چکیده
در سفر تخیلی که در میان مردمانِ سرزمینهای خاورِ دور مطرح بوده و مقبول ساکنان مغرب زمین و برخی فِرق منسوب به اسلام واقع شده است، سفر از لحظۀ مرگ شروع شده، از مرحلۀ میانی توهمات میگذرد و به بازگشت نهایی به جسم در قالبِ جاودانگی اسطورهای در چهارچوب یک تئوری دربارۀ تولد دوباره میانجامد، و روح الزاماً در جهت خاصی سیر میکند. به سبب همسانانگاریِ چرخۀ زندگیِ تناسخباور و بازگشت روح به این دنیا در جوهر رجعتاندیش، برخی تلاش کردهاند، با طرح شبهاتی، رجعت را با چالش مواجه کنند، تا آنجا رجعت را همان تناسخ بدانند و شیعیان را که قایل به رجعتاند همان تناسخیه بدانند. آنچه این مقاله در پی حلّ آن است این است که تمایز و تباین ماهوی رجعت و تناسخ را با مبانی سیر نفس در قوه و فعل بررسی کند و به این سؤال پاسخ دهد که «اگر نفس رجعی با ادلۀ فلسفی و کلامی ثابت شده است، آیا روح تناسخی هم میتواند شکل بگیرد؟»
کلیدواژهها: رجعت؛ تناسخ؛ قوه؛ فعل؛ نفس؛ حرکت قهقرایی
نویسندگان:
اسدالله کرد فیروزجایی: استادیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه امام صادق(ع)
وحید ظفرنما: کارشناسی ارشد و طلبۀ حوزۀ علمیه قم
فصلنامه آیین حکمت - دوره 9، پیاپی 33، زمستان 1396.