به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، شاید آنها که باید، یادشان نیاید اما ما یادمان میآید که چه طرح و برنامههایی داشتید، یکی همین بی.آر.تی تبریز، چه خوب گفتند بزرگانمان که سنگ بزرگ نشانه نزدن آن است. حال ما ماندیم و مسیر بی.آر.تی که فعل نتوانستن را مسؤولان آرمانگرای بلندپرواز ما به معنای واقعی کلمه صرف کردند و گل کاشتند.
ثبت جهانیاش کنید این شاهکاره شهر اولینها را که هرچه مرمتش میکنید باز اصرار دارد، چین و چوروک هایش را حفظ کند و ما به خواب هم نبینیم که روزی مسیر بی.آر.تی تبریز به خود روز خوش ببیند و مسافران مدام روی ویبرههایش دو دستی به میلهها نچسبند و به سلامت به مقصد برسند.
روی چال اسکندرون شبهای برره را هم زدید، دست مریزاد، گذر پوست در این شهر به دباغخانه اگر میافتاد که نمیافتد، حال و روز مسافران را شاید ذرهای درک میکردید که این مردم، نه مردم کرات دیگرند و نه لایق این بیمهریها که مراعاتشان را نمیکنید و به حال و روزشان ذرهای فکر نمیکنید.
خبری هم از صندلی داغ نیست تا بنشانیمتان و با دستگاه دروغسنج! تستان کنیم تا ببینیم شاید ما خواب به خواب شده بودیم و شما نبودید که در آستانه انتخابات از آرمان شهری لب به سخن میگشودید و چنان به مدیریت قبلی میتاختید که حظ میکردیم از بیاناتتان، اما بر آن مسند مبارک که نشستید، همچون گذشتگان از وضعیت فعلی که تغییری هم نکرده، آنچنان به دفاع اتوبوسی برخواستید که مورینیو را هم به وجد آوردید و بد نیست ذرهای از این تاکتیکهایتان را به کیروش هم گوشزد کنید.
با انتخاب شدنتان چنان ترکاندید که باید گفت، ناز شستتان، خوووووب ترکاندید؛ الحق والانصاف خوب ترکاندید حبابهای عدم مدیریت صحیح شهری را که از مسؤولان پیشین به شما رسیده بود، مشکلات به یک باره چنان حل شد که نه ما در پوست خود میگنجیم و نه آسفالت مسیر بی. آر.تی و نه تبریز 2018.
هرچه که بوده و هست، ما نمیتوانیم کپک باشیم و سرمان را زیر برف بیمسؤولیتیها بپوشانیم و بر تبل خالی تبریز 2018 بکوبیم و کاستیها را نبینیم که راستش را بخواهید خروجی آن همه طرح، عملیات، پروژه،کنفرانس و همایش، تنها گوشنواز بود تا چشمگیر و چشمنواز، دلنوازیاش هم پیشکشتان.
یکیاش همین مسیر بی.آر.تی که معادلهای شده چند مجهولی، آسفالتش را که سالهاست از پلیمریش گرفته تا فرودگاهیاش، خشک و سرد طورش، نتوانستیم سر و سامان دهیم، از سایهبانهای ایستگاهش که همه کار میکنند جز سایهبانی، از نظم مثالزدنیاش که تا دقایقی طولانی خبری از اتوبوس های بی. آر. تی نیست اما بلافاصله 3 یا 4 اتوبوس پشت سر هم صف میکشند و بعد، آش همان آش و کاسه همان کاسه.
از اتوبوسهای وارفتهای که جر و واجرشان گوش فلک را کر میکند و تقههای ناگهانی و منجنیق طورشان چنان تکانههایی را وارد میکنند که سر و کله نشدنتان، به همت والایتان بستگی دارد.
در میزان آمادگی جسمانیتان و قدرت حفظ تعادلتان، از ایستگاههایش که مسافران روی سر و کول هم میروند و مجال ذرهای جابه جا شدن را ندارند و در این گیر و دار، وای به حال کسی که به هر دلیلی کارت اتوبوسش را نزده باشد، ماموران کاربلد که زیر ظل آفتاب و بدون هیچ سایهبانی ساعتها میایستند و هر انسانی جای آنها باشد، طاقتش طاق میشود و اعصابش خورد، چنان یورشی به طرفش میبرند و از لای جمعیت بیرونش میکشند که یاد جومونگ و لشکر تسو میافتی.
رانندگان اتوبوس هم ماندهاند که چه کنند؟ شوماخر باشند و به فکر زمان و حال و روز مسافران، یا از ترس متلاشی نشدن اتوبوس و مسافران، قطار تفریحی باغلارباغی باشند که صفر تا 10 شان,10 دقیقه طول میکشد.
دل کباب میشود به حال اتوبوسهای نو نوار میلیاردی که قلنجشان به واسطه چین و چروکهای گسلی و سینوسی در روز بارها و بارها شکسته میشود و جلوی چشممان به چند ماه نکشیده، به صدا میافتندو سمفونی میشود از جیر جیر و تق تق و غژ غژ و صداهای ساییدگی که نتیجه مصطحلک و مستعمل شدنشان است و کارشان احتمالا پس از اسقاط روح و روان ما، به اسقاط خودرو میکشد؛ روحشان و روحمان شاد و یادشان و یادمان گرامی.
داستان غم انگیزیست مسیر بی. آر.تی تبریز که از همان روزهای اول با مشکلاتی دست به گریبان بوده که نه تنها بر طرف نشده که سالیانه میلیاردها میلیارد بودجه جهت بازسازیاش هزینه شده و دوباره روز از نو، روزی از نو.
مسیری که نه تنها باعث فرسایش روح، روان، وقت و هدررفت هزینه مسافران میشود که باعث از بین رفتن سختافزار و نرمافزار ناوگان اتوبوسرانی است.
حاصل یادداشتهایی چون این، تنها ترمیمهای گاه و بیگاهی بوده که صورت مسئله چین و چروک را که نشات گرفته از مثل،خانه از پای بست ویران است، را پاک کند اما دریغا که آش همان آش است وکاسه هم همان.
قلمفرسایست دیگر، نوشتن در باب مسیر بی.آر.تی تبریز، شاید هم این نوشته تند و تیز بود و به مذاق خیلیها خوش نیاید،که امیدواریم اصلا نیاید تا شاید به آن تریج قبای عالی بخورد و کاری شود کارستان.
هر چند کاشکی را کاشتند و چیزی جایش سبز نشد، اما ای کاش دل مسندنشینان شهری به حال مردمانمان بسوزد و آن طور که باید، عمل کنند.
گویند کار را آن کرد که تمام کرد. حال قضاوت با خودتان که کار مسیر بی.آر.تی تبریز با گذشت سالها قرار است کی تمام شود؟
این مسیر که چون گرداب میلیاردها میلیارد پول بیزبان را بلعیده، کی سر و سامان خواهد گرفت، الله اعلم.
امیدکه آیندگان برای این اعجوبه هشتم جهان، چارهای بیندیشند...
برای دیدن تصاویر اینجا را کلیک کنید.
نگارنده: علی عباس پور
انتهای پیام/ع