اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  مازندران

روایت یک امدادگر از شرایط سخت مردم سیل‌زده

سیل مازندران، آق‌قلای گلستان، لرستان و خوزستان با سیستان و بلوچستان متفاوت بوده؛ شاید سیل سیستان و بلوچستان رحمت خداوند بوده تا این مردم و فقرشان دیده شود؛ به این دلیل معمولا منازل مردم گپر، خشتی و گلی است.

روایت یک امدادگر  از شرایط سخت مردم سیل‌زده

خبرگزاری فارس مازندران، سرویس اجتماعی؛ برایشان فرقی ندارد سیل باشد یا طوفان زلزله باشد یا هر حادثه‌ دیگر، تنها هدفشان خدمت است و بس، مسافت نیز برایشان مهم نیست دور باشد یا نزدیک فقط هدف آنها خدمت است؛ مهم این است که بتوانند نقش خود را به‌عنوان امدادگر ایفا کنند.

 

در روزگاری که برخی با بزرگ جلوه دادن مشکلات تنها به فکر خودشان هستند، کم نیستند افرادی که با گرفتن دست مردمی که واقعا در اوج درد و ناراحتی هستند، تلاش می‌کنند التیام‌بخش گوشه‌ای از آلام و ناراحتی‌های مردم  باشند حتی اگر نتوانستند مرهمی روی زخم‌شان بگذارند نشان می‌دهند کنارشان بوده و تنهایشان نخواهند گذاشت.

 

اینکه در حوادثی از جمله سیل و زلزله و سایر فردی بتواند در همه حال حضور داشته باشند و دست‌گیر مردم باشد اگر بگوییم لطف خدا شامل حال‌شان شده سخن گزافه‌ای نگفتیم.

 

درست است جلوی حوادث طبیعی از جمله سیل، زلزله و طوفان را نمی‌توان گرفت ولی می‌توان با انجام اقدامات لازم بخشی از دردهای مردمان آسیب‌دیده این مناطق که در یک آن همه هست و نیست‌شان را از دست دادند،  را کاهش داد البته با برنامه‌ریزی درست در مخاطرات بعدی شاهد حوادث کمتری خواهیم بود.

 

روزهای پایانی سال گذشته سیل موجب تخریب منازل مسکونی و خسارت‌های گسترده بر منازل و اراضی مردم شد که بی‌شک اگر سیل مهربانی و مشارکت مردم نبود همچنان باید شاهد عواقب گسترده آن بودیم.

 

رضا دهقان مسؤول قرارگاه جهادی امام رضا (ع) مازندران و گروهش به‌عنوان امدادگر در تمامی سیل‌ها حضور داشتند و طی مدت ۱۰ ماه گذشته ۲.۵ ماهش را در مناطق سیل‌زده ازجمله سیمرغ مازندران، آق‌قلای گلستان، پل‌دختر لرستان، خوزستان و در حال حاضر نیز در سیستان و بلوچستان و درحال کمک به مردم سیل‌زده گذرانده است.

این امدادگر در ارتباط با حضور و هدفش برای کمک به مردم سیل‌زده گفت: طی این مدت مشکلات مردم را از نزدیک لمس کردم همراه مردم گریستم و گاهی هم همراهشان خندیدم و از نزدیک دیدم مردمی را که در یک لحظه دچار چنین حوادثی شدند حسش خیلی سخت است و تنها کسانی که دچار چنین حادثه‌ای شدند می‌توانند از حس‌شان بگویند ولی دغدغه من برای حضور در مناطق آسیب‌دیده از سپل‌ذهاب گرفته تا سیستان و بلوچستان، دلی است و اعتقاد دارم هرکسی روحیه جهادی در دلش باشد کارش تاثیرگذارتر خواهد بود.

 

دهقان ادامه  می‌دهد:  جدا از مشکلات دوری از خانواده شاید گاهی ناملایمات‌هایی ببینیم و در اداره با مرخصی‌هایم موافقت نمی‌شود و مجبور به گرفتن مرخصی بدون حقوق می‌شوم باوجود اینکه جایگاهم حتی به خطر می‌افتد ولی به این موضوع اعتقاد کامل دارم دستی که در حال کمک است دست دیگرش را خدا می‌بیند و لطف خدا شامل حالش می‌شود.

سیل مازندران، آق‌قلای گلستان، لرستان و خوزستان با سیستان و بلوچستان متفاوت بوده؛ شاید سیل سیستان و بلوچستان رحمت خداوند بوده تا این مردم و فقرشان دیده شود؛ به این دلیل معمولا منازل مردم کپر، خشتی و گلی است.

 

پس از وقوع سیل، حجمی از کمک‌ها شامل پتو و لوازم منزل راهی مناطق سیل‌زده شد اما اینجا اصلا ساختمان و سرپناهی نیست که به همین دلیل هدف‌گذاری اساسی و بنیادی انجام دادیم و ساخت منازل را در دستور کار داریم.

 کپرهای مردم منطقه معمولا ۲.۵ در سه متر بوده که درحال حاضر منازل ۳ در ۶ متری به‌صورت بتنی البته به‌صورت استاندارد و کاملا مقاوم درحال احداث است.

موضوعی که در میان مردم برجسته است این بوده که مردم خودشان جلوتر از ما دارند کار می‌کنند و مشارکت مردمی خیلی بالاست.

 

سیل مازندران، گلستان، خوزستان و لرستان را فراموش نمی‌کنیم بعد از وقوع سیل گل و لای وارد منازل مردم شد و تمام اراضی کشاورزی دچار مشکل شد، نکته مهم این بوده مازندرانی‌ها باتوجه به اقلیم به بارش‌ها عادت دارند ولی مردم سیستان و بلوچستان شاید ۵۰ سال اخیر چنین بارشی نداشتند و با این بارش شدید شوکه شدند.

سیلاب در مازندران باتوجه به همواره بارش‌های شدید را داریم با تدبیر صورت گرفته در برخی موارد مهار می‌شود ولی اینجا مردم تجربه نداشتند و بلاهایشان بیشتر شد.

 

طی ۳۷ سالی که از عمرم گذشت ۲۰ سال دارم کار جهادی می‌کنم، درست است دلتنگ خانواده‌ام می‌شوم ولی وقتی وارد مناطق آسیب‌دیده می‌شوم احساس من این است اینها نیز فرزند من هستند و تجربه من به دردشان می‌خورد.

سیل در منطقه بیوض بخش اسماعیلیه اهواز را فراموش نمی‌کنم در شرایطی وارد آب شدیم که امکان غواصی وجود نداشت و آب تاریک بود و امکان اینکه گل و لای گیر کنم وجود داشت ولی باز با این حال تنها به این فکر می‌کردم که با فدا کردن جان خود جان هزار نفر از اهالی منطقه را نجات دهم و بعداز شناسایی ورودی لوله‌ با کیسه‌هایی که توسط روستاییان با خاک پر شده بود، مسیر لوله را مسدود کرده و روستای بیوض را از خطر حتمی آب‌گرفتگی نجات دادیم.

 

باید بگویم کار کردن در عرصه جهادی جذابیت‌های خود را دارد، کافی است وارد مسیر شوی محال است از این مسیر دست بردارید من خودم هم درگیرش شدم.

 

باتوجه به شغلم باید پشت میز بنشینم ولی پشت میز نشستن را دوست ندارم و همه امیدم این است که کار جهادی کنم و به این فکر می‌کنم با این اقدامات بتوانم گره از مشکلات مردم بگشاییم؛ یادمان نرود مردم سرپل ذهاب ۲.۵ ساله در کانکس‌ها زندگی می‌کنند...

انتهای پیام/۸۶۰۳۴/ج/و

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول