمسی تا 1294 هجری شمسی نایب‌الحکومه محلی آشتیان، گرکان، خلجستان و فراهان بود.

رفیع خان و اجدادش اصلاً شیرازی‌اند و در جوانی جز افسران قشون فارس بود.

سپس وارد استیفا شد که پس از مدتی توسط میرزا یوسف مستوفی‌الممالک روانه آشتیان شد تا تیول فراوان وی را نظم و نسقی دهد.

چون اجداد وی در کار مباشرت کارآمد و در دستگاه‌های حکومتی خدمت می‌کردند رفیع خان با استفاده از تجارب اسلاف خود در اداره نواحی و بلوکات تحت امرش کمال اقتدار و کفایت را نشان داد و تقریباً یک نوع حکومت شبه مستقل را اداره می‌کرد.

وی به خاطر دقت عمل در انتظام امور و استرضای اهالی بارها توسط حکومت عراق و بعضی دولت‌مردان آن دوره نظیر نظام‌الملک، معین‌الملک، صدراعظم، ظل‌السلطان و... مورد تشویق قرارگرفته است.

در اواخر سال‌های حکومتش قشون روس در عراق اردو زد و پیرو آن رعایای آشتیان و مضافات دچار صدمه و خسارت شدند.

محمد رفیع خان درگرفتن مالیات جنسی و بهره مالکانه به‌هیچ‌وجه گذشت و اغماض نداشت، از تاریخ فوت وی اطلاعی در دست نیست.

پس‌ازاینکه دار فانی را وداع گفت جنازه‌اش به قم منتقل شد و در مقبره خانوادگی دفن شد.

مسیب

مسیب عرب گل روستازاده شاعر در سال 1310 هجری شمسی در روستای بهارستان پا به عرصه زندگی نهاد، دانش اولیه را در مکتب‌خانه روستایی آموخت.

بعد از دو دهه به سال 1332 با عنوان مأمور سوار در وزارت کشور وارد کار دولتی شد.

در سال 1356 بنا به دعوت دانشگاه گوتینگن آلمان برای مدت شش ماه به آن کشور سفر کرد.

در آنجا به‌عنوان دانشیار زیر نظر پروفسور دورفر استاد کرسی ترک‌شناسی آنجا به تحقیقات در گویش خلجی مشغول شد.

پس از انجام تحقیق از ایشان، پروفسور هینتز در زمینه تاریخ و زبان‌های خلج‌ها کتابی تألیف کرد که پس از مدتی در ترکیه و آلمان منتشر شد.

عرب گل تا به امروز تحصیلات مرتب و منظمی نداشته و در دانشگاهی درس نخوانده و به‌اصطلاح مردی خودآموخته است.

تلاش، حدت ذهن و عشقی که در وجود این مرد است جایگاه علمی وی را فراتر از خیلی تحصیل‌کرده‌های امروزی قرار داده است.

وی مردی سرزنده، خوش‌بین با طبعی شیرین و حساس می‌باشد. اکثر اوقات دوست دارد احساسات خود را به زبان شعر بیان کند، در شعر روش گذشتگان را دنبال می‌کند و اشعار زیادی در قالب غزل، قصیده، مثنوی، رباعی و حدود 300 بیت شعر به زبان خلجی و تعدادی طنز و هزل دارد.

محمد صفاری آشتیانی

محمد صفاری آشتیانی فرزند عبدالحسین در یک خانواده آرام و پاک‌منش زاده شد.

عضو فعال چریک فدائیان خلق ایران، از گروه اول که در اواخر سال 1345 هجری شمسی در دانشگاه تهران به‌وسیله شش تن دیگر سازمان داده‌شده بود، فعالیت می‌کرد.

گروه اول بعدها به نام جزنی سیاهکل شهرت یافت. وی بعد از دستگیری کادر اصلی گروه سیاهکل به همراه علی‌اکبر صفایی فراهانی از مرز خارج‌شده و به لبنان رفتند.

مدت دو سال در اردوگاه‌های الفتح وابسته با سازمان آزادی‌بخش فلسطین آموزش‌های لازم را فراگرفتند.

وی در بهار سال 1349 همراه فراهانی با مقداری ملزومات جنگی به ایران آمد.

محمد صفاری از خانواده‌ای متوسط و مذهبی بود و به شغل قضاوت علاقه داشت اما سرنوشت او را به نیروی هوایی کشاند.

سرانجام بعد از واقعه سیاهکل در خانه تیمی واقع در خیابان سلیمانیه تهران با رگبار مسلسل از پای درآمد.

انتهای پیام/87024

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول