به گزارش خبرگزاری فارس، سیدامیر سیاح در یادداشتی نوشت: بعدازظهر روز شنبه 30خرداد یک دختر خانم 27 ساله به همراه معلم موسیقی‌اش پس از اینکه مدتی طولانی در ترافیک سنگین خیابان امیرآباد شمالی معطل مانده بود، برای رهایی از گرما، از خودرو پیاده شد و در انتظار بازشدن راه بود که ناگهان خون آلود نقش زمین شد. از لحظه زمین خوردن «ندا صالحی آقاسلطان» تا جان دادنش حداقل سه دوربین از سه زاویه مختلف تصویربرداری کردند یکی از دوربین ها حرفه ای بود و لرزش دست و تکانهای مرسوم در فیلمهای آماتوری-خانوادگی را نداشت.
بلافاصله جوانی 39 ساله بنام آرش حجازی دانشجوی پزشکی در انگلستان که 4 روز پیش از آن وارد تهران شده بود خود را به ندا رساند و سعی کرد او را نجات دهد اما در مقابل سه دوربین موجود خون از بینی و دهان ندا بیرون ریخت و در صحنه ای دلخراش، دختر جوان جان باخت.
فیلم تکان دهنده جان دادن این دختر جوان ساعتی پس از این حادثه، در شبکه های بین المللی پخش شد و 24ساعت بعد رکورد بازدید در یوتیوب را شکست
همزمان با نمایش فیلم جان دادن ندا، فیلم دیگری از او در تظاهرات روزهای قبل پخش شد که تصویر بردار آن، شخص ندا را در میان تظاهرکنندگان از پشت سر، تعقیب میکرد.
چهل و هشت ساعت پس از قتل، آرش حجازی به عنوان شاهد عینی در استودیوی بی بی سی در لندن حاضر شد و درباره قاتل گفت: «... مردم فریاد می زدند گرفتیمش، گرفتیمش. او را خلع سلاح کردند و کارت شناسایی اش را که نشان می داد عضو بسیج است، گرفتند. مردم خیلی عصبانی بودند و او فریاد می زد نمی خواستم بکشمش مردم نمی دانستند با او باید چکاربکنند و گذاشتند که برود. اما کارت شناسایی اش را گرفتند. کسانی هستند که می دانند او کیست. چند نفر هم از او عکس گرفتند»
حجم تبلیغات درباره ندا در روزهای اول به حدی بود که در آمریکا و اروپا برایش تشیع جنازه نمادین وده ها تجمع و بزرگداشت برگزارکردند
رسانه‌های بین‌المللی با پخش مکرر فیلمهای حادثه، ندا را «یک معترض به تقلب در انتخابات که توسط شبهه نظامیان بسیجی کشته شده»، معرفی میکردند. روزنامه تایمز لندن نداآقاسلطان را شخصیت سال 2009معرفی کرد
مریم رجوی مراسم بزرگداشتی برگزارکرد و برای ندا گریست. نمایندگان مجاهدین خلق هم، مجسمه ندا را به پارلمان ایتالیا اهداکردند
رضاپهلوی هم در اول تیر هشتادوهشت خود را به باشگاه ملی مطبوعات آمریکا در واشنگتن رساند و جلوی دوربینها برای ندا گریه کرد
هدایای تبلیغاتی زیادی به یاد ندا تهیه شد. در آمریکا یک نفر با ثبت برند "Remember Neda" ، انواع ساعت، تیشرت و... را به بازار فرستاد.
پوسترها و طرحهای گرافیکی ندا
تیشرت های ندا
تندیس ندا
انواع محصولات با برند "REMEMBER Neda"
مادر و پدر ندا که خون میگریستند، تا مدتی مورد توجه دوربین رسانه ها بودند.
کاسپین ماکان نامزد ندا، عکسهای او را منتشر و دایم با رسانه ها درباره ندا مصاحبه میکرد. در 25 می 2010، اشپیگل نوشت: «ماکان یک مشاور مطبوعاتی استخدام کرده و برای مصاحبه به روزنامه‌نگاران وقت می دهد. مشاور ماکان به خبرنگار اشپیگل گفته تمام وقت وی تا دو هفته رزرو شده و او بابت مصاحبه‌های خود پول می‌گیرد».
ماکان بعد از سفر پرسروصدای یکساله با عکسهای ندا به دور دنیا، از تل آویو سردرآورد و از شیمون پرز، صلح هدیه گرفت و بنام همه ایرانیان از پرز تشکرکرد. خانواده ندا و برخی از رسانه های هوادار موسوی کارهایش را تقبیح کردند. او هم در جواب گفت: «علت مخالفت چهره‌های شاخص جنبش سبز با من، آن است که در اولین مصاحبه خود گفتم ندا طرفدار جنبش سبز نبوده و حتی در انتخابات نیز شرکت نکرده است».
چند ماه بعد، یک روزنامه نگار خارجی با دقیق شدن روی فیلمها و عکسهای متعدد موجود از جان دادن ندا، چند تناقض جدی کشف کرد از جمله رد خون روی پیشانی ندا که در فیلم اولیه موجود است اما در عکس مشهور بعد از جان دادن ندا با چشمان باز، این رد خون دیده نمیشود.
ندا، فردای نمازجمعه تاریخی بیست و نهم خرداد به قتل رسید. فردای روزی که رهبری معترضان را به پیگیری اعتراض از مسیر قانون دعوت کردند و تجمعات خیابانی تهران رو به فروکش بود. این قتل و صحنه های فجیع جان سپردن ندا، شوک روانی و انگیزه جدیدی برای ادامه اعتراضات ایجادکرد.
اکنون دو نکته
اول- پرونده قتل مرحوم نداآقاسلطان، نباید فراموش یا بایگانی شود. پلیس آگاهی باید قتل را تا روشن شدن ماجرا و هویت قاتل پیگیری کند و پاسخگو باشد. خون خواهان ندا همه هموطنان او هستند نه رسانه های خارجی و گروه های فرصت طلب سیاسی.
دوم- یازده سال بعد از قتل این دختر مظلوم، خوبست یکبار دیگر بپرسیم قتل ندا در 30خرداد88 به نفع چه کسی بود؟
*چکیده فصل هفدهم کتاب حماسه تلخ، انتشارات جام جم 1389
انتهای پیام/
افشای کامل
روایتگری موثر
زیستگاه رسانه
قصه های کرونا
کد اقناع
کیفیت حکومت
