به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، دستهای پینهبسته ، تنی رنجور و خسته و دلی پر امید و نگاهی که گاه به آسمان است و گاه به زمین، تا محصولی که کاشته و چند ماه زحمت آن را کشیده، از مال و جانش بهپای آن ریخته، به بار بیاید و بتواند آذوقه سال خانوادهاش را که چشم امید به دستهای پینهبسته پدر دارند فراهم سازد.
محصول کشاورز به بار مینشیند و با هزاران شوقو ذوق آن را برداشت میکند و او بهعنوان یک تولیدکننده پراهمیت که واقعا بخش بزرگی از چرخ اقتصاد جامعه به دوش اوست، محصول را به بازار میبرد اما با دستانی خالیتر از خالی به خانه برمیگردد، و باز دوباره کمر همت میبندد تا برای کشت محصول جدید اقدام کند، اینگونه است که کشاورزی را نباید شغل حساب کرد، یک کشاورز مالش که زمینش باشد، جانش که کار سخت و طاقت فرسایش در روزها و شبهای گرم تابستان و سرمای زمستان است میگذارد و در عوض بهاندازه یک کارگاه تولیدی کوچک درآمد ندارد، اما چه میشود که دوباره مشغول به کار است جز عاشقی نمیشود نام دیگری بر روی آن گذاشت.
در این روزها که بحران و تحریم از هر سو به ملت فشار میآورند و دولت تمام توان خود را به کار بسته تا عدالت اجتماعی را برقرار کند و نگذارد مردم سختی تحریمهای ظالمانه یک دولت استکبارستیز را بکشند، کشاورزان هم کارشان و هم ارزش کارشان مغفول مانده است، وقتی سیبزمینی، گوجه، حبوبات، صیفیجات و دیگر محصولات کشاورزی کم تولید میشود و قیمت بالا میرود صدای همه ملت درمیآیید و مردمی که برایشان خرید گوجه کیلویی 6 هزار تومان و رب 18 هزار تومان سخت میشود، همه دچار اضطراب و تنش میشوند.
اما وقتی همین محصول کیلویی هزار تومان میشود هیچکس نمیگوید پس سهم کشاورز چیست؟ با آنهمه خرج و هزینه باواسطهای که بیشتر از تولیدکننده سود نصیبش میشود محصولش را وارد بازار کرده است.
اینها شرایط کشاورز در خریدهای غیرتضمینی است که واسطهها بیشتر از دولت در آن نقش دارند و ما فقط وقتی صدایمان در میآید که قیمتها از آنچه انتظارش را داشتهایم بالاتر میرود، اما وقتی قیمت آنقدر پایین است که کمر کشاورز را میشکند هیچکس صدای «آخ» گفتن او را نمیشنود.
*خرید تضمینی دولت، تضمینی ندارد کی و چطور پرداخت میشود
کشاورزان محصولاتی را هم دارند که تضمینی به فروش میرسانند، مانند گندم، کلزا، سویا و دیگر محصولات، شاید به دلیل مشخص نبودن بازار در موقع برداشت بسیاری علاقهمند هستند جای کاشت سیبزمینی که اگر به قیمت نخورد سالهای سال او باید کار کند تا جبران خسارتی که به او وارد شده شود، به سراغ کاشت سویا میرود که اسم خرید تضمینی را بر روی دوش خود یدک میکشت.
سالهاست که قیمت این محصولات تضمینی رشد چندانی نداشته است و اگر داشته متناسب با تورم نداشته، این در حالی است که همهچیز گران شده است، زمینی که کشاورز اجاره میکند، کود و سم، آب، وسایل کشاورزی همهچیز چند برابر شده اما خریدهای تضمینی دولت چندان توفیری نکرده است بماند، در گذشته در یک مرحله و بهموقع پرداخت میشد ولی الان مشخص نمیشود که در چند مرحله و کی پرداخت شود.
کشاورزان پول گندمی را که خردادماه تحویل سولهها دادن را امسال با لطف بیدریغ دولت در آخرین قسط مهرماه دریافت کردند و هیچکس بابت این تأخیر شرمنده نشد و عذر خواه کشاورز نبود.
این روزها که دولت دلش به حال حقوقبگیران ثابت میسوزد و به دنبال افزایش 20 درصدی حقوق کارمندان دولت است، این روزها که دولت سخت به دنبال اجرای عدالت اجتماعی است، کاش کمی هم دلش به حال کشاورز بسوزد، اصلا دلش نسوزد ولی ارزش کار او را ببیند، چرا کشاورزان موقع برداشت محصول ارزان میفروشند، ولی همین کشاورز در بعد فصل برداشت همان محصولات را چند برابر گرانتر میخرد، چرا خرید تضمینی دولت نباید هیچ تضمینی داشته باشد که چه زمانی پول کشاورز پرداخت میشود؟!
*گرایش جوانان گلستانی به شغل کشاورزی کم شده است
استان گلستان با مراتع و زمینهای کشاورزی که دارد نباید فردی بیکار و فاقد شغل در خودش داشته باشد، اما جوانان ترجیح میدهند میراثدار پدران خود نباشند، آنها که منطقی هستند هیچ از عشق پدر به محصولی که همچون فرزندان به آن رسیدگی میکند و در آخر هیچ به دست نمیآورند نمیدانند، گرایش جوانان گلستانی به شغل کشاورزی بسیار کم شده و اکثراً به دنبال شغلهای دیگر هستند.
درگذشته دولت نیمنگاهی به وضعیت کشاورزان داشت و همین نیمنگاه باعث شد برخی از جوانانی که در پیش پدر کشاورزی میکردند از بیمه تأمین اجتماعی بهرهمند شوند که اقدام بسیار پسندیدهای بود، اما امروز تأمین اجتماعی به دنبال این است که با کوچکترین گزارشی از یک جوان که مشغول کار دیگری است این بیمه را قطع کند، اما واقعاً دولتمردان انتظار دارند که یک جوان با هزینههای گزاف زندگی تنها با کار کردن در کنار پدر و آنهم در شرایطی که معلوم نیست چه عائدهشان شود گذران زندگی کنند؟!!!
وزیر کار و رفاه اجتماعی در سفر به استان گلستان حرفهای خردمندانه و زیبایی به زبان آورد از آن جمله توجه به بخش اشتغال روستایی بوده است.
محمد شریعتمداری در کارگروه اشتغال استان گلستان با بیان اینکه در استان گلستان با منابع تسهیلات رفع موانع تولید و اشتغال روستایی بیش از سهمیه تخصیصی در کشور جایگاه مطلوبی دارد، گفت: استان گلستان از ظرفیت اشتغال کامل برخوردار است، در سالهایی میزان بیکاری در استان گلستان کمتر از پنج درصد بود و اگر تنها با اتکا به کشاورزی اشتغال ایجاد شود بخش زیادی از مشکلات این حوزه در استان حل میشود حالآنکه گلستان از پتانسیلها و ظرفیتهای بسیاری در حوزههای مختلف از جمله گردشگری و ... برخوردار است.
اما آقای وزیر آیا برای شغل کشاورزی دولت حداقلهایی در نظر گرفته است؟ آیا زمانی که کمر کشاورز زیر بار نابرابریها و ناعدالتیها میشکند کسی کنار کشاورز هست که دست او را بگیرد؟ کاش مسؤولان برای رسیدگی به وضعیت کشاورزانی که خوب حرف زدن را بلد نیستند ولی با عملکردشان رفاه و آسایش را برای کشور رقم میزنند فرصت بیشتری بگذارند.
===================
گزارش از هنگامه خاندوزی
===================
انتهای پیام/2307