اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

یک سنت آمریکایی: اجرای خودسرانه قانون

بسیاری از آمریکاییان احساس می کنند که قواعد بازی در حال تغییر است و در این باره که قرار است کشور در آینده چه شکل و شمایلی داشته باشد احساس خوبی ندارند. همزمان با اعلام نظر محققان و صاحبنظران درباره احتمال جدی وقوع یک جنگ داخلی دیگر در آمریکا، بیشتر از هر زمان دیگری در طول 50 سال گذشته، اشارات دلهره آوری از خشونت سیاسی داخلی در حال پدیدار شدن است.

یک سنت آمریکایی: اجرای خودسرانه قانون

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: با وجود یک همه گیری، نابرابری نژادی، خشونت پلیس و یک انتخابات ریاست جمهوری که تمام توجه مردم را معطوف به خود کرده، آمریکا در دوران مجادله انگیزی به سر می برد. با توجه به تمام این تنش ها، ممکن است به نظر برسد که مردم بیشتر از همیشه در پی اجرای قانون به دست خود هستند.
در هفته های اخیر بر سر جمع آوری بناهای یادبود مربوط به دوره کنفدراسیون، برخوردها برسر استفاده از ماسک، تلاش ها برای اعتراض – یا ارعاب- معترضان «جان سیاهان اهمیت» دارد و حتی تمایل مجددی نسبت به دستگیری شهروندان تقابل هایی به وجود آمده است. برخی از این رخدادها به شکل غمباری خشن و مرگبار شده اند.
این رویدادها نشان می دهد که آمریکاییان در حال عبور از تفاوت دیدگاه ها و آزادی بیان در نمایش قدرت خود به شکل خصوصی هستند. به خصوص با توجه به ناکامی های پلیس در تامین یک سیستم عدالت منصفانه، افرادی که در این گونه اعمال مشارکت می کنند ممکن است در تلاش برای اجرای ایده ها و برداشت خود از قانون یا حفاظت از اموال یا دفاع از اجتماعاتشان دربرابر تهدیدها باشند.
ویلیام بار دادستان کل برعکس ادعا کرده است که این اجرای خودسرانه قانون می تواند بازتابی از دلهره از بی نظمی های پیش رو و به این دلیل باشد که بودجه پلیس در اجتماعات سراسر کشور در حال کاهش است.
من به عنوان یک محقق در حوزه اجرای خودسرانه و ماموران خودسر اجرای قانون در تاریخ آمریکا و دانشمند سیاسی علاقه مند به روند تحول دولت و قانون در طول زمان، همچون دیگران دریافته ام که از نگاه بسیاری از آمریکاییان، از مدت ها پیش نظم و قانون بیشتر مسئله ای خصوصی بوده تا چیزی که حفظ آن بر عهده دولت باشد.

دو عامل فعالیت مجریان خودسر قانون
اجرای خودسرانه قانون – اجرای غیرنظامی و خشن اخلاقیات اجتماعی یا استانداردهای حقوقی- بیشتر در دو وضعیت افزایش پیدا می کند که ممکن است هیچ یک آنها چیزی نباشد که مردم انتظار دارند. این پدیده از دل دولتی که ضعیف شده یا وجود ندارد و شهروندان را به حال خودشان رها کرده ظاهر نمی شود، بلکه بیشتر زمانی ظهور پیدا می کند که به نظر می رسد همان اصول شکل دهنده یک حکومت و مردمی که تحت آن حکومت زندگی می کنند رو به تغییر دارند.
همچنین این پدیده ضرورتا از وضعیت هایی برنمی خیزد که در آن یک گروه اخلاقی یا نژادی به روشنی بر دیگران سیطره دارند، بلکه در زمان ها و مکان هایی ظهور می یابد که این بحث پیش می آید که چه کسی به یک اجتماع خاص تعلق دارد. اجرای خودسرانه قانون اغلب بیشتر به تلاش برای تثبیت قدرت مربوط می شود تا آنکه بازتابی از یک سلسله مراتب از پیش موجود باشد.
بسیاری از آمریکاییان احساس می کنند که قواعد بازی به طرقی غیرمنصفانه در حال تغییر است و در این باره که قرار است کشور در آینده چه شکل و شمایلی داشته باشد احساس خوبی ندارند. همزمان با اعلام نظر محققان و صاحبنظران درباره احتمال جدی وقوع یک جنگ داخلی دیگر در آمریکا، بیشتر از هر زمان دیگری در طول 50 سال گذشته، اشارات دلهره آوری از خشونت سیاسی داخلی در حال پدیدار شدن است.
رئیس جمهوری که به نظر می رسد بیشتر به تفرقه و ترس در بین آمریکاییان دامن می زند، این بیم و هراس ها را تشدید می کند، حتی با اینکه صدای سیاهان اندک اندک توجه بیشتری را در جامعه و تالارهای قدرت به خود جلب می کند.

اجرای خودسرانه قانون، نوعی اجرای قانون به سبک آمریکایی است
در سراسر تاریخ آمریکا مرز تمایز بین ماموران خودسر قانون و دستگیری و مجازات قانونی متهمین همیشه مخدوش و مبهم بوده است. ماموران خودسر قانون اغلب  نه برای مخالفت با اقدامات پلیس بلکه برای تشویق موثر آنهاست که مورد استفاده قرار می گیرند. در واقع به نظر می رسد که در برخی از اعتراضات اخیر این مسئله هنوز موضوعیت دارد.
تا پیش از به وجود آمدن ادارات پلیس، دستگیری ها بر اساس قوانین عرفی سنتی انجام می گرفت که بستگی به مشارکت غیرنظامیان در سمت هایی که قانونا در نظر گرفته شده بود و خدمت به عنوان معاونین کلانتر بستگی داشت. نهادهایی چون گشت مخصوص بردگان، مالکان غیربرده ای را که تمایل به این کار داشتند یا دست کم اجازه آن را می دادند، ملزم به استفاده از خشونت برای حفظ برتری سفیدپوستان می کردند. در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم  کارآگاهان خصوصی و نگهبانان امنیتی نیز مثل ماموران پلیس از قدرت و اختیارات لازم برای دستگیر کردن افراد برخوردار شدند.
حتی انبوه قوانین «دفاع مشروع از خود» که در 15 سال گذشته به تصویب رسیده اند و به اجرای خودسرانه قانون پهلو می زنند، به شهروندان غیرنظامی آزادی بسیار زیادی در مورد نحوه استفاده از زور برای دفاع از خودشان داده  است.

اجرای خودسرانه قانون یک فرهنگ آمریکایی نیز هست
اجرای خودسرانه قانون در آمریکا در ابتدا با کارزارهای مخوف به دارآویختن در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم همراه بود که سیاهان آمریکایی و دیگر اقلیت های نژادی را هدف می گرفتند اما این تمام داستان نیست.
من به همراه الونورا ماتیاچی دانشمند علوم سیاسی پدیده ای را مورد مطالعه قرار داده ایم که «کمیته های اجرای خودسرانه قانون» نامیده می شد، گروه های غیرنظامی سازماندهی شده ای که چندین دهه پیش از جنگ داخلی و دقیقا در حالی که قوانین مرتبط با توانایی ها و اختیارات دولت های محلی به سرعت در حال تغییر بود، نوعا انزجار مهاجرستیزانه را در مناطق مختلف از جمله شهرها ترویج می کردند.
اگرچه عبارت اجرای خودسرانه قانون در واقع اغلب در تلاش برای تثبیت سلسله مراتب های نژادی و اقتصادی - از جمله شامل به دار آویختن واقعی- مورد استفاده قرار گرفته، اما در مواقعی از سوی اجتماعات نابرخوردار برای دفاع از خودشان نیز به کار رفته است.
مثلا وقایع اخیر در میلواکی را در نظر بگیرید: اجتماع کوچکی از مردم که اکثر آنها از محلات آمریکایی آفریقایی بودند، به شکل خشونت آمیزی به مقابله با ساکنان خانه ای رفتند که اعتقاد داشتند دو دختر مرتبط با  یک محفل تجارت جنسی در آنجا نگهداری می شوند. این کار به دنبال سنت دیرینه رنگین پوستان در استفاده از زور برای حفاظت از خودشان و دفاع از اجتماعاتشان صورت می گرفت.
اجرای خودسرانه قانون در سیاست های جرم و جنایت در آمریکا اغلب بدترین غرایز را برمی انگیزد و باعث می شود چنین به نظر برسد که اجرای عدالت بیشتر بستگی به خواست مردم دارد تا حاکمیت قانون.
اما این مسئله شاهدی بر رابطه پیچیده بین خشونت و عدالت در هسته دمکراسی آمریکایی نیز به شمار می رود. بنیانگزاران کشور به طور جدی به محافظت از خود و اجتماعات خود فکر می کردند و معتقد بودند که مشارکت مردمی در اجرای قانون و دفاع از خود، می تواند یک عنصر اصلاحی مهم در یک سیستم حقوقی غیرپاسخگو و سرکوبگر باشد.
اما اجازه دادن به اکثریتی از مردم برای اجرای عدالت، می تواند اثرات نابرابری بر اعضای نابرخوردار ملت داشته باشد و اختیار دست زدن به رفتار خشونت آمیز را به پلیس بدهد، دقیقا به این دلیلی که به نظر می رسد خواست مردم نیز همین است.
با توجه به تمرکز آمریکاییان بر چگونگی نظارت رفتارهای پلیسی به خصوص در ارتباط با رنگین پوستان دراین کشور، آنها باید اشکال مخرب اجرای خودسرانه قانون را از این تصور عمیق تر جدا کنند که دمکراسی مستلزم آن است که برای اجرای قانون به شهروندان عادی یا دست کم بخشی از آنها اتکا شود.
دمکراسی مستلزم آن است که آمریکاییان در ذهن خود در مورد استفاده از زور به شکلی مامور خودخوانده قانون باشند؛ بی آنکه خودشان به ماموران خودخوانده قانون تبدیل شوند.
نویسنده: جاناتان اوبرت (Jonathan Obert) استادیار علوم سیاسی در کالج امهرست
منبع: https://b2n.ir/537562

انتهای پیام. 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول