خبرگزاری فارس، اراک - دستان کوچکش روغنی و سیاه و پیشانیاش زودتر از آنچه که باید چین و چروک برداشته است، سنش شاید به 12 سال برسد و با آن قد و قواره کوتاه و کوچک به زحمت ماشین در حال تعمیر را کنار دست اوستا کنجکاوانه میکاود، برای تعطیلات تابستانی و یاد گرفتن مهارت نیامده و قصهاش هم مربوط به 70 سال قبل نیست که به همراه پدر آمده باشد تا پیشه پدر را بیآموزد.
پسرک در دوران سال 1399 درست زمانی که قیمت اجناس ساعت به ساعت تغییر میکند زندگی میگذراند، در دورانی که هم سن و سالهایش دقیقا کودک نامیده میشوند و ناز و نوازش دریافت میکنند و او باید آچار و تایر جابه جا کند.
برای دل خوشی و بازیگوشی هم کار نمیکند، دقیقا با جسه کوچکش بار گران زندگی را به دوش میکشد، دقیقا غروب به غروب برای خانه رفتن این پا و آن پا میکند و پول ناچیز شاگردی را میشمارد که آیا میتواند با آن پولهای روغنی سیاه برای مادر و دو خواهر و یک برادر کوچکتر از خودش میوهای، نانی، قندی یا شکری بخرد؟!
او کودک همراه پدر که طعم صدای در گلو انداخته با ابهتش را در راسته بازار حس کند نیست، دوران تغییر کرده است و این روزها 12 ساله مردم در حال آموختن مهارت برای شروع زندگی شاید در سن 15 سالگی نیست آن دوران گذشت، حتی جثه کودکان امروز هم با دیروز تفاوت دارد و آنها واقعا یک کودک هستند و بار زندگی برای آنها زیادی سنگین است.
برای همکلام شدن با او اصرار بسیاری کردم و از اینکه نامش جایی عنوان شود یا از کار و کاسبی دورش کنند به شدت واهمه داشت و با هزار قسم و آیه راضی به صحبتش کردم، با همه وجود سعی میکرد صدایش مردانه به نظر برسد شاید برای اینکه بتواند از پس آدم بزرگهای اطرافش بربیاید.
حدود 13 ساله بود، پدرش به دلیل اعتیاد از خانه رفته و گاهی به ظاهر برای ملاقات آنها و در باطن برای پیدا کردن پول یا اسباب و اثاثیه منزل سر و کلهاش پیدا میشود و بعد هم میرود و باز هم پسرک باید مخارج زندگی را در کنار مادرش که برای نظافت خانههای مردم میرود، تامین کند.
کنارش گل و بلبل نیست، دست نوازش صاحب کار به رسم جوانمردی و نگاههای مهربان اهالی به عنوان بزرگ مرد کوچک هم نیست اینها انگار به قصهها سفر کردهاند، کنارش هیچ نگاهی نیست، تردد افراد لاابالی، مصرف کننده مواد مخدر یا افراد بی اعتنا به وضعیت او به عنوان کودک است که خودنمایی میکند.
با هر نگاه هر کدام از این آدمها انگار ذرهای از آرزوها و نشاط کودکیاش به یغما میرود.
با دستان روغنی پیشانی عرق کردهاش را پاک میکند و آرام میگوید: از آخرین باری که با بچهها در کوچه گل کوچیک بازی کردم چیزی به یاد ندارم.
نگاهی به اوستایش میکند و با ترس میافزاید: شبها آنقدر خستهام که از بیهوش میشوم و جانی برای بازی کردن ندارم.
من بزرگ شدهام و مردم خانه هستم بازی دیگر از سن من گذشته و باید کار کنم
تقریبا از سن 9 سالگی در مکانیکی کار کرده است و به نظر خودش دیگر اوستا شده، اما معتقد است به خاطر سنش روی حرفش حساب نمیکنند، وقتی از شهربازی و دوچرخه سواری و بازیها تفریح کودکانه میپرسم و با لحنی مثلا مردانه البته با لبخند میگوید: من بزرگ شدهام و مردم خانه هستم بازی دیگر از سن من گذشته، لبخندش شاید بتوان گفت تلخترین لبخند است و انگار او مجبور شده که همه کودکی و استعدادش را برای مقابله با مشکلات زندگی فراموش کند، آن هم زندگی که امروز یک فرد تحصیل کرده شاغل میان سال به سختی میتواند از پس آن بر بیاید.
او شاید با همه خطرهای اطرافش با وجود همکلام شدن با افراد مختلف که تخلفهای گوناگونی انجام میدهند و زندگی در محلهای که انواع آسیبهای اجتماعی در گوشه و کنار آن دیده میشود شرایط نسبتا مناسبتری نسبت به کودکانی دارد که در کارگاههای پنهان از نظر مردم در گوشهای از این شهر مشغول به کار هستند یا کودکانی که بیدفاع اند و و در دامن یک زن متکدی و گرمای تابستان به خواب عمیق عجیب فرو رفتهاند.
همین چند روز قبل بود که یکی از این کودکان را ابتدای خیابان محسنی اراک مشاهده کردم، در آغوش زن متکدی دختر حدود سه ساله در خواب عمیق فرو رفته بود و پیشانی کوچکش در هرم گرمای تابستان خیس عرق بود، همین که نزدیک شدم و از زن جوان متکدی پرسیدم تو مادر کودک هستی با فردی دیگر که به نزدیکش آمد پا به فرار گذاشت.
این کودکان در این شهر شلوغ و به اصطلاح مرکز استان، در معابر پرتردد شهری که گفته میشود اورژانش اجتماعی دارد زنده هستند و با این حال رها شدهاند، با همه اینها نگرانیام برای کودکان شهرهای کم برخوردارتر، کودکان کارگاههای پرت و دور افتاده، کودکان روستاها دو چندان میشود.
افزایش تعداد کودکان کار با شیوع کرونا در استان مرکزی
مدیرکل بهزیستی استان مرکزی با بیان اینکه بیشترین آمار کودکان کار مربوط به اراک و بعد از آن ساوه است، به خبرنگار فارس در اراک میگوید: قبل از شیوع کرونا تعداد کودکان کار در اراک و ساوه در مجموع 147 کودک بود که شامل 21 دختر و 126 پسر میشد، بعد از شیوع کرونا این تعداد به 165 کودک افزایش یافت که شامل 27 دختر و 138 پسر میشود.
زهرا امینی در خصوص خدماتی که به این کودکان از طریق بهزیستی ارائه میشود بیان میکند: خدمات مددکاری اجتماعی، روانشناسی، بهداشتی و درمانی، آموزشی حقوقی، پزشکی و روانپزشکی، اشتغال یا حرفه آموزی برای خانواده با راه اندازی کارگاه خیاطی مادران، اشتغال بدون حرفه آموزی برای کودک و خانواده از جمله خدماتی است که به این گروه ارائه میشود.
وی ادامه میدهد: همچنین فعالیتهای فرهنگی و ورزشی از جمله مسابقه ورزشی دوجانبه بین کودکان کار قم و اراک، پرداخت مستمری به کودک و خانواده که شامل ۷۹ کودک ماهیانه مبلغ ۱۰۸ هزار تومان است، نیز انجام شده است.
مدیرکل بهزیستی استان مرکزی میافزاید: کمکهای موردی به کودک و خانواده به مبلغ ۹۱۸ میلیون و ۳۵۰ هزار ریال در سال گذشته، اجرای طرح مهرانه ویژه اهدای لوازم التحریر به کودکان کار و خیابانی به تعداد ۶۰ بسته لوازم التحریر، اجرای طرح عیدانه ویژه پرداخت عیدی به کودکان کار و خیابانی برای ۱۲۷ کودک به مبلغ ۲۵۴ میلیون و ۸۵۳ هزار و ۶۹۵ ریال در سال گذشته انجام شده است.
امینی میگوید: سوادآموزی کودکان کار و خیابان، اخذ شناسنامه برای کودکان به تعداد ۷ مورد، پیگیری اخذ دفترچه بیمه برای کودکان کار و خیابانی، ۴ میلیون تومان برای تهیه کفش عید کودکان کار با استفاده از کمک خیرین و برگزاری گردهمایی روز جهانی منع کار کودکان در خرداد ماه سال 98 نیز از دیگر اقداماتی است که انجام شد.
وی در پاسخ به این سوال که برای شناسایی و خدمات رسانی این کودکان چه ارگانهایی باید همکاری کنند تصریح کرد: فرماندهی نیروی انتظامی، دادگستری، شهرداری، اداره کل کار و تعاون و رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم پزشکی استان، اداره کل بیمه سلامت، اداره کل تامین اجتماعی، صدا و سیما، هلال احمر، اداره کل آموزش و پرورش، کمیته امداد امام خمینی(ره) دستگاههای مسئول در بحث کودکان کار هستند که اقدامات مختلف فرهنگ سازی، پیشگیری، آسیب شناسی و سایر موارد را عهدهدار هستند.
امینی همچنین در پاسخ به این سوال که در خصوص شناسایی این کودکان چه مشکل یا خلاء وجود دارد؟ میگوید: مشکل خاصی در بحث شناسایی این کودکان وجود ندارد و در مواقع خاص نیروی انتظامی، نیروی دولتی و غیردولتی بهزیستی در عمل شناسایی کمک میکنند.
وی ادامه میدهد: این کودکان به صورت خود معرف از طریق کودک و خانواده، معرفی از سوی مراجع برون سازمانی، معرفی از طریق واحد سیار اورژانس اجتماعی، معرفی از طریق نیروی انتظامی، دادگستری و کلانتریها، خط تلفن اورژانس اجتماعی ۱۲۳ شناسایی و معرفی میشوند.
مدیرکل بهزیستی استان مرکزی در رابطه با وضعیت کودکان در صنایع خرد یا کورههای آجرپزی نیز اظهار میکند: کورههای آجرپزی یا صابون سازی و صنایع خودرو بررسیهای نامحسوس شده است همچنین از طریق گشتزنی تیم تخصصی مراکز دولتی و غیردولتی شناسایی کودکان کار در کارگاه ها و غیره انجام شده است.
دستگاههای دخیل در این موضوع متعدد و برنامه رسیدگی بسیار مبهم است
یک کارشناس مسائل اجتماعی استان مرکزی نیز میگوید: اقدام گسترده آنطور که انتظار میرود در رابطه با وضعیت کودکان کار انجام نمیشود، متاسفانه دستگاههای دخیل در این موضوع متعدد و برنامه رسیدگی بسیار مبهم است.
مریم جلالی میافزاید: در شناسایی کودکان مشکل خاصی وجود ندارد، اما با وضعیت موجود در جامعه و باتوجه به اینکه استان مرکزی صنعتی و کارگاهی است باید گفت حتی در رصد اجمالی تعداد کودکان کار بیش از آماری است که ارائه میشود اما به دلایل مختلف امکان شناسایی دقیق این کودکان وجود ندارد.
وی با بیان اینکه بهزیستی به عنوان متولی اصلی شاید بتوان گفت توان لازم از نظر نیروی انسانی و اعتبار برای رسیدگی همه جانبه به وضعیت این کودکان در اختیار ندارد از طرفی قانون مشخص و دقیقی برای تعریف وضعیت کودک کار و حمایت از آنها وجود ندارد و بخشی از قوانین موجود نیز اجرا نمیشود، ادامه میدهد: سالها است که موضوع شناسایی دقیق کودکان کار به ویژه در استان مرکزی به عنوان استانی صنعتی که محیطهای کارگری بسیاری دارد صورت نگرفته است و برنامه مشخص برای حمایت از این کودکان در حدی که کودک زندگی مناسبی را تجربه کند وجود ندارد.
تنها عده خاصی در زمره کودک کار شناخته میشوند که البته همگی از دریافت کمکهایی که بتوان از بابت گذران زندگی حال و زندگی آینده آنها خیالی آسوده داشت، محروم هستند
جلالی ادامه میدهد: کودکان ایستاده در چهار راهها را کودک کار مینامند و تصور میشود که تنها این تعداد کودک کار است در صورتی که سر بچرخانی کودکان متعددی هستند که در مغازههای مختلف شهرهای استان مشغول به کارند که بخشی از این کودکان بار زندگی را به دوش میکشند، اما با این وضعیت تنها عده خاصی در زمره کودک کار شناخته میشوند که البته همگی از دریافت کمکهایی که بتوان از بابت گذران زندگی حال و زندگی آینده آنها خیالی آسوده داشت، محروم هستند.
لزوم اجرای دقیق قانون حمایت از حقوق کودکان
یک استاد دانشگاه نیز میگوید: ظهور و بروز پدیده کودکان کار ناشی از وجود مشکلات اقتصادی در جامعه است که به دلیل آن کودکان در یک اجبار دردناک مجبور به ترک تحصیل هستند تا بتوانند برای خانواده منبع درآمدی باشند.
حسین شمسی میافزاید: متاسفانه گاها کودکان خانوادههای محروم بخصوص خانوادههایی که در دام فقر و اعتیاد گرفتار شدهاند توسط والدین معتاد برای فروش ادامس و گل و شانسی مورد بهرهکشی قرار میگیرند.
وی ادامه میدهد: مسئله کودکان کار از پیچیدهترین مسائل اجتماعی در ایران است که باید برای رفع این چالش چارهاندیشی کرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به تصویب قانون حمایت از کودکان بیان میکند: قانون مجازاتهایی را برای والدینی که امکانات لازم برای تحصیل فرزندانشان و ممانعت از بروز خطرهای ناشی از فقر را فراهم نمیکنند، در نظر گرفته که با اجرایی شدن این قانون میتوان کاهش آسیبهای اجتماعی به ویژه با کودکان کار را شاهد بود که لازم این قانون اجرایی شود.
انتهای پیام/ح