«عسکر نورشا» کارشناس مسائل سیاسی منطقه در یادداشتی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد به برخی تفاوتهای دکترین جدید سیاست خارجی قزاقستان با روند قبلی اشاره کرده است.
در این یادداشت آمده است: چندی قبل دکترین جدید سیاست خارجی قزاقستان به تصویب رسید. در قیاس با دکترین قبلی که برای 5 سال در نظر گرفته شده بود، دکترین جدید برای یک دوره ده ساله تدوین شده است.
اولویتهای سیاست خارجی کشور به طور کلی بدون تغییر باقی مانده و به طور خاص به استمرار اصول محوری سیاست خارجی و خط مشی نخستین رئیس جمهور کشور (نورسلطان نظربایف) تاکید شده است.
با وجود مباحث مربوط به محدود شدن فضا برای مشارکت استراتژیک با قدرتهای جهانی، در دکترین جدید همچنان چندجانبه گرایی به عنوان اصل مهم سیاست خارجی قزاقستان باقی مانده است.
به لحاظ ساختاری دکترین جدید مفهومتر بوده و به اصطلاح خوانایی بهتری دارد.
این نکته نیز قابل ذکر است که در این سند اصطلاح «قدرت نرم» به کار نرفته است. به نظر میرسد تدوین کنندگان ترجیح دادند نه از اصطلاحات خارجی، بلکه از اصطلاحات سنتی مطرح در دیپلماسی وطنی استفاده کنند.
موضوع دیگری که جلب توجه میکند این است که در متن دکترین جدید به بحث همگرایی منطقهای و درون منطقهای (همگرایی اوراسیایی و همگرایی کشورهای آسیای مرکزی) اشارهای نشده است.
اهمیت منطقه آسیای مرکزی برای قزاقستان در قیاس با دکترین قبلی تا حدودی متفاوت بیان شده است.
چنانچه در دکترین قبلی برای قزاقستان موضوع استقلال منطقه، همگرایی، تامین ثبات و امنیت و کاهش ظرفیت منازعات در منطقه مطرح بود، در دکترین جدید «تقویت موقعیت پیشگامی و توسعه منافع بلند مدت قزاقستان در آسیای مرکزی» اهمیت پیدا کرده است.
معمولا در دکترین سیاست خارجی بخشهای جداگانهای به اولویتها در سطح کشورها، مناطق و روابط چندجانبه اختصاص مییابد.
اما در دکترین جدید «اولویتها در حوزه دیپلماسی منطقهای و چند جانبه» در یک بخش به طور مشترک بیان شده است.
در نتیجه شاهد اولویت بندی سیاست خارجی قزاقستان به شکل زیر هستیم:
در جایگاه اول روابط قزاقستان با سازمان ملل متحد قرار داده شده که نکتهای جدید به نظر میرسد.
در این راستا به نمایندگی سازمان ملل متحد در شهر «آلماتی» و کمک به فعالیتهای آن در کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان توجه ویژهای مبذول شده است.
5 کشور مهم که شرکای اصلی خارجی قزاقستان میباشند (روسیه، چین، آمریکا، آسیای مرکزی و اتحادیه اروپا) در جایگاه دوم قرار داده شدند.
ضمنا به صورت جداگانه به نقش و اهمیت روابط با روسیه اشارهای نشده است.
همگرایی اوراسیایی در جایگاه سوم قرار گرفته و در نحوه بیان نیز تغییراتی به نظر میرسد: ادامه همکاریهای نزدیک با کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا در حوزههای تعیین شده و در چارچوب معاهده این سازمان.
اینکه در حوزههایی که توسط این معاهده مشخص نشده تعاملات به چه شکلی صورت خواهد گرفت، اشارهای نشده است.
باید گفت که در بخش دیگری از این سند به طور جداگانه به آسیای مرکزی به عنوان اولویت منطقهای اشاره شده است.
همچنین نقش آسیای مرکزی در فرایندهای همگرایی اوراسیایی و جهانی رو به افزایش توصیف و بر ضرورت تقویت قالبهای موجود همکاری کشورهای آسیای مرکزی با شرکای خارجی تاکید شده است.
اما بر خلاف دکترین قبلی، به طور مشخص از نشستهای موجود منطقه با طرفهای خارجی (آسیای مرکزی + ژاپن، آسیای مرکزی + کره جنوبی، آسیای مرکزی + اتحادیه اروپا، آسیای مرکزی + آمریکا یا «5+1» ) یاد نشده است.
موضوع افغانستان در متن ضرورت فعالیتهای تنگاتنگ قزاقستان با کمک کنندگان بین المللی اعم از سازمانها و کشورها جداگانه مطرح شده است.
اولین چیزی که در این رابطه به ذهن متبادر میشود موضوع تفاهم «واشنگتن» و طالبان در رابطه با کاهش نظامیان آمریکا در افغانستان و احتمال دخالت بیشتر سازمان ملل و سایر بازیگران در مسائل این کشور میباشد.
انتهای پیام/ح