سید محمود حسینی در گفتگو با خبرنگار فارس خاطرنشان کرد: جریان انقلاب در مهریز از عید فطر سال ۵۷ شروع شد. شهید صدوقی به دعوت حجتالاسلام شیخ علی برهان، امامجمعه فقید مهریز به مهریز آمد و عده کثیری از مردم از محلات مختلف مهریز در حسینیه باغ بهار جمع شدند و با سخنرانی این دو بزرگوار، جرقه انقلاب در مهریز زده شد و پس از سردادن شعار مرگ بر شاه توسط مرحوم برهان، مردم نیز یکصدا مرگ بر شاه گفتند.
وی افزود: از ۲۶ دی ۵۷ که شاه فرار کرد، مرحوم برهان از مردم خواست تا پیروزی قطعی انقلاب و سقوط رژیم طاغوتی شاه راهپیمایی برگزار کنند و مردم نیز باجان و دل در تمام محلات مهرپادین، بغدادآباد، بیدک و مزویرآباد و حتی روستاهای مجاور مهریز ازجمله، خورمیز، سر یزد، مدوار راهپیماییهای گسترده به راه انداختند و برای ارزشگذاری بر این کار دینی و انقلابی، جلوی این راهپیماییها قربانی میکردند.
عضو شورای اسلامی دوره دوم و چهارم مهریز تأکید کرد: زمانی که شهید بهشتی و رهبر معظم انقلاب به مهریز آمدند و در حسینیه باغبهار سخنرانی کردند، کسی در خانه نمانده بود. جمعیت موج میزد و مردم با شور و حال خاصی به استقبال ایشان آمده بودند.
حسینی خاطرنشان کرد: وضعیت معیشتی قبل از انقلاب، خیلی دشوار بود. مردم بهسختی شکم خود را سیر میکردند. برخی میگویند اجناس ارزان بود؛ برای قشر ثروتمند ارزان بود. قشر فقیر جامعه که بیش از نیمی از جمعیت را شامل میشد در فقر مطلق بودند و استطاعت خرید را نداشتند. معمول بود وقتی به عید نوروز نزدیک میشدیم همه بهویژه بچهها شادی میکردند که شب عید، پلو میپزند و مثل امروز، برنج و اقلام خوراکی متنوع و میوه در دسترس نبود.
وی همچنین ادامه داد: امکانات بهداشتی وجود نداشت. همه مهریز و روستاهای اطرافش با یک درمانگاه کوچک و یک دکتر فیلیپینی سر میکردند. بسیاری از روستاها آب و برق نداشت و گاز کشی و خط تلفن نیز که بعد از انقلاب بهمرور انجام گرفت. امکانات تحصیلی برای دختران در مهریز وجود نداشت. جادهها کم و اغلب مالرو بود. تنها دبیرستان مهریز، پسرانه بود که کلاس دوازدهم نداشت و برای شرکت در کلاس آخر دبیرستان و دریافت درجه دیپلم، بهناچار به یزد رفتوآمد میکردیم.
رئیس سابق ستاد نماز جمعه مهریز اظهار داشت: زمانی که بهعنوان معلم در سپاه دانش به روستاهای کرمان اعزام شدم، کیلومترها تا خانه رئیس ساواک کرمان برقکشی انجام شد؛ اما تمام روستاهایی که در مسیر این برقکشی قرار داشتند از این نعمت بینصیب بودند. از شهر که یک ۲۰ لیتری نفت برای گرم کردن مدرسه به روستا میآوردم، برخی از مردم به التماس، نیم لیتر از این نفت میبردند که یکشب خانه و کاشانه خود را گرم کنند. امروز اکثر خانهها گاز کشی است.
حسینی تصریح کرد: مردم از تبعیضها هم به تنگ آمده بودند. برای هر چیز پیشپاافتادهای باید کیلومترها تا شهر یزد میرفتند و وقتی امکانات یزد را مشاهده میکردند از اینهمه تبعیض ناراضی بودند. اقلام ضروری در دسترس و ارزان نبود. گاهی پیش میآمد که مردم فقیر ربع کیلو گوشت میخریدند و توانایی خرید گوشت زیاد را نداشتند و این برای زندگی عده زیادی از مردم صدق میکرد.
وی همچنین در مورد روستاها متذکر شد: مردم در روستاها زیرخط فقر زندگی میکردند و از هیچ امکانات رفاهی بهرهای نداشتند. از یکسو کسی حق نداشت از اینهمه فقر مطلق اعتراض کند و از سوی دیگر، برای درخواستهای آنها ارزش قائل نبودند و رسیدگی نمیکردند.
این رابط شورای نگهبان در مهریز اظهار داشت: در مهریز، ۲۰ دستگاه خودرو نبود؛ اما امروز در برخی خانهها چند دستگاه خودرو پارک شده است. مردم از ظلم، تبعیض، خفقان و ترسی که حاکم شده بود عصبانی بودند و دنبال زمینهای بودند تا اعتراض خود را بروز دهند. اگر مأمور ژاندارمری که به او امنیه میگفتند در کوچهای گذر میکرد، مردم متفرق و هراسان میشدند. کسی حتی در خانه و در میان اعضای خانواده خود امنیت نداشت و نمیتوانست کوچکترین انتقادی به رژیم کند.
حسینی افزود: ساواک بیرحمانه هرکسی که علیه شاه فعالیت میکرد، چه حزباللهی و چه کافر و بیدین، حتی کلمهای بر زبان میآورد با خود میبرد. مردم در وحشت زندگی میکردند؛ زیرا این خطر وجود داشت که صحبتهای حتی مخفیانه آنها به ساواک گزارش شود که در این صورت، زندان، شکنجه و حتی مرگ را در پی داشت.
وی بابیان اینکه مطبوعات هرگز حق نداشتند انتقاد کنند گفت: امروز، الحمدالله احزاب مختلف و تمام روزنامهها و خبرگزاریها بهراحتی از امور مختلف مملکت انتقاد میکنند و آزادی بیان وجود دارد. شاه، مردم را رعیت و توسریخور و مملکت را از آن خود میدانست؛ اما امام خمینی (ره) با انقلاب اسلامی، این مالکیت را به مردم واگذار کرد تا مستقل از بیگانه، حاکم بر منابع و سرنوشت کشور خود باشند.
این پیشکسوت فرهنگی عنوان کرد: در حال حاضر، مردم از تبعیضها، اختلاسها و حقوق نجومی، از مانورهای اشرافیت توسط برخی افراد مرفه، ناراحت هستند؛ اما انقلاب و ولیفقیه که برگرفته از جامعه است را دوست دارند. دشمن در پی شکست این انقلاب است اما تجربه ۴۰ ساله نشان داده است که مردم باوجود همه سختیها، گوشبهفرمان رهبر هستند و پایکار انقلاب ایستادند و ان شاء الله حضور دشمنشکن مردم در ۲۲ بهمن یکبار دیگر این حقیقت را ثابت میکند.
حسینی در مورد تجملگرایی عامه مردم و سطح توقعاتی که بالا رفته است خاطرنشان کرد: قبل از انقلاب زندگیها ساده بود؛ اما بعد از انقلاب به دلیل ایجاد رفاه نسبی، اکثریت جامعه صاحبخانه، اتومبیل و حساب بانکی شدند و بهمرور از ساده زیستی که تأکید دین است دور شدند و زندگیها تشریفاتی شد. عدهای که آن دوران سخت را درک نکردهاند یا از یاد بردهاند، نمیتوانند برآورد درستی از وضعیت قبل و بعد از انقلاب داشته باشند.
وی از سهلانگاری و بیتدبیری مسئولین که منجر به کمرنگ شدن دین و اعتقادات در بین مردم بهویژه نسل جوان شده است انتقاد کرد و گفت: اوایل انقلاب تمام نهادها ازجمله آموزشوپرورش، اداره فرهنگ و ارشاد، تبلیغات اسلامی، حوزهها، سپاه و بسیج، جهاد کشاورزی فعالیتهای فرهنگی گستردهای داشتند. نهادها و مردم برای حرکتهای فرهنگی و مذهبی با ایثار و ازخودگذشتگی و بی چشمداشت هزینه میکردند؛ اما امروز بسیاری از این حرکتها تعطیلشده است و مسئولین درگیر مسائل دیگری شدهاند.
عضو حزب جمهوری بابیان اینکه جوانان ما نیاز به هدایت و خوراک فرهنگی دارند گفت: از سوی حزب جمهوری، نمایشگاه کتاب با موضوعات متنوع با ۸۰ درصد تخفیف برپا کردیم و با استقبال پرشور مردم مواجه شدیم. امروز اگر برای جوانان خوراک فرهنگی فراهم نشود و پایههای اعتقادی آنها را تقویت نکنیم، جذب فرهنگ مسموم و بیخدای غرب میشوند و انقلابی که با آنها و مالها و شهادت هزاران شهید بهدستآمده است از راه خود منحرف میشود.
حسینی تأکید کرد: لازمه گشوده شدن گره بسیاری از مشکلات، روحیه انقلابی و جهادی در جامعه است. برخی از مسئولین در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب و زمانی که باید به شکوفایی برسیم، آلوده برخی فرهنگهای مخرب شدهاند. باید قاطعانه با این معضلات برخورد شود و نگذارند به فرهنگ مذهبی شهر لطمهای وارد شود.
انتهای پیام/۹۰۰۰۸