اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

هنر و رسانه  /  سینما و تئاتر

«1917» و تلاش برای تغییر ارزش‌های انسانی

«1917» داستان سربازی است که برای هدفی والا یعنی نجات جان صدها انسان مأموریت دارد و همراهی‌اش با شخصی که به او رفتارهای ارزشمند انسانی را یادآوری می‌کند، موجب می‌شود در سیر داستان، تغییرات رفتاری پیدا کند.

«1917» و تلاش برای تغییر ارزش‌های انسانی

گروه هنر و رسانه – مریم اویسی ؛  سم مندس با کارگردانی فیلم 1917 توانست جوایز بین المللی زیادی را از آکادمی های معتبر دنیا دریافت کند. فیلم 1917 یک فیلم در ژانر تاریخی و درام است که به داستان مأموریت دو سرباز در بحبوحه جنگ جهانی اول مربوط می شود. در دوره ای که وسایل ارتباطی تا حد زیادی محدودیت داشته و سربازان نقش رابط هایی را ایفا می کردند که خط مقدم را به فرماندهی وصل می کرد.

از همان ابتدای شروع فیلم ، تصویربرداری منحصر به فرد فیلم در چشم مخاطب گل درشت می شود. تصویربرداری که در جای جای فیلم و در سکانس ها و پلان های مختلف، حتی مخاطبی را که فقط به بازی و اکت  بازیگران توجه می کند، را ملزم می کند که به این نوع تصویربرداری توجه کند و به خاطر این اتفاق و انتخاب درست، کارگردان را  تحسین کند.

جلوه های ویژه این فیلم در مقام دوم برای جلب توجه بیننده قرار دارد و اگر تماشاگر،  کمی با صنعت فیلم سازی و طراحی صحنه آشنایی داشته باشد، می تواند به راحتی این موضوع را درک کند که اکثر نماهایی که از جنگ و مناظر می بینیم همه و همه ساخته و پرداخته ذهن کارگردان و افراد خلاقی است که با کمک تکنولوژی استادانه این نما ها را در معرض دید مخاطب قرار داده اند.

اما موضوع داستان ، مأموریت دو سرجوخه برای رساندن پیام ژنرال به گروهی که در خط مقدم، آماده انجام عملیات هستند و مشکلاتی که برای آنها پیش می آید، پیش از این نیز در سایر فیلم های این ژانر دیده شده است. حال آنکه برای سایر فیلم ها نظیر نجات سرباز رایان، استفاده از یک هدف آرمانی، وطن پرستانه و ایده آل باعث کشش بیشتر فیلم می شد. در این فیلم، نجات جان 1600 سرباز، هدف اصلی مأموریت است. گرچه موضوع نجات جان حتی یک نفر، اهمیت ویژه ای دارد اما آنچه که در این فیلم، توجه ویژه ای به آن نشده است بیان و نمایش حساسیت و اهمیت مأموریت است. اگر این موضوع به خوبی نمایش داده می شد، بیننده می توانست هم ذات پنداری بهتری با نقش اول داشته باشد.

عدم تعلق خاطر نقش اول فیلم یعنی اسکافیلد به خانواده و عدم تمایلش به بازگشت به خانه، حرف نزدن راجع به خانواده اش با دوستش بلیک، اهمیت ندادن به مدال هایی که از جنگ به دست آورده بود، نشان از این دارد که اسکافیلد ، از خانواده و زادگاهش بریده و هیچ تمایل و انگیزه ای برای زنده ماندن و هیچ برنامه ای برای دوران پس از جنگ ترسیم نکرده است.

او برای هدفی والا یعنی نجات جان صد ها انسان مأموریت دارد و همراهی اش با سربازی که به او رفتارهای ارزشمند انسانی را یاد آوری می کند ، موجب می شود تا در سیر داستان ، تغییرات رفتاری پیدا کند و در سکانس پایانی ، عکسی از خانواده اش را از جیبش بیرون آورده و احساسات خود را بروز دهد.

اسکافیلد با بازی ( جرج مکای )، در ابتدا برایش فقط جنگ و خبرگی در آن اهمیت دارد اما می بیند که بلیک به عنوان همراه او در جریان مأموریت ، چگونه قلبش برای برادرش که جز 1600 نفر است ، می تپد و چگونه برای نجات  جان سرباز دشمن ، مقابل او می ایستد و دست آخر هم، همین مهربانی و از خود گذشتگی بهانه ای می شود تا جانش را ازدست بدهد.

عدم تعلق خاطر نقش اول فیلم یعنی اسکافیلد به خانواده و عدم تمایلش به بازگشت به خانه، حرف نزدن راجع به خانواده اش با دوستش بلیک، اهمیت ندادن به مدال هایی که از جنگ به دست آورده بود، نشان از این دارد که اسکافیلد ، از خانواده و زادگاهش بریده و هیچ تمایل و انگیزه ای برای زنده ماندن و هیچ برنامه ای برای دوران پس از جنگ ترسیم نکرده است.

 

بلیک او را با زیبایی هایی از زندگی آشنا می کند که از یادش رفته بود، زیبایی چون شکوفه های گیلاس و آلبالو، زیبایی چون کنار خانواده بودن و برای خانواده جنگیدن و زیبایی چون امید داشتن به آینده پس از جنگ.

اسکافیلد چنین همراهی را از دست می دهد اما امید و انگیزه، درون وی روشن می شود و ارزش های انسانی برایش جلوه دیگری پیدا می کنند. اسکافیلد دست و پا می زند و تلاش می کند تا به هدفش برسد. او زخمی می شود ، مبارزه می کند و تا یک قدمی مرگ می رود ولی هدف و انگیزه والایش او را سر پا نگاه می دارد.

 

یکی از نقاط اوج داستان، مربوط به آخر فیلم است. زمانی که اسکافیلد با هر سختی بود، خودش را به منطقه ای که گردان عملیات قرار دارد، رساند و صدای آواز یکی از سربازان به گوش می رسد.

این آواز به قدری زیبا، محزون و دراماتیک است که به هر زبان زنده دنیا می توان آن را فهمید و درک کرد. آوازی که مضمونی از آرامش، بازگشت به خانه و امنیت را حکایت می کند، در میان سربازان با رنگ و نژاد های مختلف، شنیده می شود و سربازان مسخ شده به آن گوش می دهند. این سکانس، یکی از بهترین و اثرگذار ترین صحنه های فیلم است.

اسکافیلد با بازی ( جرج مکای )، در ابتدا برایش فقط جنگ و خبرگی در آن اهمیت دارد اما می بیند که بلیک به عنوان همراه او در جریان مأموریت ، چگونه قلبش برای برادرش که جز 1600 نفر است ، می تپد و چگونه برای نجات  جان سرباز دشمن ، مقابل او می ایستد و دست آخر هم، همین مهربانی و از خود گذشتگی بهانه ای می شود تا جانش را ازدست بدهد.

 

در مجموع می توان گفت که 1917 یک درام تاریخی با کیفیت بالای تصویربرداری و جلوه های ویژه است که خلق صحنه های احساسی با رعایت جزئیات توانسته مخاطب را تا پایان فیلم میخکوب کند. این فیلم به مدد سخت گیری های مندس، مستحق دریافت جوایز زیادی شد البته محصول مشترک آمریکا و انگلیس بودن هم کمک زیادی به پررنگ تر شدن این فیلم در گیشه و آکادمی های معتبر هنری کرده است.

انتهای پیام/

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول