به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس استان سمنان، در اسناد انقلاب اسلامی آمده است که «قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شمسی، تجمع و راهپیمایی مردم برخی از شهرهای ایران در اعتراض به دستگیری امام خمینی (ره) از علما و استادان حوزه علمیه قم بود.
تظاهرات در قم، تهران و ورامین به خشونت کشیده شد و تعدادی از مردم شهید و مجروح شدند.»
سالروز قیام ۱۵ خرداد نهتنها در تهران، قم و ورامین، بلکه در سراسر ایران اسلامی امروز گرامی داشته میشود؛ به پاس خونهایی که ریخته شد تا انقلاب اسلامی جوانه بزند.
امام خمینی (ره) در این قیام هم یاران بزرگی از چهرههای برجسته داخل و خارج از ایران داشت که اقدامات آنها امروز باید بازخوانی شود و در عین حال، توجه کرد که قیام 15 خرداد آغازی برای فرسنگها راهی است که باید رفت و اینک در ابتدای این راه قرار داریم.
همراهان بزرگ قیام نیمه خرداد؛ در مظلومیت رسانهای
همراهان امام خمینی (ره) در قیام نیمه خرداد که به واسطه اهمیتش در تقویم جمهوری اسلامی ایران تعطیل رسمی اعلام شده است، کم نبودند؛ از مردم عادی گرفته تا مراجع عظام و علمای اعلام از ایشان و قیام مردم حمایت کردند.
شماری از این روحانیان برجسته و علمای دارای پایگاه در میان مردم کمتر یا بهتر است بگوییم اصلاً در گزارشهایی که درباره قیام 15 خرداد منتشر میشود، مورد توجه قرار نگرفتهاند؛ گرچه وجود و اقدامات ارزشمند آنها نیروی پیشبرنده قویای برای ادامه خیزشهای مردمی بوده است.
یکی از این بزرگان، حضرت آیتالله سیدمحمود حسینیشاهرودی از مراجع تقلید شیعه در قرن ۱۴ هجری قمری است.
آیتالله سیدمحمود حسینیشاهرودی فرزند سیدعلی در سال 1262 هجری شمسی در قلعه آقاعبدالله از توابع شهر بسطام در نزدیکی شاهرود به دنیا آمد و از همراهان بزرگ قیام نیمه خرداد محسوب میشود که متأسفانه در مظلومیت رسانهای، تابهحال چندان به ایشان پرداخته نشده است.
این مرد بزرگ از شاگردان میرزای نائینی و آقاضیاء عراقی بود و او را «ذوالشهادتین» میخواندند.
در بررسی ابعاد شخصیتی و دینی آیتالله سیدمحمود حسینیشاهرودی، به وضوح مشاهده میشود که این مرجع بزرگ جهان اسلام، همواره پشتیبان مبارزات انقلاب اسلامی ایران بوده و در عین حال، نسبت به اقدامات عامالمنفعه اهتمام جدی داشته است.
مردی که مرجع تقلیدش تحصیل را بر او واجب کرد
آیتالله سیدمحمود حسینیشاهرودی تا آن اندازه دارای درجه علمی بالا بود که مرجع تقلیدش تحصیل را بر او واجب کرد.
ایشان خواندن و نوشتن را در زادگاه خود فراگرفت. سپس علم صرف و نحو را در بسطام نزد فاضل بسطامی آموخت و سایر دروس مقدماتی را از اساتید مدرسه بیدآباد شاهرود استفاده کرد.
آیتالله سیدمحمود حسینیشاهرودی دروس سطح و نیز کفایه الاصول را در مشهد فراگرفت و به تدریس کفایه الاصول در حوزه علمیه آن شهر پرداخت.
پس از چندی عزم دیار خود کرد؛ ولی اساتیدش که توان او در استنباط احکام دینی را میدیدند، با تصمیم او مخالفت کرده و حتی یکی از اساتیدش به او گوشزد کرد که مرجع تقلیدت درس خواندن را بر تو واجب و اشتغال به کار دیگر را ممنوع میداند و این امر باعث شد تا از تصمیم خود منصرف شده و عازم شهر نجف اشرف شود.
از نقش یار امام تا ارسال تلگراف انتقادآمیز به شاه
آیتالله سیدمحمود حسینیشاهرودی جدای از نقش بارز یاری امام خمینی (ره) در قالب سخنرانیها و گفتوگوها و نوشتهها، در جریان قیام 15 خرداد 1342 نیز اقدام عملی قابلتوجهی انجام داد که باید مورد توجه قرار گیرد.
تلگراف انتقادآمیز آیتالله سیدمحمود حسینیشاهرودی به شاه پهلوی مهمترین اقدامی بود که هم میتوانست برای شاه گران تمام شود و هم در مردم انگیزه خیزش و امیدواری به ادامه راه قیام ایجاد کند.
واکنش علما و روحانیان به قیام 15 خرداد و رویدادهای بعدی آن، به اشکال مختلف صورت میگرفت و بخشی از واکنش علما به شکل ارسال تلگراف، صدور اعلامیه و فرستادن نامه نمودار میشد.
آیتالله سیدمحمود حسینیشاهرودی در تلگراف خود به شاه پهلوی، ضمن انتقاد از حکومت، خواستار آزادی امام و سایر دستگیرشدگان شده بود.
اعتراض این مرجع بزرگ تقلید جهان اسلام به محمدرضا پهلوی در حمایت از نهضت اسلامی و بهخصوص در جریان حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه و قیام 15 خرداد 1342 نقش تعیینکننده در هدایت افکار عمومی داشت.
غلامرضا سلیمانی در صفحه 196 «مهاجرت سال 1342 ه.ش علما به تهران و تلاش برای آزادی حضرت امام خمینی» به تلگراف انتقادآمیز آیتالله حسینیشاهرودی از دولت و درخواست آزادی امام اشاره میکند و آن را در ادامه قیام و پاسداشت آن مؤثر میداند.
رابطهای که به 15 خرداد محدود نیست
اما ارتباط امام خمینی (ره) با آیتالله سیدمحمود حسینیشاهرودی و نقشآفرینی این مرجع بزرگ دنیای اسلام تنها به 15 خرداد و واقعه خونین این روز محدود نیست؛ این دو مرد بزرگ خدا همواره در مسائل مهم روز آن زمان مراوداتی داشتهاند.
بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران بر اساس آنچه در صحیفه امام خمینی (ره) آمده، با آیتالله سیدمحمود حسینیشاهرودی در جریان حمله مأموران رژیم شاهنشاهی به مدرسه فیضیه نیز مکاتبه تلگرافی داشته است.
حضرت امام (ره) در 12 فروردین 1342 به مناسبت حمله مأموران رژیم به مدرسه فیضیه تلگراف میزند که «النجف الأشرف/ سماحة آیة الله السید محمود الشاهرودی/ التطاول علی العلماء الاعلام و الروحانیین فی قم عجیب، و سکوت المسلمین اعجب. و الی الله المشتکی».
«نجف اشرف/ حضرت آیتالله سیدمحمود شاهرودی/ تعرض به علمای اعلام و روحانیون در قم مایه تعجب و سکوت مسلمانان [در قبال این جنایت] عجیبتر است! و [از این مصیبتها] به خداوند شکایت میبریم».
این تلگراف نشان میدهد حضرت امام خمینی (ره) و آیتالله سیدمحمود حسینیشاهرودی (ره) تا چه اندازه در امور جاری و مهم مملکتی ارتباط و حتی همفکری داشتهاند.
«انتظار فرج از نیمه خرداد کشم»
بررسی ابعاد قیام 15 خرداد نشان میدهد که این خیزش خونین آغاز راهی است که فرسنگها تا اکمال آن راه باقی مانده است.
امام راحل (ره) در سرودهای فرمودند که «انتظار فرج از نیمه خرداد کشم» و این مصراع از منویات درونی ایشان برای سپردن پرچم انقلاب اسلامی به دست صاحب اصلیاش یعنی حضرت مهدی موعود (عج) حکایت دارد؛ راهی که باید طی کرد.
اگرچه قیام 15 خرداد و سایر خیزشهای مردمی در جریان به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی همواره از سوی شاهنشاه پهلوی به دود و آتش و خون کشیده میشد؛ اما این رویداد بزرگ سیاسی جهان حاضر، بهدرستی به تعبیر حکیمانه رهبری از انقلاب اسلامی، «بعثت دوباره» بود که آغاز شده و باید با قوت ادامه یابد.
تحقیق و نگارش: مرتضی مزینانیصفابین
انتهای پیام/ن