اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت  /  دین پژوهی

تبیین فهم آیه اکمال دین بر اساس نظم فراخطی قرآن - بخش دوم و پایانی

ولایت گفتمان غالب در شبکه آیات

طبق دیدگاه گروهی از مفسران و قرآن پژوهان آیه اکمال دین (مائده: 3) با قبل و بعدش هماهنگی ساختاری و تلازم معنایی ندارد.

ولایت گفتمان غالب در شبکه آیات

 

5. ولایت گفتمان غالب در شبکه آیات

از نظر نگارنده، در نظم و ساختار چهار سوره آغازین قرآن، شبکه ای از واژگان و مفاهیم کلیدی و مرتبط  جای گرفته است  که در آن بر  الگوهاى تکرار،  توازى ساختار و  واژگان  هم نوا تأکید شده است. به وجهیکه می توان بر اساس آن، نظم و ساختار فعلی قرآن را توقیفی و به نظارت وحی دانست.  در جدول زیر بخش توجه برانگیز از آن و اژگان و مفاهیم بیانشده است که در تحلیل خود از نظم فراخطی و درجهت کشف امر ولایت به مثابه یک گفتمان غالب و در نقش تکمیل کننده دین و عامل یأس کفار بدان نیازمندیم.

جدول 1
موضوع سوره بقره سوره آل عمران سوره نساء سوره مائده
آیات میثاق  و  نقض آن 27، 40،   63، 64             80 ، 83 ، 84  ، 93   101 76ـ 77ـ 81ـ 187 90،154،155، 1،7،12،13، 14، 70،
آیات بشارت ظهور پیامبر اکرم و  آگاهی  اهل  کتاب از ایشان 89 ـ 147 81 ،  86 ، 187 47 19، 44 ،83 ،84
آیات کتمان  حق 42، 72،  79،  144   146، 147،  159   174 ، 283 71 37 ، 58 15، 19، 99
آیات تبدیل و  تحریف 59 ، 75 ، 106   46 13، 41
آیات برخورد  و ارتباط   اهل  کتاب  با  مسلمانان  ،  مشرکان و  منافقان 75، 76، 105،  109 ،110 ،  142  143،  145 111، 119  120، 186 51،54،60،61 153 41، 52
آیات وحدت رویه بین   انبیای  الهی 136، 137، 138  213 ، 285 79، 80، 84، 144 ، 179 136 ،150، 152، 164 12،
عقائد و  عکس العمل های  اهل کتاب 111، 113 ، 114 ، 116 ، 120 ، 135  176  21، 23 ، 61 ،69،  64،  70،  98، 99  ،  112 ، 181 ، 183 44، 46، 54 ، 171 17،18،42 43،59،62، 80
فرقه های  مختلف  اهل کتاب 87 ، 118 ، 253 69، 72، 75، 78، 100، 110، 113 ، 114 ،  199 159 13، 66، 70،
آیات مربوط به ولایت 107 ، 257  28، 68 ، 122 ، 150 45،59،75، 83، 89،  144، 51، 55، 56، 81،
آیات  هم سو  با آیه3  مائده 150 ، 173  19، 20 ، 81 ، 82 ، 85   77 5، 44، 81،
آیات  مربوط به حلال و  حرام ها در کتب آسمانی 173 ، 275 50 ، 93 ، 160، 1 ، 6، 87،
آیات  مربوط  به «الذین آمنوا» و  «الذیر.کفروا» 213 ، 214 ، 218 4، 10 ، 12 ، 56 ، 57 ، 68، 70 ، 72 ، 86 ، 87 ، 90، 91 ، 101 ، 102 ، 116 و... 42، 51،56، 57، 60، 76،101، 122 136،137 150،151،167،168،173، 175، 9،10، 36،53، 55، 56، 69، 78، 80، 82، 86، 103، 110
آیات مربوط به دین 132 ، 217 ، 256  19، 24 ، 73 ، 83 ، 85 46، 125 ،  146،  171 3، 54، 57، 70
عبارت ما أنزل إلیک یا إلیه یا إلینا یا علینا 4،136 ، 285 84، 199 60،61، 162، 166، 49، 59، 64، 67، 68، 81، 83،

مطابق جدول فوق مفاهیم مرتبط با مسئله ولایت در فضای چهار سوره پراکنده شده است و همواره ناظر و دال بر یکدیگرند، مشروط به ایر.که پیوندهای آیات با هم را در فراسوی نظم عادی و طولی آن ها دنبال کنیم. حتی این شبکه معنایی در گستره سوره های دیگر هم به چشم می خورد؛ البته درصورتی که پذیرفته باشیم، تمامی آیات قرآن که صادرشده از گوینده بی همتای الهی است، درصدد القاییک سخن منسجم و معنادار هستند.

 برای مثال عبارت «ما أنزل الیک من ربک» که به نص آیه 67 مائده قطعًا دلالت بر یک امر مهم دارد، به حدی که پذیرش ابلاغ رسالت پیامبر اکرم (ص) بسته به ابلاغ آن امر مهم است، به شگردی خاص بهدست گوینده الهی درگوشه هایی از کلام و بیانش جای گرفته است  کهتنهاباتدبرفراگیر می توان به حقیقت معنایی آن دست یافت. مثلاً در آیه 19 سوره رعد گفته شده: «أَفَمَن یَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ»، یا همین معنا در ساختاری دیگر هم در آیه 3 سوره اعراف: «اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاءَ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ» هم در آیه 55 سوره زمر: «وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ بَغْتَه وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ» به کار رفته است.

به خصوص در همین سوره مائده آیه 64 و 68  عین عبارت «ما أنزل الیک من ربک» آمده که واکنش تند یهود در قالب طغیان و کفر را در برابر آن امر مهم نشان داده است و مطابق روایتی از امام باقر (ع) ذیل آیه 68 مائده، آن امر مهم همان ولایت علی(ع) است (ر.ک: عروسی حویزی، 1415، ج1، ص659؛ بحرانی، 1416، ج2، ص340).

علاوه براین، عبارت (الذین آمنوا) که در آیه 55  مائده آمده: «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاه وَیُؤْتُونَ الزَّکَاه وَهُمْ رَاکِعُونَ» مطابق دیدگاهی، در شأن و شخصیت امیرمؤمنان علی(ع) نازل شده است (ر.ک: سیوطی، 1404، ج2، صص293 ـ 294؛ عروسی حویزی، ج1، صص643 ـ 648؛ بحرانی، ج2، صص316 ـ 320) که چون یک تک واژه خاص در پهنای آیات قرآن هنرنمایی می کند، بهویژه اگر طبق روایتی که سیوطی آن را از ابونعیم اصفهانی درکتاب حلیه الأولیاء نقل کرده است، بپذیریم که «ما أنزل الله آیه فیها یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إلّا وعلیّ رأسها وأمیرها» (سیوطی، ج1، ص104) آیه مربوط به نحو متمایز و برجسته، ولایت امیرمؤمنان علی(ع) را در طول ولایت خدا و رسولش معرفیکرده و البته درآیه بعد آن یعنی آیه 56  همین معنا تأکید شده استکه: «وَمَنیَتَوَلَّاللَّـهَوَرَسُولَهُوَالَّذِینَآمَنُوافَإِنَّحِزْبَاللَّـهِهُمُالْغَالِبُونَ». درآیه 57 هم از یک واقعیت دیگر پرده برداشته است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیَاءَ وَاتَّقُوا اللَّـهَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»، ایر.که گروه مؤمنان توجه داشته باشندکه حد و مرز ولایت پذیری آنها را ما ترسیم کردیم، دیگر نیازی نیستکه گرایش به افراد و گروهی (اهل کتاب و کفار) داشته باشند که دین خدا را به سخریه و بازی گرفته اند. ایر.که چرا نباید از این دوگروه پیروی کرد و الگوی پذیرفته را در آیه 82 مائده می یابیم: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَه لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّه لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ».

افزون براین، عبارت « ما أنزل الیک من  ربّک» در سیاق آیات قبل و  بعد از آن  همچون :

و قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَه غُلَّتْ أَیْدیهِمْ و لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتان  یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ و لَیَزیدَن  کَثیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ‏ إِلَیْکَ مِن  رَبِّکَ طُغْیاناً و کُفْراً ... ( مائده :64).

قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ حَتَّى تُقیمُوا التَّوْراه و الْإِنْجیلَ و ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِن  رَبِّکُمْ و لَیَزیدَن کَثیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِن  رَبِّکَ طُغْیاناً و کُفْراً فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرین  ( مائده : 68).

وَلَوْ کانُوا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبِیِّ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِیاءَ وَلکِنَّ کَثیراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ (مائده:81).

حکایت از یک امر مهم و  حیاتی  دارد  که بیشتر اهلکتاب بهخصوص  یهود را به دشمنی  و  طغیان  در برابر آن  معرفی کرده اند . گفته شد آن امر مهم، ولایت است که در آیه 56  همین سوره به مصداق های مشخص آن یعنی خدا، رسولش و اهل ایمان تصریح شده است. روزی که قصه ولایت به فرجام نیک خود رسید، همان  روزی  بود که دین  خدا کامل شد و  کفار را یأس و  نومیدی  فرا گرفت، ( الیومیئس الذیر.کفروا من  دیر.کم ... الیوم أکملت لکم دیر.کم و اتممت علیکم نعمتی ... ). اما چرا این آیه در بین  دو  عبارت به ظاهر نامرتبط قرار گرفته است؟

به چند شیوه به این  سؤال می توان  پاسخ داد:

الف ـ  بنا بر شرایط خاصی  که در جامعه اسلامی  وجود داشت و  حساسیتی  که دشمنان  به مقوله آینده اسلام و  جانشینی  پس از رسول الله نشان  داده بودند، همان  دشمنانی  که «لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ » بقره: 146 و  «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ» مائده: 41،  این  احتمال وجود داشت  که بسان  پوشاندن  حقانیت پیامبر آخرالزمان (بنگرید: جدول 1، آیات کتمان حق) در پوشانیدن  حقانیت مقام امیرالمؤمنین ( یعنی نفس و  جان  پیامبر به دلالت آیه 61 آل عمران) هم همت گمارند و  درکلام الهی  دست برند. ازاین رو،  خداوند این  واقعیت را در اثنای  آیات سوره پراکنده ساخت، تا ازگزند دشمنان  مصون  ماند ( نوعی حفظ الهی  در چارچوب های  کلامی  و  بیانی ).

بـ  می توان  ارتباط  بخش های  آیه 3 سوره مائده را در فضای  شناخت صدور سوره و  ارتباط آن  با سوره های  قبل آن واکاوی کرد  که درنتیجه این  سوره  آخرین  سوره نازل شده و نظام مند و  منطبق بر ترتیب توقیفی  قرآن  است . بدین  منوال  که  در سوره های  قبل  از نقض عهد و  پیمان  الهی  از جانب اهل کتاب،  حرامشدن  برخی  خوردنی ها بر آنان  و  مطالبی  هم در چگونگی  برخورد اهل کتاب با مسلمانان  و  ارتباطات سرّی  و  علنی شان  با منافقان  صدر اسلام سخن  به میان  آمده است. در این  سوره از مؤمنان  خواسته شده است که به عقود و  پیمان های  خود وفا کنند و  برای شان  برخی  از خوردنی ها حلال و  برخی  حرام شده است، تا رفتارشان  چیزی  متفاوت با گذشتگان  باشد.

آن  هم در روزی که  این  تفاوت ها آشکارتر خواهد شد. مثلاً دیگر کفار امیدی  به دین  آنان نخواهند داشت: «یئس الذیر.کفروا من  دیر.کم» و  نقشه ها شان نقش  برآب خواهد شد و  مؤمنان  هم با دلگرمی  بیشتر فقط از خدا خواهند ترسید«فلا تخشوهم فاخشون» و  بالاترین نعمت ها یعنی  ولایت الهی  هم نصیب شان  خواهد شد «و مَن  یَتَوَلَّ اللَّهَ و رَسُولَهُ و الَّذین آمَنُوا فَإِن حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون» (مائده : 56).

ج ـ  واژه هایی  چون وفا،  عقود،  حرام و  حلال،  الذین آمنوا،  الذیر.کفروا،  دین ،  خشیت از کفار،  نعمت و  اسلام در آیه 1 ـ 3  سوره مائده در ساختاری  خاص  به کار رفته است و  از آنها نتیجه گرفته می شود که از یک سو،  عده ای  از کفار به برخی  عقود و  پیمان های شان  وفا ر.کرده و  جانب برخی  حرام ها و حلال های الهی  را نداشته اند، همان  کسانی  که با میثاق  شکنی  دیرینه شان  (یعنی یهود) حرام خدا را حلال و  حلال خدا را حرام و  سعی کردند، مسلمانان را از خود بترسانند و  بین  آنها تفرقه بیندازند، آن  هم با نفاق برخی ، تا اثری  از دین آنان باقی نماند، به حدی که همه حتی  ابراهیم نبی  را هم از خودشان  دانستند: «أَمْ تَقُولُون  إِن  إِبْراهیمَ‏ و اسْماعیلَ و اسْحاقَ و یَعْقُوبَ و الْأَسْباطَ کانُوا هُوداً أَو  نَصارى‏ قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ و مَن أَظْلَمُ مِمَّن کَتَمَ شَهادَه عِنْدَهُ مِن  اللَّهِ و مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» آل عمران : 140  و  از این  هم بالاتر دوست داشتند پیامبر شما هم از آنها پیروی کند: «و لَن  تَرْضى‏ عَنْکَ الْیَهُودُ و لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم‏ ...» بقره: 120 ؛ اما آنها دچار یأس می شوند نه وقتی که تنها احکام حلال و  حرام بر شما کامل تر نازل شود؛  بلکه از آن  جهت  که دین  شما قوت به نیرویی  می گیرد  که برپادارنده آن  احکام حلال  و  حرام پس از رسول الله خواهد بود .

از سوی دیگر،  از مؤمنان  «الذین آمنوا» هم خواسته شده  است که راه و  رفتارتان  را از آنان  جدا کنید و  حلال و  حرام الهی  را پاس دارید و  ترسی  از فعالیت های  کافران نداشته باشید، مثلاً : «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَلا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لایُحِبُّ الْمُعْتَدینَ» (مائده :87 )؛ زیرا خداوند دین  شما را در چنین  روزی کامل و  نعمت خود یعنی  ولایتش را نصیب شما کرد و  اسلام وجه جامع همه ادیان آسمانی  را «أَفَغَیْرَ دین  اللَّهِ یَبْغُون  و لَهُ أَسْلَمَ مَن  فِی السَّماواتِ و الْأَرْضِ طَوْعاً و کَرْهاً و الَیْهِ یُرْجَعُون»  ( آل عمران :83) قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ و ما أُنْزِلَ عَلَیْنا و ما أُنْزِلَ عَلى‏ إِبْراهیمَ و اسْماعیلَ و اسْحاقَ و یَعْقُوبَ و الْأَسْباطِ و ما أُوتِیَ مُوسى‏ و عیسى‏ و النَّبِیُّون  مِن  رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْن أَحَدٍ مِنْهُمْ و نَحْن  لَهُ  مُسْلِمُون  (آل عمران : 84) و مَن  یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَن  یُقْبَلَ مِنْهُ و هُو  فِی الْآخِرَه مِن  الْخاسِرین  (آل عمران :85 ) پسندیده خود و  شما  قرار داد: (رضیت لکم الاسلام دینًا).

این همان وعده ای است که خداوند قبل از این در سوره نورکه پیش از سوره مائده در مدینه نازل شده بود،  تحقق آن را وعده داده بود: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى ‏لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لایُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ» (النور: 55).

روشن است که مفاد آیه تبلیغ، هم به مانند آیه اکمال دین با قبل و بعد خود ارتباط تنگاتنگی دارد، درصورتی که با نگرش فراخطی به متن قرآن نگریسته شود. بدین صورت که خداوند در سوره مائده نشانه های متعددی را مبنی بر افشای چهره یهود، سرسخت ترین دشمن مؤمنان ( آیه 82 )،  تعبیه کرده است که با تدبر در ساختار شبکه ای نظم آن می توان مشخص کرد که بخش متنابهی از این نشانهها مربوط به اهمیت امر ولایت است،  مثلاً در آیه 51 تا 53 سه بار از مسلمانان می‏خواهد که چنین ملت کافر، ظالم و فاسقی را که خواستار حکم و حکومت غیرالهی است اولیاء خود قرار ندهند و کسانی که با آنان طرح دوستی بندند از آنان (یعنی ظالمان) محسوب می‏شوند. در آیه 54 نیز به مسلمانان باایمان هشدار می‏دهد که اگر از دین اسلام به سوی آنان برگردند، خداوند جمعیتی را جایگزین آنها خواهد ساخت که دارای اوصافی ممتازند.

در آیات 55 و 56 و 57  در کنار ذکر  و تأکید بر ایر.که ولی و سرپرست شما خدا و پیامبرش و آنانند که ایمان می آورند و نماز به پا می‏دارند و در حال رکوع، زکات می‏پردازند (که طبق تفاسیر شیعه و سنی منظور امام علی (ع) است)،  از مؤمنان می خواهد که مبادا اهل کتاب و کفار،یعنی  آنان  که دین و نمازتان را به استهزاء و بازی می گیرند را اولیاء خویش برگزینید؛ چون اینان قومی هستند که عقل خود را به کار نمی‏برند. در آیه 59 نیز آنان را اینگونه توبیخ می کند: «قل یا اهل الکتاب هل تنقمون منا الا ان آمنا باللّه وما انزل الینا وما انزل من قبل وان اکثرکم فاسقون»، بگو ای اهل کتاب آیا خشم و کینه و خرده گیری شما نسبت به ما نه به این خاطر است که ما  به خدا و آنچه بر ما و بر پیشینان فرو فرستاده شده است، ایمان آورده‏ایم و ایر.که بیشتر شما فاسقید؟ آنگاه در آیات 60-66 از چهره یهودیان بزهکار پرده برداری بیشتری می‏کند.

در آیه 68 «ولیزیدن کثیرا منهم ما انزل الیک من ربک طغیانا وکفرا...» هم به واکنش تند اهل کتاب در برابر « ما أنزل إلیک من ربک» اشاره می کند  که بی ربط با آیه قبل آن (67)  نیست، به خصوص اگر مطابق روایات بپذیریم«ما أنزل إلیک من ربک»  یعنی همان امر ولایت امام علی(ع) است. درآن صورت این بخش از قرآن به دلالت التزامی می رساند که یهود نسبت به مقام ولایت امیرالمؤمنین از همان آغاز حساسیت زیادی داشته است.

یک نگرش دیگر، وجه ارتباط آیات قبل و بعد آیه 67 (آیه تبلیغ) را اینگونه تبیین کرده است که به دنبال پرده برداری از زننده‏ترین چهره‏هاییهود، خداوند در آیه 67 به پیامبرش فرمان می‏دهد: آنچه از جانب پروردگارت نازل شده است به مردم ابلاغ کن «بلّغ ما انزل الیک من ربک» که آنچه بر پیغمبر نازل شده عبارت بود از:

1-آیات افشاکننده چهره‏های کفر، ظلم، فسق و نفاق یهود و نداشتن لیاقت  و صلاحیت آنها برای امامت و ولایت مردم.

2ـ  نسخ پاره‏ای از احکام تورات و انجیل (مائده:1-11).

3ـ  لغو میثاق و عهد ولایت خدا با اهل کتاب (مائده/12-14).

4ـ  نهی شدید از قراردادن یهود و نصارای کافر و ظالم و فاسق و خواستار حکم و حکومت غیرالهی، چون اولیاء (مائده: 15-26).

5ـ  انحصار ولایت به خدا و پیامبر(ص) و بعد از پیامبر علی(ع) ادامه دهنده ولایت بر مؤمنان: انما ولیکم اللّه ورسوله والذین آمنوا الذینیقیمون الصلاه ویؤتون الزکاه وهم راکعون (مائده: 55).

قسمت 1 و 2 و 3 و 4، قبلاً در سوره‏هایی چون بقره، آل عمران، نساء، انعام و اعراف نیز به طور پراکنده آمده بود؛ اما آنچه در این سوره تازگی داشت، همان قسمت پنجم یعنی انحصار ولایت به خدا و پیامبر و بعد از پیامبر ادامه آن با امام علی(ع) بود که ابلاغ آن سبب می‏شد، آخرین دریچه امید به بازگشت دین و ولایت بعد از مرگ پیامبر(ص) به سوی کفر پیشگانیهود و نصارا بسته شود و آنها از ضربه زدن به دین اسلام مأیوس شوند. «الیومیئس الذین کفروا من دیر.کم» و با اعلام انحصار ولایت و ادامه آن بعد از پیامبر اکرم (ص) دین اسلام کامل شود و نعمت الهی بر مسلمانان به حد کمال رسد: «الیوم أکملت لکم دیر.کم وأتممت علیکم نعمتی» (مائده: 3).

صاحبان این نگرش معتقدند که اگر مسلمانان همچنان از ترس یهود و نصارا تحت ولایت آنان در می‏آمدند، همچنار.که امروز بسیاری از کشورهای اسلامی درآمده‏اند، دیگر اسلام و استقلال و آزادی و عظمت و شکوه خود را از دست می‏داد و با مرگ پیامبریک باره‏ همه چیز تمام می‏شد،یا دچار اختلاف داخلی می‏شدند و از صفحه تاریخ محو می گشتند. آنگاه بودکه تمامی زحمات پیامبر(ص) هدر می‏شد و رسالتش به انجام نمی‏رسید. ازاین  رو، خداوند خطاب به پیامبرش می‏فرماید: «وان لم تفعل فما بلغت رسالته» یعنی اگر آنچه در سوره مائده نازل شده است، مخصوصا آیه: ‏«انما ولیکم اللّه ورسوله والذین آمنوا...» را به مردم ابلاغ ر.کنی، رسالت او را به انجام نرسانده‏ای.

البته طبیعی است که این «ابلاغ»، بر کفر و طغیان بسیاری از اهل کتاب بیفزاید و آنان را به عکس العمل شدید و قتل پیامبر(ص) وادار کند. آنان باید بدانند که با اعلام این سوره، دیگر دوره ولایت و فرمانروایی آنها سپری شده است و ایر.ک نوبت ولایت مسلمانان باایمان است و با ابلاغ انحصار ولایت در خدا و پیامبر(ص) و تداوم آن با علی(ع) باید بدانند که دیگر ولایت و خلافت به سوی آنان باز نخواهد گشت (ر.ک: بی آزار شیرازی، صص36 ـ 38 ) .

نتیجه گیری

توجه به ساختارهای زبانی و بیانی قرآن را باید نقطه عطفی در شناخت و معرفی متن قرآنی به شمار آورد. امری مهم که از گذشته تا حال مطمح نظر قرآن شناسان مسلمان بوده است که البته بیشتریافته های آنان بر قواعد رایج در عرف و در راستای متمایز نشان دادن متن الهی از بشریمتمرکز بوده است. یکی از آن قواعد را می توان در بحث نظم و ارتباط آیات و سور و دلیل های حاصل از آن مشاهده کرد که به شواهد تاریخی و ادبی، عمده مطالعات و پژوهش های این حوزه بر محور نظم خطی و طولی متن شکل گرفته   است.

قطعًا نتایج حاصل از این نوع مطالعات محدود و متناسب با نگرش متأثر از آن بوده است. به نحوی که در کشف ارتباط بین بخش هایی از قرآن به هر دلیلیموفق نبوده است؛ مثلاً در وجه ارتباط آیه اکمال دین و آیه تبلیغ با قبل و بعد آن میتوان این موفق نبودن را مشاهده کرد که بعضًا موجب اختلاف بین شیعه و سنی هم شده است.

به فرض ایر.که موفقیتی هرچند اندک هم حاصل شده باشد، نتیجه استفاده از منابع برون متنی همچون روایات معصومین علیهم السلام و شواهد تاریخی بوده است؛ وگرنه در این راستا به قابلیت های خود متن توجه چندانی نشده است؛ اما به کمک ایده «گذر از نظم خطی» و در نظرگرفتن متن قرآن به مثابه یک شبکه ای از اجزای به هم  مرتبط تا حدودی زیاد می توان قابلیت های متن را شکوفا ساخت و از کشف ارتباطات به هم تنیده آیات و سور برای بسیاری از مسائل و مشکلات فهم قرآن کمک گرفت.

با مطالعه و بررسی متن قرآنی با اتکا به الگوی نظم فراخطی در کنار نظم خطی قرآن روشن شد که آیه اکمال دین که بنا بر نظر مفسران شیعه با قبل و بعد آن بی ارتباط است، آن هم به دلیل آنکه قبل و بعد آن به احکام حلال و حرام الهی پرداخته است و ربطی با آیه مربوطه ندارد، نظری مطلوب و منطبق بر واقعیت متن قرآن نیست؛ بلکه با درنظرگرفتن واژگان کلیدی آیات نخستین سوره مائده و نیز ساختارهای متوازن آن در جاهای دیگر متن، آیه اکمال به شکلی حکیمانه و شگرف در این بخش متن جای داده شده است که بنا بر شناخت فضای صدور سوره مائده (آخرین سوره نازل شده) و ارتباط آن به تمام سوره های پیش از آن در نزول به خصوص 3 سوره قبل از آن در چینش کنونی سور قرآن، می توان به واقعیت نظم فراخطی آن و ارتباطش با قبل و بعد پی برد.

یافته های این گفتار نشان دهندۀ آن استکه به رغم اختلاف منابع در معرفی آن روزی که دین کامل شد و خدا نعمتش را بر مردم اتمام کرد و اسلام را دین آنها معرفی کرد، الگوی فراخطی متن مشخص می سازد، آن همان روزی است که  پیامبر(ص) مأمور شد امر مهمی را ابلاغ کند وآن امر مهم، امر ولایت بود که درواقع آیات متعددی از سوره های قرآن به خصوص سوره مائده درصدد مهم و اصیل نشان دادن آن امر هستند. امری که کفار از اهل کتاب و منافقان با وجود اطلاع از مصداق آن یعنی امام علی (ع) (که در روز غدیر خم به تصریح پیامبر (ص) امامت و جانشینی ایشان ابلاغ شده بود) سعی در پنهان کردن و نابودی آن داشتند؛ بنابراین نمی توان پذیرفت که گوینده الهی به خاطر ترس از مخالفان امر ولایت، آن را در جای اصلی اش مثلاً بعد از آیه تبلیغ (مائده: 67) قرار نداده است؛ چون بر اساس نظم شبکه ای و فراخطی قرآن، خدا خود همان امر مهم را به شیوه ای حکیمانه در متن آیات با نشانه های متعدد قرار داده است، تا مخاطب متن با کمک تدبر و اندیشه در اطراف متن بتواند به واقعیت آن دست یابد. 

مراجع

قرآن کریم.
العوّا، سلوا (1387)، «تناسب مضمونی و  انسجام ساختاری در قرآن»، ترجمه: سید علی آقایی،مجله کتاب ماه دین، سال یازدهم، شماره 132.
آلوسی، سید محمود ( 1415)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت:  دار الکتاب العلمیّه.
ابوزهره، محمد(1418)،  المعجزه الکبری القرآن،  القاهره: دارالفکر العربیّ .
ابن عاشور،  محمدبن طاهر( 1420)،  التحریر و التنویر،  بیروت:  مؤسسه التاریخ العربیّ.
استرتیناتی، دومینیک (1388)، مقدمه ای بر نظریه های فرهنگ عامه، ترجمه: ثریا پاک نظر، تهران:گم نو.
امینی،  عبدالحسین ( 1416)،  الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب، قم:  مرکز الغدیر للدراسات الإسلامیه.
ایزوتسو، توشیهیکو ( 1388) ، مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن مجید، ترجمه:  فریدون بدره ای، تهران:  نشر و پژوهش فرزان روز.
--- (1361ش)، خدا و انسان در قرآن، ترجمه: احمد آرام، تهران: شرکت سهامی انتشار.
بابائی، علی اکبر( 1386) ،  مکاتب تفسیری، تهران:  انتشارات سمت و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
بحرانی، هاشم بن سلیمان (1416)،  البرهان فی تفسیر القرآن، تهران: بنیاد بعثت.
بی آزار شیرازی،  عبدالکریم (1368)،  «ارتباط و تناسب آیات در قرآن»،  تهران: کیهان اندیشه،  شماره 28 .
جوادی آملی، عبدالله ( 1389)،  التسنیم،  قم:  نشر إسراء.
الحجازی،  محمد محمود (  1390ق)، الوحده الموضوعیه فی القرآن الکریم،  القاهره:  مطبعه المدنی.
حکیم،  سیدمحمدباقر ( 1417) ،  علوم القرآن،  قم:  دار الفکر الإسلامی.
خالقی، احمد ( 1385)،  زبان،  قدرت و زندگی روزمره،  تهران:  انتشارات گام.
خامه گر، محمد (1386)، ساختار هندسی سوره های قرآن، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی.
دشتی،  محمد ( 1381) ،  ره آورد مبارزات حضرت زهرا(ع)، تهران: مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع).
ذوقی،  امین (1392)، «نگره ای جدید درباره انسجام متنی  سوره های قرآر.کریم»،  دو فصلنامه  مطالعات قرآن  و حدیث،  سال ششم،  شماره دوم، بهار و  تابستان ،  پیاپی12 .
رابینسون،  نیل( 1391) ،  «دستان باز؛  قرائتی دوباره از سوره مائده»،  ترجمه محمدکاظم شاکر و انسیه عسکری، مجله پژوهش های قرآنی،  سال هجدهم،  شماره 1،  پیاپی 69.
زمخشری،  جارالله ( 1407)،  الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل،  بیروت:  دار الکتاب العربیّ.
سیوطی،  جلال الدین ( 1404)،در المنثور فی تفسیر المأثور، قم: کتابخانه آیه الله المرعشی النجفی.
--- ( 1421ق)،  الإتقان فی علوم القرآن،  بیروت:  دار الکتب العربی.
--- ( 1406)، تناسق الدرر فى تناسب السور، دراسه و تحقیق: عبد القادر احمد عطاء،  بیروت: دار الکتب العلمیه.
شحاته، عبد الله محمود (1369ش)، اهداف کل سوره های قرآن و مقاصد آن، ترجمه سید محمد باقرحجتى، نشر فرهنگ اسلامى، بی جا.
صدر، سیدمحمدباقر (1359)، المدرسه القرآنیه؛ التفسیر الموضوعی للقرآن الکریم،  بیروت: دارالتعارف.
طباطبائی،  محمدحسین (1417) ،  المیزان فی تفسیر القرآن،  قم:  دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه.
طبرسی، فضل بن حسن ( 1372)،  مجمع البیان لعلوم القرآن، تهران:  انتشارات ناصر خسرو.
عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه (1415)، تفسیر نور الثقلین، قم: انتشارات اسماعیلیان.
 فخر رازی، (1420)،  مفاتیح الغیب، بیروت: دار إحیاء التراث العربیّ.
فضل الله، سید محمدحسین ( 1419)،من وحی القرآن،  بیروت:  دارالملاک للطباعه  و النشر.
فقهی زاده،  عبدالهادی (1374ش)،  پژوهشی  در نظم قرآن،  تهران :  انتشارات جهاد دانشگاهی.
قائمی نیا، علیرضا ( 1386)،دانش نشانه شناسی و تفسیر قرآن، مجله قرآن و علم، پاییز و زمستان، شماره 1.
قمی،  علی بن ابراهیم (1367ش) ، تفسیر القمی،  قم: دارالکتاب.
قیطوری،  عامر ( 1385)،  «قرآن وگذر از نظم خطی؛یک بررسی زبان شناختی»،دو فصلنامه زبان و زبان شناسی، شماره3 .
کلینی،  محمدیعقوب (1407) ،  الکافی،  تهران: دارالکتب الإسلامیه.
مطیع، مهدی؛ احمد، پاکتچی؛ بهمن نامور مطلق (1388)، «درآمدی بر استفاده از روش های معناشناسی در مطالعات قرآنی»،مجله پژوهش دینی، بهار و تابستان، شماره 18.
میر محمدی، سیدابوالفضل ( 1420)،  بحوث فی تاریخ القرآن و علومه، قم: مؤسسه النشر الإسلامی.
نجارزادگان، فتح الله ( 1383) ،  تفسیر تطبیقی، قم:  مرکز جهانی علوم اسلامی .
نفیسی، شادی (1381)،  «علامه طباطبائی و معیارهای فهم و نقد احادیث اسباب نزول»، مجله الهیات و حقوق، تابستان و پاییز،  ش 4 و 5 .
الواحدی، علی بن احمد (1411) ،اسباب النزول،  بیروت:  دارالکتب العلمیه .
واعظی، احمد ( 1383) ،  «ساحت های معناپژوهی»، مجله حوزه و دانشگاه،  شماره 39 .

Mir, Mustansir(1993), The sura as a unity: A twentieth century development in

Qur`an exegesis, in Approaches to the Qur`an, G.R Hawting and Abdul-Kader  A. Shareef (ed.), London: Routledge.

نویسنده:

احمد قرائی سلطان آبادی: استادیار گروه علوم قرآن و حدیثدانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان، رفسنجان، ایران

فصلنامه پژوهشهای زبان شناختی قرآن بهار و تابستان 1396

انتهای متن/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول