به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، در حالیکه مقوله فرهنگ و استقلال فرهنگی از موضوعات مهم ایران پس از انقلاب بود و با وجود اینکه دانشگاهها نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشتند، گروههای سیاسی ضدانقلاب با سوءاستفاده از فضای امن این مراکز علمی به فعالیتهای مخرب روی آوردند.
کلاسها به دفتر احزاب سیاسی و در حقیقت دانشگاهها به ستاد مرکزی گروههای معاند تبدیل شده بودند و این موضوعی نبود که بر رهبران انقلاب پوشیده بماند. در یکی از جلسات شورای انقلاب، دکتر بهشتی نگرانی خود را چنین مطرح کرد: «گروههای مخالف مسیر انقلاب، ممکن است از تجمع در دانشگاهها و مدارس، در جهت اهداف خود بهرهبرداری کنند و طبعا باید پیشبینی لازم در این امر را داشت».
به همین علت در فضای سیاسی اجتماعی کشور مقوله «انقلاب فرهنگی» بیش از پیش ضرورت پیدا کرد. اما حوادث دانشگاه تبریز در فروردین و اردیبهشت 1359 به اجرای این طرح سرعت بخشید. در کتاب « تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی- جلد دوم » که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده در همین رابطه آمده است:
پس از سال تحصیلی 1357 – 1358، بحثها و خبرهایی پیرامون تعطیل شدن دانشگاهها بهمنظور شرکت دانشجویان در فعالیتهای جهادسازندگی به گوش میرسید. موضوع ضرورت تعطیلی دانشگاهها بهمنظور همگام کردن آن با انقلاب اسلامی و اعمال تغییرات انقلابی در سیستم دانشگاهها، مرتبا از سوی گروههای اسلامی مختلفی از جمله انجمنهای اسلامی دانشجویی مطرح میشد.
گروهی از دانشجویان مسلمان با نگاهی متفاوت از فاتحین لانه جاسوسی آمریکا، توجه خود را به دانشگاه معطوف داشتند. آنها بر این باور بودند که ما در حال حاضر با گروههای چپ و راست در دانشگاهها درگیر هستیم و برای مهار آنان باید فکری اساسی کرد. سرانجام قرار شد با این عنوان که دانشگاه باید از لحاظ محتوای درسی، مدیریت و ضوابط و مقررات، متناسب با اهداف انقلاب شود، آن را تعطیل کنند.
در نیمه دوم فروردین 1359، بهدنبال تعطیلات نوروزی، وزارت کشور طی بخشنامهای به مسوولان دانشگاه مقرر کرد که هیچ مجوزی به گروههای سیاسی، جهت برگزاری مراسم سخنرانی و تبلیغات ندهند.
در 26 فروردین 1359، آقای هاشمی رفسنجانی در تالار اجتماعات دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز حضور یافت. وی برای دانشجویان، مبحثی پیرامون مبانی فکری اسلام مطرح کرد و اهداف و اصول انقلاباسلامی را شرح داد؛ اما این جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه تبریز به تشنج کشیده شد.
گروهی از دانشجویان هوادار مجاهدین و کمونیستها، به طرح مسائلی در مخالفت با سخنان هاشمی و انتقاد از انقلاب پرداختند و شعارهایی در این خصوص سردادند. درگیری دانشجویان انجمن اسلامی و زد و خورد با آنان، باعث شکستهشدن درهای تالار سخنرانی شد و آقای هاشمی مجبور شد که سخنرانی خود را قطع کند و از تالار اجتماعات، خارج شود. این برخورد تعرضآمیز دامنه وسیعی داشت؛ نخست روحانیون و مردم آن را محکوم کردند و حتی بخشی از بازار تبریز در اعتراض به این درگیری تعطیل شد.
موج انتقادات و مخالفت با گروههای معارض در دانشگاه تبریز و خارج از آن، ادامه یافت و راهپیماییهایی اعتراضآمیز صورت پذیرفت. طی روزهای بعد وضع در دانشگاه تبریز دگرگون شد و ساختمان مرکزی دانشگاه تبریز، از سوی انجمن اسلامی دانشجویان تصرف شد. متصرفان طی اعلامیهای ضمن اعتراض به وقایع اخیر خواستار تصفیه و پاکسازی دانشگاه شدند. مردم تبریز نیز از این خواستهها حمایت کردند و در نتیجه، کلاسهای دانشگاه تعطیل شد.
بهدنبال نارضایتی دانشجویان مسلمان و انقلابی دانشگاه تبریز از گروههای سیاسی ضدانقلاب و تحصن آنها در محیط دانشگاه بهسرعت در اکثر دانشگاههای مهم کشور اثر خود را گذاشت و اعتراضات فراگیر شد. بهطوریکه در فاصله کوتاهی غالب دانشگاهها و مراکز آموزش عالی به تصرف دانشجویان عضو انجمنهای اسلامی دانشجویان درآمد و مسئله دانشگاهها، ابعاد ملی به خود گرفت..
این دانشجویان با تاکید بر جلوگیری از هرج و مرج و دوری از ایجاد درگیریهای داخلی، خواستار تصفیه و اصلاح و پاکسازی دانشگاهها از عناصر وابسته به رژیم سابق و لغو قوانین و مقررات طاغوتی بودند. آنها میگفتند: «تعلیمات ما باید برمبنای استقلال و غیراستعماری باشد و نظام آریامهری حاکم بر دانشگاهها باید تغییری انقلابی و بنیادی نماید تا در خدمت استقلال و آبادانی کشور در آید».
دانشجویان انجمن اسلامی اعلام کردند: «ما در اجرای پیامهای پاییزی و نوروزی امام امت، خمینی بزرگ (ره) قدم برمیداریم و پاکسازی دانشگاه از عوامل مضر و ضدانقلاب و انحلال سیستم فعلی دانشگاه از سیستم امپریالیستی و ایجاد سیستم اسلامی از لحاظ اداری و آموزشی از هدفهای نخستین ماست».
انتهای پیام/60001/س