به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، سمیه محرمی، تازه کار بودم و گاهی حتی دست و پای خودم را گم میکردم اما هر شب موقع خواب به خودم دلداری میدادم که فردا روز بهتری است و فردا با امید بیشتری برای رفتن سر کار بیدار میشدم در روزگاری که دختران حداقل سواد را داشتند پدرم حرف مردم را تحمل کرده بود تا من به اینجا برسم، امروز وقتی برای چندمین روز به بلوک زایمان پا میگذاشتم، نخستین بیماری که نظرم را جلب کرد خانمی جوان بود که بر عکس بقیه زنان که درد میکشیدند و صدای نالههایشان رشته افکارت را پاره میکرد ساکت بود و چشم دوخته بود به پنجره و دور دست را نگاه میکرد، کنارش نشستم دستش را که گرفتم رویش را به سمتم برگرداند و گفت: دستات گرمه خندم گرفت گفتم شما یکم سردی چیزی لازم داری؟ ببینم تو درد نداری؟
نگاهی کرد و گفت چرا خیلی ولی باید آروم باشم باید از امروز قوی باشم نباید گریه کنم و سرش را دوباره به سمت پنجره برگرداند و آرام دستش را از دستم کشید، من هم برای سرکشی به بقیه بیماران به سمتشان میروم و اقدامات اولیه را برایشان انجام میدهم.
چند ساعتی از شیفتم باقی مانده بود که سر پرستار مرا فرا خواند و از من خواست دنبال خانواده زنی که صبح با او همصحبت شده بودم بگردم میگفت کمی عملش با مشکل مواجه شده است ولی کسی را از خانوادههایش پیدا نکردیم، من هم هر چه گشتم کسی را پیدا نکردم میگفتند از او که سوال کرده بودند گفته بود همسرش مرده و کس و کاری ندارد.
یکی دو ساعت بعد که صدای گریه نوزاد در سالن پیچید انگار دوباره خون در رگهای زندگی به جریان افتاد اما مادر از اتاق عمل زنده برنگشت، بهت زده به کودکی نگاه کردن و جنازه مادری که فرزندش را در آغوش نگرفته باید میرفت، سرپرستار که بهتم را دیده بود دستش را روی شانهام گذاشت، زنی خوشرو و مهربان که با آرامش نوزاد را از آغوشم بیرون کشید و گفت خدا حافظ همه ماست نگران نباش.
خونی که میجوشد
خون بود و خون، بوی خون همه فضای بیمارستان صحرایی رو پر کرده بود و نالههایی که از سر خستگی و ناتوانی دیگر بلند نمیشد، فقط خودروهای حامل تنهای زخمی و تکه پاره بود که وارد میشد و باز هم خودرو و خودروی بعدی.
پریسا یکی از پرستاران بیمارستان و بهترین همکلاسی دانشگاهم چند دقیقهای میشد که ترکش خورده بود، ترکش هدیه ناقابل بعثیها به بیمارستان بود، تازه خودم زخمش را بسته بودم ولی حالا افتان و خیزان و رنجور داشت در بیمارستان راه میرفت جلویش را گرفتم و گفتم کجا خانم؟ گفت: کارهای آسون با من تو ببین چه کاری از دستت برمیاد، شاید تو اتاق عمل کمک بخوان، گفتم آخه دختر تو خودت مجروحی ...که حرفمو برید و گفت خدا حافظ همه ماست نگران نباش.
خدا حافظ فرشته کوچولو
آخرین ماه خدمتم بود که یک پسر تو بخش بستری شد، سرطان داشت ولی برای اینکه راحت باشه آورده بودنش بخش کودکان، از هر چی دکتر و پرستار بود میترسید، از قضا اون روز حسین نوه من که کمی از اون بزرگتر بود تو بخش مهمون بود و همین باب آشنایی او و مادربزرگ شدن من برای او شد، حکم بازنشستگی که به دستم رسید نامهای به مدیریت نوشتم و گفتم تا حسام برای زندگی میجنگه من هم کارم تمام نشده.
روزها میگذشت و حسام کوچولو با تمام توان با سرطان جنگ میکرد اما هر روز ضعیف و نحیفتر میشد، یک روز صبح شماره تلفن بخش روی تلفن افتاد، جواب که دادم نتوانستم قوی باشم، گفتند دیگر نیازی نیست به بیمارستان بیایید تصور تخت خالی حسام دلم رو لرزوند، حسین دستم را در دستان کوچکش گرفت و گفت خدا حافظ همه ماست نگران نباش.
پرستاری شغلی که عشق است
پرستاری پیشهای است که گذاشتن نام شغل بر آن حیف و ظلم است چرا که برای فعالیت در آن باید بیش از پیش عاشق بود.
یکی از پرستاران فعال در بیمارستان زنجان در گفتوگو با خبرنگار فارس در زنجان با بیان اینکه پرستاری پر از خاطرات تلخ و شیرین است، اظهار کرد: برای کار کردن در پرستاری باید با عشق وارد کار شد.
هاشمی سعادت با اشاره به اینکه وقتی فردی با درد و ناله وارد بیمارستان میشود و سلامت از آن خارج میشود، اوج سعادت یک پرستار است، گفت: کار کردن در پرستاری بدون داشتن عشق هیچ کارایی ندارد.
وی با اشاره به خاطراتی از هشت سال دفاع مقدس عنوان کرد: روزهای سختی بود وقتی میدیدی جوانی برای دفاع از خاک زخمی است و محدودیت امکانات مانع کمکرسانی مناسب به آنها است.
مدیر یکی از بیمارستانهای زنجان با بیان اینکه حضرت زینب (س) در حادثه کربلا با پرستاری از فرزندان امام حسین (ع) پرچم این راه مقدس را برافراشت، اظهار کرد: پرستاری تنها با عشق و از خود گذشتی میسر میشود.
محمد نوروزی مقدم با بیان اینکه بیماران به دور از خانواده و با درد به بیمارستانها مراجعه میکنند، عنوان کرد: تنها با صبوری و محبت میتوان از این درد کاست.
وی با بیان اینکه چشم امید بیماران به خدمات پرستاران است، گفت: کمک به همنوع میتواند عامل موثری برای خدمترسانی به بیماران باشد.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان زنجان در مراسم تجلیل از پرستاران با بیان اینکه روز پرستار باید تبدیل به روزی خاطرهانگیزی شود اظهار کرد: باید در این روز ضمن بیان مشکلات به آینده و نکات مثبت هم اشاره شود.
پرویز قزلباش با اشاره به اینکه اشتغال در رشتههای غیر پزشکی و پرستاری، 5 درصد است، گفت: این آمار در رشتههای درمانی 95 درصد است.
انتهای پیام/۷۳۰۰۹/ق