به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، از مدتها پیش صدای خصوصیسازی پالایشگاه شازند به گوش میرسد، این در حالی است که در این مدت بسیاری از مسئولان استانی از جمله آیتالله قربانعلی درینجفآبادی نماینده ولیفقیه در استان مرکزی، علی ابراهیمی نماینده مردم شازند در مجلس، علیاکبر کریمی و سیدمهدی مقدسی نمایندگان مردم اراک، کمیجان و خنداب در مجلس شورای اسلامی و بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران این کار را بسیار خطرناک دانسته و نسبت به عواقب آنها بارها و بارها هشدار دادهاند.
با توجه به اهمیت موضوع میزگردی با عنوان «بایدها و نبایدهای خصوصیسازی پالایشگاه شازند» با حضور مهدیزاده استاد دانشگاه و دکترای اقتصاد استان و منصور کاظمی کارشناس مسائل استراتژیک و علی ابراهیمی نماینده مردم شازند در مجلس به میزبانی خبرگزاری فارس در اراک برگزار شد که قسمت اول این میزگرد روز گذشته با انتشار دیدگاههای استاد مهدیزاده دکتری مسائل اقتصادی استان مرکزی منتشر شد و بخش دوم این میزگرد را ماحصل گفتوگوی خبرنگار فارس با منصور کاظمی است، در ادامه میخوانیم.
فارس: نظر شما در رابطه با اهمیت شرکتهایی همچون پالایشگاه در اقتصاد چیست؟
کاظمی: در حوزه اقتصاد وظیفه دولت و متفکران جامعه این است که مزیت نسبی کشور را شناسایی کنند نه اینکه مزیت نسبی اقتصاد را نجات دهند.
یکی از مزیتهای نسبی کشور موقعیت و جایگاه آن در منطقه است، نظریهپردازان غربی معتقدند خاورمیانه قلب جهان و آمریکا مغز آن است و بر اساس این نظریه 70 درصد انرژی جهان از خاورمیانه تأمین میشود از اینرو با نابودی قلب جهان، مغز جهان نیز از بین خواهد رفت.
ایران تنها کشوری است که به تمام گونههای انرژی دسترسی دارد، از اینرو با تقویت صنایع وابسته به انرژی باید از این فرصتها کمال استفاده را کرد.
بزرگترین نیروگاه خورشیدی در هلند مستقر است، در حالی که در کویر میقان این پتانسیل وجود دارد که از خورشید برق تولید کرد، اما متأسفانه تا به امروز در این حوزه سرمایهگذاری صورت نگرفته است.
اگر قرار است بخش خصوصی در حوزه استراتژیک و انرژی ورود پیدا کند، بهتر است در حوزه انرژی خورشیدی سرمایهگذاری کند نه مجموعهای که به عنوان یک صنعت استراتژیک در کشور دارای قدرت است.
واگذاری پالایشگاه کرمانشاه و جریاناتی که حول این محور رخ داد، بر کسی پوشیده نیست، در امر واگذاری نیاز است نحوه واگذاری و موارد مشابه قبلی مورد بررسی قرار گیرد، نماینده وقت کرمانشاه در مصاحبهای قیمت اصلی آن مجموعه را بیش از هزار و 800 میلیارد تومان عنوان کرده بود.
پدیده خصوصیسازی از سال 70 در کشور آغاز شده و در همان ابتدا مشکلاتی را برای صنایع و واحدهای تولیدی به بار آورده، سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که در دهه اخیر چه اتفاقی رخ داده که با چالش روبرو شدند.
فارس: لازمه خصوصیسازی چیست؟
کاظمی: مخالفان خصوصیسازی در ایران متهم به انتقاد از اقتصاد دولتی هستند، نگاه اقتصاد دولتی با اقتصاد سوسیالیستی کاملاً متفاوت است.
در دیدگاه مکاتب خصوصیسازی یک مکتب معتقد است نه بخش خصوصی نه بخش دولتی بلکه بازار باید خودش به تعادل برسد، دیگری بر این عقیده است که اقتصاد باید با دولت باشد و یک نگاه نیز میگوید نظام اقتصادی باید با بخش خصوصی باشد، اما دیدگاه اسلام به هر سه اصالت داده و معتقد است یک شیوه گرفته شده از هر سه میتواند جامعه را بالا ببرد، در واقع اسلام اعتقاد به اقتصاد مردمی دارد.
باید تعریف خصوصیسازی را از ابتدا بازخوانی کرد در واقع امروز خصوصیسازی به این معنا است که یک قشر سرمایهدار روی کار آید.
دیدگاه کاپیتالیزم که معتقد است همهچیز حتی انسان قابل خرید و فروش است بر اساس دیدگاه کاپیتالیزم صنعت از چهار بخش سرمایهگذار، مدیر، مهندس و کارگر تشکیل شده است که هر سه مورد اشاره شده توسط سرمایهدار قابل خرید و فروش است.
اسلام با تکاثر ثروت مخالف است، اما با مالکیت خصوصی مشکلی ندارد، اسلام معتقد است انسان مالک درجه دو و خداوند مالک درجه اول است.
خصوصیسازی در ایران بد تعریف شده است، مدیران هر کشوری توان خود را به کار میگیرند تا سرمایههای بیسروسامان موجود در جامعه را جهتدار کنند.
وظیفه دولت ساماندهی همه افراد جامعه اعم از سرمایهداران و افراد با سرمایه اندک در راستای فرایند تولید است.
هر چیزی که مقاومت اقتصاد را به خطر بیندازد مسئلهدار است، بنابراین خصوصیسازی تا زمانی که مقاومت اقتصادی را در هم نشکند، مطلوب و خوب است.
وقتی خصوصیسازی اقتصاد مقاومتی را در هم میشکند و حجمی از مردم را بیکار و مستأصل میکند، یعنی این امر با اقتصاد مقاومتی تناقض دارد و به آن آسیب میرساند.
متأسفانه تا به امروز موفق نشدیم مکتب اقتصادی بومی و متناسب با کشور را اجرایی کنیم که باید برای آن چارهاندیشی کرد.
فارس: تا چه اندازه نقش فرهنگ را در اقتصاد مؤثر میدانید؟
کاظمی: نکته اساسی بحث خودباوری ملی است، وقتی میخواهیم تمدنسازی کنیم باید تکتک مؤلفهها را به صورت بومی از صفر تعریف کنیم، چون هر تمدن شرایط و موقعیت خود را دارد و نمیتوان با الگوهای کپی شده از سایر تمدنها کار را جلو برد این کار تا یک جایی جواب میدهد و از یک جا به بعد باز باید فکر را به کار انداخت و قبل از اینکه بخواهیم به درماندگی برسیم باید فکر کنیم.
نمونه آن در شرایط فعلی اقتصاد خودمان جایی حرف از خصوصیسازی میزنیم که مترادف خصوصی میشود مقرراتزدایی یعنی قوانین و مقررات را برداریم و شرایط را برای بخش خصوصی تسهیل کنیم.
دولت نماینده مردم است و بدون آنها هیچ خاستگاهی در جامعه نمیتواند داشته باشد و حرفی برای گفتن ندارد پس خود دولت را تا حدودی بخش خصوصی و نماینده میدانیم.
امروز شاهدیم که دولت حرف از خصوصیسازی و استفاده بازار آزاد میزند اما به قوانین بینالمللی و بیندولتی جهان تن در میدهد مثل معاهده پاریس و AFTF و از آنسو میشنویم که پالایشگاه اراک در حال زیاندهی است و باید به بخش خصوصی واگذار شود.
بر اساس حرف دوستان بخش خصوصی تعدیل نیرو میکند و کارهای اینچنینی انجام میدهد تا به سوددهی برسد حرف بنده این است که این دو مجموعه بزرگ و اساسی که بسیار هم استراتژیک هستند چون زیاندهنده شدند باید واگذار شوند؟
میگویند نباید نفت را به برق تبدیل کرد، چرا چون معاهده بینالمللی میگوید و بعد تنها راه ما صادرات نفت خام است یعنی بدون اینکه ما بفهمیم دارند ما را به صادرات نفت وابسته میکنند.
مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس فرمودند: «اگر میخواهید با پولشویی و ترور مقابله کنید خودتان قانون بنویسید چرا به این معاهدات بینالمللی چنگ میزنید که اگر اجرا نکنید شما را مواخذه کنند.»
امروز چرا پالایشگاه زیانده میشود و بالای 250 هزار بشکه نفت خام را که میتوانستیم پالایش کنیم چرا بعد از این معاهده کم شده است و تولید روزانه 16 میلیون لیتر در پالایشگاه و این حجم بالایی از موارد را در زمینه تولید برق در نیروگاه داشتیم.
باید به خودباوری برسیم، هنگامی که به خودباوری رسیدیم فرهنگ، اقتصاد، سیاست و همه و همهچیز سر جای خودش خواهد بود.
فارس: شفافسازی در امر خصوصیسازی تا چه اندازه میتواند در موفقیت مجموعه واگذار شده نقش ایفا کند؟
کاظمی: تاریخ خصوصیسازی باید مورد برسی قرار گیرد، در بحث احتکار اقلام مورد نیاز مردم نقش بخش خصوصی بسیار پررنگ بوده است و برخی از شرکتهای بخش خصوصی در احتکار شیطنت کردند، البته بخش خصوصی اقتصاد را بر هم نمیزند، اما مانند لبه چاقو عمل کرده و در پارهای از موارد ممکن است بازار را تحت تأثیر قرار داده و اقتصاد را برهم زند.
در واگذاریها نگاه به بخش خصوصی نباید خوشبینانه باشد، درواقع شفافیت زمانی معنا پیدا میکند که سره از ناسره شناخته شود.
شفافیت در بخش خصوصی باید دقیق باشد، اگر قرار است سرمایه رهاشده در جامعه به بخش تولید تزریق شود، باید حساب شده باشد.
فارس: برای خصوصیسازی بهتر است از کدام شرکتها شروع کرد؟
کاظمی: بر اساس توجیه اقتصادی نداشتن بخواهند پالایشگاه را واگذار کنند منطقی نیست و نمیتوان یک فرمول ثابت را برای تمام انواع صنایع بکار برد مثلاً در خصوص هپکو دولت دنبال یک قربانی بود، با توجه به اینکه هپکو بزرگترین شرکت صنعتی و مونتاژکاری در ایران بوده و وظیفه آن ساخت بدنه ماشینآلات تولید داخل بود و از آنجایی که عمده قطعات این کارخانه اعم از موتور و تجهیزات وارداتی بود در زمان تحریم کارخانه با مشکل مواجه شد و این صنعت رویه افول رفت.
در خصوص پالایشگاه دولت به دنبال قربانی است تا قیمت انرژی را افزایش دهد، در واقع دولت با واگذاری به دنبال آن است که بخش خصوصی را عامل افزایش قیمتها معرفی کند. در این زمان دولت هپکو را به بخش خصوصی واگذار کرد و سهامدار با وجود این شرایط و از طرفی با نوسانات ارزی چارهای جز تعدیل نیرو نداشت، از اینرو آن مقدار تولیدی هم که با واردات برخی از مواد اولیه صورت میگرفت متوقف شد، در واقع دولت در این مسیر بخش خصوصی را قربانی کرد.
برای تولید بنزین در پالایشگاه باید نفت را از دولت خریداری کرد، نوسان ارزی و مشکلات اقتصادی سبب میشود نفت را به اوپک واگذار کنند، بعد وقتی فردی این صنایع را خریداری میکند ضرر دیده و این افراد که میخواهند سرمایه خود را به بخش تولید بیاورند بازی میخورند.
بزرگترین اشتباه اقتصاددان در نظر نگرفتن نقش مردم در اقتصاد است، در نظام اقتصادی همیشه دو بخش خصوصی و دولتی در نظر گرفته میشود.
حرف همه دولتها خدمت به مردم، اما در عمل دستشان در جیب ملت است و از مردم به عنوان پلههای ترقی برای تأمین نیازهایشان استفاده میکنند.
مردم و سرمایه آنها نباید بهانهای شود برای افزایش تعرفه آب، برق و گاز و ملک و زمین، قاعده اقتصادی از چهار پله مردم، شرکتها، ابرکشورها و دولت تشکیل شده است، در پله اول مردم قرار دارند که فلسفه بازار محور اقتصاد و سرمایهگذاری خرد در جامعه را شکل میدهند.
در پله دوم شرکتها قرار دارند، شرکتها مجموعهای از چندین سرمایهگذاری خرد است که در یک شهر مستقر است و با هم رقابت میکند، پله سوم و چهارم ابرکشورها و دولتها هستند، زمینه ایجاد واحدهای تولیدی کوچک در ایران باید دوباره احیا شود.
عمده سرمایه پالایشگاه نباید به بخش خصوصی واگذار شود، اگر قرار است دولت تصدیگری خود را بردارد راهحلش مطلقاً واگذاری نیست، بلکه باید بخشی از آن را به بخش خصوصی واگذار کند، به طور مثال نه 50+1 بلکه 20 درصد سهام را به سرمایهدار، 30 درصد سهام را در قالب تعاونی به نیروهای کارخانه واگذار کند، چون هنگامی که فرد خود سهامدار باشد، دلسوزانه کار میکند، بخشی از آن را به بورس و بخشی به نهادهای معتبر واگذار شود.
فارس: راهکار درست واگذاری پالایشگاه چیست؟
کاظمی: نظارت صورت میپذیرد، اما اشتباه عمده که در پالایشگاه کرمانشاه رخ داد این بود که بر فرد نگاه میکنند و نحوه واگذاری، متأسفانه نهاد نظارتی به دنبال منطقی که این واگذاری ایجاد شده نیست و فقط صلاحیت فرد را بررسی میکند.
در خصوص واگذاریها نظارت صحیحی شکل نمیگیرد، اگر نظارت بود پالایشگاه کرمانشاه را به فردی با 5 میلیارد تومان بدهی واگذار نمیکردند.
مراکز نظارتی باید اطلاعات خود را افزایش داده و در خصوص واگذاری پالایشگاه شازند حقایق را عنوان کند چون سوابق شهرستانهای دیگر در این حوزه موفق نبوده است از اینرو واگذاری این مجموعه توجیهی ندارد.
انتهای پیام/