اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

موفقیت رنگین پوستان در انتخاباتهای آمریکا

مفهوم «قابلیت انتخاب شدن» دیگر نه یک ارزیابی علمی، بلکه چیزی است هم ارز طالع بینی. در واقع قابلیت انتخاب شدن غالبا چیزی بیش از یک پیش داوری نیست.

موفقیت  رنگین پوستان در انتخاباتهای آمریکا

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: وقتی آیانا پرسلی برای اولین بار در سال 2009 به عضویت شورای شهر بوستون انتخاب شد، به هیچ وجه تصویری از یک نامزد دارای «قابلیت انتخاب شدن» را نداشت. در طول 100 سالی که از تشکیل شورای شهر بوستون می گذشت، هرگز یک زن رنگین پوست به نمایندگی آن انتخاب نشده بود.قابلیت انتخاب شدن» این بار به شکل کاملا متفاوتی خود را در بوستون نشان داد. در سال 2017 شش نفر از 13 نماینده منتخب شورا زن و رنگین پوست بودند و در نتیجه این شورا بیشتر تمایل پیدا کرده که شهردار را به چالش بکشد و در جهت اجرای سیاست های مترقی فشار وارد آورد.  این احتمال وجود دارد که در سال 2020 این شورا اکثریتی مرکب از زنان و اکثریتی مرکب از رنگین پوستان داشته باشد. هر چند که پرسلی دیگر در این شورا حضور نخواهد داشت. او اکنون در کنگره حضور دارد.

در سال 2018 زمانی که پرسلی در مقابل مایکل کاپوآنوی جمهوری خواه به میدان آمد که به مدت 20 سال نماینده ناحیه 7 کنگره ای از ماساچوست بود، وابستگان به تشکیلات فکر نمی کردند که او شانس زیادی داشته باشد. یک نظر سنجی غیررسمی از بیش از 50 نفر از وابستگان سیاسی محلی نشان داده بود که 81 درصد آنها انتظار دارند کاپوآنو پیروز انتخابات باشد. در واقع  یک ماه پیش از انتخابات یک نظر سنجی دیگر نشان داده بود که پرسلی برای بیشتر رای دهندگان ناشناخته و با 14 امتیاز عقب تر بود. اما او با 17 امتیاز پیروز این انتخابات شد.

همچنین ثابت شد که این وابستگان سیاسی در ارزیابی رقابت های انتخاب وکیل بخش در بوستون نیز اشتباه کرده اند. آنها با اشاره به ترکیب جمعیتی شهر و این باور که رای دهندگان تمایلی به اصلاحات در حوزه عدالت جنایی ندارند، نامزد محافظه کار سفیدپوست، ایرلندی و مرد این سمت را دارای شانس می دانستند. ولی به جای او ریچل رولینز یک زن رنگین پوست و مخالف کمک های نقدی پیروز بزرگ این انتخابات بود.

اگر شما هم (مثل من) در بوستون زندگی می کردید، برایتان روشن می شد که پرسلی و رولینز چگونه توانسته اند پیروزی های عصبانی کننده خود را مدیریت کنند: هر دوی آنها بازی هایی بزرگ و مترقی را در آستین داشتند. نیروهای داوطلب پرسلی با کمک تحریک هیجانات و اهمیت پیام پرسل: «تغییر منتظر نمی ماند»، هزاران رای دهنده غیرهمیشگی را به پای صندوق ها کشیدند. رولینز نیز بعد از آن پیروز شد که گروه های فعال پشت سر او جمع شدند و پیاده روها را برای توضیح این مسئله به مردم به اشغال خود درآوردند که چرا قاضی بخش، سمتی که توجه اندکی به آن می شد، اهمیت زیادی دارد.

بوستون تنها مکانی نبود که در سال 2018 شاهد وارونه شدن معنای «قابلیت انتخاب شدن» بود. رای دهندگان در اورنج کانتی کالیفرنیا که به یکی از دژهای مستحکم جمهوریخواهان شناخته شده است، نه تنها دمکرات ها را در هر 7 ناحیه مجلس نمایندگان انتخاب کردند، بلکه دمکرات هایی چون کیتی پورتر و مایک لوین را برگزیدند که حامی مراقبت های درمانی برای همگان و دیگر اولویت های مترقی هستند. پورتر و لوین این معنای متعارف را به چالش کشیدند که دویدن به سوی مرکز راهی برای رسیدن به صندلی های کرسی های معتبر است. و آنها پیروز شدند چون مردم – که بسیاری از آنها توسط ده ها سازمان مردمی جدید سازماندهی شده بودند – به اندازه کافی برای پیروز کردن آنها در انتخابات شور و شوق داشتند.

حتی نامزدهایی که بازنده می شوند نیز می توانند معنای «قابلیت انتخاب شدن» را تغییر دهند. استیسی آبرامز شاید نتوانست شهردار جرجیا شود (می توان انتظار داشت که دستکاری در مختصات رای گیری نیز در این اتفاق بی تاثیر نبوده است) اما تعداد آرایی که او کسب کرد از هر دمکراتی که تاکنون در سراسر جرجیا نامزد شده بیشتر بود و درصد آرای او (48.8) بیشتر از هر نامزد فرمانداری دمکرات از سال 1998 به این سو بوده است. در سال 2014 دمکرات های جرجیا نوه مرکز گرای جیمی کارتر را برای فرمانداری وارد گود کردند. او 44.9 درصد آرا را کسب کرد. آبرامز که یک زن سیاهپوست با پلتفرمی مترقی بود، با گردآوردن هزاران داوطلب برای مراجعه به خانه های مردم و تلفن زدن به آنها، توانست او را به حاشیه براند.

همینطور که به سال 2020 نزدیک می شویم، مهم است به خاطر داشته باشیم که مفهوم قابلیت انتخاب شدن دیگر نه یک ارزیابی علمی، بلکه چیزی است هم ارز طالع بینی. در واقع  قابلیت انتخاب شدن غالبا چیزی بیش از یک پیش داوری متصلب نیست. هستند نامزدهایی که با این تصور موافق نیستند که فقط نامزدهای سفیدپوست یا مرد یا مرکز گرا می توانند در یک انتخابات رقابتی پیروز شوند. و آنها این کار را با الهام بخشیدن به تک تک کسانی انجام می دهند که خون، عرق، اشک (و پول) خود را صرف مبارزات انتخابی آنها می کنند.

پس رای دهندگان هنگام سبک سنگین کردن اینکه از کدام نامزد ریاست جمهوری در انتخابات مقدماتی دمکرات ها حمایت کنند، باید با تعریفی از «قابلیت انتخاب شدن» به سراغ او بروند که بر عملکرد احتمالی سایر رای دهندگان متکی باشد. ملاک می تواند این باشد که آیا شما تمایل دارید برای انتخاب شدن آن نامزد تلاش کنید و آیا می توانید برای ملحق کردن دیگران به خودتان الهام بخش آنها باشید یا نه. بهترین توصیه ای که تاکنون در مورد معنای قابلیت انتخاب شدن شنیده ام، از طرف هیچ یک از صاحبنظران تلویزیونی یا ستون نویسان نخبه نبوده، بلکه از طرف یک درپوش بطری بوده که هنوز روی میزم قرار دارد: چیزهای خوب نصیب کسانی می شود که تلاش می کنند.
نویسنده: جاناتان کوهن ( Jonathan Cohn)
منبع: http://yon.ir/KPV3u

انتهای پیام.

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول