به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین وکالت یکی از سختترین مشاغل در جامعه است. استیفای حق موکل با استناد به قانون یکی از اصلیترین وظایف یک وکیل حاذق است اما کار زمانی سخت میشود که وکیل هم نیاز به استیفای حق خود داشته باشد.
هومن زمانی وکیل پایه یک دادگستری، یکی از روشندلان قزوینی است که در دادگاه کار وکالت را انجاممی دهد. او امروز به دنبال استیفای حقوق موکلین خود است اما در گفتوگو با ما از حقوق روشندلان در جامعه سخن میگوید. شما را به مطالعه این گفتوگو دعوت میکنیم.
لطفاً خودتان را معرفی کنید و اگر ممکن است در رابطه با اینکه چطور نابینا شدید، توضیح دهید؟
من هومن زمانی و متولد 24 اردیبهشت 1364 هستم. از زمان بدو تولد و بهصورت مادرزادی با محدودیت نابینایی متولد شدم اما این محدودیت مانعی برای کسب علم و دانش نشد زیرا تحصیلات ابتدایی را در تهران گذرانده و پس از آن برای تحصیلات عالیه در رشته حقوق قضایی، به دانشگاه آزاد تاکستان رفته و مدرک ارشدم را نیز از دانشگاه پیام نور گرفتم.
امروز نیز یکی از وکلای دادگستری هستم و در افتخار دارم که در روزهای دوشنبه در کانون معلولین توانا به مراجعهکنندگان مشاوره حقوقی دهم.
بزرگترین مشکلاتی که افراد روشندل دارند چیست؟
مشکلات که همیشه وجود دارد، اما انسان باید با سعی و تلاش خود مشکلات به وجود آمده را از سد راه کنار بزند. درزمینهٔ تحصیلات با مشکلاتی مواجه شده بودم و نمیتوانستم قانونخوانی را بهسادگی حفظ کنم به همین سبب مادرم که از تحصیلات ابتدایی برخوردار بود قوانین را برایم میخواند تا کاملاً حفظ شوم.
اما یکی از مهمترین مشکل ما عدم دسترسپذیری به اطلاعات و عدم مناسبسازی برای روشندلان است. متأسفانه قیمت برجسته نگارهای همراه بسیار بالا است و در قدرت خرید ما نمیگنجد.
زمانی با اشاره به رقم 21 میلیون تومانی برجسته نگارهای ایرانی گفت: اگر بخواهیم این برجسته نگار همراه را خریداری کنیم باید زیر بار قرض و بدهی برویم و اگر تهیه نکنیم باید سربار دیگران باشیم و برای حتی یک پرینت کوچک و نوشتن لایحه از دیگران کمک بگیریم.
عدم مناسبسازی خیابانها و اجرایی نشدن قانون حمایت از معلولان نیز ازجمله مشکلاتی است که با آن دستوپنجه نرم میکنیم.
پذیرش شما از سوی وکلا، موکلان و دادگاه چطور بوده؟
باید فرهنگسازی صورت بگیرد چون افراد بهسختی وکالت خود را به یک نابینا میدهند. اما این تصور که یک نابینا کمتوان است فقط در برخورد اول به وجود میآید اما وقتی پروندهها با موفقیت بسته میشوند مجدد همان افراد به ما مراجعه میکنند.
برخورد قضات نسبت به قبل خیلی بهتر شده چراکه توانمندیهای بنده را دیدهاند و دیگر نظر منفی ندارند.
به نظر شما عمدهترین مشکلات وکلای معلول چیست؟
با توجه به اینکه در ماده 13 قانون، قانون حمایت از حقوق معلولان آمده است اما متأسفانه توجهی به آن نمیشود. با توجه به محدودیتی که معلولان دارند تعداد مراجعهکنندگان کم میشود اما ما هماندازه با دیگر وکلا مالیات میپردازیم.
در ماده 25 قانون آمده که سرپرست معلولین از مالیات معاف هستند درحالیکه خود معلول باید بهاندازه یک فرد عادی مالیات بپردازد و این یکی از نواقص قانونی ما به شمار میرود.
طبق ماده 13 قانون، دولت موظف است که بیمه افراد شاغل معلول را بپردازد درحالیکه من هر سه ماه یکبار مبلغ 800 و 55هزار تومان پرداخت میکنم.
این قانون اسفند 96 تصویب و در اردیبهشت سال 97 ابلاغ شد اما متأسفانه تاکنون اعتباری از سوی سازمان برنامهوبودجه به آن تخصیص پیدا نکرده است و معلولین شوربختانه به مشکلات بزرگ برخوردهاند.
آیا تاکنون حسرت بینایی را خوردهاید؟
بعضیاوقات رو انداختن به دیگران مرا آزار میدهد اما مطمئنم اگر چشمان بینایی داشتم به جایگاهی که امروز دارم نمیرسیدم.
حرف آخر:
افراد کمبینا یا نابینا نباید بههیچعنوان امیدشان را از دست بدهند بلکه باید به دنبال الگو باشند. شاید روزی خودشان یک الگو برای جامعه به شمار بروند اما مهم این است که نباید بدون هدف و بدون الگو پیش بروند.
بهتر است افراد نابینا در سالهای ابتدایی تحصیل در مدارس استثنایی درس بخوانند اما پس از اینکه وارد متوسطه دوم شدند بهتر است در مدارس عادی حضور یابند تا افرادی اجتماعی بار بیایند.
از سازمان بهزیستی هم درخواست میکنم که تعامل بیشتری با شهرداری داشته باشد و آنچه نیاز به آئیننامه ندارد را پیگیری کنند تا اعتبارات لازم تخصیص پیدا کند. ما امروز به هرکجا که میرویم به سد تخصیص اعتبار برمیخوریم درحالیکه مواد 5 تا 7 قانون نیازی به تخصیص اعتبار ندارد و اندکی همت مسئولان و ما را میطلبد.
انتهای پیام/