گروه خانواده؛ عاطفهپورمحمد: اینجا هیئت عزاداری نوجوانان حسینی است. بچهها برای خودشان یک هیئت مستقل دارند که اگر با پدرهایشان هم بیایند باز خودشان صاحب مجلس هستند. صدای سینه زدنشان هنوز قوت بزرگترها ندارد. اما از ته دل برای کودکان کربلا سینه میزنند و اشک ماتم میریزند. صدای مردانهشان هنوز بم نشده و همین صداهای بم نشده و عاشق اشک رهگذران و مهمانان مجلس را سرازیر میکند. بچهها امسال هیئتشان ۱۰ ساله میشود؛ قد سن خیلیهایشان. حالا سن هیئتشان دو رقمی شده و رونق و اسم و رسم بیشتری در محل پیدا کردهاست. تا پسربچههای محل مثل بزرگترهایشان یک پاتوق حسینی فعال هفتگی داشته باشند. این هئیت دوستداشتنی بهانهای شد تا با «جعفر زینتبخش» مدیر و موسس این هیئت صحبت کنیم و یک شب مهمان سینهزنانکوچک حسینی شویم.
پدر هیئتهای دیگر شدهایم
جعفر زینتبخش ظاهر آرامی دارد، اما سرش درد میکند برای فعالیتهای فرهنگی. او فارغالتحصیل ارشد IT از دانشگاه شهید بهشتی است و شغل مستقلی دارد اما بعدازظهرهایش را به کارهای فرهنگی و تربیتی با نوجوانان اختصاص داده است. زینتبخش که از سن کم، خودش توی هیئت بزرگشده و لذت دوران نوجوانیاش نشستن پای منبر حاجآقا مجتهدی تهرانی بوده، حتی بعد از گذراندن آن دوران بازهم دوست ندارد حال و هوای نوجوانی را از یاد ببرد.
او از سال 1387 هیئتی برای نوجوانان راه انداخته که بهمرورزمان تبدیل به محلی برای تربیت دینی کودکان و نوجوانان شده است؛ «ما اول ساکن شوش بودیم و آنجا مشابه این هیئت را داشتیم. وقتیکه به این محله آمدیم هیئت عترت را راه انداختیم. اول کار با مراسم شبهای جمعه شروع کردیم و محرم 88، اولین محرم هیئت بود. امسال دهمین محرمی است که هیئت را برقرار میکنیم.»
مدیر جوان کانون عترت در این ده سال شاهد میوه دادن درخت هیئتش شده و این را درست مثل باغبانی که ذوق محصولش را دارد مطرح میکند: «در همین محله طی چند سال اخیر، سه هیئت از دل همینجا بیرون آمده؛ یعنی بچههایی که بزرگشده این هیئت هستند و بهنوعی آموزشدیده اینجا هستند، باذوق خودشان هیئت تشکیل دادهاند و فعالیتهای مشابه میکنند. یکی از دوستان ما میگوید: اینجا بااینکه مخصوص بچههاست اما پدر هیئتهای دیگر شده است.»
اینجا همهچیز ویژه نوجوانان است
زینتبخش تلاش زیادی برای پیشرفت هیئت کرده و تمام دغدغهاش این است که قالب مراسم و حتی محل هیئت طبق سلیقه بچهها باشد؛ «هیئت ما مخصوص بچهها طراحیشده. نوع عزاداری و نوع منبر هم ویژه بچههاست. حتی ما در آماده کردن فضا و نورپردازی هم روحیه نوجوانان را در نظر گرفتهایم تا مجالسی را برگزار کنیم که با آن راحت باشند. باید مراقب باشیم نه زیادهروی کنیم که بچهها زده شوند نه اینکه در کار کم بگذاریم که حسرت کارهای نکرده توی دلشان بماند. دوست داریم شیرینی مجالس این هیئت همیشه توی ذهن نوجوانان بماند و از آن به نیکی یاد کنند. به لطف خدا همینطور هم هست؛ مراسم عید غدیر بود که چند نفر از بچههای قدیم سری به ما زدند و مدام از دورانی که در هیئت داشتند به نیکی یاد میکردند.»
او یکی از دلایل خاطرات خوش بچهها را اولین تجربههای مستقل و لذتبخش آنها همراه هیئت میداند؛ «خیلی از فعالیتهایی که همراه بچهها اینجا انجام دادهایم، تبدیل به اولین تجربههای زندگیشان شده؛ از اولین مداحی یا میانداری تا اولین قرائت قرآن و حتی اولین اردوهایشان را با این هیئت و در جمع دوستان هم سن و سال خودشان تجربه کردهاند. این اولینها همیشه در ذهن میماند. من خودم سال 79 برای اولین بار از طریق مسجد به مشهد سفر کردم و هنوز تمام خاطرات آن سفر در ذهن من مانده.»
این روحانی دلی نوجوان دارد
وارد فضای هیئت که میشوی تعداد زیادی پسربچه و نوجوان میبینی که یکدست سیاهپوش حسیناند و باوجود شیطنتهای پسرانهشان، آداب مراسم امام حسین(ع) را میدانند. کمی آنطرفتر از منبر، روی زمین، بچهها دور یک روحانی حلقهزدهاند. هرکس وارد مجلس میشود بیمعطلی میرود سمت روحانی، سلام و خوشوبشی با او میکند و بعد مینشیند. «حجتالاسلاموالمسلمین رضا رمضانی» که توی هیئت همه «حاجآقا رمضانی» صدایش میکنند، روحانی محبوب بچههاست که از همان سال اول همراه برنامههای هیئت بوده و او هم دغدغهی زیادی برای نوجوانان دارد: «من خودم بزرگشده کانون فرهنگی نوجوانان هستم. ما استاد طلبهای داشتیم که فعالیتهای تربیتی انجام میداد و چون استاد و الگوی ما طلبه بود، من هم به سمت طلبگی کشیده شدم. بعدها هم در گروههای اینچنینی زیاد شرکت کردم. خودم هم مؤسسهای برای نوجوانها دارم. دریکی از هیئتهایی که مخصوص نوجوانان بود، با آقای زینتبخش آشنا شدیم و به این گروه ملحق شدم.»
او بر اهمیت هیئت در تربیت دینی کودکان و نوجوانان تأکید زیادی دارد و آثار و برکات زیادی از این فضا دیده است: «ما از کودکی در هیئتهای اینچنینی بزرگشدهایم، خودمان آموزشدیدهایم، یاد گرفتهایم و حالا داریم اجرا میکنیم. در اصل هیئت یعنی آموزش مفاهیم دینی به نوجوانان در یک فضای عاطفی مناسب. به نظر من نوجوانان به این فعالیتها نیاز دارند و حتی شور و شوق آنها در این کارها از ما بزرگترها بیشتر است. مثلاً حتی قبل از شروع محرم، بچهها پرچم و طبل برمیدارند و چاووشی میخوانند و از رسیدن محرم خبر میدهند: محرم آمد و عیدم عزا شد حسینم وارد کرب و بلا شد.»
از هیئت به کانون فرهنگی رسیدیم
همان سال اولی که جعفر زینتبخش هیئت راه میاندازد، در مراسمی با حاجآقا رمضانی آشنا میشود و او را برای منبر دعوت میکند و وقتی متوجه مهارت ایشان در برقراری ارتباط با نوجوانان میشود، دیگر او را رها نمیکند: «خاطرم هست اولین جلسهای که در خدمت حاجآقا بودیم دیدیم که ایشان میایستند و احادیث را بهصورت شعر میخوانند و روایات را مثل نمایش برای بچهها اجرا میکنند. آن منبر شاد و پرانرژی باعث شد که ما زحمات بیشتری به حاجآقا بدهیم. تا امروز که از شاهرگهای اصلی فعالیتهای ما هستند و برنامههای ما بدون حضور حاجآقا معنایی ندارد و انصافاً ایشان باوجود مشغلهی زیادی که دارند همیشه حاضرند و این هیئت را خانه خودشان میدانند.»
حاصل این همکاری دهساله، کانون فرهنگی مذهبی عترت محمد(ص) است. حاجآقا رمضانی از کانون بهعنوان مقری برای تربیت چندجانبه نوجوانان یاد میکند: «کانون در هفت حوزه فعالیت دارد که یکی از آنها هیئت است. اردو، کلاسهای علمی، فعالیتهای تفریحی-ورزشی و... همه از برنامههای کانون عترت محمد(ص) است؛ اما هیئت برای ما اهمیت زیادی دارد؛ چراکه آثار خیلی خوبی از آن دیدهایم. صرفاً اینطور نیست که بچهها بیایند سینه بزنند، زنجیر و طبل بزنند و بروند. بلکه اینجا حتماً منبر جزء مقولههای اصلی است. البته منبری که بتواند با نوجوان ارتباط بگیرد؛ مثلاً در ایام محرم بتواند جریان کربلا را برای بچهها تشریح کند. قصهها و آموزههایی را که میتوان از جریان عاشورا آموخت، برای بچهها مطرح کند. معمولاً کار ما هم بهصورت پرسش و پاسخ انجام میشود تا ببینیم که بچهها یاد گرفتهاند یا نه مثلاً فردا از جلسه امروز میپرسیم ببینیم چه فهمیدهاند معمولاً هدیه هم در کار است.»
هیئت بچهها را بیشتر از هیئت بزرگترها دوست داریم
توی هیئت عترت همه کارها هم بر عهده خود نوجوانان است. انگار اینطوری خودساخته میشوند. محمدحسین رمضانیپور، نوجوانی 15ساله است که از 8سالگی با هیئت آشنا شده و حالا دیگر از سنبالاهای جمع است. بااینحال دوست دارد کفشهای بچهها را او جفت کند: «توی این هفت سالی که میآیم هیئت، چیزهای زیادی درباره امامحسین(ع) و حضرت مهدی(عج) یاد گرفتهام که دوست دارم به بچههای کوچکتر یاد بدهم.»
یکی از خاطرات شیرین محمدحسین برخورد اول حاجآقا رمضانی است: «حاجآقا رمضانی خیلی گل هستند. اولین بار که ایشان را دیدم، من را بغل کرد و بوسید و گفت رمضانی تو پسرعموی منی. این رفتار حاجآقا من را حسابی جذب کرد. بارها دیدهام حاجآقا کسی را که شیطنت میکند پیش خودش مینشاند و دستش را روی شانهی او میگذارد. کلاً ندیدهام حتی شلوغترین بچه را دعوا یا از مجلس بیرون کند.»
چند پسربچه کنار کلمن آب، مشغول آب ریختن برای مهمانها هستند. محمدحسین سیفالهی هم که از 6 سالگی در این فضا بزرگشده، احساس خوبی نسبت به هیئت دارد: «من هیئت بچهها را بیشتر دوست دارم چون همه همسنوسال هستیم، آدم احساس خجالت ندارد. کلاً یک فضای دیگری است که خیلی بهتر از هیئت بزرگترهاست. اینجا به ما برنامه میدهند که برای فلان مناسبت مداحی کنیم.»
پسربچهای هم توی نوبت ایستاده و دوست دارد صحبت کند. عرفان نامدار که 12 ساله است، از سه سال و نیم پیش به هیئت ملحق شده و خیلی راضی است: «دوستانم اینجا را به من معرفی کردند گفتند اینجا پایگاه خیلی خوبی است اردوهای خوب میبرند و با آدم درست رفتار میکنند. من قبلاً پایگاه دیگری میرفتم که خیلی از رفتارها خوشم نیامد و دیگر نرفتم؛ اما اینجا مربیها با ما رفتار خوبی دارند و ما را با جایزه تشویق میکردند. حاجآقا رمضانی هم که با ما مثل پسرخاله است. باهم شنا میرویم و والیبال نشسته بازی میکنیم.»
فعالیتهایمان نتیجه دادهاست
بچههای هیئت که به حاجآقا رمضانی میرسند انگار دوست صمیمیشان را دیدهاند و خیلی راحت و بیاضطراب با او شوخی میکنند. حاجآقا معتقد است نوجوانی دوران حساسی است که باید به آن اهمیت ویژه داد: «به نظر من هرچقدر مال بگذاریم برای تربیت بچهها در این سن، واقعاً سرمایهگذاری است. اگر برای بچهها وقت نگذاریم، بعدها در بزرگسالی و جوانی فرزندشان، آسیب میبینند.»
او همچنین تأکید زیادی بر حضور والدین دارد و جلسات ماهانه مشاوره برای اولیاء را از برنامههای ضروری کانون میداند: «ما از والدین میخواهیم که بیایند اینجا و بچهها را رصد کنند. معمولاً پدر و مادرها هم در مورد مسائل فرزندانشان با ما حرف میزنند؛ مثلاً ممکن است فرزندشان در برههای پرخاشگر شود یا مثل آن. ما این مسائل را با کمک قصهها و روایات، برای بچهها مطرح میکنیم و آثار مثبت آن را از گزارشهایی که پدر و مادرها به ما میدهند متوجه میشویم. جالب این است که خیلی از بزرگترهایی که از این محله رفتهاند، خودشان در محلهی جدید هیئت مشابه ما تشکیل دادهاند.»
مسئولان و مربیان کانون فرهنگی عترت محمد(ص)، تمام تلاششان این است که برنامههای همهجانبه برای بچههای بگذارند. حاجآقا رمضانی معتقد است که باید به نوجوانان مهارت زندگی کردن را یاد بدهیم: «در منبرهای هیئت یکسری از مهارتهای زندگی مثل مهارتهای ارتباطی را برای بچهها مطرح میکنیم؛ مثلاً آداب سلام کردن یا مهارتهای دوستیابی یا طرز رفتار صحیح با والدین و ... اما در اردوها بچهها را درگیر مهارتهای عملیتر میکنیم؛ مثلاً غذا درست کردن را میسپاریم به خود بچهها. در هیئت هم تقریباً همه کارها با خود بچههاست از سیاه زدن به دیوارها تا پذیرایی و مداحی و... مربیها فقط بر کار آنها نظارت میکنند.»
اعضای کانون عترت طی ده سال و آرامآرام به این مرحله رسیدهاند و الان محبوب دل اعضای خود هستند. حاجآقا معتقد است مداومت آنها باعث این موفقیت است: «چون کار مستمر انجام دادهایم نتیجه دیدهایم. از دل این هیئت، دانشجویان نمونه و طلاب فاضلی بیرون رفتهاند که تعدادی از آنها در کانون مربیگری میکنند و ما را در تربیت مربی خودکفا کردهاند. البته هدف ما در درازمدت، تربیت نیروهای خوب و شایسته برای نظام جمهوری اسلامی است.»
انتهای پیام/