خبرگزاری فارس ـ گروه آموزش و پرورش: هیجانزده بود؛ احساس شیرینی وجودش را در بر گرفته بود و این شیرینی برایش مضاعف شده بود چرا که هم به آرزویش رسیده بود و هم به روزهای خوش مدرسه محل تحصیل بازگشته بود.
جلوی درِ مدرسه ایستاد، آنقدر هیجانزده بود که جرأت نمیکرد پا به درون مدرسه بگذارد، چرا که رنگ رخسارهاش خبر از سرّ درونش میداد؛ کمی ایستاد و نفسی تازه کرد و پا به درون مدرسه گذاشت.
چهره بیش از نیمی از معلمان برایش آشنا بود؛ زیر دست همین معلمان تربیت شده و قد کشیده بود و حالا قرار است خودش، کنار آنها به تربیت دانشآموزان بپردازد؛ چه حس دلنشینی و با خود فکر میکرد که چقدر خدا دوستش دارد اما شیرینتر از همه اینها، لحظهای بود که به کلاس درس برای تدریس رفت و آن هم کلاس درسی که برایش پر از خاطرات دوست داشتنی و تلخ و شیرین بود.
یادآوری آن لحظات باعث میشود، بغضی ته گلویش شکل بگیرد و او با لبخند تلخ فرو بخورد و به خودش بقبولاند که حالا یک سال است، بازنشسته شده است و دیگر از روزهای خوش مدرسه خبری نیست!
***
مهمان خبرگزاری فارس، یک دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است که متولد نهم تیر 1346 است و بعد از 30 سال و 10 ماه فعالیت، در تاریخ اول مهر 1398 بازنشسته شده است و از روزهای تحصیل تا این روزهای بازنشستگی برایمان میگوید.
جابر پارسا دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی است و سالها دبیر تاریخ بوده است؛ او بعد از اینکه از مرکز تربیت معلم علامه امینی تبریز فارغالتحصیل شد، تدریس خود را در دبیرستان بوعلی شهرستان خلخال که محل تحصیل خودش بود، آغاز کرد؛ چند سالی به تهران آمد و دوباره به خلخال بازگشت و در همانجا هم حکم بازنشستگی خود را دریافت کرد.
او 3 فرزند دارد و یکی از فرزندانش معلم شدهاند و او چون شغل معلمی را خیلی دوست دارد، فرزندانش را به این کار تشویق میکند هر چند که تاکنون فقط دختر بزرگش پذیرفته است.
* آقای پارسا، تدریس در مدرسه محل تحصیل چه حسی دارد؟
راستش خیلی خوشحال بودم؛ عاشق معلمی بودم ولی فکرش را هم نمیکردم که به مدرسه خودم اعزام شوم؛ این موضوع خیلی در روحیهام تأثیر داشت و احساسم را نسبت به شغلم چندین برابر بیشتر کرد.
* برخورد دبیران و کادر مدرسه با شما چطور بود و چه واکنشی نشان دادند؟
خب، دانشآموز درسخوانی بودم و اهل شیطنت ناراحت کننده هم نبودم ضمن اینکه فعالیت فرهنگی هم در مدرسه داشتم و وقتی به عنوان معلم به مدرسه رفتم با رفتار بسیار خوب آنها مواجه شدم و استقبال کردند.
یادم هست مرحوم آقای یوسفی معاون دبیرستان مرا به کلاس درسی که باید تدریس میکردم، بُرد که از قضا، کلاس درسی بود که خودم در آنجا تحصیل کرده بودم؛ آقای یوسفی مرا به شاگردان کلاس معرفی کرد و با نگاه مهربانش، قوت قلب داد.
* پس با علاقه، شغل معلمی را انتخاب کردید؟ روزهای اول کار، مسلما روزهای سختی است؛ برای شما چگونه گذشت؟
چون علاقه به معلمی داشتم، این روزها برایم سخت نگذشت؛ اما یک نکتهای برایم جالب بود و آن هم اینکه، حالا میتوانستم قضاوت کنم؛ یعنی هم دوران شاگردی را تجربه کرده بودم و هم معلمی را در حال تجربه بودم؛ در کلاس درس، یاد کارهای خودم میافتادم و حالا میتوانستم قضاوت درستی داشته باشم و رفتارهای شاگردان را از هر دو بعد ارزیابی میکردم.
گاهی وقتها وقتی از پنجره دفتر مدرسه، دانشآموزان را در حال بازی میدیدم، بغض میکردم و با خودم فکر میکردم کاش میشد که به آن دوران بازگردم.
* شما تاریخ درس میدادید و درس تاریخ هم که کلا درس حفظ کردنی است و شاید برای خیلی از دانشآموزان سخت باشد. چه کار کردید که این درس برای دانشآموزانتان شیرین شود؟
سعی میکردم درس را متناسب با علاقه و نیاز دانشآموزان توضیح دهم و به حواشی تاریخ هم میپرداختم چرا که حاشیه تاریخ جذابتر از اعداد و ارقام است. سعی میکردم طوری درس بدهم که همه دانش آموزان دوست داشته باشند.
* نمره 20 هم به دانشآموزان میدادید؟
بله، دانشآموزان زیادی، نمره 20 گرفتند. راستش اکثر شاگردانم نمره 20 میگرفتند.
* پس معلم مهربانی بودید و به همه نمره 20 میدادید؟
نه اینگونه نیست. هر کسی که تلاش میکرد، نمره خوب میگرفت؛ متأسفانه دانش آموزانی هم بودند که درس نمیخواندند و کم کار بودند و در نتیجه مردود میشدند.
*** اگر همسرم نبود با حقوق معلمی نمی توانستم زندگی را اداره کنم
* چه سالی ازدواج کردید؟ و چند فرزند دارید؟
سال 72 ازدواج کردم و 3 فرزند دارم که دختر بزرگم هماکنون معلم دوره ابتدایی در خلخال است.
البته همسر خوبی نصیبم شد و خدا را شاکرم؛ ناگفته نماند که همسرم هم چند سال بعد از ازدواجمان سر کار رفت و اگر او نبود، با حقوق معلمی نمیتوانستم زندگی را اداره کنم.
* یعنی با حقوق معلمی نمی توان زندگی را اداره کرد؟
معتقدم در مقایسه با سایر ادارات و وزارتخانهها حقوق معلمی خیلی پایین است؛ معلم باید ذهنش آرام باشد و با خیال راحت به آموزش دانش آموزان بپردازد؛ معلمی که ذهنش درگیر کرایه خانه و مشکلات دیگر است، چگونه میتواند به خوبی به درس بپردازد؛ هر چند که معلمان تلاش می کنند مشکلات را بیرون درِ کلاس بگذارند و با روی خندان به دانشآموزانشان درس دهند.
الان پسرم با اینکه رتبه اش در کنکور خوب شد اما نپذیرفت که به دانشگاه فرهنگیان برود؛ باید ارزش معلمی را بالا ببریم تا جوانان برای حضور در این شغل، علاقه مند شوند.
* دنبال شغل دوم نرفتید؟
راستش خیلی از همکارانم، به دنبال بنگاهداری یا کار در بنگاه و خرید و فروش و غیره رفتند اما عقدیده خودم این بود که شغل معلمی هنر است و نباید جایگاه آن را خدشهدار کنیم.
معتقدم معلمان آنقدر باید از بعد مالی توانمند باشند که دنبال شغلهای دیگر که با کارشان فاصله دارد، نروند؛ اگر به فکر معلم نباشیم، چگونه توقع داریم که این معلم، الگو برای دانشآموزان باشد.
مثلا گفته شده است، خانوادهای با آژانس تماس گرفتند که جایی بروند؛ وقتی خودرو به درِ منزل رسیده است، دیدند که معلم فرزندشان، راننده آژانس است چرا باید حقوق معلم انقدر کم باشد که به سمت این شغلها برود؛ نباید به سمتی برویم که عزت معلمان پایمال شود.
* شما در مؤسسات کنکوری هم کار نکردید؟
خیر، کار نکردم. درس تاریخ برای رشته انسانی در کنکور ضریب دارد و برای همه نیست؛ اگر هم موردی برای کلاس خصوصی بود، نمیپذیرفتم؛ به جای آن ادامه تحصیل دادم و بعدا در دانشگاه هم تدریس میکردم.
*** هنوز پاداش پایان خدمتمان را نگرفتیم
* شما سال گذشته، بازنشسته شدید، روزهای بازنشستگی را چگونه میگذرانید؟
بله سال گذشته بازنشسته شدم و خب مشکلاتی هم هست؛ مثلا حقوق بازنشستگی بنده در حال حاضر حدود 3 میلیون و 700 است که با در نظر گرفتند کسورات، 3 میلیون و 200 هزار تومان میشود.
دوران بازنشستگی، دورانی است که باید دوران تفریح و استراحت باشد که این موضوع هم متکی به حقوق است؛ وقتی حقوق بازنشستگان مناسب نیست، چه باید کرد؛ در این شرایط برخی دوباره به دنبال کار می روند.
یکی از مشکلات بازنشستگان آموزش و پرورش این است که همسان سازی حقوق بازنشستگان انجام نشده است؛ قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان در سال 95 تصویب شد که بازنشستگان 90 درصد مشمول کسورات حقوق شاغلان را باید دریافت کنند اما هنوز اجرا نشده است.
اواخر سال گذشته، حقوق شاغلان آموزش و پرورش تا 50 درصد افزایش یافت اما حقوق بازنشستگان همان 15 درصد افزایش دولت را داشت و از سوی دیگر پاداش پایان خدمتمان را هم نگرفتیم.
* میزان پاداش پایان خدمت چقدر است؟
رقمی حدود 120 میلیون تومان می شود که البته خودتان میدانید از سال گذشته تا کنون چقدر همه چیز گران شده است؛ ببینید دلار در سال گذشته چند بود و اکنون چند تومان شده است.
اگر سال گذشته پاداش پایان خدمت معلمان را می دادند، می توانستیم با این پول، کاری کنیم اما ارزش پولمان مدام در حال کمتر شدن است و فکر می کنم با این روند طولانی شدن پرداخت، زمانی که به ما پاداش پایان خدمت را بدهند حتی نتوانیم یک پراید بخریم.
من به عنوان یک دبیر بازنشسته آموزش و پرورش حتی نمی توانم برای فرزندانم بعد از این همه سال کار کردن، سرمایه گذاری کنم.
*** چرا رتبه بندی برای بازنشستگان سال مهر 98 اجرا نمیشود؟
* برخی بازنشستگان فرهنگی نیز به عدم اجرایی شدن رتبهبندی گلایه دارند و حال اینکه در قانون رتبهبندی آمده است که فرهنگی باید شاغل به تدریس باشد، در این خصوص چه دلیلی را فرهنگیان بازنشسته مطرح میکنند؟
ببنید رتبهبندی معلمان از اول مهر 98 اجرا شد و بنده اول مهر 98 بازنشسته شدم. پس باید مشمول رتبهبندی شویم؛ اما آموزش و پرورش میگوید که شما نیمه اول سال محسوب میشوید یعنی اول مهر را جزو شهریور حساب میکنند؛ در حالی بنده اول مهر سر کلاس میرفتم و از هر کسی هم که بپرسید میگوید اول مهر جزو نیمه دوم سال است.
البته همین رتبهبندی که رتبه بندی واقعی معلمان نیست؛ آن رتبهبندی میگفت که دبیران آموزش و پرورش با آموزش عالی به تناسب مدرک همسان سازی شوند اما سر و ته آن را زدند و الان این رتبهبندی را اجرا میکنند.
*وضعیت بیمه تکمیلی بازنشستگان فرهنگی چگونه است؟
بیمه تکمیلی خوبی نداریم و نسبت به آن گلایهمندیم؛ مثلا برای عینک 200 هزار تومان در نظر گرفتند و شما بگویید آیا با 200 هزار تومان میشود عینک خرید؟ یا هزینه دندانپزشکی واقعا جوابگو نیست.
مثلا می شود از سود شرکتهای صندوق ذخیره فرهنگیان برای کمک به بیمه تکمیلی و امکانات رفاهی فرهنگیان استفاده کرد.
*** سود شرکتهای صندوق ذخیره فرهنگیان چه میشود؟
* شما عضو صندوق ذخیره فرهنگیان هستید؟
بله، ببینید صندوق ذخیره فرهنگیان با در نظر گرفتن بخشی از حقوق فرهنگیان در هر ماه، پایهگذاری شد و حالا 25 شرکت دارد اما سود این شرکتها چه میشود؟ واقعا چقدر شفافسازی صورت گرفته است؟
یک عده آمدند اختلاس کردند و معلوم نشد که بلاخره پول را پس دادند یا خیر؟
* بازنشستگان فرهنگی از امکانات رفاهی برخوردارند؟
راستش در منطقه ما این امکانات رفاهی برای فرهنگیان وجود ندارد؛ برخی بازنشستگان خودشان به صورت شخصی باشگاه ورزشی را هماهنگ میکنند و به ورزش می پردازند.
راستش بعد از بازنشستی کسی حالی از ما نمی پرسد؛ انگار ما نبودیم؛ البته همکاران و دانش آموزان ارتباط دارند اما ارتباط با اداره قطع میشود.
* پیشنهادتان چیست؟
آموزش و پرورش میتواند زمینه ارتباط و تعامل را با فرهنگیان بازنشسته فراهم کند؛ یک فرهنگی 30 سال، 35 سال کار می کند، تجربه به دست می آورد و حالا با کوله باری از تجربه، از آموزش و پرورش می رود؛ بدون اینکه کسی از این تجارب استفاده کند و این ضعف بزرگی در نظام آموزشی ماست.
به گزارش فارس، موضوع دلمشغولی های فرهنگیان بازنشسته از جمله مواردی است که پیگیر آن در خبرگزاری فارس هستیم و در گزارش ها و مصاحبه ها به آن می پردازیم؛ آنچه مسلم است تجارب ارزشمند معلمان و دبیران نباید نادیده گرفته شود و از آن سو، نباید یک فرهنگی یک سال بعد از بازنشستگی همچنان پیگیر پاداش پایان خدمت باشد و برای دریافت آن مجبور شود که تجمع و اعتراض کند؛ روال تلخی که سال ها درباره بازنشستگان فرهنگی دنبال می شود.
البته برخی مخاطبان این خبرگزاری در سامانه فارس من با ثبت سوژهای با عنوان «سهم بازنشستگان از صندوق ذخیره فرهنگیان چقدر است؟» خواستار پیگیری این موضوع شدند.
انتهای پیام/