راهنمای آشنایی با شعارهای عوام فریبانه ترامپ

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: دونالد ترامپ یک عوام فریب است؛ او از نظر طرفدارانش یک عوام فریب قهرمان است و از نظر تمام افراد دیگر جز طرفدارانش یک عوام فریب خطرناک. من شعارهای ترامپ را از سال 2015 به این سو مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ام و فارغ از نگاه عده ای از منتقدان به این شعارها، باید گفت که ترامپ در شعارپردازی یک نابغه است. دلیل این حرف را در کتابم «عوام فریب نامزد ریاست جمهوری: دونالد ترامپ نابغه شعارپردازی» توضیح داده ام. او در استفاده از شعار مثل یک عوام فریب خطرناک و اینکه چطور کاری می کند تا مردم در قبال این شعارها از او پاسخگویی نخواهند، یک نابغه است.
ترامپ به عنوان یک رهبر غیرپاسخگو مبارزات انتخاباتی اش را به پیش برد. او وعده داد که به خاطر طرفدارانش خواهد جنگید و در قبال رهبران تثبیت شده حزبش، رسانه ها، حقیقت یابان، نزاکت سیاسی یا معیارهای رایج مقبولیت پاسخگو نخواهد بود.
ترامپ از سال 2015 مکررا از شش راهبرد شعاری استفاده کرده است. ترامپ با استفاده از سه مورد آنها دل طرفدارانش را به دست می آورد و با کمک سه تای دیگر، بین خودش ترامپ و طرفدارانش با هر کس دیگر فرق می گذارد. تاثیر این کار متحد کردن طرفدارانش علیه هر کس دیگری و تبدیل کردن ترامپ به یک نقطه اتکا برای تمام مباحث و گفتگوهای سیاسی است. تمام این راهبردها برای تدوین یک دستور کار ملی، منحرف کردن حواس مردم و قالب بندی نحوه درک ما از واقعیت به کار می روند.

راهبردهای ترامپ برای به دست آوردن دل طرفدارانش
تحبیب قلوب: تعریف و تمجید از خرد جمع، استفاده از محبوبیت به عنوان یک معیار ارزش. عوام فریبان خطرناک بدون هوادار هیچ قدرتی ندارند، در نتیجه آنها از برآوردن رضایت خاطر مردم برای منسجم کردن پایگاه خود و استفاده از طرفدارانشان به عنوان یک چماق علیه مخالفان استفاده می کنند.
ترامپ مرتبا مردم طرفدار خود را به عنوان باهوش ترین، بهترین، میهن پرست ترین و سخت کوش ترین آمریکاییان تحسین می کند. آنها بزرگ و خوب هستند و غیر از آنها هیچ کس دیگری چنین  نیست. برای مثال وقتی که او ادعا می کند می تواند «وسط خیابان پنجم بایستم و به یک نفر شلیک کنم و هیچ کدام از رای دهندگان را از دست ندهم» این یک تحبیب قلوب برای جلب وفاداری پایگاه رای ترامپ است.
راهبرد تحبیب قلوب ترامپ برای ساکت کردن منتقدان «ترامپ هرگز» او طراحی شده بود، در حالی که همزمان توجهات را از انتقادهای محوری آنها نسبت به خودش منحرف می کرد: اینکه او یک پوپولیست است نه یک محافظه کار واقعی.
محبوبیت (جمعیت ها، افکار سنجی ها، رتبه بندی ها، آرا) تنها نشانه ارزش برای ترامپ محسوب می شود. خود محافظه کاری هیچ ارزشی ندارد، مگر آنکه محبوب مردم باشد.
تاکید و حاشا کردن همزمان: من نمی گویم، فقط دارم می گویم.
عوام فریبان خطرناک از تاکید و حاشا کردن همزمان به اینکه من که چیزی نمی گویم به این دلیل استفاده می کنند که این شگرد امکان انکار کردن موجهی را دراختیار آنها قرار می دهد تا تاکید کنند که در واقع  چیز مجادله برانگیزی را نمی گویند یا صرفا دارند شوخی یا استهزا می کنند.
ترامپ از این راهبرد برای انتشار شایعات و گوشه و کنایه ها و دادن دیدگاهی «پشت صحنه ای و محرمانه» یا «واقعی» از چیزی که به ظاهر واقعا در ذهنش می گذرد استفاده می کند. این شگرد برای ترامپ کارساز بوده، چون به او اجازه می دهد در آن واحد دو حرف را بزند بی آنکه پاسخگوی آنها باشد. برای مثال ترامپ مکررا در فیدهای توئیتری اش بر مطالب ناسیونالیست های سفیدپوست نژادپرست صحه گذاشته، در حالی که انکار می کند که با این مطالب موافق است.
مثلا ترامپ به جیک تپر گفته است: «من چیزی درباره ری توئیت کردن نمی دانم. انسان توئیت کسی را ری توئیت می کند و بعد معلوم می شود که طرف برتری طلب سفیدپوست بوده. من هیچ چیز در مورد این گروها که از من حمایت می کنند نمی دانم.»
همچنین او ادعا کرده که بین توئیت کردن چیزی و ری توئیت کردن چیزی فرق هست و از قبول مسئولیت ری توئیت های خود سرباز می زند. ری توئیت های او کارکرد یک تاکید و حاشای همزمان را دارند: این کار به او اجازه داده حرفی را بزند و نزند و امکان انکار موجه موضوع را دراختیار او گذاشته است.
خود استثناپنداری آمریکایی: این اصل به نقش منحصر به فرد آمریکا در جهان اشاره دارد که ترامپ آن را تحت عنوان «آمریکا پیروز می شود» ساده سازی کرده است.
عوام فریبان خطرناک از خوداستثناپنداری آمریکایی برای بهره مند شدن از مزیت میهن پرستی و احساس غرور ملی طرفدارانشان در جهت اهداف خود استفاده می کنند. ترامپ خود را به عنوان الهه خوداستثناپنداری آمریکایی مطرح کرده و ادعا می کند که او چهره ای قهرمان است که می تواند با شکست دادن فساد و دسیسه بار دیگر آمریکا را به عظمت برساند. ترامپ از نظر طرفداران خود پیروز خواهد شد؛ چرا که او قهرمان آنهاست.
برای مثال ترامپ ادعا کرده که او به شکل منحصر به فردی صلاحیت «زهکشی تالاب» فساد را دارد. کارزار انتخاباتی او  روایتی قهرمانانه از فداکاری و تلاش را عرضه می کرد. او ادعا کرده بود که «در زمره نزدیک ترین محارم» بوده، ولی زمانی که تصمیم گرفته در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و عظمت آمریکا را دوباره به آن بازگرداند، او را تصفیه کرده اند. قرار بود او به عنوان «دورترین فرد بیگانه از محفل قدرت» «تالاب را زهکشی کند» و به فساد خاتمه دهد. او گفت که این کار را به سادگی تمام انجام خواهد داد.

راهبردهای بیگانه سازی ترامپ
تخطئه: حمله به خود فرد به جای استدلال او.
عوام فریبان خطرناک از تخطئه برای استهزا کردن و مشروعیت زدایی از مخالفت مشروع استفاده می کنند. ترامپ مرتبا با نامگذاری روی افراد به آنها حمله می کند، به ریاکاری متوسل می شود و برای منحرف کردن حواس مردم از انتقاداتی که نسبت به او صورت می گیرد، به اهانت کردن روی می آورد. او از این راهبردها برای اجتناب از پاسخگویی و کاستن از مشروعیت مخالفان خود استفاده می کند.
برای مثال او گزارشگری را که دارای یک معلولیت فیزیکی بود مسخره کرده بود. ترامپ گفته بود که حافظه این گزارشگر هم مثل بدنش معیوب است و این کار را به این منظور انجام داد تا توجه مردم را از تفسیر نادرستی که از وقایع مربوط به یازدهم  سپتامبر ارائه داده بود منحرف کند. این کار به ترامپ اجازه می دهد ادعا کند که روایت او از تاریخ تنها حقیقت موجود بوده است، بی آنکه به واقع صحت روایت خود از تاریخ را اثبات کرده شده باشد.
توسل به چماق: تهدید به استفاده از زور یا ارعاب.
عوام فریبان خطرناک از توسل به چماق برای تغییر دادن موضوع بحث و استفاده از زور برای ساکت کردن مخالفت های مشروع استفاده می کنند. ترامپ مخالفان خود را با تهدید آنها از طریق توئیت های زشت، اراذل خشن و محکوم کردن یا امتناع از محکوم کردن خشونتی که به نام او انجام می گیرد ساکت می کند.
برای مثال او زمانی از تهدید و توسل به ترس استفاده کرد که مکررا به طرفدارانش گفت که هیلاری کلینتون تصمیم داشت سلاح هایشان را از آنها بگیرد و آنها را در برابر متجاوزان جنسی و قاتلان بی دفاع بگذارد. وقتی که او تایید انجمن ملی سلاح را گرفت، تهدید کرد «اگر هیلاری بتواند قضات خود را منصوب کند از جمله متمم دوم را ملغا خواهد کرد.» ترامپ تهدید کرد که در صورت وقوع این اتفاق صاحبان سلاح «هر گونه شانسی برای زنده نگه داشتن خود را» از دست خواهند داد.
مادی کردن: برخورد با افراد انسان ها به مثابه اشیا.
عوام فریبان خطرناک از مادی کردن برای نشاندن مخالفان خود در جایگاهی مادون انسانی استفاده می کنند تا امکان انتقاد یا مخالفت با خود را از افرد سلب کنند. مادی کردن به طور سنتی بخشی از شعارهای جنگی یا نسل کشی است.
ترامپ از طریق برخورد کردن با مخالفان خود به عنوان اشیا- چیزها، حیوانات- به جای انسان، آنها را تضعیف می کند. اشیا نمی توانند واجد همان حقوقی باشند که انسان ها دارند، در نتیجه این کار رد کردن نظرات  و حمله به دشمنان ترامپ را برای او راحت تر می کند. برای مثال او با آوارگان مسلمان به عنوان اشیای دشمن خطرناکی که هیئتی انسانی دارند – به عنوان یک «اسب تروا» که می تواند «ارتشی 200 هزار نفری شاید. یا 50 هزار نفری یا 80 هزار نفری یا 100 هزار نفری را در دل خود حمل کند» برخورد کرد. از این منظر آوارگان انسان هایی نیازمند کمک نبودند: آنها ارتشی بودند که وانمود می کردند انسانند، و خطرناک بودند، چون قصد حمله به آمریکا را داشتند. نفی انسانیت آوارگان رد درخواست پناهندگی آنها را ساده تر می کرد که دقیقا همان هدفی بود که ترامپ با صدور دستور ممنوعیت مسافرتی مسلمانان دنبال کرد.

کلمات به عنوان اسلحه
آیا ترامپ همانگونه که یک بار ادعا کرده «بهترین کلمات» را دارد. خیلی بعید است. کلمات او سلاح هایی هستند کاملا حساب شده برای حمله به سپهر عمومی ما که از طریق آنها به بی اعتمادی، قطب بندی ها و یاس و سرخوردگی – که حل مشکلات سیاسی را بسیار سخت تر می کند- دامن می زند.
ترامپ چنان در استفاده از شعارهای عوام فریبان خطرناک موفق بوده که هیچ کس نتوانسته او را بابت سخنان و اقداماتش در طول مبارزات انتخاباتی سال 2016 یا بعد از آن پاسخگو کند. او از این شعارها با هدف سازگاری دیگران استفاده می کند نه اقناع آنها. او زبان را به عنوان زور یا همانطور که خودش دوست دارد توضیح دهد، به عنوان یک «مشت متقابل» به کار می برد. راهبردهای شعاری ترامپ با عملکرد تمامیت گرایانی که از نظر تاریخی دمکراسی را تضعیف کرده اند وفق دارد و به همین دلیل است که شعارهای او بسیار خطرناک هستند.

نویسنده: جنیفر مرسیسا (Jennifer Mercieca) استادیار ارتباطات در دانشگاه ای اند ام تگزاس

منبع: https://b2n.ir/128097

انتهای پیام.