سرباز وظیفه ای که دارایی اش را خرج کمک مومنانه کرد/دستان یاریگری که درس سخاوت می دهد+ فیلم و عکس

هیئت همدلی| به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، ویروس کرونا در دنیا به چالشی بزرگ تبدیل شده است، چالشی که جمع‌شدن آن به راحتی ممکن نیست تلاش برای تولید داروی خاص مقابله با کووید 19 همچنان ادامه دارد برخی کشورها از تولید واکسن کرونا و به مرحله آزمایش انسانی رساندن و حتی گذر موفق از این مرحله خبر می‌دهند.

جهان بشریت بیش از 7 ماه است با ویروس با پیچیدگی‌های فراوان درگیر است ویروسی که هر روز روی جدیدی از خود نشان می‌دهد کرونا همچنان بر جان و روح انسان‌ها می‌تازد و در سراسر جهان قربانی می‌گیرد.

طبق آخرین آمارهای جهانی ابتلا به ویروس کرونا تاکنون  ۲۱ میلیون و ۶۱۶ هزار و ۸۰۱ نفر به کرونا مبتلا شده‌اند که ۱۴ میلیون و ۳۳۲ هزار و ۴۵۱ نفر از این تعداد بهبود یافته و این ویروس ناشناخته ۷۶۸ هزار و ۹۸۵ نفر را به کام مرگ کشانده است.

جلوه‌های زیبای همدلی

مبارزه با این ویروس ناشناخته تا قطع زنجیره آن باید ادامه داشته باشد، صحنه‌ خط‌های مقدم جهاد علیه کووید ۱۹ در کشور ما از همان روزهای آغاز شیوع این ویروس بسیار متفاوت بود صحنه‌هایی که تاریخ‌ساز شدند و قطعا روزی به عنوان برگ زرین دیگری از افتخارات ملت ایران از آن یاد خواهد شد.

وجدان‌‌های بیدار ایرانی‌ها در این شرایط سخت کرونایی بیدارتر از هر زمانی است حضور روشن تک‌تک ایرانی‌ها همچون چراغی بر تاریکای روزهای تلخ کرونا تابیدن گرفته است و نوید روزهای روشن‌تری را بعد از گذر از این تلخی ایام فریاد می‌زند.

نیازی به گفتن و ثابت کردن نیست، چراکه ایرانی‌ها در طول تاریخ همیشه مردمانی از جنس سخاوت بوده‌اند سخاوتی که با پوست و خون و جانشان آمیخته شده است و دل‌هایشان را لبریز از عاطفه کرده است، مهربانی که در این روزهای کرونایی به اوج و بالندگی خود رسید و صحنه های به یادماندنی را در تاریخ زندگانی مردمان این سرزمین ثبت کرد.

ایران که درگیر سخت‌ترین تحریم‌ها از سوی دشمنان است با این وجود در مقابله با این ویوروس مرگ‌بار به خاطر جوشش مهربانی مردمانش چهره سیاه کروناویروس را هر روز عقب و عقب‌تر می‌راند.

هرچند به نظر، کرونا مردم را از هم دور کرده، اما دل‌هایمان را در این روزهای سخت و تلخ بیشتر و بیشتر از گذشته به هم پیوند داده است، وقتی حرف از کمک و نجات زندگی‌هایی به میان آمد مهربانی‌ها از مرزها گذشت شهرها خانه شدند و خانه دل‌ها به عشق حیات همنوع به تپش افتاد…

زیباترین جلوه‌های کمک مومنانه را کسانی خلق کردند که شاید کمتر انتظاری از آنها می‌رفت، خیام یکی از همین خوبان روزگار بود، سرباز وظیفه اهل روستای ژریژه که با شناخت درست از شرایط تمام دارایی خود را صرف تهیه و توزیع بسته‌های معیشتی برای نیازمندان کرد.

مسیر پر پیچ و خم را برای دیدن خیام رحمانی به سمت روستای ژریژه در ۱۲۰ کیلومتری سنندج در پیش می‌گیریم، بعد از گذر از چند روستا بالاخره به روستای ژریژه می‌رسیم.

روستایی زیبا و بکر با مردمانی مهمان‌نواز جمعیت روستا به خاطر تعطیل بودن مدارس و از سوی دیگر شیوع کرونا شلوغ‌تر از گذشته است خیلی‌ها زندگی در شهر را در این روزهای سخت کرونایی به جا گذاشته و به خانه‌هایشان در روستا بازگشته‌اند.

از شیوع کرونا تا برگشت اهالی به روستا

نبود اشتغال پایدار در روستای ژریژه مشکل اصلی مردمان این روستا است و به همین دلیل بسیاری از ساکنان طی سال‌های اخیر خانه و زندگی را رها کرده و به حاشیه شهر مریوان پناه برده‌اند، اما به خاطر خوابیدن بسیاری از کسب و کارها بعد از شیوع کرونا دوباره به روستا بازگشته‌اند.

آدرس خانه خیام را با کمی پرس و جو پیدا می‌کنیم و با استقبال گرم او و خانواده‌اش مواجه می‌شویم و بار دیگر بعد از گذشت چند ماه از این اقدام خیرخواهانه که انجام داده پای صحبت‌هایش می‌نشینم.

خیام از تصمیمی که در آخرین ماه‌های سربازی گرفت، برایمان می‌گوید: اینکه تمام حقوق سربازی‌اش را به امید خرید گوشی پس‌انداز کرده بود و تصمیم داشت به محض اینکه خدمت سربازی را به پایان برساند برای خرید گوشی راهی شهر مریوان شود.

شیوع کروناویروس و دیدن شرایط سخت مردم آبادی از یک سو و فرآمین مقام معظم رهبری مبنی براینکه « افرادی که توانایی و تمکن مالی دارند، فعالیت‌های وسیعی را به ‌منظور کمک به نیازمندان آغاز کنند» موجب شد که خیام از خرید گوشی منصرف شود و تصمیم دیگری برای 2 میلیون و 400 هزار تومان حقوق سه ماه آخر سربازی بگیرد.

موضوع را در گام نخست با پدرش در میان گذاشت، پدر با روی باز از تصمیم پسر جوانش استقبال کرد و نه تنها سد راهش نشد بلکه در این مسیر به یاری‌اش شتافت.

توزیع بسته‌های حمایتی در بین نیازمندان روستا

نیازمندان روستا را از قبل شناسایی کرده بود و بعد از تهیه اقلام مختلف از برنج، روغن و مرغ به کمک خانواده بسته‌ها را آماده و به کمک فرمانده پایگاه ژریژه بسته‌های حمایتی را در بین مردم آبادی توزیع کرد.

می‌گوید: به نظر خودم کاری که کردم در برابر کارهای بزرگی که خیلی از خیرین در این شرایط سخت انجام داده‌اند، کوچک است اما همینکه توانستم به اندازه توانم به مردم کمک کنم بسیار راضی و خوشحال بودم.

کاری که من کردم بزرگ نبود ولی خیلی‌ها این کار را بزرگ دیدند و حتی از سوی برخی مسئولان کشوری و استانی مورد تقدیر قرار گرفتم، کاری که انجام دادم انجام یک وظیفه انسانی بود همه ما در قبال هم نوعانمان مسئول هستیم نحوه رفتار خیلی از مردم نوعدوست ایران زمین در این روزهای کرونایی تاریخ ساز بود.

فرمانده کل سپاه در پیامی از کاری که انجام داده بودم قدردانی کرد و حتی طی مراسمی به همت سپاه بیت‌المقدس مورد تشویق قرار گرفتم، از سوی دفتر ریاست جمهوری هم دعوت شدم 5 میلیون تومان هدیه نقدی به من دادند.

کل پس‌اندازی که من برای کمک به همنوعانم هزینه کرده بودم کمتر از سه میلیون تومان بود و به خاطر لطف خداوند حدود دو برابر آنچه هزینه کرده بودم را هدیه گرفتم، نمی‌خواستم ارزش معنوی کاری که انجام داده‌ام به همان یک بار خلاصه شود این بود که تصمیم تازه‌ای گرفتم شاید دینی که به مردم آبادی داشتم را تا حدودی جبران کرده بودم، اما مردمان محروم در روستاهای اطراف وجود داشتند، حلاوت و شیرینی کمک به همنوع آنقدر در وجودم تاثیر گذاشت که هدیه دفتر ریاست جمهوری را نیز برای کمک به مردم سه روستای اطراف ژریژه اختصاص دادم و با کمک خانواده‌ام بسته‌های حمایتی تهیه و در بین سه روستای اطراف توزیع کردم.

کار من توسط رسانه‌ها موجب شد که افراد دیگری هم از این حرکت الگوبرداری کنند، شنیده‌ام که جوانان دیگری هم در روستاهای خودشان چنین حرکت‌های نوعدوستانه‌ای را آغاز کرده و یا انجام داده‌اند این موضوع واقعا موجب خوشحالی من شد و امیدوارم بتوانم در مسیری که شروع کرده‌ام و قطعا تا زمانی که نیاز باشد در حد توان ادامه خواهم داد.

خداوند چند برابر آنچه را کمک کرده بودم را به زندگی‌ام بازگرداند، این کمک به لحاظ مادی و معنوی تاثیرات زیادی روی زندگی‌ام گذاشت همین چند ماه پیش یک خانم طی تماسی خواست که در این اقدام خیری که دارم انجام می‌دهم سهمی داشته باشد، 3 میلیون تومان به حسابم واریز کرد و خواست اگر می‌توانم از این مبلغ برای کمک به نیازمندانی که می‌شناسنم به نوعی استفاده کنم که استمرار داشته باشد.

17 کیسه برنج را از همین پول خریداری کردم ولی این بار به جای توزیع در بین نیازمندان برنج‌ها را در اختیار یکی از فروشندگان قرار داده‌ام از محل سود این برنج‌ها برای نیازمندان بسته‌های حمایتی تهیه می‌کنم و به نوعی با پول آن خیر منبع درآمدی شاید کم ولی ارزشمند برای نیازمندان روستا فراهم کرده‌ام.

سود حاصل از فروش این برنج‌ها را هر دفعه به خرید برخی اقلام مورد نیاز مانند ماکارونی، رب، روغن و مرغ اختصاص می‌دهم و در بین نیازمندان آبادی توزیع می‌کنم.

آرزو دارم آنقدر تمکن مالی داشته باشم که بتوانم به همنوعانم کمک کنم اینکه انسان بتواند به هر شیوه حال با قدمی، قلمی، سخنی، مالی و ...به دیگران کمک و گره‌ای کوچک یا بزرگ از مسیر زندگی هم نوعی بردارد توفیق الهی است خداوند این توفیق را در این شرایط سخت کرونایی به من داد.

کاری که کردم آغاز یک راه است که قدم‌های نخست آن را برداشته‌ام و تا رسیدن به نقطه‌ای که رضایت قلبی پیدا کنم ادامه خواهم داد.

رشته تحصیلی‌ام حقوق است اگر روزی بتوانم در این رشته به مردمم خدمت کنم هرگز دریغ نخواهم کرد، بیکاری را دوست ندارم، وضعیت اشتغال برای جوانان در روستای ژریژه به خاطر نبود آب و زیرساخت های لازم چندان مطلوب نیست دوست ندارم چشمم به دست پدر باشد الان به عنوان شاگرد ماشین سنگین کار می‌کنم.

دوست دارم درسم را ادامه دهم واقعا به رشته تحصیلی‌ام علاقمند هستم می‌خواهم اگر توفیقی حاصل شد بتوانم با توجه به رشته تحصیلی که دارم در گوشه‌ای از همین استان خودمان بتوانم به همنوعانم خدمت کنم.

اشک شوق پدر بخاطر سخاوتمندی پسر 

آقای رحمانی پدر خیام در حالی که اشک شوق در چشمانش جمع شده است، از حس و حالش بعد از شنیدن تصمیم خیام برایمان می‌گوید: اینکه به داشتن چنین پسری افتخار می‌کند و بهترین‌ها را برایش آرزو می‌کند.

از تصمیمی که خیام گرفته بود با دل و جان استقبال کردم و تاثیرات مثبت آن را به وضوح در زندگی‌مان دیدیم گذشت شاید مبلغی که خیام برای کمک به همنوعانش هزینه کرد به لحاظ ریالی کم بود ولی از دیدگاه من بسیار ارزشمند است چرا که تمام داشته یک جوان بود.

خیام در شرایطی این کار را انجام داد که واقعا برخی خانواده ها با مشکل جدی اقتصادی مواجه بودند و کمک‌های مومنانه در آن موقع به روستاها نرسیده بود.

کار سخاوتمندانه خیام آرامش را به زندگی ما هدیه کرد

خانم قادری، مادر خیام می‌گوید: از اینکه چنین پسری را تربیت کرده‌ام که به فکر مردم نیازمند است و بهترین تصمیمات را می‌تواند در زندگی بگیرد که به خیر و صلاح خود و دیگران باشد به خود می‌بالم.

این روحیه بخشش از دوران کودکی در وجود خیام وجود داشت، وقتی در روستا مراسم مولودی برگزار می‌شد همیشه می‌گفت دوست دارم ما هم در این مراسم به نوعی مشارکت مالی داشته باشیم.

به لحاظ جسمانی مقداری کسالت داشتم، بعد از این حرکت خیرخواهانه‌ای که خیام انجام داد، به وضوح شرایط جسمانی‌ام تغییر پیدا کرد و بهبود پیدا کردم.

هر روز که برای بردن بار به همراه صاحب کارش به جاده می زند تا زمان برگشت خیلی دلهره دارم ولی با خودم می‌گویم خدا خودش به خاطر دل مهربان و سخاوتی که دارد حافظش خواهد بود.

کمک‌های خیام همچنان ادامه دارد

کاک صالح از اهالی روستا می‌گوید: به لحاظ اقتصادی شرایط سختی دارم کارگری می‌کنم بعد از شیوع کرونا شرایط زندگیمان سخت‌تر شد کمک خیام در آن شرایط واقعا به داد خانواده ام رسید.

چندین دفعه تا الان به افراد نیازمند کمک کرده است و این کمک‌ها با گذشت چندین ماه از شیوع این ویروس ادامه داشته است.

همدلی و مهربانی درسی که سرباز ژریژه ای به همگان آموخت

نعیم سبحانی هم با قدردانی از این اقدام خیرخواهانه خیام رحمانی، می‌گوید: بنده از جامعه فرهنگیان و از اهالی همین روستا هستم به عنوان یک فرهنگی معتقدم این اقدام خیام درس بزرگی برای خیلی از ماها بود.

این جوان از تمام سرمایه خود برای کمک به همنوعانش در آن شرایط سخت گذشت کرد و با این کار درس همدلی و مهربانی را به ما آموخت.

امثال خیام رحمانی به حقیقت می توانند الگوی بسیار خوبی برای خیلی از جوانان ما باشند،امیدواریم سایر جوانان نیز با الگوبرداری از خیام دستگیر نیازمند و محرومین باشند.

و اما...

اگرچه این روزها برای جهان تلخ بود؛ اما مردم ایران در آزمون کرونا خوش درخشیدند و نشان دادند که با وجود تمام مشکلات تحریم‌های دشمنان که حتی اجازه ورود تجهیزات پزشکی به ایران نمی‌دادند می‌توانند با تکیه بر توان داخلی و همدلی و همراهی، دشمن را به هر میزان که پیچیده و زوایای پنهان داشته باشد، مغلوب سازند.

همدلی مردم  لیوان پر ماجرای کرونا در ایران است که کشورمان را با وجود تحریم از دیگر کشورهای مدعی بسیار بالاتر قرار داده است و این امتیاز بزرگی برای نظام اسلامی ایران عزیز و روسیاهی برای دشمنان این کشور است.

در این روزهای سخت کرونایی که فاصله اجتماعی بیشتر و بیشتر شده  است مردم ایران زمین با همدلی‌های مومنانه قلب‌هایشان را به هم گره زده‌اند و در طول این چند ماه  هر کس با هر توان و سطح بضاعتی که داشته سعی کرده تا سهمی در رزمایش کمک‌های مومنانه و مواسات داشته باشند.

خیام برای رفتن عجله دارد بسته‌های حمایتی را در بین نیازمند روستا توزیع می‌کند و قبل از خروج ما از روستا برای آغاز روز کاری سوار بر ماشین سنگین برای رساندن بار به مقصدی که از قبل تعیین شده به همراه راننده به دل جاده می‌زند.

گزارش از شیرین مرادی

انتهای پیام/2330/71/ی